روزنامه شرق
نگاهى به آزمون دستیارى
•دکتر حمیدرضا احمدى - پزشک عمومى: برابر اعلام وزارت بهداشت، آزمون دستیارى سال ۸۳ قرار بود ۱۵ بهمن برگزار گردد و زمان و منبع سئوالات این آزمون نیز از حدود یک سال قبل اعلام شده بود. ولى چند روزى به ۱۵ بهمن مانده به درخواست تنى چند از نمایندگان مجلس و موافقت وزیر بهداشت تاریخ آزمون به بهار ۱۳۸۴ موکول گردید. مدتى گذشت و ناگهان وزارتخانه اعلام نمود که ۱۳ اسفند آزمون را برگزار خواهد کرد. گویا وزارت بهداشت نمى خواست آزمونى که عنوانش آزمون سال ۸۳ است در سال ۸۴ برگزار گردد. باز روزگار سپرى شد و این بار ریاست مجلس مجدداً اعلام کرد که این آزمون ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۴ برگزار خواهد شد. حال چند نکته و چند سئوال:
۱- پزشکانى که قصد شرکت و سعى در قبولى در این آزمون را دارند از مدت ها قبل براى این آزمون برنامه ریزى کرده و حتى از اشتغال و استخدام نیز چشم مى پوشند و وقت خود را صرف مطالعه مى نمایند تا احتمال قبولى خود را افزایش دهند. آیا صحیح است که در برگزارى آزمون بین کسانى که بیش از ۷ سال عمر خود را در دانشگاه سپرى کرده و از هر دانشجوى دیگرى به مدت طولانى تر در فضاى دانشگاه تنفس کرده اند اینقدر تزلزل صورت گیرد و این افراد قربانى شوند؟
۲- دلایلى که جهت به تعویق انداختن زمان آزمون مطرح شده است، بسیارى از داوطلبان را اقناع نکرده است. مثلاً اینکه در آزمون سال قبل تقلب صورت گرفته است و مسئولان دبیرخانه آموزش پزشکى و تخصصى باید تغییر کنند یا اینکه با توجه به تغییر منابع سئوالات فرصت کافى در اختیار داوطلبان نبوده است. سئوال این است که اگر در آزمون سال گذشته تقلبى صورت گرفته چرا در نتایج آن تغییرى دیده نشده است و به تعویق انداختن آزمون امسال آیا تقلب سال گذشته را برطرف مى کند؟ یا با توجه به اعلام منابع آزمون از حدود یک سال قبل کدام داوطلب آزمون است که از این منابع اطلاع نداشته باشد آیا یک سال و بیشتر از یک سال براى اعلام این منابع زمان کمى است؟ ضمناً با توجه به اینکه این آزمون، آزمونى رقابتى براى قبولى عده اى معدود است، تعویق زمان براى فرصت دهى جهت مطالعه نیز بالسویه شامل حال تمامى شرکت کنندگان خواهد شد. نه اینکه شرایط آزمون مانند امتحانات عادى باشد که ملاک کسب نمره اى مثلاً ۱۰ از ۲۰ نمره شرط قبولى باشد و کسى که کم درس خوانده بتواند جبران کند.
۳- تاریخ آزمون در فاصله اى حدود یک ماه ۳ بار تغییر کرد. با توجه به اینکه بیش از ده هزار پزشک در این آزمون شرکت مى کنند، این تزلزل در برگزارى آزمون و این تغییرات براساس کدام نظرخواهى و نظرسنجى از داوطلبان صورت گرفته است؟ آیا وزیر یا نماینده مجلس به واسطه اینکه بر کرسى وزارت یا وکالت تکیه زده است آن قدر خود را محق مى داند که در برابر پرسش ها خود را برتر از پاسخ دهى مى پندارد و فقط چون مى تواند کارى را انجام مى دهد؟
۴- وزیر بهداشت وجود هرگونه تقلب و فروش سئوالات در آزمون سال ۱۳۸۳ را منکر شده است. سئوال این است که جناب وزیر اگر شما این مسئله را قبول ندارید چرا در برابر نمایندگان کوتاه آمدید و اگر قبول دارید که تخلفى صورت گرفته است آیا بر خود واجب نمى دانید که در رسانه ها و روزنامه ها بر این موضوع اعتراف و از جامعه پزشکى به خاطر این سهل انگارى عذرخواهى نمایید؟
سوخته
یکشنبه 21 فروردین 1384 در ساعت 11:06pm
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با" مهر" خبر داد:
اعلام اطلاعات جامع در خصوص پرونده تخلفات آزمون دستیاری ؛ تا آخر هفته
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت: اطلاعات جامع و کامل از بررسی های انجام شده در خصوص پرونده تخلفات آزمون دستیاری تخصصی پزشکی سال 82 تا پایان این هفته اعلام می شود.
دکتر عیوض حیدر پور در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزار مهر افزود: تاکنون تعدادی از افرادی که در خرید و فروش و یا جابجایی سوالات آزمون دستیاری تخصصی پزشکی در سال 82 دخالت داشته اند دستگیر شده و مورد بازجویی قرار گرفته اند.
وی اظهار داشت: هم اکنون پرونده آزمون دستیاری تخصصی پزشکی سال 82 توسط اعضای کمیته تحقیق از تخلفات این آزمون در مجلس، سیستم اطلاعات و قوه قضاییه در دست بررسی است.
عضو کیمسیون بهداشت و درمان مجلس تصریح کرد: مستندات مربوط به افراد متخلف و تخلفات آنها در خصوص آزمون دستیاری سال 82 به صورت شفاف به اثبات رسیده است اما اطلاعات کامل در خصوص تعداد متخلفان و تخلفات صورت گرفته توسط آنها در خصوص این آزمون تا پایان هفته مشخص و به رسانه ها اعلام و در صورت لزوم در مجلس نیز مطرح می شود.
تاریخ انتشار، تهران: ۱۳:۰۳ , ۱۳۸۴/۰۱/۲۱
--------------------------------------------------------------------------------
امانت داری و اخلاق مداری
استفاده از این خبر فقط با ذکر منبع " خبرگزاری مهر " مجاز می باشد
گلناز
متاسفانه بعضی ها نمی توانند این وبلاگ را تحمل کنند و سعی در خرابکاری دارند
1-کدامیک معمولا عارضه کلستاز در کبد ایجاد می کند
هالوتان
قرص ضد حاملگی
ایزونیازید
استامینوفن
2-در سیر بیماری سیروز صفراوی اولیه کدامیک دیرتر ظاهر می شود
خارش
یرقان
ضعف و بیحالی
تست کبدی غیر طبیعی
3- خطر انتقال عفونت باکتریای گرم مثبت از جمله استاف کواگولاز منفی در جریان ترانسفوزیون کدامیک از فراورده های زیر بیشتر است
FFP
پلاکت
خون کامل
Packed cell
4- در مورد مصرف انسولین در دیابت تیپ 2 کدام غلط است
تجویز انسولین صبحگاهی موثرتر از شامگاهی است
بهتر است در افراد لاغر دیابتی مصرف کرد
در افراد مبتلا به هیپرگلیسمی شدید موثر است
در افراد مبتلا به نارسایی کلیه می تواند مصرف شود
5- در بیمار مسلولی که قادر به تحمل ریفامپیسین نیست و کشت واسمیر خلط مثبت دارد زمان مناسب درمان چقدر است
9
13
15
18
6- تمام داروهای زیر باعث طولانی شدن فاصله QT میشوند بجز
کینیدین
ایمی پرامین
دیگوکسین
سوتالول
7- پنوموکوک نسبت به کدامیک بیشترین مقاومت را نشان داده است
ماکرولید
تتراسیکلین
کوتریموکسازول
کلیندامایسین
8-احتمال کدامیک در مبتلایان گلومرولوسکلروز دیابتی کمتر است
پروتئینوری 5/2 گرم در روز
فشار خون 100/200
5-6 عدد RBC در هر شان میکروسکوپی
وجود قطره های چربی در ادرار
دین مخدر: یعنی دین بی تفاوت کردن و بی حس کردن جامعه . دین مخدر همان دینی است که این روزها مصادیقش کم نیستند . دین نسبت به دیگران و جامعه بی تفاوت بودند. دین در برابر ستم سر خم کردن و چیزی نگفتن . دینی که فقط ماه محرم پیدا می شود و تو فکر می کنی با مشتهایی که بر سینه می کوبی یا زنجیرهایی که به پشت می زنی دینداری را به اکمال رسانده ای . دینی که فقط به درد تظاهر کردن می خورد آری دینی که باید در ظواهر به جستجوی آن پرداخت. دین مخدر دین بدتر از بی دینی است ، چرا که انسان سکوت و سکون و تظاهر را عین دین می داند و بالطبع از خدا هم به خاطر انجام این کارها طلبکار است ! عالم دین مخدر ، مروج تظاهر است و خود نیز واقعیت دین را نشناخته است و اگر شناخته قدرت طلبی که آمیخته با دین مخدر است او را ازبیان حقیقت باز می دارد. عالم دین مخدر همان قدرت طلبی است که دین برای او ابزار کسب قدرت است. او دینداری را به پائین ترین درجه یعنی فقط رعایت ظواهر تنزل می دهد . دین مخدر همان قصابی ارزشهای دین و تحریف ارزشها به نفع قدرت طلبان است. عالم دین مخدر مداح قدرت است و نه نقاد قدرت . او نماینده قدرت است برای مهار مردم و نه نماینده مردم برای مهار قدرت
دین محرک : یعنی دین تحریک جامعه در برابر نابرابریها . دین محرک آن دینی است که پیروانش را از سکون باز می دارد. دینی که سلسله اعصاب اخلاقیات و ایمانها و مسئولیت پذیریها را در برابر نفوذ ویروسهای کشنده بی تفاوتی مجبور به فعالیت می کند . دین محرک یعنی دینی که پیرو آن در برابر بیعدالتی تسلیم نمی شود. دینی که معتقدان آن در برابر جفای جابر و ظلم ظالم ساکت نمی ننشینند. دینی که انسان را از مسئولیت گریزی و تجاوز به حقوق هم نوعان منع می کند . دینی که با دروغ نمی آمیزد. دین محرک دین حقیقت و شجاعت است ، دین آزادگی و شهامت است
حسین (ع) یک درس بزرگتر ازشهادتش به ما داده است و آن نیمهتمام گذاشتن حج و به سوی شهادت رفتن است. حجی که همهی اسلافش، اجدادش، جدش و پدرش برای احیای این سنت، جهاد کردند. این حج را نیمهتمام میگذارد و شهادت را انتخاب میکند، مراسم حج را به پایان نمیبرد تا به همهی حجگزاران تاریخ، نمازگزاران تاریخ، مؤمنان به سنت ابراهیم، بیاموزد که اگر امامت نباشد، اگر رهبری نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسین (ع) نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانهی خدا، با خانهی بت، مساوی است. در آن لحظه که حسین (ع) حج را نیمهتمام گذاشت و آهنگ کربلا کرد، کسانی که به طواف، همچنان در غیبت حسین، ادامه دادند، مساوی هستند با کسانی که در همان حال، بر گرد کاخ سبز معاویه در طواف بودند، زیرا شهید که حاضر نیست در همهی صحنههای حق و باطل، در همهی جهادهای میان ظلم و عدل، شاهد است، حضور دارد، میخواهد با حضورش این پیام را به همهی انسانها بدهد که وقتی در صحنه نیستی، وقتی از صحنهی حق و باطل زمان خویش غایبی، هرکجا که خواهی باش!
وقتی در صحنهی حق و باطل نیستی، وقتی که شاهد عصر خودت و شهید حق و باطل جامعهات نیستی، هرکجا که میخواهی باشد، چه به نماز ایستاده باشی، چه به شراب نشسته باشی، هر دو یکی است.
شهادت «حضور در صحنه حق و باطل همیشهی تاریخ» است.
و غیبت؟!
آنهایی که حسین (ع) را تنها گذاشتند و از حضور و شرکت و شهادت غایب شدند، اینها همه با هم برابرند، هرسه یکیاند:
چه آنهایی که حسین (ع) را تنها گذاشتند تا ابزار دست یزید باشد و مزدور او، و چه آنهایی که در هوای بهشت، به کنج خلوت عبادت خزیدند و با فراغت و امنیت، حسین (ع) را تنها گذاشتند و از درد سر حق و باطل کنار کشیدند و در گوشهی محرابها و زاویهی خانهها به عبادت خدا پرداختند و چه آنهایی که مرعوب زور شدند و خاموش ماندند. زیرا در آنجا که حسین(ع) حضور دارد ـ و در هر قرنی و عصری حسین (ع) حضور دارد ـ هرکس که در صحنهی او نیست، هرکجا که هست، یکی است، مؤمن و کافر، جانی و زاهد، یکی است. این است معنا این اصل تشیع که قبول هر عملی یعنی ارزش هر عملی به امامت و به رهبری و به ولایت بستگی دارد! اگر او نباشد، همه چیز بیمعناست و میبینیم که هست.
و اکنون حسین حضور خودش را در همهی عصرها و در برابر همهی نسلها، در همهی جنگها و در همهی جهادها، در همهی صحنههای زمین و زمان اعلام کرده است، در کربلا مرده است تا در همهی نسلها و عصرها بعثت کند.
و تو، و من، ما باید بر مصیبت خویش بگرییم که حضور نداریم.