خانه پزشک

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّد لعنت خدابرسوال فروشان وحامیانشان اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍ

خانه پزشک

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّد لعنت خدابرسوال فروشان وحامیانشان اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍ

هفته نوزدهم از مراحل آمادگی برای امتحان دستیاری - درس سیزدهم

اوست عادل 
لعنت خداوند و رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) بر تمام مسئولان شیطانی منافق در حکومت اسلامی که با دزدی و خیانت و پایمال کردن حق مردم، آبروی دین مبین اسلام را به بازی میگیرند. عذاب ابدی فرقان در دنیا و اخرت نثارشان باد. 

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد  

 لعنت خدا بر سوال فروشان و حامیانشان و همه کسانیکه حق سایر داوطلبان دستیاری را در خفا ضایع می کنند؛ آمین.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ    
لعنت خدا بر همه مسئول نماهایی که با باندبازی و خودخواهی و تمامیت خواهی به خون شهدا خیانت میکنند  

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد 

 ===============================

  

هفته نوزدهم از مراحل آمادگی برای امتحان دستیاری - درس سیزدهم

تا روز جمعه پانزدهم مرداد

================================   

رییس مرکز سنجش آموزش پزشکی خبر داد:
پذیرش حدود22 نفردر آزمون دکترای تخصصی طب سنتی
اعلام نتایج کتبی آزمون در روز پنجشنبه
برگزاری آزمون شفاهی در 18 مرداد

 

===================================

 ثبت نام دستیاران آغاز شد
جزئیات آزمون گواهینامه و دانشنامه تخصصی پزشکی؛ برگزاری آزمون در 25 شهریور
جزئیات بیست و نهمین دوره آزمون گواهینامه و پنجاه و هفتمین دوره آزمون دانشنامه تخصصی پزشکی اعلام شد که بر اساس آن داوطلبان می توانند در روزهای 9 تا 26 مرداد نسبت به ثبت نام در این آزمون اقدام کنند...........
.................................. 

===================================

  

 ثبت نام دستیاران آغاز شد/
جزئیات آزمون گواهینامه و دانشنامه تخصصی پزشکی/ برگزاری آزمون در 25 شهریور
جزئیات بیست و نهمین دوره آزمون گواهینامه و پنجاه و هفتمین دوره آزمون دانشنامه تخصصی پزشکی اعلام شد که بر اساس آن داوطلبان می توانند در روزهای 9 تا 26 مرداد نسبت به ثبت نام در این آزمون اقدام کنند.
به گزارش خبرنگار مهر، آزمون کتبی گواهینامه و دانشنامه تخصصی 9 صبح روز 25 شهریور ماه سال جاری در محل دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی برگزار می شود و آزمون شفاهی دانشنامه تخصصی نیز در روزهای 27 و 28 شهریور بر اساس جدول زمان بندی که در زمان توزیع کارت ارائه می شود، انجام می گیرد.
کارت ورود به جلسه آزمون کتبی و شفاهی دانشنامه و آزمون کتبی گواهینامه تخصصی در روزهای 23 و 24 شهریور از ساعت 9 تا 17 در محل دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی توزیع می شود.
کلیه دستیارانی که تا پایان آبان ماه سال 89 دوره دستیاری آنها به اتمام می رسد و در زمان معرفی جهت شرکت در آزمون گواهینامه تخصصی حداقل مدت 12 ماه از زمان کسب قبولی در مقطع ماقبل گواهینامه آنها گذشته و در این مدت در بخش حضور داشته اند، مجاز هستند که در این آزمون شرکت کنند.
همچنین دستیارانی که در آزمون گواهینامه تخصصی شرکت می کنند باید دفاعیه پایان نامه خود را قبل از معرفی به آزمون گواهینامه تخصصی انجام داده باشند.
احراز حداقل 60 درصد از نمره ارزیابی درون بخشی (نمره 90) و حداقل نمره 85 از نمره کل 150 در آزمون کتبی گواهینامه تخصصی جهت اخذ گواهینامه الزامی است. تعداد دفعات شرکت در آزمون کتبی دانشنامه تخصصی محدودیتی ندارد.
آزمون شفاهی دانشنامه تخصصی صرفاً برای افرادی برگزار می شود که حد نصاب کتبی را بدست آورده باشند و آزمون به صورت آسکی خواهد بود. 
مدارک لازم جهت ثبت نام علاوه بر ارائه دو قطعه عکس، تصویر شناسنامه، ارائه گواهی خدمت ضریب K و اصل فیش بانکی به حساب بانکی مندرج در آیین نامه آزمون است که برای شرکت در هر دوره ای مبلغ آن متفاوت است.
افرادی که بار اول در آزمون شرکت می کنند مبلغ 137 هزار و 500 ریال، افرادی که برای بار دوم در آزمون شرکت می کنند، مبلغ 275 هزار ریال و افرادی که برای بار سوم در آزمون شرکت می کنند مبلغ 618 هزار و 750 ریال باید پرداخت کنند.
نتایج آزمون کتبی گواهینامه و دانشنامه تخصصی روز جمعه 26 شهریورماه اعلام می شود و نتایج نهایی نیز در روز 29 شهریور با معرفی نفرات برتر منتشر می شود.
آزمون گواهینامه و دانشنامه تخصصی پزشکی هر سال شهریورماه برگزار می شود. آزمون گواهینامه غیررقابتی است و به منظور ارزیابی پایان دوره تخصصی محسوب می شود. افرادی که در آزمون دانشنامه تخصصی حدنصاب های علمی لازم را بدست بیاورند امکان عضویت در هیئت علمی دانشگاهها را دارند. 

==================================== 

 رییس مرکز سنجش آموزش پزشکی خبر داد:
پذیرش حدود22 نفردر آزمون دکترای تخصصی طب سنتی
اعلام نتایج کتبی آزمون در روز پنجشنبه
برگزاری آزمون شفاهی در 18 مرداد
رییس مرکز سنجش آموزش پزشکی با اشاره به برگزاری آزمون دکترای تخصصی(Ph.D) طب سنتی، از پذیرش حدود 22 نفر و اعلام نتایج نهایی آزمون در20 مرداد ماه خبر داد.
دکتر نسل سراجی در گفت‌وگو با خبرنگار صنفی آموزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به ظرفیت پذیرش آزمون دکترای تخصصی طب سنتی، گفت: حدود 22 دانشجو از میان پزشکان واجد شرایط در دانشگاه‌های علوم پزشکی شاهد، علوم پزشکی ایران، تهران، شهید بهشتی، مشهد و شیراز پذیرفته می‌شوند.
وی با اشاره به اعلام کلید سوالات آزمون از طریق سایت مرکز سنجش آموزش پزشکی به نشانی
http://sanjeshp.ir ، گفت: داوطلبان تا فردا مهلت دارند اعتراضات خود را اعلام کنند و سپس 11 مرداد ماه رسیدگی به اعتراضات آغاز می‌شود.
نسل سراجی از اعلام نتایج کتبی آزمون دکترای تخصصی در روز پنجشنبه 14 مرداد ماه خبر داد و افزود: داوطلبانی که حداقل 70 درصد نمره را کسب کنند برای آزمون شفاهی 18 مرداد ماه دعوت می‌شوند.
رییس مرکز سنجش آموزش پزشکی افزود: انتظار می‌رود پذیرفته‌شدگان این دوره دارای آمادگی کامل و حتی الامکان آشنا به متون قدیمی و علاقه‌مند به تحمل دشواری‌های خاص این مسئولیت‌ها و فعالیت‌های ویژه و استثنائی مورد نظر بوده و ترجیحاً سابقه مطالعاتی قابل قبول و تالیفاتی در زمینه طب سنتی داشته باشند.
وی با بیان اینکه برای 96 داوطلب کارت ورود به آزمون صادر شده است، اظهارکرد: از این تعداد 75 نفر بر سر جلسه آزمون حضور یافتند.
   

===================================

 

 

 چطور سریعتر و طولانی تر به خواب برویم؟
توصیه شده است که، “بهترین درمان برای بیخوابی، خوابیدن زیاد است.” خنده دار به نظر می رسد اما موثر نیست.واقعیت این است که وقتی نمی توانید بخوابید، چه به خاطر یک بیماری جسمی باشد، چه استرس یا اختلال خواب، خندیدن آخرین راه حلی است که به مغزتان خطور می کند. برای دست یافتن به یک خواب خوب و راحت، راه های مختلفی وجود دارد که به علت بیخوابی وابسته است. آندسته از بیخوابی ها که به خاطر مشکلات جسمی ایجاد می شود، ممکن است راهکارهای دارویی یا حتی جراحی داشته باشد، درحالیکه بیخوابی های ناشی از استرس یا مشکلاتی از این نوع، راه حل های درمانی طبیعی تری دارند.
یک نمونه مشکل جسمی، آپنه خواب است که می تواند با یک انسداد فیزیکی (آپنه خواب انسدادی)، یا مشکلی در مغزتان (آپنه خواب مرکزی)، و یا ترکیبی از ایندو (آپنه خواب پیچیده) ایجاد شود. درمان های مختلف برای این مشکل عبارتند از تغییر محل خوابیدن، جراحی، یا استفاده از دارو. داروهای این مشکل می توانند تجویزی یا از جمله داروهای بدون نیاز به نسخه باشند.
اما اگر مشکل شما در خوابیدن ناشی از مشکلاتی مثل شیفت های کاری غیرمتعارف است شاید بهتر باشد ایجاد هرگونه سروصدا در محل خوابتان را از بین برده، پرده های ضخیم به پنجره ها بزنید و تلفن را هم از برق بکشید.
یکی از متداولترین عوامل بروز بیخوابی، استرس است. خوشبختانه وقتی به خاطر استرس ها و نگرانی هایتان بیخواب می شوید، خیلی راحت تر حتی بدون استفاده از دارو و جراحی می توانید دوباره خواب خوب و طولانی داشته باشید. اگر دلیل بیخوابیتان استرس است، می توانید از یکی از این روش های درمانی طبیعی استفاده کنید:
· طب سوزنی: یک روش درمانی متعلق به چین باستان است.
· رایحه درمانی: که در آن از روغن های خاص برای درمان و آسودگی فرد استفاده می شود.
· گیاهان معطر: برای تقویت حس رلاکسیون و تمدد اعصاب که در محل خوابتان گذاشته می شوند.
· هیپنوتیز: در این روش می توانید یاد بگیرید که چطور بدنتان را برای ریلکس شدن و پذیرش خواب آموزش دهید.
· ماساژ: اینکار که می تواند توسط همسرتان یا یکی از اعضای خانواده و یا حتی خودتان انجام شود راه خوبی برای کاهش استرس و ترغیب بدنتان به خواب است.
· مدیتیشن: می توان آن را هم موقع خواب و هم در طول روز بعنوان راهی برای از بین بردن استرس انجام داد.
· یوگا: این ورزش به بدن، ذهن و روحتان کمک می کند که در کنار هم به بهترین وجه برای تقویت سلامت فیزیکی، فکری و روحی شما کار کنند.
علت بیخوابی شما هرچه که باشد، همیشه اشتباهی هست که نادیده اش می گیرید و فکر می کنید که خود به خود برطرف می شود. اگر مشکل بیخوابی شما آنقدر جدی است که باعث خستگی و خواب آلودگی شما در طول روز می شود، حتماً باید به دنبال درمان فوری آن باشید. اولین قدم شما مشورت با پزشک و بررسی علت کم خوابی شماست.
مقابله با بیخوابی با تغییر در سبک زندگی
هر کس در زندگی خود حداقل یک شب مشکل بیخوابی را تجربه کرده است. این بیخوابی معمولاً دلیل دارد. مثلاً اگر فرد درمورد یک موضوع و مشکل خاص کاری استرس داشته باشد می تواند علت بیخوابی او شود. یا شاید هم به خاطر سرماخوردگی نتواند یک شب به خواب رود.
دلیل این بیخوابی هرچه که باشد، اگر هفته ها طول بکشد می تواند نشانه ای از بیماری بیخوابی باشد. در موارد جدی تر بیخوابی، ماه ها طول می کشد که فرد نمی تواند بخوابد. اما باور نادرست درمورد این مسئله این است که همه فکر می کنند که این یک مشکل بیخوابی به تنهایی است درحالیکه علامت یک مشکل بزرگتر است.
یکی از متداولترین علل بیخوابی، سبک زندگی فرد است. برای خیلی افراد این مشکل از دوران دبیرستان شروع می شود. فعالیت های درسی و اجتماعی بیش از حد باعث شب زنده داری های پی در پی و برهم خوردن برنامه خواب فرد می شود. این مشکل در دوران دانشگاه ادامه پیدا کرده و وارد زندگی کاری فرد می شود. بنابراین باید سعی کنید یک برنامه منظم و خوب برای خوابتان داشته باشید و مطمئن باشید این مشکل خیلی زود از بین خواهد رفت.
کاری که خیلی ها انجام می دهند نوشیدن قهوه است. بااینکه اکثریت برای بیدار ماندن در یک روز کاری سخت اینکار را می کنند اما کافئین موجود در آن می تواند علت بیماری بیخوابی شما باشد. کافئین یک محرک است، از اینرو حذف این ماده از رژیم غذایی بسیار موثر خواهد بود.
منبع :مردمان 

================================ 

جینی دختر زیبا و باهوش پنج ساله ای بود.
یک روز که همراه مادرش برای خرید به فروشگاه رفته بود، چشمش به یک گردن بند مروارید بدلی افتاد که قیمتش ۱۰/۵ دلار بود، دلش بسیار آن گردن بند را می خواست. پس پیش مادرش رفت و از مادرش خواهش کرد که آن گردن بند را برایش بخرد.
مادرش گفت:
خوب! این گردن بند قشنگیه، اما قیمتش زیاده ، خوب چه کار می توانیم بکنیم!
من این گردن بند را برات می خرم اما شرط داره، وقتی به خانه رسیدیم، یک لیست مرتب از کارها که می توانی انجام شان بدهی رو بهت می دم و با انجام آن کارها می توانی پول گردن بندت رو بپردازی و البته مادر کلانت هم برای تولدت چند دلار تحفه می ده و این می تونه کمکت کنه.
جنی قبول کرد...
او هر روز با جدیت کارهایی که برایش محول شده بود را انجام می داد و مطمئن بود که مادربزرگش هم برای تولدش برایش پول هدیه می دهد.
بزودی جینی همه کارها را انجام داد و توانست بهای گردن بندش را بپردازد.
وای که چقدر آن گردن بند را دوست داشت.
همه جا آن را به گردنش می انداخت؛
کودکستان، بستر خواب، وقـتی با مادرش برای کاری بیرون می رفت، تنها جایی که آن را از گردنش باز می ‌کرد حمام بود، چون مادرش گفته بود ممکن است رنگش خراب شود!
پدر جینی خیلی دخترش را دوست داشت.
هر شب که جینی به بستر خواب می رفت، پدرش کنار بسترش روی کرسی مخصوصش می نشست و داستان دلخواه جینی را برایش می خواند.
یک شب بعد از اینکه داستان تمام شد، پدرجینی گفت:
جینی ! تو من رو دوست داری؟
- اوه، البته پدر! خودت می دانی که عاشقتم.
- پس او گردن بند مرواریدت رو به من بده!!!
- نه پدر، اون رو نه! اما می توانم عروسک مورد علاقه ام رو که سال پیش برای تولدم به من هدیه دادی رو خودت بدم، اون عروسک قشنگیه، می توانی در مهمانی هات دعوتش کنی، قبوله؟
- نه عزیزم، باشه، مشکلی نیست...
پدرش روی او را بوسید و نوازش کرد و گفت: " شب بخیر عزیزم."
هفته بعد پدرش مجددا ً بعد از خواندن داستان، از جینی پرسید:
- جینی ! تو من رو دوست داری؟
- اوه، البته پدر! خودت می دانی که عاشقتم.
- پس او گردن بند مرواریدت رو به من بده!!!
- نه پدر، گردن بندم رو نه، اما می توانم اسب کوچک و قشنگم رو بهت بدم، او موهایش خیلی نرم و لطیفه، می توانی در باغ با او قدم بزنی، قبوله؟
- نه عزیزم، باشه، مشکلی نیست...
و دوباره روی او را بوسید و گفت:
" خدا حفظت کنه دختر زیبای من، خوابهای خوب ببینی. "
چند روز بعد، وقتی پدر جینی آمد تا برایش داستان بخواند، دید که جینی روی تخت نشسته و لب هایش می لرزد.
جینی گفت : "پدر، بیا اینجا " ، دست خود را به سمت پدرش برد، وقتی مشتش را باز کرد گردن بندش آنجا بود و آن را در دست پدرش داد.
پدر با یک دستش آن گردن بند بدلی را گرفته بود و با دست دیگرش، از جیبش یک قوطی مخمل آبی بسیار زیبا را بیرون آورد. داخل قوطی، یک گردن بند زیبا و اصل مروارید بود!!! پدرش در تمام این مدت آن را نگهداشته بود.
او منتظر بود تا هر وقت جینی از آن گردن بند بدلی صرف نظر کرد، آن وقت این گردن بند اصل و زیبا را برایش هدیه بدهد...
« این مسأله دقیقاً همان کاری است که خدا در مورد ما انجام میدهد! او منتظر می ماند تا ما از چیزهای بی ارزش که در زندگی به آن ها چسپیدیم دست برداریم، تا آن وقت گنج واقعی اش را به ما بدهد. این داستان سبب می شود تا درباره چیزهایی که به آن چسپیده بودیم بیشتر فکر کنم ... سبب می شود، یاد چیزهایی بی افتیم که به ظاهر از دست داده بودیم اما خدای بزرگ، به جای آن ها، هزار چیز بهتر را به ما داده است»
 

=============================

 

هرکسی که به این سوال جواب بده، جایزه می‌گیرد!!

یارو زبونش می‌گرفته ، می‌ره داروخونه می‌گه: آقا دیب داری؟
کارمند داروخونه می‌گه: دیب دیگه چیه؟
یارو جواب می‌ده: دیب دیگه - این ورش دیب داره ، اون ورش دیب داره.کارمنده می‌گه: والا ما تا حالا دیب نشنیدیم - چی هست این دیب ؟! یارو می‌گه: بابا دیب ، دیب
طرف می‌بینه نمی‌فهمه ، می‌ره به رئیس داروخونه می‌گه - اون می‌آد ‌می‌پرسه: چی می‌خوای عزیزم ؟!
یارو می‌گه: دیب!
رئیس می‌پرسه: دیب دیگه چیه؟!
یارو می‌گه: بابا دیب دیگه - این ورش دیب داره ، اون ‌ورش دیب داره.
رئیس داروخونه می‌گه: تو مطمئنی که اسمش دیبه؟!
یارو می‌گه: آره بابا - خودم دائم مصرف دارم، شما نمی‌دونید دیب چیه؟
رئیس هم هر کاری می‌کنه ، نمی‌تونه سر در بیاره و کلافه می‌شه ... یکی از کارمندای داروخونه برای خود شیرینی می‌آد جلو و می‌گه: یکی از بچه‌های داروخونه مثل همین آقا زبونش می‌گیره، فکر کنم بفهمه این چی می‌خواد - اما الان شیفتش نیست.
رئیس داروخونه که خیلی مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه ، گفت: اشکال نداره - یکی بره دنبالش، سریع برش داره بیارتش.

می‌رن اون کارمنده رو میارن - وقتی می‌رسه، از یارو می‌پرسه: چی می‌خوای؟!
یارو می‌گه: دیب! کارمنده می‌گه: دیب؟!
یارو: آره
کارمنه می‌گه: که این ورش دیب داره ، اون ورش دیب داره؟!
یارو: آره
کارمند: داریم! چطور نفهمیدن تو چی می‌خوای؟!
همه خیلی خوشحال شدن که بالاخره فهمیدن یارو چی می‌خواد - کارمنده سریع می‌ره توی انبار و دیب رو میذاره توی یه مشمع مشکی و میاره می‌ده به یارو و اونم می‌ره پی کارش.
همه جمع می‌شن دور اون کارمند و با کنجکاوی می‌پرسن: چی می‌خواست این?!کارمنده می‌گه: دیب!می‌پرسن: دیب؟دیب دیگه چیه؟!
می‌گه: بابا همون که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!
رئیس شاکی می‌شه و می‌گه: اینجوری فایده نداره - برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟!
کارمنده می‌گه: تموم شد - آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!!
دوستان حالا دیب چیه؟؟؟؟؟؟

====================================== 

مردی از یکی از دره های پیرنه در فرانسه می گذشت ، که به چوپان پیری برخورد. غذایش را با او تقسیم کرد و مدت درازی درباره ی زندگی  صحبت کردند . بعد صحبت به وجود خدا رسید .
مرد گفت : اگر به خدا اعتقاد داشته باشم باید قبول کنم که آزاد نیستم و مسوول هیچ کدام از اعمالم نیستم . زیرا مردم می گویند که او قادر مطلق است و اکنون و گذشته و آینده را می شناسد.
چوپان زیر آواز زد و پژواک آوازش دره را آکند . بعد ناگهان آوازش را قطع کرد و شروع کرد به ناسزا گفتن به همه چیز و همه کس . صدای فریادهای چوپان نیز در کوهها پیچید و به سوی آن دو بازگشت .
سپس چوپان گفت : زندگی همین دره است ، آن کوهها ، آگاهی پروردگارند ؛ و آوای انسان ، سرنوشت او . آزادیم آواز بخوانیم یا ناسزا بگوئیم ، اما هر کاری که می کنیم ، به درگاه او می رسد و به همان شکل به سوی ما باز می گردد .  


"خداوند پژواک کردار ماست ."
پائولو کوئیلو

نظرات 215 + ارسال نظر
رزیدنت بیهوشی دوشنبه 11 مرداد 1389 ساعت 07:08 ق.ظ

هانا جان می تونم بپرسم کدوم بیمارستان و کدوم شهر کار می کنی؟ و اینکه چند روز در ماه اونجا هستی؟

پزشک کانادا دوشنبه 11 مرداد 1389 ساعت 12:56 ق.ظ http://www.pezeshkcanada.com

دوست عزیز
با اجازتون لینک وبلاگتون را در سایت پزشک کانادا
بانک اطلاعاتی امتحانات پزشکی کانادا گذاشتم تا مطالب مفیدتون مورد استفاده همگان قرار بگیرد
خوشحالم میکنی اگه لینک سایتمو به نام پزشک کانادا یا بانک اطلاعاتی امتحانات پزشکی کانادا درج کنی
ارادتمند


www.pezeshkcanada.com
امسال قبولی دکتر

به هانا دوشنبه 11 مرداد 1389 ساعت 12:00 ق.ظ

طب اورژانس کدوم دانشگاه با ۲۶۰۰ قبول شد؟
اصولا نمره طب اورژانس خیلی نزدیک به بیهوشیه فکر کنم خواهرتون با اختلاف ناچیزی بیهوشی قبول نشده
منظورتون بیهوشی کدوم شهر قبول نشده؟

به بیهوشی عزیز یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 11:07 ب.ظ

دوست عزیز من با زبان خوذ شما با شما سخن گفتم.چون جسارتا رزیدنتی اکثردوستان حاضرهنوزشروع نشده !!!قصدم نا امیدکردن نیست چون خواهر خود من امسال بسیار ترجیح میداد بیهوشی قبول شود.دریافتی من در چهارمحال بیش از4نمیباشد.البته به علت لیزیک چشم خیلی نمیتونم تایپ کنمو توضیحات زیادی بدهم .دوستان من با عمومی و کار پوست در اصفهان واطراف اصلا چنین درامدهایی ندارند.موفق باشید

علی یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 11:06 ب.ظ



سلام

همکاران گرامی کسی ادرس سایت یا وبلاگ رزیدنتهای رادیولوزی را دارد از لطف شما ممنونم

رزیدنت بیهوشی یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 09:52 ب.ظ

هانای! عزیز
معمولا فارغ التحصیلانی که طرح اعزام می شوند از این دوره با عنوان ضریب K یاد می کنند! این ادبیات بعید به نظر می رسد که ادبیات یک متخصص باشد و بیشتر تجربیات یک پزشک عمومی را تداعی می کند.
دوستان سال 4 من در دوره طرح یک ماهه برای حدود 20 روز حضور در محل اعزام هیچ کدام کمتر از 4 تومن دریافتی نداشتند البته قطعا پشتکار و جسارتا عرضه افراد هم همانند بسیاری از مشاغل در تعیین درآمد نقش بسزایی دارد.
البته شما که تفاوت دریافتی های دوره ضریب K با کار عادی را می دانید و به محدودیت های آن بیش از دیگران آشنایید!
درآمد 3 میلیون تومن در ماه را امروزه یک پزشک عمومی که یک دوره MMT یا Skin Care گذرانده باشد به راحتی می تواند داشته باشد پس نیازی به رنج دوران رزیدنتی نیست!
دوستان را ناامید نکنید لطفا...

جابجایی ارتوبدی تبریز یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 09:38 ب.ظ

ارتوبدی تبریز

مایل به جابجایی با دانشکاه های تهران

با قبول شرایط

mobile:09123055582

email:faridehnajafi@yahoo.com

[ بدون نام ] یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 08:59 ب.ظ

از دست نوشته های مهاتما گاندی
من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌ صفت باشم ،
من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،
من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم،
چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است.
و تو هم به یاد داشته باش:من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى ، من را خودم از خودم ساخته‌ام،
منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است،
تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان
و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى
و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه
ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى.
می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.
می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم ،
چرا که ما هر دو انسانیم.
این جهان مملو از انسان‌هاست ،
پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.
تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم،
قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.
دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند،
حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند،
دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم،
چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،
نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى،
من قابل ستایشم، و تو هم.
یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد
به خاطر بیاورى که آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى
همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت،
اما همگى جایزالخطا.
نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى،
و یادت باشد که این ها رموز بهتر زیستن هستند...
-------------
فرصت بیماری را صرف تفکر و بهبودی روح کنیم، طبیعت در کار مداوای جسم ما کار خود را خواهد کرد

[ بدون نام ] یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 08:41 ب.ظ

مردی با اسلحه وارد یک بانک شد و تقاضای پول کرد
وقتی پولهارا دریافت کرد رو به یکی از مشتریان بانک کرد و پرسید : آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟
مرد پاسخ داد : بله قربان من دیدم، سپس دزد اسلحه را به سمت شقیقه مرد گرفت و اورا در جا کشت
او مجددا رو به زوجی کرد که نزدیک او ایستاده بودند و از آنها پرسید آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟
مرد پاسخ داد : نه قربان. من ندیدم اما همسرم دید

به اینجوریاست یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 08:38 ب.ظ

۴۴۹ سهمیه زنان رادیو گیلان

هانا : بجزیه سری رشته های خاص یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 07:41 ب.ظ

چه رشته هایی ؟

باران به فرهاد یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 07:08 ب.ظ

۴۲۶ . .۴۱۶ زنان اینارو شنیدم . اره اصفهانیم .
خوش به حالتون ! من اصلا حس درسو ندارم .
داخلی اصفهان ۲۳ تا گرفته .

هانا یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 07:05 ب.ظ

دوستان من الان طرح تخصص بیهوشی هستم .این بحثهایی که میکنید بیهودست وبجزیه سری رشته های خاص درامدها در سگح3-5 تومنه برای تازه کارها. که همینم نسبت به تحصیل کرده های دیگه خوبه.بیهوشی اگه دوستش داشته باشی خوبه.اخیلی خیلی بهتر ازقبول نشدن!!!و عمومی بودن.ذوستی که گفتی بیهوشی تا 3500 رفته خواهر من با سهمیه ازاد و رتبه 2600بیهوشی نیاورد و طب اورژانس شد.

دعای خیر من و افرادی همچو من یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 07:02 ب.ظ

بع بع کردن هیچ گوسفندی رو تا حالا از سر بریده شدن نجات نداده .پایمال شدن حق ما نتیجه سکوت گذشتگانه و پایمال شدن حقوق آیندگان حاصل اکتفا کردن ما به بع بع بی ضرر.

فرهاد یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 06:41 ب.ظ http://rez89.persianblog.ir

داستان ظلم رفته در این سالها مثنوی هفتاد مُن شده اما همینقدر که این اتفاق امتحان سال پیش سالها در ذهن تاریخی من و امثال من باقی میماند و عواقب و اثرات اون سالها گریبان بیماران را خواهد گرفت و این همه اون چیزی بود که در اندک زمانی بدست خود وزیر بر ما تحمیل شد و بهانه ای نبود که بخواهد به گردن این و آن بیاندازد لازم بود تا از آن اطلاع داشته باشند و بدانند دعای خیر من و افرادی همچو من تا زنده ام بدرقه راهشان خواهد بود!!!!!!!

به فرهاد یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 05:24 ب.ظ

دکتر جان کاش از سهمیه های مازاد مدیران نخبه ها!!!!!! هم که به راحتی در طی این ۴-۵ سال حق همه رو خوردن وبا کمترین نمره رشته هایی قبول شدن که ما باید برای قبولی ۱۳۰-۱۴۰ نمره بالاتر بیاریم می نوشتی......

بدون شرح یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 05:13 ب.ظ

خانمهایی که در این جامعه ناعادلانه با علاقه و عشق رشته جراحی رفتند

[ بدون نام ] یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 04:54 ب.ظ

سلام
رزیدنت داخلی ایران کسی هست؟

به بالایی ها یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 04:37 ب.ظ

چیه باز بعضی ها دم در آوردن ؟!

[ بدون نام ] یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 04:00 ب.ظ

به پایینی

اایول ۱۰۰۰ بار

به بالایی یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 02:17 ب.ظ

ایول

هشدار به(به بالایی) یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 01:26 ب.ظ

شما آقایون که توهین میکنید....اگر عقده جراح شدن دارید برین زحمت بکشین و جراح بشین چرا به همکارهای خانم توهین میکنید؟
خانمهایی که در این جامعه ناعادلانه با علاقه و عشق رشته جراحی رفتند بسیار موفق تر از مردهایی هستند که صرفا به خاطر پول یا "مرد "!!بودن به جراحی رفتند.

[ بدون نام ] یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 12:10 ب.ظ

نه عزیزم گل پسر جندی شاپوری نوه ارشد من است

[ بدون نام ] یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 09:46 ق.ظ

مرضی بانو خودش این چیزارو میدونه برادر .تو وقت و فکرتو صرف بیدار کردن گوسفند های روپوش پوش بکن.

درد و دلی با وزیر عدالت محور یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 01:15 ق.ظ http://rez89.persianblog.ir

سلام

خدمت وزیر محترم بهداشت و درمان

غرض از نوشتن این مطالب فقط بیان گوشه ای از اتفاقاتیست که با تصمیم ناگهانی حضرتعالی حاصل شد نه از این جهت که بدنبال شنیدن آن نتیجه ای حاصل شود که اگر بنا بود نتیجه ای بدست آید بدنبال اعتراضاتی که براحتی نادیده گرفته شد و همیشه با عده ءقلیل تحقیریشد،بدست می آمد.اما جهت آگاهی بخشی بد نیست از گوشه ای از رنج وارد آمده بواسطه یک تصمیم را مطلع شوید.جمع زیادی هر ساله برای رسیدن به اهداف مد نظرشون در امتحانی شرکت میکنند که این سالها عدهئ زیادی در اون دخل و تصرف میکنند از اون به قول شما کارمند خوش حافظه قرنطینه سوالات گرفته تا احتمالاآبّدارچی و .....و عده ای از ما بهتران که دسترسیشون به سوالات به واسطه رانتها و ارتباطاتشون سهل الوصولترهست بدون دغدغهء خاصی مسیر آرزوهاشون رو هموار میکنند تا به بقیه این نکته رو گوشزد کنند که خیلی عوامل دیگه هم غیر از مطالعه مستمر و سواد دخیله تا یک نفر رو به آرزوهاش نزدیک کنه و کم کم حتی به مراتب بالاتر برسونه همونجور که شاید عده ای از کساییکه امروز در مسند هئت علمی دانشگاهها هستند یا حتی معاونتهای دانشگاهی از همون دست افراد هم باشند بدون اینکه آب از آب هم تکانی خورده باشه،سخن در این باب زیاده و وقت وزیر هم اندک برای اینکه مسائل مهمتری در عرصه مدیریتی برای پرداختن موجود میباشه،اما این مقدمه لازم بود تا به بحث کلیدی برسیم و اون اینکه سرمایه گذاری زمانی و بار هزینه های اقتصادی تحمیل شده به داوطلبی که با همه وجودش برای آماده شدن برای امتحان دستیاری مایه گذاشته است چیز اندک و کم بهایی نیست که با یک سهل انگاری و کم توجهی بواسطه کم کاری در مراقبت باعث شویم عده ای (که تازه بعدها با بررسیهامون مشخص میشه که تعدادشون به اندازه انگشتان 2 دست هم نمیرسه )به سوالاتی دسترسی پیدا کنند که وسیله سنجش پزشکانی هست که بعد ها در کسوت متخصص به طبابت خواهند پرداخت و بعد برای جبران خسارت وارده باز هم دچار اشتباه بزرگتری شویم و امتحانی را برگزار کنیم که دست کم برای تدارکات آن ماهها زمان نیاز است اما ما بخاطر پوشاندن اشتباهاتمان با عجله هرچه تمام تر در کمتر از 10 روز طراحی کنیم و آن شود معیار سنجش برای قبولی در رشته های مختلف و بعد هم آن شود که دیدیم.نپذیرفتن انتقاد و پافشاری بر خطا و اشتباه از هر مسئولی امری زشت و مقبوح است چه انکه وزیری باشد که خود داعیه دار عدالت و عدالت محوریست و در راس وزارتخانه حساسی چون وزارت بهداشت قرار گرفته که متولی امر درمان و سلامت جامعه ای است که نسلی سالم و عاری از بیماری را تربیت میکند .بیماری وزارتخانه بهداشت سالهاست که بر همگان روشن شده و بوی تعفن عفونتش هر نا بلدی را آزار میدهد زخم کهنه و دمل چرکین را باید با تدبیر جراح خاذق از پیکر بیمار بیرون آورد تا روزی مجبور نشد تا تمام جسم و پیکر را فدای دملی چرکین کرد اما آموخته ها و ازموده ها و تجارب ما ظاهرا برای بکار بستن و عملی شدن نیست که همیشه در حد تئوریک آن هم در کتابها باقی مانده و چه سود که گوش شنوایی هم برای این اندک ناله های اعضای این پیکر بیجان نیست روزی که با همه وجود از نبود امنیت و اعتماد در معاونت آموزشی و متولیان برگزاری امتحان دستیاری فریاد بر آوردیم چه کسی به دفاع از آنان پرداخت و حتی تا زمانی که به روشنی روز تخطی آنان از محور سلامت آزمون آشکار گشته بود نیز بجای تنبیه عاملین اصلی و کسانیکه به راحتی دست به خیانت در امانت ملت زده بودند خیل مظلوم شرکت کنندگان در امتحان را نشانه رفتید و گروه انبوه را فدای عده ای بقول خودتان قلیل کردید.اگر اندکی صبر پیشه میکردید و حوصله به خرج میدادید نمیتوانستید با مدیریت بحران خاطیان را چه از جنس کارمند وزارتخانه چه از طیف پزشک شناسایی و مجازات نمایید حاشا که ظلم رفته بر بینوایان بیخبر از همه جا نه امروز که تا قیام قیامت قابل جبران باشد و چه کسی مسئول عواقب ناشی از اینگونه رفتارهای نسنجیده خواهد بود؟؟؟چه کسی جوابگوی مثل منی که در آزمون اول آمادگی 100%داشتم و در آزمون دوم به دلیل استاندرد نبودن آزمون و استرس وارد شده در پی ابطال آزمون نتوانسته بودم شرایط ایدآل اول را بدست آورم ،خواهد بود به نظر شما تفاوت رتبه ای که بین نمره 470 و 410 ایجاد شد با چه چیزی قابل جبران بود؟؟؟و به نظر شما دیگر فریاد عدالت محوری و عدالت خواهی در جایی که حتی یک نفر هم از رفتار ما دچار آسیب و ضرر شده باشد معنایی خواهد یافت چه برسد به اینکه عدهء زیادی از این تصمیمات متضرر شده و ناراضی هستند و در نهایت اینکه کجای این به عدالت نزدیک است وقتی عده ای با سهمیه مازاد بدون داشتن پایه علمی قوی در کنار فردی به تحصیل مشغول میشود که از نظر سطح علمی چندین برابر قویتر است!!!کدام منتطق شرعی و اخلاقی این گونه نا برابریها و عدالت شکنیها را تایید میکند و چگونه روزی امید به فضل و کرم خداوند داشته باشیم وقتی خود روزی از مشئولیت سنگینمان سوء استفاده کرده ایم و بار مسئولیت آنگونه سنگین است که به مقصد رساندنش کار هر کسی نیست.اید که همگان در سیره عملی انبیا و مقتدایان و پیشوایانمان تعقل نموده اعمالمان را به سیره آنان نزدیک نماییم تا خشنودی خدا نه بندگانش حاصل شود

الاحقر فرهاد صادقی

جابجایی ارتوپدی تبریز یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 01:12 ق.ظ

ارتوپدی تبریز

مایل به جابجایی با دانشگاه های تهران

mobile:09123055582

email:faridehnajafi@yahoo.com

فرهاد به باران یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 12:44 ق.ظ

دیگه از نمرات بچه های داخلی اصفهان خبری ندارین؟شما اصفهانی هستین؟
منکه چند فصلی رو از گوارش و قلب و ریه خوندم و در حد امکان بخشهای دیگه هاریسون رو هم مطالعه میکنم

سهمیه آزاد یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 12:23 ق.ظ

یعنی همگی تا 8 سال حتی تو استان محروم نمی تونیم بریم مرکز استان؟؟؟؟؟؟؟

نروسرجری یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 12:11 ق.ظ

من عرضم به دوستانی بود که در آینده مثل ما قرار هست تصمیم گیری کنند
من و شما که تصمیم گرفتیم اگه با دست باز گرفتیم حتما دلیلی داشتیم پس همون دلیل رو تقویت می کنیم تا سد کنه جلو دودلیهای احتمالیو
دوست عزیز از ما دیگه تموم شده.دیگه در مرحله انتخاب نیستیم
فکر کردن بش اشتباهه

[ بدون نام ] یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 12:11 ق.ظ

لعنت خدا بر به وجود اورندگان واستفادو کنندگان سهمیه های ظالمانه مازاد ومدیران وهر سهمیه ای که کیلویی نمره اضافه میکنه که حق مارو خوردن وبردن....

[ بدون نام ] یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 12:00 ق.ظ

حالا که تصمیم اشتباه گرفتم و بر اساس علاقه انتخاب نکردم چی کار کنم؟

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 11:57 ب.ظ

مگه رشته ای هم سراغ دارید که با بیمارستان در ارتباط نباشه!
بله کار در بیمارستان هم هست، برای مرخصی باید با رئیس شبکه هماهنگ کنید و جانشین داشته باشید.
عدم همکاری مساوی است با عدم پایان تعهد ب همین سادگی...
البته نگران نباشید همین تعهد پس از اتمام دوره فوق تخصص هم 2 برابر مدت تحصیل وجود داره اگر تا زمان من و شما افزایش پیدا نکنه!
کلا دور همیم خوش می گذره....

تعهد چی شد؟ شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 11:29 ب.ظ

آخرش این تعهد چند سال شد و در این مدت باید فقط تو منطقه محروم باشیم یا باید اونجا تو بیمارستانم کار کنیم؟

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 11:26 ب.ظ

به الف و اهورا: چرا دیگه اینجا نمی نویسین؟دلم پکید!

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 11:25 ب.ظ

من بین پوست شهر خودم و رادیو یه شهر دیگه رادیو رو انتخاب کردم...اول مردد یودم...ولی حالا از انتخابم راضیم...البته من دخترم ولی وقتی واسه دخترها بهتره حتما واسه پسرهام بهتره دیگه!!!

depressed شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 11:17 ب.ظ

...

نروسرجری شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 11:15 ب.ظ

با ۸۰۰پزشکی بزنم یا دندون
با ۵۰۰ تومن سوریه برم سفر یا ترکیه
با ۱۴ تومن ۲۰۶ بخرم یا سمند
.......
رادیو برم یا ارتو
...................................................
اینا مشابه سوالهایی هستند که برای خیلی از ما ها پیش میاد
قیاس بدون معیار صحیح مقایسه
مفایسه یک سفر زیارتی با سیاحتی (هزینه یکسان)
یک لیفت بک ۱.۳ لیتری با سدان ۱.۸ لیتری(قیمت یکسان)
یک رشته پاراکلینیک با جراحی(رتبه یکسان)
بدون در نظر گرفتن اینکه معیار قیاس ما تنها شباهت طرفین هست
و تفاوت ها بیش از این تنها شباهت اثر گذارند
..........
ایراد از این هست که با خودمون به تفاهم نرسیدیم و نمی دونیم چه می خوایم از انتخابمون
هدف مبهم هست
...................
دوستان ما با مهارتهای ده گانه زندگی که اولیش مهارت تصمیم گیری هست نا آشنا هستیم
......................
همونجور که سلامت ۳ محور داشت جسمی روحی اجتماعی
برای انتخاب رشته هم یه توانایی جسمی
علایق روحی و وضعیت جامعه و اجتماعی خودتون در حال و آینده ای که می خواین توجه کنین
....................................................

و ا ینو بدونین که بیمار بعد از خدا امیدش به شماست
پس با شناخت رشته ای انتخاب کنید که از پسش بر بیاین و علاقه داشته باشید

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 11:07 ب.ظ

جراح خانم می گفتی بیهوشی این قدر درآمد داره توی شهرستان بیشتر قابل باور بود

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 11:06 ب.ظ

جراح خانم! لطفا بفرمایید کدوم شهرستان و کدام بیمارستان تا تحقیق کنیم البته اگر اشکالی به این ادعا وارد نمی شود!!!

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 11:04 ب.ظ

جراح ۲۰ تومن در ماه اون هم خانم توی ضریب K؟!
دروغ که هناغ نمیاره عزیزم بیشتر بگو....

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 11:00 ب.ظ

سارا به باران شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 10:53 ب.ظ

سلام
امسال داخلی اصفهان کلا چند تا خانم قبول شدند؟

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 10:39 ب.ظ

من از رشته ام خوشم میاد از شهرم خوشم نمیاد

جراح خانم شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 10:34 ب.ظ

من دوستم جراح زنه تازه هم رفته طرح حداقل ماهی 20 تومن داره جراحی واسه دخترا عالیه...

نروسرجری شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 10:27 ب.ظ

ممنون دوست من.همونروز که شما گفتی تحقیق کردم واین کتاب رو هم در مورد نروآنستری پیدا کردم


اصول بیهوشی در جراحی مغز و اعصاب دکتر مهرداد مسعودی‌فر

وافعا تشکر

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 10:21 ب.ظ

کسایی که اون اول تعهد نصف دادن چی میشه آخرش؟

به به بالایی شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 10:18 ب.ظ

منم موافقم

اینجوریاست شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 10:17 ب.ظ

من در یکی از شهر های مرکزی! با سهمیه زنان رادیو قبول شدم.

آقایون آزاد با نمره کمتر از من همین جا قبول شدند(به یمن سهمیه 50% بی سر و صدای مردان!)

حالا تعهد من و اون ها برابر شد.

همه چی آرومه من چفدر خوشحالم

سئوال:کسی از نمره رادیو شهر تهران خبر داره؟

خبر: ۴۴۵ سهمیه زنان به رادیو هیچ شهری نرسیده

depressed شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 10:11 ب.ظ

.......

به بالایی شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 10:09 ب.ظ

برو بمیر اگه جراح خانمی

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 10:04 ب.ظ

در مورد زنان چرا کسی حرفی نمی زنه؟
در ضمن به همه اونایی که در پست قبلی به خانمها و جراحان خانم توهین کرده اند هشدار میدم که تکرار نکنند.

به دپرس شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 10:00 ب.ظ

همکارم ناامید نباش.من بعد از 8 سال رحمت امسال قبول شدم.تو هم تلاشت را بکت.

depressed شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 09:53 ب.ظ

na aziz man resident nistam ,mikham emtehan bedam vali depressim az in nist az in zendegi khaste shodam ,az tanhaee,az bi hadafi ,az in k b chizaee k mikham too zendegi nemiresam khastam

در مورد نوروآنستزی شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 09:51 ب.ظ

دوست من نوروآنستزی یکی از فلوشیپ های جدید بیهوشی است که به طور خلاصه در آن به بحث پیرامون اداره بیهوشی در بیماران نوروسرجری پرداخته می شود.

به دپرس شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 09:42 ب.ظ

من هم مثل تو بودم از رشته ام خوشم نمی اومد
ولی فهمیدم خوشی و نا خوشی علاقه و تنفر همه و همه در ذهن و فکر ماست
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید

حالا تو برا چی دپرسی؟

depressed شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 09:33 ب.ظ

man kheili depresam chi kar konam az in zendegi khaste shodam

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 08:55 ب.ظ

الان اطلاعات به دست میاری بعد بر اساس نمره تصمیم می گیری

به نظر من شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 08:27 ب.ظ

آخه عزیز من شما اول بیبن سال بعد نمره پوست تهران یا رادیو شهرستان را می آری بعد به این فکر کن که کدوم بهتره

آخه الان می تونی بگی که فکر کردن برای انتخاب رشته خیالی چه فایده ای داره؟

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 07:56 ب.ظ

b vazne khodam shekar khordam ok? razi shodi?

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 07:54 ب.ظ

به جای اینهمه a می تونی یک شکر خوردم ساده بگذاری

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 07:44 ب.ظ

ye vaght kam naiariaaaaaaaaaaaa

حالا که انتخاب رشته تموم شده شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 07:40 ب.ظ

کی گفته تموم شده ؟خیلی از کسانی که اینجا سر میزنن برای نوع خوندن راهنمایی می خوان .به نظر تو منظورشون چیه حالا که امتحان تموم شده ؟ نظرات افراد در مورد رشته ها الان که ثبت نام هم تموم شده و گند آخر هم با پذیرش چند برابر ظرفیت از بین معلولان ذهنی مازاد به روند انتخاب زده شد کمک می کنه افراد در سالهای بعد این فاکتور ها رو هم لحظ کنن

age dust nadarin enseraf bedin شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 07:31 ب.ظ

age dust darin berin bekhunin age dust nadarin enseraf bedin

باشه !! فقط منتظر بودیم تو اجازشو صادر کنی.

به نظر من شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 07:19 ب.ظ

برای اقا پوست تهران بهتره یا رادیو شهرستان؟

به نظر من اگه این آقای اوا خواهر توان کشیک و استرس نداره رشته ای رو انتخاب کنه که توی شهر محل زندگی اش باشه که زحمت تهیه جا و مکان توی یه شهر دیگه رو هم نداشته باشه.
فقط نمی فهمم منظور شما از این سوال ها حالا که انتخاب رشته تموم شده وتکلیف همه روشن شده چیه؟

b balaeea شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 07:17 ب.ظ

این حرفها به درد کسانی که می خوان سالهای بعد انتخاب رشته کنن می خوره و نظرات مختلف باعث میشه بتونن همه جانبه به انتخاب رشته نگاه کنن ولی اراجیف تو فقط به درد ایجاد تاخیر در بار گذاری صفحه می خوره .اگر کسی در مورد روند افزایش ظرفیت ها قبلا برای من توضیح می داد حتما انتخابم متفاوت بود

mahsa شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 07:07 ب.ظ

mishe yekami raje b tarh sohbat konin doroste k tarhe urjanco be koli dadan b afrade motaahel? b nazaretun kojaha monasebe baraye dokhtara?komak konin lotfan man tehraniam migan tarhaye 4/5 va b paeen kheili sakhte

صفرکیلومتر شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 06:55 ب.ظ

من ثبت نام کردم .
باید منتظر باشم تا یکم شهریور یا اینکه به مراجعه کنم و نامه معرفی به بخش بگیرم.
راستی روز اول باید چکار کنیم؟
کسی برنامه پارسال را میدونه؟

b balaeea شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 06:52 ب.ظ

cheghadr harf mizanin be khoda! har reshtee ghabul shodin age dust darin berin bekhunin age dust nadarin enseraf bedin ,cheghad raje b reshteha harfe bikhod mizanin faghat harafie bikhod!

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 06:11 ب.ظ

اینجاش حسابیه که نمی تونن مثل قلب یک مرتبه ظرفیتشو چهل برابر کنن چون این تعداد رزیدنت تو اطاق عمل جا نمیشه ولی هر چند تا رزیدنت قلب بخوان بر می دارن چون خرجش اضافه کردن 2 تا تخت تو پاویونه البته اونم میتونن نکنن روی زمین بخوابیم .البته واقعیت منم ار اورو خوشم نمیاد به نظر کمی زیادی چیزای ناخوشایند داره

اورو شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 05:55 ب.ظ

کجای اورو تیغ دار حسابیه لطفا تو ضیح بدن

از نورو بهشتی خبر دارین شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 05:53 ب.ظ

کسی از نورو بهشتی وبرنامه کاری و اساتید و کشیکاش خبر داره

به چشم شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 05:44 ب.ظ

اینقدر چشم چشم نکنید واسه اونم خواب هایی دیدن تا چند وقت دیگه سوبرایز میشین

رزیدنت بیهوشی بعد از این شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 05:41 ب.ظ

دکتر سعید صفری رزیدنت جراحی بیمارستان امام خمینی:
سناریوی اول: تسلیم نشو مبارز!


رتبه امتحان دستیاری‌تان را می‌بینید. خیلی ناجور است. سرتان درد گرفته، شرمسار از خانواده و همسر و دوستان، آهسته محیط دانشگاه را ترک می‌کنید. نمی‌دانید چرا این طور شد. یک سال تمام درس خوانده بودید. از تفریحاتتان زده بودید و حتی این چند ماه آخر، کارتان را هم به حالت تعلیق درآورده بودید، به امید اینکه این دفعه قبول شوید که نشد! حالا به همسرتان که یک سال کلی سختی کشیده و با نداری‌هایتان ساخته، چه بگویید؟ به دوستان و خانواده‌تان چه؟ برای خودتان چه توجیهی بیاورید؟ شاید مشکل از شماست (نکند نعوذبالله خنگ هستید)؟ هرچه جزوه و کتاب موجود بود را که مطالعه کرده بودید، آن هم چند بار! پس چرا این طور شد؟ دیگرانی که قبول شده‌اند، چه کرده‌اند که شما نکرده‌اید؟ بساط «بیع‌المسایل» (همان فروش سوالات خودمان!) هم که الحمدلله می‌گویند از سال 1382 برچیده شده است!


شاید گمان کنید این تنها شمایید که به این چیزها فکر می‌کنید، ولی واقعیت چیز دیگری است. تمام پزشکانی که پس از یک سال تلاش بی‌وقفه نمی‌توانند رتبه مناسبی کسب کنند، همین افکار از ذهن‌شان گذر می‌کند و مستاصل و نگران آینده، قدرت تصمیم‌گیری درست را از دست می‌دهند. بعضی‌ها که هنوز داغ چند بار مردودی را در این امتحان سخت‌گیر و بی‌رحم نچشیده‌اند، خلاصه خودشان را متقاعد می‌کنند که امسال را خوب درس نخوانده بودند و سال دیگر با برنامه‌ریزی و تلاش بیشتر، حتما انتقام‌شان را از این نظام ارزشیابی ظالم خواهند گرفت. عده‌ای دیگر که چند دست کت و شلوار در این راه بیشتر پاره کرده‌اند، تصمیم‌شان را می‌گیرند؛ عطایش را به لقایش می‌بخشند و می‌روند
پی طبابت با مدرک پزشکی عمومی یا امور موازی آن و یا اصلا از خیر مدرکشان می‌‌گذرند. گروه سوم هم در بحران تصمیم‌گیری برای ادامه تحصیل در خارج یا تکرار آزمون دستیاری در ایران، چند ماه وقت را از دست می‌دهند و بالاخره بیشترشان به گروه آزمون شوندگان داخلی می‌پیوندند... و یک‌سال بعد، دوباره روز از نو و روزی از نو!





تکمله سناریوی اول: سحر نزدیک است!


مساله این است که اصلا این امتحان دستیاری چه چیزی را می‌سنجد؟ هر کسی که نمره‌اش بیشتر شد، لزوما یعنی سوادش هم بیشتر است؟ نه خیر! چه بسیار کسانی که با نمره فلان در رشته بهمان پذیرفته شده‌اند، اما بعد از گذشت یک سال از دوره دستیاری، هنوز نمی‌دانند که مثلا دوز TNG چه طوری است و دوز دوپامین چه‌طوری و الکترولیت‌های مریضشان را چگونه باید تنظیم کنند و ... (اینها البته مسایل مبتلا به اکثر رزیدنت‌ها در بیشتر رشته‌هاست. ما چیز خارق‌العاده‌ای انتظار نداشته‌‌ایم!)


آگاهان مدعی هستند که این امتحان به جز محفوظات جمع‌آوری شده در حافظه کوتاه‌مدت یک سال درسخوانیِ صرف، نمی‌تواند چیز دیگری را بسنجد و اصلا برای سنجش چیز دیگری هم طراحی نشده است.


غافل از اینکه در حال حاضر، روند ارزشیابی در دنیا از «آنچه می‌داند» به «آنچه می‌تواند درست به کار بندد» و «آنچه می‌تواند خلق‌الساعه ابداع کند» تغییر یافته است و نمونه‌ای ساده از این دست امتحانات، همین امتحانات نورسیده آسکی (OSCE) است (در برابر امتحان بورد کتبی که نمونه دیگری از یک آزمون مبتنی بر حفظیات بی‌رحم است) که لااقل جنبه‌های هوشی و ابتکاری فرد را نیز در کنار قدرت تصمیم‌گیری او مورد ارزیابی قرار می‌دهد. پس اگر در امتحان دستیاری پذیرفته نشده‌اید، اصلا خودتان را سرزنش نکنید. شما فقط لازم است یک حافظه microSD بزرگ‌تر خریداری کنید (سال آینده به جای GB 16، یک 32 گیگابایتی‌‌اش را بخرید).





سناریوی دوم: لبخند بزن دلاور!


رتبه خیلی خوبی در امتحان دستیاری عایدتان شده است و حالا می‌ماند یک کار کوچولو و بی‌اهمیت: انتخاب رشته! خوب کاری که ندارد، رشته‌های تخصصی بر چند قسم هستند: بی‌کشیک و با کشیک؛ سنگین و سبک؛ لوکس و غیرلوکس؛ پولساز و معمولی. حالا باید فقط شیر یا خط کنید دیگر، غیر از این است!؟ واقعیت این است که اکثر ما وقتی رتبه خیلی خوبی به دست می‌آوریم، علایق‌مان را هم تا حد زیادی فراموش می‌کنیم: اول از همه رشته رادیولوژی، بعدش چشم و پوست؛ اینها هم لوکس‌اند، هم پولساز و هم سبک. اصلا مگر فکر کردن هم دارد؟ خوب، چه کاری است که برویم سراغ رشته سنگینی مثل ارتوپدی یا رشته غیرلوکس و دشواری مثل جراحی!؟ داخلی و اطفال هم که گرهی از مشکلات جامعه باز نمی‌کنند (!)، پس بماند برای آنهایی که نمره خوبی نگرفته‌اند، باشد تا نمره‌داغ شوند! حالا اگر نمره‌مان به رادیولوژی و چشم و پوست نرسید، قلب و ENT و ارولوژی (و ارتوپدی به شرطی که خیلی تنبل نباشیم) را هم به عنوان انتخاب دوم (second choice) در نظر می‌گیریم. مشاهده فرمودید که انتخاب رشته کاری ندارد و ما نمی‌دانیم چرا بعضی‌ها الکی شلوغش می‌کنند! باور بفرمایید قریب به اتفاق همکارانتان از راهکار مولتی‌دیسیپلیناری (!) فوق برای انتخاب رشته استفاده می‌کنند و سالی نیست که نبینیم کسی که در تمام طول هفت سال تحصیل‌اش از عشق به قلب و جراحی قلب حرف می‌زده، حالا سر از رادیولوژی درآورده، نه به این خاطر که علاقه‌اش به قلب و رگ و پی‌اش کم شده، بلکه به این خاطر که خبطی کرده و نمره‌اش بالا آمده است! خوب، چه اشکالی مگر دارد؟ در رادیولوژی هم بالاخره ما گرافی سینه داریم و در این گرافی هم باید در مورد قلب و عروق بزرگ مدیاستن اظهار نظر کنیم دیگر! دیدید، مهم علاقه است؛ وقتی قلب را دوست داشته باشی، رادیولوژی هم مثل قلب است!





تکمله سناریوی دوم: خیزش از چاله به چاه!


اما واقعیت چیز دیگری است. گذشته از سنگینی یا سبکی رشته، پولساز بودن یا نبودن آن، لوکس یا غیرلوکس بودنش، آنچه که در سال‌های اخیر به فراموشی سپرده شده است، مساله علاقه است. قطعا علاقه، تنها با وجود شناخت به وجود می‌آید. خیلی از ما شناختی از رشته‌های تخصصی مثل چشم یا گوش یا ارتوپدی و ... نداریم و با شرایط کاری آنها آشنا نیستیم، چون برنامه‌ای برای این شناخت در دوران تحصیل‌مان وجود نداشته است، اما با جرات این رشته‌ها را برای تمام عمرمان انتخاب می‌کنیم! و وای به روزی که بفهمیم این، رشته‌ای نبوده که دوستش داشته باشیم. حالا باید بسوزیم و بسازیم. هدر رفتن یک استعداد ناب مملکت به جای خود، خمودگی و عدم ترقی و عدم احساس رضایت شغلی از عواقب جدی این مساله هستند. این مشکلات را پهلو به پهلو کنید با مشکلات عدیده‌ای که در دوران رزیدنتی با آنها دست و پنجه نرم خواهید کرد (کشیک‌های سنگین، کمک هزینه ناچیز، گرفتاری بیش از حد با کار و درس که فرصت انجام هر گونه امور جانبی اعم از مسایل زندگی یا گردش و تفریح را از شما سلب خواهد نمود). رویه دیگر قضیه را هم فراموش نکنید: بالاخره طی چند سال آینده، شرایط کلیه رشته‌های تخصصی از نظر بازار کار مشابه خواهد شد و تفاوت‌های صوری موجود که فعلا فقط در کشور ما معتبر هستند، از میان خواهد رفت و از آن پس، فقط علاقه و عشق به یک رشته است که می‌تواند صاحب آن را راضی نگه دارد.

http://www.dastyari.ir/int_page.asp?sub=129

به بالایی شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 05:38 ب.ظ

اه یس

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 05:36 ب.ظ

تیغ دار حسابی مثل ارتو و ارو و ent و چشم با فلو

به بالایی شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 05:30 ب.ظ

تو شهر ما که اونقدر جراح مرد زیاده که فقط کار 2 تاشون گرفته
یه خانم جراح هم وجود داره که هیچ کی ختنه هم بهش نمیده چه برسه به تیروئید

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 05:09 ب.ظ

بیخودی حرص نزنید .غیر از رشته های تیغ دار حسابی جز چشم که همه کارهاش داره فوق تخصصی میشه با این ظرفیتها فاتحه همه رشته ها خونده است (اولیش هم رشته خودم قلب ).در واقع از این به بعد رقابت بیشتر سر تصاحب بیمارستان ها است تا نوع رشته .

به رزیدنت بیهوشی شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 05:03 ب.ظ

دکتر ناراحت نشو اینا از اومایی هستن که هیچی قبول نشدن دارن چرند میکن ولی باید واقع بین بود...

باران به فرهاد شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 05:01 ب.ظ

من با سهمیه زنان و نمره ۴۱۶ قبول شدم . والا فعلا کسی رو ندیدم بخواد جابجا کنه . شما خودتون دارید درس میخونید ؟

رزیدنت بیهوشی بعد از این شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 05:00 ب.ظ

اگر اینطور بشه که بیهوشی از تاپترین ها هم بهتر میشه!
اما نه عزیزم اینطور نیست یعنی تا حالا نبوده و قرار هم نیست که من بعد باشه...

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:57 ب.ظ

اتفاقا حرکت سنجیده ای کردی فقط باید به بابایی بگی برات سهام کنار بگذاره .

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:52 ب.ظ

کدومش لاف بود که شما تشخیص دادی عزیزم؟
بگو تا مستند برای تو و دوستان توضیح بدم البته در حد بضاعتی که طی این مدت کسب کردم...
در ضمن یادت باشه بی ادبی هنر نیست که مدام بیرق شخصیتت می کنی!

به رزیدنت با ادب بیهوشی شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:47 ب.ظ

دفعه دیگه اگه اومدی لاف زدی و اطلاعات غلط اینجا گذاشتی دوباره بی ادب میشم و این دفعه فحش خواهر مادر ...

به رزیدنت متوهم بیهوشی شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:45 ب.ظ

پسر دکتر حسابی معروف (ایرج حسابی)دوره ۴ ساله لیسانس برق را ۶ سال خوند و هیچ گهی هم نشد.
هر کس پدرش جراحه دلیل نمیشه با استعداد باشه.
من با رشته تو مشکلی ندارم و به همه همکاران احترام میزارم ولی ای اراجیو کاذب که باعث انحراف افکار همکاران است را نپسندیدم. امیدوارم تو هم موفق باشی.

دوست و همکار رزیدنت بیهوشی
لطفا با اطلاعات غلط افکار دیگران را منحرف نکن

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:41 ب.ظ

برای کسی که خرش از پل گذشته چه فرقی می کنه نظر دیگران در مورد رشتش؟! اما من مدت هاست با این وبلاگ و با وبلاگ mamaliz همراهم و احساس تعهد می کنم و دوست دارم دوستان فضای مجازی که از خیلی هاشون چیزای زادی یاد گرفتم و بعضا بهم امید دادن دریچه های جدیدی به روشون باز بشه شاید یک روزی اون ها همین جا از یه تازه رزیدنت بیهوشی متوهم!!! به نیکی یاد کردن...
برای همه دوستان آرزوی موفقیت می کنم
به امید روزی که هیچ پزشک عمومی حسرت متخصص شدن نداشته باشه و از هیچ صاحب حقی، کوچکترین حقی ضایع نشه

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:34 ب.ظ

قطعا خواننده های این وبلاگ می تونن سره رو از ناسره تشخیص بدن مخصوصا با بی ادبی برخی متاسفانه همکاران قضایا براشون روشن تر میشه....

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:32 ب.ظ

راستی یادمون باشه برای چی پزشک شدیم! برای هورا کشیدن دیگران؟! که مطمئنا اگر اولین کسی باشیم که براش هورا بکشن اولین کسی هم خواهیم بود که بهش بد و بیراه می گن!
بین رزیدنت های سال یک فعلی جایی که من قبول شدم از 15 نفر 4 نفر پدرشون جراحه یکی شون همسرش اورولوژیست بیمارستان مدرسه و یکی شون خواهرش هم سال 4 دانشگاه ایران!
این ها واقعیت داره دوست من!
موفق باشی

به دوتا بالایی شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:29 ب.ظ

بچه بالا شهر ر ی د م توی افکار بابات و نگرش خودت
یک رشته پکیده قبول شدی اومدی فکر بچه ها را منحرف کنی. این رشته اگه آینده داشت که رتبه قبولی ۳۵۰۰ نمیخواست

به بالایی ها شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:25 ب.ظ

من فکر کنم این همکار بیهوشی می خواد جاشو با ارتو عوض کنه به خاطر همین داره بازار داغی میکنه قیمتو بالا ببره!!!!!!!!!!

[ بدون نام ] شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:25 ب.ظ

دوست عزیز پدر من جراح عمومی است و دوستان بیهوشی زیادی داره، خیلی تحقیق کردم چیزی که می گی در حد افکار یه روستاییه! ببخش البته اما کمی منظقی فکر کن و به نظرات دیگران احترام بذار خصوصا اگه حاصل تحقیق و تفکر باشه!
موفق باشی

به به رزیدنت بیهوشی شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:23 ب.ظ

چکارش داری بزار با خودش حال کنه

عسل شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:21 ب.ظ

با بالایی کاملا موافقم

به رزیدنت بیهوشی که توهم داره شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:20 ب.ظ

تو تا ۴سال دیگه دستیاری و بعد از اون هم تا آخر عمر حرفه ایت دستیار جراحان هستی.
تو استرس میکشی افسرده میشی و همه برای جراح هورا میکشند. از توهم بیا بیرون

b hampa شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 04:04 ب.ظ

khabari nashod dr man hazeram baham shoru konim

فرهاد به باران شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 03:53 ب.ظ http://rez89.persianblog.ir

با سلام
دوست عزیز میتونم بپرسم با چه نمرا ای ؟با سهمیه یا بدون سهمیه؟و اینکه توی دوستانتون که داخلی اصفهان قبول شدن کسی هست که بخواد با داخلی شهر کرد جابجا بشه؟؟؟؟ممنون میشم سوالام رو جواب بدین

فرهاد شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 03:53 ب.ظ http://rez89.persianblog.ir

با سلام
دوست عزیز میتونم بپرسم با چه نمرا ای ؟با سهمیه یا بدون سهمیه؟و اینکه توی دوستانتون که داخلی اصفهان قبول شدن کسی هست که بخواد با داخلی شهر کرد جابجا بشه؟؟؟؟ممنون میشم سوالام رو جواب بدین

به به نظر من شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 03:18 ب.ظ

اگر کسی حوصله جراحی و استرس نداشته باشه چی؟

به باران شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 03:06 ب.ظ

تبریک میگم
رشته خوب ومادری قبول شدین

از قول رزیدنت بیهوشی! شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 03:06 ب.ظ

من امسال با ۴۱۷بیهوشی شهید بهشتی قبول شدم!
در مورد بیهوشی کمی مردد بودم اما جز انتخابهام بود. بعد از اعلام نتایج بیشتر تحقیق کردم تا اگر نخواستم انصراف بدم اما واقعا به این نتیجه رسیدم که از این رشته هیچی نمی دونستم و واقعا خوشحالم که قبول شدم. این مطلب رو از نظرات هفته قبل برای دوستانم نقل می کنم و امیدوارم که مفید باشه براشون:
فلوشیپ های معمول رشته بیهوشی عبارتند از ICU، Pain، قلب و نوروآنستزی. البته در سایر جاهای دنیا بیهوشی اطفال، هیپربار و ... نیز مطرح اند که فعلا در ایران خیلی به آن ها پرداخته نشده است که البته موردی مانند هیپربار در بدو شکل گیری است و مراکزی جون مرکز HBO واقع در خیابان پاسداران تهران جدیدا فعالیت خود را آغاز کرده اند.
فلوشیپ ICU از متداول ترین ها است که همکاران فوق تخصص ریه از رشته داخلی هم می توانند در آن شرکت کنند. به تدریج در همه بیمارستان های دولتی همانند بیمارستان های خصوصی مسوولیت و مدیریت ICU به متخصصین بیهوشی واگذار می شود و پزشکان دیگر تنها مورد مشاوره قرار می گیرند.
فلوشیپ درد از آن موارد جالب و به سرعت رو به رشد است و در بسیاری از جاها حرف های زیادی برای گفتن دارد و بیماران را از جراحی های بی مورد یا دارودرمانی های پرعارضه رهایی می بخشد. بخش درد بیمارستان حضرت رسول اخیرا افتتاح شده است و تا آن جا که من می دانم سایر بیمارستان ها و دانشگاه ها نیز اقدامات اولیه برای راه اندازی بخش های مستقل درد را انجام داده اند.
فلوشیپ درد به دلیل آنکه امکان تاسیس کلینیک درد را می دهد (متخصصین طب فیزیکی هم این امکان را دارند) کم کم جایگاه خاصی پیدا می کند.
بیهوشی قلب از فلوشیپ های لوکس رشته بیهوشی است که اگر اندک خودی نشان دهی آینده تضمین شده ای خواهی داشت.
نوروآنستزی جدیدا در ایران فلوشیپ دار! شده است و البته برای ورود سواد خودش را می خواهد و علاقه فراوان! البته موقعیت کاری تاپی نیز دارد.
قلوشیپ های یاد شده چون ذاتا فلوشیپ هستند دوره کوتاه تری دارند و از تعهد 3 برابر خدمت در مناطق محروم معافند.
در ضمن فلوشیپ های بیهوشی در دانشگاه های معتبر دنیا نیز با اندک دشواری قابل دستیابی هستند و در ایران هم اعتبار زیادی دارند.
طب سوزنی و ترک اعتیاد از شاخه های دیگری هستند که می توان بر آن ها تمرکز کرد چنانکه امروزه در کشور ما مجوز تاسیس کلینیک ترک اعتیاد تنها به روانپزشکان و متخصصین بیهوشی داده می شود خاصه آنکه تیم علمی قدرتمندی کار بر روی UROD را مجددا آغاز کرده است تا بتواند آن را مجددا احیا کند زیرا دلیل وقفه ایجاد شده گزارش چند مورد مرگ و میر بوده است که به نظر کارشناسان خطری بیش از یک بیهوشی معمول را مطرح نمی کند.

اقلیما شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 02:36 ب.ظ

دکتر فرهاد ممنونم از توضیحات خوبتون
شاد باشید

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد