خدایا
رحمتی کن تا ایمان برایم نام و نان نیاورد قوتم بخش تا نانم را و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم تا از آنها باشم که پول دنیا را میگیرند و برای دین کار می کنند نه آنها که پول دین را میگیرند و برای دنیا کار میکنند Dast_yari@yahoo.com
ادامه...
کیانا وحدتی- یاد و خاطره کیانا
باور نمی کنم که از میانتان رفتنی شدم موجی به سوی نور بودم ؛ به ساحل شب ماندنی شدم باور نمی کنم که از آسمان جدایم نموده اند مانند یک شهاب سوخته ، دیدنی شدم!
چاپ 8:23 عصر پنجشنبه، 12 شهریور 1388اعتراف بزرگ وزیر پیشنهادی کار دولت کودتا: آمارهای کروبی، موسوی و رضایی درباره بیکاری درست بود! دیروز پرونده عبدالرضا شیخ الاسلامی روی میز نماینده ها آمد. صلاح دیده شد مسوول دفتر احمدی نژاد وزارت کاریابی جوانان را در دست بگیرد. اما وقتی نماینده ها داشتند «وعده نامه» وزیر پیشنهادی را مطالعه می کردند به یک کشف بزرگ رسیدند.
در برنامه شیخ الاسلامی آماری آمده بود که می گفت میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محسن رضایی در مورد آمار بیکاری درست می گفتند و این محمود احمدی نژاد بوده که نمودارهای بیکاری را جلوی رسانه ملی برخلاف واقعیت نشان می داده؛ عبدالرضا شیخ الاسلامی حواسش نبود و در برنامه کاری اش آماری از بیکاری آورد که شبیه آمارهایی بود که رقبای احمدی نژاد در زمان مناظره ها ارائه داده بودند. احمدی نژاد می گفت بیکاری را در این چهار سال خیلی کاهش داده اما وزیر پیشنهادی کارش که از قضا پیش از این مسوول دفترش بوده و انتظار نمی رفت چنین کند، تمام صحبت های رئیس کابینه اش را زیر سوال برد؛ شاید او فکر می کرد نماینده ها زیر برنامه هایش نمی شوند و نمی بینند این «اعتراف بزرگ» را؛ اما ترابی نماینده شهرکرد احمدی نژاد و شیخ الاسلام را گرفتار کرد؛ آقای مسوول دفتر سابق رئیس جمهور؛ لطفاً صفحه 15 برنامه خود را بیاورید. شما گفته اید در طول چهار سال دولت احمدی نژاد نرخ 321 هزار و ¹²µ شغل از دست داده ایم و آمار شاغلین کاهش یافته است. دوربین ها روی چهره شیخ الاسلامی رفتند؛ او سر به زیر انداخته بود و گویا می دانست چه اشتباهی کرده و دیگر لازم هم ندید جزوه اش را باز کند. ترابی کشف جدیدش را این طور ادامه داد که وزیر احمدی نژاد خبر داده آمار جمعیت شاغل در سال 84 برابر 20میلیون و 614هزار و 698 نفر بوده و پس از چهار سال در سال 87 به 20میلیون و ²¸² هزار و 745 نفر رسیده؛ یعنی نزدیک به 322 هزار شغل از بین رفته است نماینده ها سریع خاطره هایشان یادشان آمد؛ شب مناظره کروبی ـ احمدی نژاد؛ «نرخ بیکاری در بهار 84 نرخ بالا بود، از ابتدای84 نرخ بیکاری رو به کاهش است به طور مستمر...» البته شیخ الاسلامی خواسته جبران کند و قول داده اگر نماینده ها او را وزیر کار کنند جبران مافات خواهد کرد و 914 هزار شغل جدید به وجود می آورد؛ اما مجلس شگفت زده از این مچ گیری های اقتصادی بود. نماینده شهرکرد می پرسید به قول احمدی نژاد اگر رکود جهانی اقتصاد است چطور می تواند ¹±´ هزار شغل جدید ایجاد کنند؟ کشف دوم؛ نسبت بیکاری جوانان به بیکاری کل کشور بود؛ باز هم نکته سنجی نماینده شهرکرد در پیدا کردن یک سوء تفاهم دیگر وزیر جدید و رئیس کابینه، باز هم برخی از نماینده ها و مردمی که ا ین آمار را می شنیدند یادشان آمد آن وقت اضافه یی که در آستانه انتخابات به احمدی نژاد دادند تا بیاید و جدول هایش را بیاورد؛ او آنجا گفته بود این نسبت هم کم شده و اصلاً با دولت خاتمی قابل مقایسه نیست، اما دسته گل شیخ الاسلامی؛ «نسبت بیکاری جوانان به بیکاری کل در این چهار سال از 02/² به 21/² افزایش یافته است...» به قول ترابی تازه اگر µ/³ میلیون نفر دانشجوی موجود به رقم یک میلیون و
±±± هزار نفر جوانان بیکار طبق جدول صفحه 15 اضافه شود ببینید چه آینده بحرانی برای اشتغال جوانان رقم می زن
تا به این ترتیب موضوع مخالفت با وزیر پیشنهادی کار تبدیل شود به رو شدن آمارهایی که احمدی نژاد می داد و هر قدر بانک مرکزی و کارشناسان می گفتند واقعی نیست، از دولت اصرار بود از شهروندان بیکار، انکار؛ مجلس تصور کرد با این برگ برنده شاید شیخ الاسلامی پشیمان شود از جوابی که به موسی الرضا ثروتی نماینده بجنورد داده بود؛ این نماینده می گوید از آقای شیخ الاسلامی در فراکسیون کارگری پرسیدم چرا این پیشنهاد را قبول کردید؟ شما که می دانید تجربه و تحصیلاتی در این زمینه ندارید و او این طور پاسخ می دهد؛ «من هم تمایل نداشتم؛ اما این کار شد و حالا سعی می کنم بتوانم موفق باشم.» اما همین ابتدای کار خطایی کرد که احمدی نژاد اگر نخواهد از آن چشم بپوشد باید به فکر جوابی باشد؛ شیخ الاسلامی مهندسی و دکترای عمران دارد. عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت، رئیس دفتر دانشگاه، رئیس دفتر شهردار احمدی نژاد، استاندار و بازرس ویژه احمدی نژاد؛ با این سابقه های نامرتبط برای وزارت کار پیشنهاد شده؛ شاید به همین دلیل است که ناشیانه آماری داده که با آمارهای «یک» دولت اینقدر متفاوت است؛ البته مخالفان سوال هایی هم پرسیدند که وی هم به رسم سایر وزرای پیشنهادی گویا صلاح ندید در مقام پاسخ نماینده ها بر آید؛ چرا که سوال ها از ضعف های چهارساله دولت احمدی نژاد بود و وزیر جدید چه جایگاهی برای پاسخ به نکرده های چهارساله یک دولت؛ «آیا می دانید چه تعداد از کارگران در این سال ها به دلیل تعطیل شدن یا واگذاری بخش های مختلف به امان خدا سپرده شده اند؟ آیا سرانجام کارگرانی که به دنبال معوقات خود بین اداره کار، استانداری و اجرای احکام سردرگمند و شب دست خالی به خانه باز می گردند، می دانید چه می شود؟ آیا می دانید چند کارگر به دلیل پرداخت نشدن حق بیمه کسر سابقه دارند؟ آیا منظور شما از کارگران تنها کارگران بخش صنعت است؟ به نظر شما خیل عظیم کشاورزان و کارگران بخش صنعت و خدمات چه می شود؟ آیا برای صنعت و زحمتکشان عرصه تولید در شهرهای مختلف کشور از جمله شهر هفت چنار که از شهرهای استان چهارمحال و بختیاری است و سال ها چرخ تولید و صنعت را به گردش درآورده اند و عسلویه ها ساخته اند و اکنون دربه در تعطیلی عسلویه به دنبال کار و لقمه نانی هستند فکری می شود؟ آیا برای کارگرانی که کمتر از بیمه پرداخت کرده اند و بدون تقسیم بیکار می شوند و به آنها می گویند چون یک سال بیمه پرداخت نکرده اید مشمول بیمه بیکاری نمی شوید، فکری کرده اید؟» موسی الرضا ثروتی نماینده بجنورد هم به این وزیر پیشنهادی که ناخواسته سخت گرفتار روز پرتنشی شده بود، شوک جدیدی وارد کرد و پرسید این چه رسمی است که در این مملکت اگر یک فرد در یک هفته یک ساعت هم کار کند، شاغل محسوب می شود؛ «اگر هر نفر در هفته یک ساعت هم کار داشته باشد شاغل محسوب می شود، آیا این شاغل بودن است؟ در آمار سرشماری سال 85 دیدیم می رفتند در خانه ها و دق الباب می کردند و می پرسیدند شما در هفته یک ساعت کار می کنید. آن فرد روستایی هم می گفت من هفته یی 100 ساعت کار می کنم. اما برای سرشماری باید به شهرها بیایید و ببینید که مردم هفته یی 44 ساعت کار می کنند؛ اما نمی توانند زندگی شان را تامین کنند، چرا؟ دلیل آن تنها این است که در چنین نرم افزاری که در غرب مورد استفاده قرار می گیرد یک ساعت ارزش افزوده کار برابر یک سال کار دامدار ما است. یک ساعت ارزش افزوده آنها با یک سال کار ما برابری می کند، اینها نکاتی است که باید به آن توجه کرد و دولت نهم توجه نکرد.» شیخ الاسلامی هم وقتی نوبت سخنرانی اش رسید دیگر اشتباهش را تکرار نکرد و از برنامه اش تنها جاهایی را خواند که آمار نداشت تا حداقل پشت تریبون مجلس اظهارات رئیس دولت نهم در کاهش بیکاری دولت عدالت محور نسبت به دولت خاتمی را تکرار نکند.د.
حمله نیروهای انتظامی به سفرههای افطار کنار اوین نیروهای انتظامی و امنیتی به تجمع کنندگانی که برای برگزاری مراسم افطار به دعوت سازمان دانش آموختگان ایران در مقابل درب اصلی زندان اوین حاضر شده بودند، حمله کردند.
به گزارش روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم)، دهها تن از ماموران امنیتی که از چند ساعت پیش از اذان مغرب در محوطه روبروی زندان اوین حاضر شده بودند، همزمان با پخش صدای اذان مغرب و وقت افطار هنگامی که اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت و تعدادی از خانوادههای زندانیان سیاسی سفرههای خود را پهن کردند با هجوم به آنها و اعمال خشونت سفرههای افطار پهن شده در مقابل زندان اوین را برچیدند.
این اقدام نیروهای انتظامی و امنیتی که همزمان با پخش اذان مغرب و هنگام افطار توام با اهانت به حاضران صورت گرفت، با اعتراض شرکت کنندگان در این مراسم مواجه شد که نیروهای انتظامی با توسل به خشونت برخی روزهدارانی را که در کنار سفرههای افطار نشسته بودند به روی زمین کشاندند و آنها را از محل دور کردند.
در این میان توهین یکی از افسران نیروی انتظامی به همسر عبدالله مومنی (همسر شهید) با ابراز انزجار حاضران مواجه شد.
گزارشها حاکی است که تا ساعتی پس از افطار نیروهای انتظامی از هرگونه توقف صدها نفر از شهروندان که قصد داشتند به این مراسم بپیوندند در مقابل درب اصلی زندان اوین جلوگیری بعمل آوردند.
درپی متفرق کردن جمعیت، تعدادی از حاضران با حضور در کنار اتوبان یادگار امام و در فاصله چند صدمتری زندان اوین سفرههای افطار خود را پهن کرده و در کنار خانواده زندانیان سیاسی روزه خود را افطار کردند.
حضور تعدادی از خانوادههای شهروندان عادی که با تهیه غذا به صورت خودجوش به این مراسم پیوسته بودند از نکات جالب توجه بود.
به درماتو ورادیو خیلی خوبه که شما امسال موفق شدید . مسلما خیلی تلاش کردید و به نظر من انقدر این موفقیت شیرینه که تا ماهها حس میشه . ولی کاش برای امسال من که الان دارن درس می خونن یسری نکات مفید در مورد رموز موفقیتتون می نوشتید .
.وست عزیز نگران نباش ۳۱۷ی هم مثل ۳۱۵ -۳۱۹-۳۲۵-۳۳۵ که به ترتیب ارتوپدی قلب گوش وحلق وبینی اعصاب با سهمیه مازاد ومدیران در طی سالهای ۸۵ ۸۶ و۸۷ قبول شرن سر و تهش هم میاره .اینجا ایرانه! سواد وتوانایی نیاز نداره! در ضمن دیگه نه حرام و حلالی مونده ونه متاسفانه کسی معتقده. اینا حق دیگرانو می خورن یه اب هم روش. ما بدون سهمیه ها باید چند نمره بیاریم تا این رشته هارو قبول بشیم؟؟؟ اینه معنای عدالت!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چاپ 6:31 صبح شنبه، 7 شهریور 1388برادر هاشمی رفسنجانی از ناگفتههای برخورد ماموران با عروس آیتالله رفسنجانی میگوید بعد از 30سال که از تاسیس نظام جمهوری اسلامی می گذرد خانواده هاشمی رفسنجانی همچنان در کانون توجهات سیاسی و رسانهیی هستند. بعد از اعتراضات به انتخابات دو بار خبر دستگیری خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر شد. محمد هاشمی برادر رئیس مجلس خبرگان در گزارش کوتاهی ناگفتههایی از برخورد ماموران با عروس آیت الله هاشمی رفسنجانی را بازگو میکند. متن کامل این گفتگو که در روزنامه اعتماد منتشر شده به شرح زیر است:
-ماجرای دستگیری برخی از اعضای خانواده آقای هاشمی چه بود؟
در نوبت اول که خانم فائزه و چند تن از بستگان دستگیر شدند، اعلام کردند نیروی انتظامی دختر آقای هاشمی را گرفته برای اینکه مردم به ایشان آسیب نرسانند، در حقیقت توجیه آنها برای این اقدام این بود. ولی در مورد دوم که عروس ایشان همسر آقای مهدی هاشمی دستگیر شد، نمی دانم ایشان را شناسایی کرده بودند یا ایشان را به عنوان یک فرد عادی دستگیر کرده بودند چون نسبت به ایشان بدرفتاری کرده و ایشان را ضرب و شتم کرده بودند. اما از اطلاع یا عدم اطلاع آنها از اینکه ایشان عروس آقای هاشمی است، آگاه نیستم. رفتاری که با ایشان شده بود حتی به عنوان یک فرد عادی دور از ارزش های اسلامی و انسانی بوده است.
-از نگاه شما منشاء این خصومت و دشمنی چیست؟
این طور به نظر می رسد که شخص آقای هاشمی مطرح نیست، شخصیت هاشمی است که مطرح است. آنانی که می خواهند قرائتی متفاوت از قرائت فکر امام را در جامعه پیاده کنند به خوبی می دانند افرادی چون هاشمی مانع بزرگی برایشان محسوب می شود و نمی توانند به راحتی از این مانع عبور کنند. پایگاه حضرت امام(ره) هنوز آنقدر ضعیف نشده است که آنها هر کاری می خواهند انجام دهند. یاران امام در صحنه حضور دارند. اعتراضاتی که نسبت به این جملات مطرح شد نشان می دهد طرفداران امام در صحنه هستند. شفافیت مرزها نمی گذارد آقایان شرایط کشور را به 30 سال پیش برگردانند. اسلام و امام تمام افتخارش این بود که حضورشان پایانی بود بر این نوع تفکرات. بنابراین دوران سختی پیش رو داریم و ان شاءالله خدا کمک کند از این مرحله سخت عبور کنیم.
-چگونه می توانید یا می خواهید از این مرحله عبور کنید؟
تمام تلاش امام در دورانی که در تبعید به سر می بردند این بود که به عده یی در حوزه ها ثابت کنند اسلام حکومت دارد. مگر می شود دین حکومت نداشته باشد. ایشان حکومت دینی را حکومت مردمی کردند. در صحبت های مختلف همیشه حرف های منتقدان را مبنی بر اینکه اسلام برنامه ندارد، نقض کردند و با این کار خود می خواستند اسلام واقعی را به همگان نشان دهند. ایشان کارهایی را که خود مردم می توانستند انجام دهند به مردم سپردند. اما امروز می بینیم حتی به این مساله نیز خدشه وارد می کنند. با رفتارهایی که با مردم می شود چهره نظام را خدشه دار می کنند. حتی دستاورد حکومتی زمان امام زیر سوال می رود.
می خواهم بگویم راه برون رفت از این وضعیت این است که رفتار و سیره امام را به عنوان الگوی حکومتی در عصر حاضر قرار دهیم و تلاش کنیم این سیره الگوی جمهوری اسلامی قرار بگیرد. اگر هم قرار است وحدتی برقرار شود باید حول امام، راه امام و اندیشه امام وحدت به وجود آید و با تمام دشمنان این نگاه برخورد شود.
-شما اشاره کردید این نگاه دشمنی با نگاه امام دارد. آیا وحدت با دشمن امکان پذیر است؟
با دشمن نمی شود وحدت برقرار کرد اما می شود به تفاهم رسید. البته همه کسانی که با سیره و اندیشه امام مخالفت می کنند قصد دشمنی ندارند بلکه مخالفت آنها ناشی از برداشت های غلط و کج سلیقگی است. البته در این میان هستند افرادی که عناد دارند و هدف شان انحراف از خط امام است.
-چگونه می توان به این وحدت دست یافت؟
در حال حاضر چون شفاف سازی صورت گرفته به راحتی می شود فهمید با چه کسانی امکان وحدت وجود دارد.
-آیا می شود گفت نیروهای خط امام در یک جبهه قرار گرفته اند؟
این طور به نظر می رسد. اظهارنظر درباره اینکه همه لزوماً در یک جبهه هستند یا نه، دشوار است. ولی بسیاری از یاران قدیمی دغدغه های فکری مشترکی پیدا کرده اند اما ممکن است از نظر سیاسی در یک جبهه نباشند.
-در انتخابات گذشته خانواده آقای هاشمی یک طرف ماجرا بودند یا به عنوان نامزد انتخابات یا به عنوان مجری انتخابات. این انتخابات از آن دست انتخاباتی بود که خانواده آقای هاشمی هیچ نقشی نداشتند. اما باز هم نوک پیکان انتقادات و اعتراضات متوجه ایشان بود. شما تا حالا به این موضوع فکر کرده اید، چرا؟
در مثل مناقشه نیست. ما در تاریخ از این گونه موارد زیاد داریم. یکی از موارد مشهور آن صحرای کربلا است. زمانی که امام حسین(ع) فرمودند به چه جرمی قصد کشتن مرا دارید، عده یی گفتند «بذنب ابی»، یعنی از روی کینه یی که به حضرت علی(ع) داریم چنین قصدی داریم. در امام حسین موضوعی ندیدند که مستوجب قتل باشد. حالا هم می بینم همین منطق در مورد آقای هاشمی وجود دارد. نقشی که آقای هاشمی از پیدایش نهضت امام(ره) تاکنون ایفا کرده اند برای عده یی کینه شده است و نمی توانند از آن بگذرند. ایشان را ترور کردند، موفق نشدند. ترور شخصیتی کردند اما باز هم نتوانستند ایشان را از قلب مردم بیرون کنند چون بالاخره یاران امام به آقای هاشمی به عنوان یک قهرمان مبارز می نگرند. الان هم آقای هاشمی می تواند از انحرافات و پایمال شدن اندیشه های امام جلوگیری کند. الان افرادی پیدا شده اند که مهم ترین وظیفه شان تهمت زدن به آقای هاشمی است.
-فکر می کنید این افراد متوجه جایگاه آقای هاشمی در بین مردم هستند و این تهمت ها را می زنند؟
اتفاقاً بحث من این است. اگر مردم از آقای هاشمی استقبال نمی کردند و فکر نمی کردند آقای هاشمی جایگاهی ندارد که مهم نبود. آنها وقتی فهمیدند نتوانسته اند مردم را از آقای هاشمی و آقای هاشمی را از مردم بگیرند دقیقاً صحبت های امام را یادآوری می کند که فرمودند؛ «ملت بزرگ اسلام مصمم است به نهضت اسلامی خود ادامه دهد و اجازه دخالت خیانتکاران را در کشور خود ندهد». چیزی که ما امروز در آینه می بینیم، امام 30 سال پیش در خشت خام می دیدند. پیام امام برای آقای هاشمی در 30 سال پیش مثل این است که امروز صادر شده است.
-پیش بینی می کردید از نماز جمعه آقای هاشمی تا این اندازه استقبال شود؟
اینچنین جمعیتی برای من غیرقابل پیش بینی نبود. هفته یی که اعلام شد نماز را آقای هاشمی اقامه می کنند هیجانی در بین مردم به چشم خورد. بنابراین غیرقابل پیش بینی نبود. نکته مهم این ماجرا این است که وقتی بدخواهان آقای هاشمی (به تعبیر امام) فهمیدند هیچ کدام از تهمت ها و ناسزاهایشان نه تنها تاثیری در ذهن مردم نداشته بلکه باعث تثبیت جایگاه ایشان نیز شده این عاملی برای تشدید کینه شد.
-به همین دلیل نماز جمعه دوم برگزار نشد؟
دلایل لغو شدن نماز جمعه ایشان را نمی دانم. پیرامون نماز جمعه، دفعه قبل مردم را کتک زدند و ایشان بسیار ناراحت و کسل شدند و گفتند چرا باید در نماز مردم را کتک بزنند؟ بعد به خاطر اینکه این حوادث تکرار نشود از حضور در نماز جمعه خودداری کردند.
-هر بار که ایشان بخواهند نماز جمعه را اقامه کنند حتماً با چنین استقبالی روبه رو خواهند بود. آیا این به این معناست که باید تریبون نماز جمعه را ترک کنند؟
اولاً من تصور نمی کنم ایشان نماز جمعه را ترک کنند. ثانیاً ما امیدواریم مخالفان آقای هاشمی واقعاً مصلحت نظام را در نظر بگیرند. اگر نماز جمعه نمازی دشمن شکن است و باید باشکوه برگزار شود، این نشانه اقتدار نظام است و به شخص آقای هاشمی مربوط نمی شود. ایشان یکی از ارکان نظام هستند. بنابراین اگر بخواهند اقتدار نظام حفظ شود باید ارکان نظام مثل آقای هاشمی حفظ شوند و این بعد از 30 سال افتخار بزرگی برای ملت و مسوولان نظام است که ما می بینیم به رغم همه اتهاماتی که دشمنان خارجی و دوستان نادان داخلی به ما زدند و رفتار ناشایستی داشتند باز هم وقتی جایی سخن از یاران نظام و اصالت نظام به میان می آید مردم در صحنه حاضر می شوند.
-آیا مجمع تشخیص مصلحت نظام آمادگی این را دارد با این شرایطی که کشور در آن قرار گرفته به سمت تلطیف فضا برود؟
این مساله جزء مسوولیت های مجمع است. یعنی در قانون اساسی ظرفیتی که برای حل موضوع یا معضلات پیش بینی شده، مجمع است. مجمع است که این مهم را بر عهده دارد. اما اینجا شیوه یی داریم به این معنی که رهبری معضلات را ارجاع دهند. اگر رهبری ارجاع بدهند قاعدتاً چون این از وظایف مجمع است و ظرفیت قانونی لازم را دارد، مجمع سر باز نمی زند.
-در مجمع برای خروج از این وضعیت چنین بحثی شده است؟
در آخرین جلسه مجلس هنوز مسائل تا این حد بحرانی نشده بود. بنابراین بحث بر اینکه مجمع مسائل را حل کند، مطرح نبود. اما عده یی خارج از مجمع به بعضی از اعضای مجمع پیشنهاداتی می دادند. الان حدود یک ماه است که مجمع تعطیلات تابستانی داشت حالا اگر رهبری ارجاع دهند چون وظیفه مجمع است که رسیدگی کند حتماً اقدام می کند.
چاپ 4:10 عصر شنبه، 7 شهریور 1388سید حسن خمینی با اعضای دولت کودتا همراه نشد نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تولیت حرم امام خمینی در غیبتی معنادار، با احمدینژاد و اعضای دولت کودتا که برای ادای احترام و تجدید بیعت با امام راحل به مرقد رفته بودند، همراه نشد.
حجت الاسلام سیدحسن خمینی که مانند اکثریت قریب به اتفاق مراجع، علما و شخصیتهای مذهبی و سیاسی کشور بعد از معرفی احمدینژاد به عنوان پیروز انتخابات پیام تبریکی برای او نفرستاد، در حالیکه صبح روز مراسم تنفیذ از سفر به پاکستان به تهران بازگشته بود، ترجیح داد همانند بسیاری از شخصیتهای نظام و انقلاب در این مراسم حاضر نشود.
فرزند مرحوم حاج سید احمد خمینی همچنین امروز بر خلاف معمول که به استقبال افراد و هیاتی که برای ادای احترام و تجدید بیعت به مرقد مطهر امام خمینی(ره) میآیند میرفت، احمدینژاد و دولتش را همراهی نکرد و در این مراسم حاضر نبود.
دوست عزیز بعید میدونم اون 317 که نوروسرجری قبول شده مخش اون رشته طاقت فرسا رو بکشه،به احتمال زیاد تا الان مخش گوزیده!اخه اون پخمه میخواد بره مغز عمل کنه؟!! خدا لعنتشون کنه.اینا حرومه،چون حروم یعنی مال دیگران رو خوردن. درضمن اون کامنت بالایی چقدر خنده دار بود!!خستگیمون در وشود!
سلام خسته نباشی درماتولوژیست جونم از درس و بیمارستان یک هفتگی درماتولوژیست بودنتون مبارک! این ایمیل من: dr.mry88@yahoo.com ... ولی من ایمیلتو یادم بود، فکر می کنی گمش می کردم یا یادم می رفت؟ ابداً!
اتاق عمل پوست فعاله ویزیت بخش هم هست درمانگاه هم که مریض داره استادام توی این سه جا ها هستن! کارهای عملی و کاربردی رو یاد می گیریم(کرایو کوترو بیوپسی و تزریق توی بعضی ضایعات..) و خودم هم که یه کمی درس می خونم بد نیست........ ابته گراند راند و ژورنال و معرفی بیماران جالب و تدریس نظری که توی برنامه بود این هفته خبری نبود...... من لذت می برم
چاپ 7:27 عصر چهارشنبه، 4 شهریور 1388محمدعلی ابطحی، وبنوشت را از اوین به روز کرد! معاون رئیس دولت اصلاحات که بیش از هفتاد روز است در زندان به سر میبرد، سرانجام اجازه یافت تا وبلاگش یعنی «وبنوشت» را که پیش از بازداشت هر روز مطلب تازهای در آن مینوشت را به روز کند. به گزارش پارلمان نیوز متنی که ابطحی در وبنوشت منتشر کرده به شرح زیر است:
امروز هم رفته بودم اطاق بازجوئی. زندان است و باز جوئی های مکررش. بازجو اطاقش را عوض کرده بود. همان بازجوئی که بارها گفته ام خیلی باهم دوست هستیم. کنار میز اطاقش دو دستگاه کامپیوتر وصل به اینترنت بود. لب تاپ خودم را هم که شب دستگیری از منزل آورده بودند کنارش دیدم. نا خود آگاه آهی کشیدم. بازجو پرسید چرا آه؟ گفتم یاد وب نوشت افتادم. که دو ماه و ده روز است از آن بی خبرم.. یک وقتی سایتم جزئی از خانواده ام بود. بازجو گفت از همین امروز می توانی از همین جا آن را بنویسی و منتشر کنی. برای یک لحظه شوکه شدم. دیدم شوخی نمی کند. فکر کردم این هم تجربه ای است. تجربه ی وبلاگنویسی از داخل زندان. گفتم طبعا زندان شرایط خودش را دارد. باید ملاحظات و کنترل شما را بپذیرم ولی آن چه که می نویسم باید حرف های خودم باشد. شما فقط می توانید بگوئید بعضی چیز ها را ننویس. قبول کرد. توکل بر خدا شروع کردم به نوشتن. نمیدانم آیا هر روز اجازه میدهند یا گاه به گاه. هروقت اجازه دادند می نویسم. عجالتا روز اولی چند نکته را مطرح میکنم.
1- می دانم این دور وبر من و در این اطاق های اطرافم خیلی از دوستانم زندانیاند. جسته گریخته بعضی اسامی را شنیده ام. فکر میکنم همه در سخت بودن زندان شریکیم و از اینجا بودن گیجیم. ولی می توانیم بفهمیم که چرا ما را گرفته اند. وقتی سران اصلی را نمی توانند بگیرند مارا که به زعم آنها می توانستیم سران را پشتیبانی کنیم و حرف بزنیم و بعضی ها که تشکیلات دارند، تشکیلات را به کار بگیرند، گرفته اند تا آشوبی که از توهم تقلب در حال شکل گرفتن بود مهار شود. اما گمان می کنم اکثر اینهائی که زندانند می دانند که نه تقلب تعیین کننده ای صورت گرفته ونه آشوب اجتماعی به نفع مردم ایران بوده ونه کسانی که این آشوبها را آفریدند و تشویق کردند دلشان برای مردم ایران می تپیده. این بحرانی است که به اعتقاد من روح زندانیان سیاسی این ماجرا را اذیت می کند. امیدوارم تصمیم گیران این نکته را درک کنند و این مجموعه را زودتر آزاد کنند تا با آزادی این دیدگاه هایشان را در جامعه مطرح نمایند. همان مطالبی که من سه هفته پیش وقبل از دیگران در دادگاه اعلام کردم و در روزهای آینده توضیح بیشتری میدهم.
2- ماه رمضان هر ساله تا نزدیک صبح پای کامپیوتر بودم. امسال که تنهائی داخل اطاقم می نشینم وکتاب ودعا و قرآن میخوانم، معنویت ویژه ای به دست آورده ام ولی نمیتوانم انکار کنم که برای تک تک خوانندگان وبنوشت دلم تنگ شده است.شنیده ام اهالی عالم مجازی خیلی ابراز لطف کرده اند. ندیده ام ولی خیلی ممنونم و از همه تون التماس دعا دارم.
3- دلم برای خانواده ام خیلی تنگ شده. در این مدت فاطمه لیسانس گرفت. مبارکش باشدو امیر علی نوه گلم راه افتاده. مبارک فائزه باشد و فریده تابستانش را منتظر من ماند و فهیمه، همسرم بار همه را به دوش کشید. با آنها گاهی تماس تلفنی و چند بار دیدار حضوری داشته ام. خیلی برایم دعا و تلاش کرده اند. شماهم دعا کنید. تنهائی بد جوری دردناکه.
سلام درماتولوژیست عزیزم من همونطور که مطمئنم خودم از رشته ای که انتخاب کردم پشیمون نمی شم مطمئنم که تو هم هیچ وقت پشیمون نخواهی شد حتی اگه رازی (تهران) نباشی امیدوارم این کسی که من گاهی اوقات این جا باهاش صحبت می کنم چند سال دیگه یکی از بهترین درماتولوژیست های ایران باشه موفق باشی
یک عضو کمیته ویژه مجلس فاش کرد: تجاوز با باتوم و شیشه نوشابه محرز شد یکی از اعضای کمیته ویژه مجلس برای بررسی حوادث پس از انتخابات، تصریح کرد: "تجاوز با باتوم و شیشه نوشابه به برخی از بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات برای ما محرز شده است."
به گزارش پارلماننیوز، این نماینده مجلس که نخواست نامش فاش شود اظهار داشت: "به برخی از بازداشتشدگان حوادث بعد از انتخابات متاسفانه به وسیله باتوم و شیشه نوشابه تجاوز شده و این امر برای کمیته ویژه محرز شده است."
این نماینده تاکید کرد:"اطلاعات و مستندات موثق، از تجاوز عوامل بازداشتگاهها به بازداشتشدگان نداریم، اما تفاوت چندانی هم در اصل ماجرا نمیکند. در صورت تکمیل گزارش آن را دراختیار رییس مجلس و بزرگان نظام قرار خواهیم داد."
شنیده می شود پس از پخش صحبت های رئیس جمهور قیمت جهانی هلو در سطح جهان با کاهش چشمگیری مواجه شده است، البته اکثر کارشناسان وجود هر گونه رابطه بین صحبت های رئیس جمهور و پایین آمدن قیمت هلو را به شدت تکذیب می کنند!
از مصادیق عدالت علوی!!!!!!: بانمره ۳۱۰ تا ۳۴۰ با سهمیه مازاد ومدیران : گوش وحلق اعصاب رادیو ارتو قلب.بعضی هاشون سال دوم بعضی ها سال سوم و عده ای هم امسال سال اول شدن .کسی نیست اینا رو تو دانشگاهها شناسایی کنه؟ کی به داد ما می رسه؟ الحق که فقط این کارها از مملکت ما بر میاد! بابا بزرگ ! راه حل چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ایا ما که سهمیه نداریم جایی برای قبولی داریم؟؟ لطفا پاسخ بده.خواهش می کنم.
چاپ 10:49 عصر سهشنبه، 3 شهریور 1388بازدید نمایندگان از قطعه 302 و برکناری مدیرعامل بهشت زهرا در حالی که سایت نوروز از برکناری محمود رضاییان از مدیرعاملی بهشت زهرا خبر میدهد، پارلمان نیوز نیز از بازدید تعدادی از نمایندگان از قطعه 302 بهشت زهرا خبر داده است.
به گزارش خبرنگار نوروز به نقل از یک منبع موثق، محمود رضائیان مدیر عامل سازمان بهشت زهرای تهران پس از 18 سال، ساعاتی پیش از سمت خود برکنار شد.
گفتنی است در روزهای اخیر انتشار خبری مبنی بر دفن دسته جمعی کشتهشدگان حوادث بعد از انتخابات توسط سایت نوروز، بهشت زهرا را در کانون اخبار رسانهها قرار داده است.
رضائیان بعد از انتشار این خبر با عجله نسبت به تکذیب این خبر اقدام نمود. با اینحال پس از انتشار تصاویر و مستندات این خبر توسط سایت نوروز، به نظر می رسد پروژه تکذیب کارآمدی خود را از دست داده است.
با پیگیری خبرنگار نوروز، احتمالا شهردار منطقه 11تهران، مهندس فاضلی جایگزین رضائیان خواهد شد.
هیچیک از مسئولین بهشت زهرا حاضر به گفتگو با خبرنگار نوروز نشدند. با اینحال پیگیریها برای پیدا کردن دلایل این برکناری ادامه خواهد داشت و به محض کسب اخبار، به اطلاع مخاطبان گرامی خواهد رسید.
در همین حال پارلمان نیوز خبر داد که پس از انتشار فیلمی از قبرهای دستهجمعی و انتشار شماره جواز دفنها که اعلام شد مربوط به دفن پنهانی کشتهشدگان حوادث پس از انتخابات در بهشت زهرا است، برخی از نمایندگان اعلام کردند امروز بعداز ظهر از قطعات مطرح شده در بهشت زهرا بازدید خواهند کرد.
یکی از نمایندگان به خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، گفت:«دغدغه ما از انتشار این اخبار این است که در صورت صحت دفن دستهجمعی و بدون نام و نشان، با انتشار این خبر مستندات پاکسازی شود.»
وی از نگرانی نمایندگان از آسفالت یا تخلیه قبرها خبر داد و افزود:« ما هنوز نسبت به اصل خبر شک داریم، اما نمیخواهیم اگر حتی یک درصد این خبر درست باشد مستندات از بین برود.»
این نماینده همچنین گفت که مسولان مربوطه را خواستهایم تا توضیح لازم را ارائه دهند.
در همین رابطه حمید رضا کاتوزیان نماینده تهران در جمع خبرنگاران پارلمانی گفت:«این قضیه (دفن دسته جمعی در بهشت زهرا)بین تعدادی از نمایندگان مطرح شده است، با تعدادی از نمایندگان صحبت کردیم و اگر لازم باشد از بهشتزهرا (س) بازدید خواهیم کرد.»
به گزارش سایت نوروز به نقل ازیکی از پرسنل بهشت زهرای تهران، روز بیست و یکم تیرماه از بین جوازهای دفن صادر شده در آن قبرستان، 28 جواز بدون ذکر نام و نام خانوادگی صادر شده و همگی در قطعه 302 به خاک سپرده شده اند. 24 تیرماه نیز 16 جواز دفن با شرایط فوق صادر شده است.
گفتنی است سایت نوروز در تاریخ 24 تیرماه نیز به نقل از خانواده یکی از شهدای حوادث اخیر، از وجود دهها جنازه در سردخانهای در جنوب غربی تهران خبر داده بود، که با تحویل جنازههای منجمد به خانوادهها در روزهای بعدی این خبر تا حدودی مورد تائید قرار گرفت.
واقعا خاک بر سر کل ملت است "مادامیکه مسئولان ما اینانند که چنین دادگاههای مضحک ودروغینی را بر پا میکنندو به خود میبالند که اعتراف گرفته اند. مگر ملت خدای نکرده احمق و نفهمند و باید امثال شریعتی و حجاریان بگویند تا انها اقایان روءسا را باور کنند .این ملت ان موقع که انقلاب کرد یا رفت جبهه میفهمید الان نمیفهمه !!!!!!.مردم چشم دارند و خودشان بخوبی دروغ و تقلب را تشخیص میدهد . وشماها اقایان بالادست هم خیلی خوب میدانید . و به همین دلیل اینقدر به اب و اتش میزنید تا به اصطلاح مردم را شیرفهم کنید ومتاسفانه این ملت که خیلی خوب میدانند اکثریت اطرافیانشان در اقصی نقاط ایران به چه کسی راءی داده ا ند خررررررر نمیشوند. به امید طلوع آزادی آزادی وغروب دروغ جنایت استبداد ونفاق . به امید پپروزی الله اکبر الله اکبر امشب / واقعا اینهمه دروغ و جنایت به خاطر قدرت!!!!!!!! لابد ارزششو داره!!!خدای من اینها چطور باید جواب خدا و حق الناس را بدهند؟؟؟؟؟؟؟؟چطور؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
واقعا خاک بر سر کل ملت است "مادامیکه مسئولان ما اینانند که چنین دادگاههای مضحک ودروغینی را بر پا میکنندو به خود میبالند که اعتراف گرفته اند. مگر ملت خدای نکرده احمق و نفهمند و باید امسال شریعتی و حجاریان بگویند تا انها اقایان روءسا را باور کنند .این ملت ان موقع که انقلاب کرد یا رفت جبهه میفهمید الان نمیفهمه !!!!!!.مردم چشم دارند و خودشان بخوبی دروغ و تقلب را تشخیص میدهد . وشماها اقایان بالادست هم خیلی خوب میدانید . و بههمین دلیل اینقدر به اب و اتش میزنید تا به اصطلاح مردم را شیرفهم کنید ومتاسفانه این ملت که خیلی خوب میدانند اکثریت اطرافیانشان در اقصی نقاط ایران به چه کسی راءی دادهاند خررررررر نمیشوند. به امید طلوع آزادی آزادی وغروب دروغ جنایت استبداد ونفاق . به امید پپروزی الله اکبر الله اکبر امشب
نامهای دربارهی یک بیمار روانی که قربانی دروغپردازی خبرگزاری فارس شده است کسانی که در روزهای بعد از انتخابات خبرها را پیگیری میکردند، به خاطر دارند که خبرگزاری فارس با انتشار عکسی از یک مرد میانسال که اسلحه اسباببازی در دستش بود، معترضان به انتخابات را به براندازی مسلحانه! متهم کرد. هرچند همان زمان هم برخی وبلاگها نوشتند این فرد که در محله فاطمی بارها دیده شده، مجنون است و سلامت روانی ندارد. اما همچنان فارس و کیهانیان بر ادعای خود اصرار کردند، تا آنجا که این فرد شناسایی و دستگیر شد و به گفتهی وکیلش در حالی که برای نگهداری وی از قرصهای آرامبخش قوی استفاده میشود، دو ماه است در زندان رها شده و کسی به وضعیت دردناک او توجهی به این ندارد. آنچه میخوانید، نامهی وکیل اوست که میگوید این نامه را تنها به قصد کمک به فردی که در بند است و دچار مشکل روانی، به دادستان که از نظر قانونی مسئولیت تعیین قیم و حفظ منافع افراد مجنون بیسرپرست را دارد، نوشته و نسخهای از آن را نیز برای انتشار در اختیار «موج سبز آزادی» قرار داده است. همانطور که این وکیل پایه یک دادگستری از ما خواسته، نام او را فعلا محفوظ نگه میداریم.
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور محترم دادستان کل
احترما اینجانب، وکیل پایه یک دادگستری، از طریق یکی از موکلانم که به تازگی از بند 7 زندان اوین آزاد شده است، مطلع گردیدم فردی به نام محمود خسرو شاهی، حدودا 50 ساله، که ظاهرا و طبق اظهارات موکل، مبتلا به اختلال مشاعر است، در همان بند مستقر بوده است. ایشان در جریان درگیریهای دوران بعد از انتخابات، در حالی که با یک اسلحه پلاستیکی در بین جمعیت بوده، بازداشت شده است و تاکنون بعد از گذشت 60 روز هنوز کسی حتی برای ملاقات وی نیز نیامده و به نظر می رسد در زندان رها شده است.
صرف نظر از عدم مسئولیت کیفری مجانین، و لزوم نگهداری مجانین خطرناک در مراکز درمانی ویژه، و آثار سوء نگهداری این افراد در زندان، با توجه به رها شدن این فرد در زندان و عدم پیگیری خانوادهی ایشان که شائبهی عدم وجود ولی خاص را تقویت میکند، لزوم تعیین قیم برای ایشان و تعیین وکیل جهت پیگیری و آزادی و یا ارجاع به مراکز درمانی در صورت لزوم، امری ضروری به نظر میرسد.
خصوصا آنکه ماده 1218 قانون مدنی، لزوم نصب قیم را برای مجانینی که ولی خاص ندارند، نیز مورد اشاره قرار داده است و طبق ماده 1222 همان قانون، در هر موردی که دادستان به نحوی از انحاء به وجود شخصی که مطابق ماده 1218 باید برای او نصب قیم شود، مسبوق گردد، موظف به مراجعه به دادگاه و معرفی قیم میباشد.
با این توضیحات، و ضمن تاکید بر عدم مسئولیت کیفری مجانین، بدینوسیله وضعیت ایشان را به استحضار میرساند و اعلام میدارم موکلم، به همراه 3 نفر دیگر از همبندانش، آمادگی ادای شهادت در این خصوص را نیز دارند.
توضیح آنکه ایشان هماکنون در اندرزگاه 7 اوین است و طبق اظهارات موکلم، ظاهرا مجنون است و در مدت 2 ماه حتی یک ملاقاتی نداشته است و به علت اینکه مشکل روانی دارد، برای آرام نگه داشتن وی از قرصهای آرامبخش قوی استفاده می شود.
عجیب است که دادستان که خود مسئول حفظ منافع افراد محجور و بیسرپرست است، چگونه دستور بازداشت این فرد را داده است!خصوصا آنکه مجانین از مسئولیت کیفری نیز مبرا هستند. به هر جهت، امکان دارد علت چنین برخوردی، عدم اطلاع باشد. باشد که با اطلاعرسانی، این بهانه نیز زایل شده و انشاءالله این مجنون هرچه زودتر در مسیر درمان قرار گیرد.
پاسخ محمد محمدی اردهالی، از فعالان ملی مذهبی به علی اکبر ولایتی رضا پهلوی هم فهمید، ولایتی هنوز نفهمیده است آقای دکتر ولایتی، سعی کنید یک سوزن به خود بزنید شاید بیدار شوید!
باسمه تعالی
ظرف چند روز گذشته خبری منتشر شد، مبنی بر اینکه آقای دکتر ولایتی اعلام نمودهاند که به دلیل اینکه سازمان مجاهدین خلق و رضا پهلوی از موضع آقای مهندس موسوی حمایت کردهاند، پس آقای موسوی باطل است! سوال از آقای دکتر ولایتی این است که آیا این ایراد به آقای مهندس موسوی است یا ایراد به حقیقتی است که تمام یا اکثریت مردم ایران آن را پذیرفتهاند؟
اتفاقا دقیقا کسانی که این حقیقت را نپذیرفتهاند، رو در روی ملت ایران ایستادهاند و متاسفانه جنابعالی که یک روز به وزیر بودن در کابینه مهندس موسوی افتخار میکردید، امروز در صف مخالفین ایشان قرار گرفتهاید! آیا به زبان دیگر نمیتوان گفت، حقیقت را حتی رضا پهلوی فهمید، ولی شما نفهمیدید؟ یا نخواستید بفهمید!
سوال این است که اول انقلاب، آن موقع که سازمان مجاهدین برای امام خمینی شعار میدادند، آیا شما اعتراضی داشتید؟ آیا شما نبودید که مطب خود را برای استفاده خانوادههای مجاهدین قرار داده بودید؟! اینجانب هم، با سازمان مجاهدین و رضا پهلوی مخالف هستم، اما آشکاری عملکرد مهندس موسوی بقدری بوده است، که حتی این سازمان ضد بشر را هم مجبور به اطلاعت از ملت ایران کرده است و شما که یک قدمی ایشان میباشید و تمام مسائل را میبینید، سر خود را در برف نمودهاید و خود را به ندیدن میزنید!
فقط جرم آقای موسوی را در این دیدهاید که دو جریان باطل او را تایید کردهاند! اگر جذب مخالفین یک جریان، اشتباه است، آیا با همین دید نمیتوان به رسول اکرم حضرت محمدبنعبدالله (ص) هم ایراد گرفت که باطل است، به دلیل اینکه ابوسفیان هم به حضرت محمدبنعبدالله ایمان آورد؟
آقای دکتر، بهتر است خود را معلم اخلاق و معلم ایمان ندانید و به روشنی بگویید که اهمیت پست و مقامها بیشتر است، از اخلاق و ایمان و ایران و اسلام و مردم و چشم بستید بر شکنجه و تجاوز و کشتن و ضرب و جرح مردم به دلیل اینکه میخواهند بگویند رای ما را پس بدهید!
آقای دکتر ولایتی، سعی کنید یک سوزن به خود بزنید شاید بیدار شوید!
مهدی کروبی، بخشی از مدارک را به کمیته حقیقتیاب مجلس ارائه کرد جهت بررسی اسناد آزار جنسی بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری و به دلیل پیگیریهای مصمم کروبی نشستی سه ساعته با حضور اعضاء کمیته حقیقتیاب مجلس در محل دفتر مهدی کروبی برگزار شد.
به گزارش سحام نیوز، در این نشست که اعضاء کمیته حقیقت یاب مجلس شورای اسلامی به دستور رییس مجلس حضور یافته بودند با ارایه بخشی از مستندات مهدی کروبی در مورد آزار و اذیت جنسی بازداشت شدگان، بحث و بررسی صورت گرفت.
در این جلسه نسبتا طولانی هر یک از اعضاءحاضر نظرات خود را بیان داشتند و در نهایت با توجه به توجیهات لازم توسط کروبی مقرر گردید گزارش کامل این نشست توسط کمیته به رییس مجلس ارایه گردد.
در پی این دیدار، کاظم جلالی، عضو کمیته ویژه مجلس در مصاحبهای با خبرگزاری مهر، ضمن توضیح در مورد این نشست تاکید کرد که نظام با کسی تعارف ندارد و اگر ماموری در این رابطه مرتکب تخلفی شده است باید با وی برخورد قاطعی شود. وی اظهار داشت:امروز بنده به همراه سروری، تجری، امیدوار رضایی، سنایی و مطهری با حجت الاسلام کروبی در خصوص ارائه اسناد و مدارک ایشان دال بر شکنجه و آزار جنسی برخی از بازداشت شدگان حوادث اخیر دیدار کردیم.
وی با بیان اینکه علت اصلی دیدار ما با آقای کروبی نامه وی به آیت الله هاشمی رفسنجانی مبنی بر وجود آزار جنسی درخصوص برخی از بازداشت شدگان بود، عنوان کرد: بر این مبنا ریاست محترم مجلس هم دستور داد که این کمیته دیداری را با ایشان داشته باشد و مستندات وی را دریافت و بررسی نماید.
سخنگوی کمیته ویژه مجلس با بیان اینکه کروبی نقطه نظرات و شنیده های خود را در خصوص برخورد نامناسب ماموران با بازداشت شدگان مطرح کرد، یادآور شد: کروبی موضوع 4 نفر از افرادی را که به وی مراجعه کرده بودند و ادعا داشتند که مورد شکنجه و آزار جنسی واقع شده اند ، با ما در میان گذاشت و قرار شد آنها را به کمیته معرفی کند. وی افزود: ما به آقای کروبی گفتیم که نظر شما در خصوص آزار جنسی این 4 نفر قطعی است یا خیر که وی اظهار داشت: "نظر بنده غیر قطعی است و چنانچه قبلا هم گفته ام باید صحت و سقم آن را بررسی کرد."
به گفته جلالی کروبی تاکید کرده است که این 4 نفر مایل به دادن شهادت در خصوص تعرض به خود هستند ، اما احساس امنیت نمی کنند. جلالی همچنین خبر داد که دبیرکل حزب اعتماد ملی می گوید خود یکی از این افراد را به قوه قضائیه معرفی کرده است اما ماموران دستگاه قضایی با وی برخورد نامناسب کرده اند.
وی به مهر تصریح کرد: قرار بر این شد که وضعیت این 4 نفر مورد بررسی قرار گیرد به گونه ای که در فضایی که این افراد احساس امنیت می کنند اظهارات خود را برای کمیته ویژه بیان کنند، چرا که نظام با کسی تعارف ندارد و اگر ماموری در این رابطه مرتکب تخلفی شده است باید با وی برخورد قاطعی شود، اراده رهبری و نظام در این راستا است و در عین حال اگر این موارد صرفا فضاسازی علیه جمهوری اسلامی بوده بایستی با عوامل آن هم برخورد شود.
به گفته جلالی همچنین کمیته ویژه مجلس بنا دارد با دکتر علی لاریجانی رئیس مجلس، آیت الله صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه و برخی مسئولان نظام در این رابطه مذاکراتی انجام دهد.
روز پزشک ، به پزشکانی که ضامن سلامت جامعه ، امنیـت روحی بیماران و فرشتگان نجات هستند مبارک باد. ××××××××××× با اجازه تان ، وبلاگتان لینک دادم . البته لینک دوستان در وبلاگم به شکل اشتراک مطالب قرار داده شده است بدین شکل که تیتر آخرین مطلب آنها به ترتیب زمانی در ستون کناری به روز میشود . از سویی با کلیک به تعدادی از لوگوهای مرتیط در قسمت پیوندها ، میتوان فهرست وبلاگها و یا سایتهای طبقه بندی شده را مشاهده کرد . کامیاب باشید . دکتر سردار http://yyyw.wordpress.com
انتقاد شدید آیتالله مکارم شیرازی از دروغپردازیها «آقا به احمدینژاد تبریک نگفتهاند و نخواهد گفت» در پی انتشار خبر تبریک آیتالله مکارم شیرازی به احمدینژاد به عنوان «رئیسجمهور»، دفتر این مرجع تقلید صدور هرگونه پیامی را در این باره به شدت تکذیب کرد و مسئول مربوط در این دفتر، در پاسخ به خبرنگار «موج سبز آزادی» گفت: «آقا به احمدینژاد تبریک نگفتهاند و نخواهد گفت. اینها هم اکاذیب کسانی است که تا الان فشار میآوردند و الان مجبور شدهاند به دروغپردازی.»
به گزارش «موج سبز آزادی» پیش از این برخی منابع اینترنتی و مطبوعات از پیام تبریک این مرجع تقلید به احمدینژاد خبر داده و منشأ اصلی این خبر در اینترنت نیز ادعا کرده بود که این پیام پس از چند ساعت از سایت ایشان حذف شده است!
این ادعا و تصویر مورد استنادش البته آشکارا واهی و جعلی بود، اما به خاطر آنکه جاعلان با زیرکی تلاش کرده بودند خبر مذکور را از کانال یک سایت متعلق به اهل سنت ایران منتشر کنند تا موضوع در صورت رسوایی به اختلافات مذهبی نسبت داده شود، «موج سبز آزادی» از نوشتن هرگونه خبری در این باره خودداری کرده بود. اما جدی گرفتن این خبر و انتشار آن در مطبوعات، باعث شد که ضرورت تکذیب صریح این خبر و رسوایی عاملان جعل پیام به نفع رئیس دولت کودتا دوچندان شود.
از این رو خبرنگار «موج سبز آزادی» با دفتر این مرجع تقلید تماس گرفت و اعضای دفتر با همین صراحت ادعای وجود چنین پیامی و یا امکان صدور آن پس از این را تکذیب کردند: «آقا به احمدینژاد تبریک نگفتهاند و نخواهد گفت. اینها هم اکاذیب کسانی است که تا الان فشار میآوردند و الان مجبور شدهاند به دروغپردازی.»
به گزارش «موج سبز آزادی» مسئول مربوط در دفتر آیتالله مکارم شیرازی همچنین به سخنرانی شب نیمه شعبان این مرجع تقلید در مشهد و در حرم امام رضا (ع) اشاره کرد که خواستار اشاره به محتوای آن سخنان در خصوص دروغسازیها شد.
چند جملهای از آن سخنرانی که به این موضوع مرتبط است و در گزارش واحد مرکزی خبر صداوسیما منتشر شده، بدین ترتیب است: آیت الله مکارم شیرازی از گسترش دروغ پردازی و شایعه سازی در جامعه انتقاد کرد. مرجع تقلید شیعیان دیشب در مـراسم شب میـلاد امام زمان (عج) در حـرم مطهر رضوی گفت: امروز نه تنها دروغ و شایعه سازی در کشور زیاد شده بلکه افراد دروغ پذیر هم بسیار شده اند. آیت الله ناصر مکارم شیرازی افزود: در سایت ها و رسانه های خارجی دروغ ها ، تهمت ها و شایعه های ناروای فراوانی به افراد نسبت می دهند.
گفتنی است در مدت یک ماه و نیمه بین انتخابات با نمایشهای تنفیذ و تحلیف، نزدیکان دولت و حامیان کودتا فشارهای زیادی بر مراجع تقلید مستقل آورده بودند تا پیامی از ایشان به نفع احمدی نژاد دریافت کنند. اما غیر از آقای نوری همدانی که همان ابتدا پیام تبریک داد، هیچ مرجعی حاضر به چنین کاری نشد و حتی پس از تحلیف رئیس دولت کودتا هم هیچ صدای مخالفی در قم به موافق یا حتی بیطرف تبدیل نشده است.
این موضوع باعث شد که خبرگزاریهای رسمی دولتی مثل ایرنا و برنا به شدت به مراجع حمله کنند و از تبریک نگفتن ایشان به احمدینژاد انتقاد کنند. این خبرگزاریها در این باره نوشتند: ... اما از همه جالب تر موضع گرفته نشده یا بهتر بگوییم، موضع نگرفتن برخی مراجع در برابر پیشامدهای چند روز گذشته کشور است. مگر نه اینکه علما و مراجع باید پیشروان و هدایتگران جامعه اسلامی در برهه های مختلف باشند. و مگر نه اینکه برخی از مراجع محترم پیش از این در جریان های جزیی سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی اظهار نظر می کردند و حتی همین روزها با نادیده گرفتن اتفاق های کشور برای غزه و فلسطین پیام می دهند که البته در شرایط عادی کاری پسندیده است. پس حکایت این سکوت چیست؟حضور 85 درصدی مردم در انتخابات کشور اسلامی مان حادثه کوچک و تکراری در تاریخ انقلاب بود و نتوانست آقایان را به سخن گفتن در تحسین این حضور وادارد؟ یا 24 میلیون رای مردم یک کشور به رییس جمهورشان چندان اهمیتی نداشت که درخور پیام تبریک باشد؟
ظاهرا همینطور است و از نظر مراجع محترم تقلید، آن 85 درصد و این 24 میلیون هیچ اهمیتی ندارد؛ چرا که به نوشته منابع معتبر، مراجع سنتی و غیر سیاسی دیگر نیز در دیدار با اعضای شورای نگهبان گفتهاند: انتظار دارید ما کسب 24 میلیون رای توسط احمدینژاد را باور کنیم و بپذیریم تقلب نشده؟!
نامه یک برنده مدال طلای المپیاد جهانی به رهبر برای برنده مدال طلای المپیاد محبوس در اوین، محمدرضا جلاییپور
آقای خامنهای سلام علیکم
ناراحت نشوید اگر بیمقدمه وارد متن میشویم. راقم این سطور خسته شده است از مقدمههای مفصلتر از متن و از متنهای پوچ و هیچ.
چند سال قبل از دفتر نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه زنگ زدند به خانه ما که فلان روز دیدار با رهبر است. من هم به خودم گفتم یک مقدار سخنرانی میکنند و لابد آخرش سکه میدهند، رفتم. همان جور هم شد، شما حرف زدید، ما حرف زدیم و سکه هم بالاخره رسید. در ابتدای دیدار خواستید خودم را معرفی کنم و گفتم که فلانی هستم، مدال طلای المپیاد جهانی فلان در سال فلان...شما که ریش بلند من را دیدید و لابد فکر کردید بسیجی درست و حسابیهستم، به من گفتید خداوند شما را برای آْیندة اسلام و ایران حفظ کند. علاوه بر آن تا همین دو سال پیش هر سال ماه رمضان یک شب برای افطار دعوت میکردید و من هم حضور پیدا میکردم. حال و هوای حسینیه شما با جاهایی که من معمولاًدر آنجاها بودم همیشه فرق داشت و دیدن آنجا برایم همیشه جالب بود. هنوز طنین صدای شما در گوشم هست که میگفتید: نخبگان علم و دانش باید چنین کنند و چنان کنند. جنبش نرمافزاری برپاکنند. نقشة جامع علمی کشور آماده کنند. از خستگی نهراسند و .... رتبة یک کنکور و مدال طلای المپیاد را گرفتهاند، انداختهاند توی سلولهای انفرادی اوین. محمدرضا جلاییپور را میگویم. هیچ یک از نخبگان علمی کشور در سی سال اخیر نتوانسته هم در کنکور موفق باشد و هم در المپیاد. محمدرضا در هر دو، رتبة یک بود. رتبه دو هم نه، خود خود یک. هیچیک از نخبگان علمی کشور، مثلاً همدورهایهای محمدرضا - که همگی الان در کشورهای اروپایی و امریکایی مشغول به تحصیل هستند - نتوانسته است نمرة زبانی را که محمدرضا در آزمون آیالتس کسب کرد، کسب کند.
آقای خامنهای! این است جنبش نرمافزاری شما؟ این است انقلاب علمی در کشور؟ نکند انتهای نقشة جامع علمی کشور به اوین ختم میشود؟ چه خوب جایی است و چه آب و هوای دلانگیزی دارد. بنده شخصاً حاضرم نقشة جامع علمی کشور را تا ته بروم مخصوصاً که در انتها به اوین میرسد و در آنجا مصاحبت امثال محمدرضا را به همراه دارد.
آقای خامنهای! دل خوش کردهاید که نخبگان علمی کشور بروند در ممالک دیگر درس بخوانند و بعد برگردند به کشورشان برای ارتقای علم و دانش؟ گمان میکنید با این نخبگان میتوانید چنان تفوق علمی و فنآوریای در جهان به دست آورید که اندیشة جمهوری اسلامی در جهان مسلط شود؟ نمیگویم زهی خیال باطل اما واقعاً با این روشها، بیشتر به ترکستان میرسید تا انقلاب علمی در کشور. مشاهدات و تجربیات راقم این سطور حداقل گواه آن است که شرایطی که در کشور به وجود آوردهاید همه را فراری میدهد و نخبگان را زودتر. اگر به این گمان هستید که نخبگان را با پول و امکانات و پست و مقام میتوانید در کشور نگه دارید، اشتباه میکنید. بگذارید صریحتر بگویم. من خودم وفادارترین نخبهای که به نظام، ولایت فقیه، امام و اسلام میشناسم شخص محمدرضا جلاییپور است. همان کسی که موقع بازگشت از انگلستان، ردای مداحی اهل بیت میپوشد و برای چیزی حدود دو هزار مستمع، در حسینیة ارشاد زیارت عرفه میخواند.
آقای خامنهای! به عنوان یک المپیادی لازم است آگاه کنم شما را که زیردستان شما، باهوشترین، خوشبرخوردترین، اخلاقیترین و مسلمانترین نخبگان علمی کشور را دو ماه است که حبس کردهاند. فقط هم به جرم فعالیت انتخاباتی برای نامزدی که خیر سرش نخست وزیر خود شما بوده است. جرمش این است که شیوة نویی در تبلیغات انتخاباتی در ایران پایهگذاری کرد. و این البته از هوش و استعداد سرشارش بود. شیوههایی که رقبا خیلی سریع شروع به تقلید از آنها کردند.
آقای خامنهای! میخواهند محمدرضا را به چه چیزی متهم کنند؟ او را که پیش از، به اصطلاح خود شما، اردوکشیهای خیابانی دستگیر کردهاند. پس اتهام تظاهرات غیرقانونی و شکستن شیشة بانک و آتش زدن اتوبوس و این جور چیزها را نمیتوانند به او بچسبانند. در فاصلة روز انتخابات تا روز دستگیری هم به راحتی ماموران شما میتوانند بفهمند کجا بوده است و چه کرده است. میخواهند به او اتهام بزنند که به ملت گفته است در انتخابات تقلب شده است؟ این اتهام به او نمیچسبد. وقتی خود موسوی و محتشمی میگویند در انتخابات تقلب شده است، با گرفتن امثال محمدرضا میخواهند ضعیفکشی کنند یا اینکه موسوی و محتشمی را بترسانند؟ یا هر دو؟ میخواهند به او بگویند با خارجیها ارتباط داشته است؟ محمدرضا اهل این کارها نبود؛ اگر بود اوضاع مالی کمپین موسوی اینقدر خراب نبود. میخواهند به او اتهام ارتباط با انگلستان بزنید؟ این هم به او نمیچسبد. آقای مصباح برای درمان میآید انگلستان و آقای حداد برای خرید لباس. محمدرضا اما فقط برای تحصیل و نشر اسلام در آنجا حضور دارد. اگر عشق، به نظر من البته زیادی، به اسلام نداشت هر هفته بلند نمیشد با هزینة خودش از آکسفورد بیاید لندن برای برگزاری مراسم دینی در قلب لندن. نکند به کسی که همیشه در مقابل خانمها سرش پایین بود میخواهند اتهام داشتن رابطة ناشروع بزنند؟ یا اینکه متهمش کنند به مصرف مشروبات الکلی و استعمال دخانیات خیلی غلیظ؟ محمدرضا جامعهشناسی میخواند اما متاسفانه از تفریحات شنگولی ملت ایران نه تجربهای داشت و نه بویی برده بود. همیشه به او میگفتم آدمی به بچهمثبتی تو هیچ وقت جامعهشناس خوبی نمیشود.
آقای خامنهای! ممالکی که پیشرفت کردند و تفوق تکنولوژیک در جهان پیدا کردند به گونه ای که امروزه بر مبنای قدرت حاصل از آن، میتوانند به کشور ما به اصطلاح شما تهاجم فرهنگی کنند، هیچوقت رتبهاولهای کنکورشان را زندان نیانداختند. المپیادیهایشان را نفرستادند انفرادی. سعی کردند کارهای مهم را به دست آنها بدهند. نه اینکه یک آدمی مثل مرتضوی را بکنند همهکارة مملکت. مرتضوی اگر هوش درست و حسابی داشت، یک دانشگاه خوب قبول میشد. اگر نمیدانستید، بدانید بین نخبگان کشور رسم است که میزان هوش را بر مبنای دانشگاه محل تحصیل میسنجند. مرتضوی در جایی درس خوانده است که استادش کردان بوده است. محمدرضا در جایی درس میخواند که راسل و ویتگنشتاین در آنجا درس میدادند.
آقای خامنهای! چند سال پیش در یک سخنرانی دستور تاسیس بنیاد نخبگان را دادید. این بنیاد حالا تشکیل شده است و به رتبهاولهای کنکور و المپیادیها و بچه درسخوانهای دانشگاه وام و کمک هزینة تحصیلی میدهد. بحث دادن زمین و مسکن مهر هم مطرح است. اردو برگزار میکند، مشهد میبرد، فیش حج توزیع میکند. این بنیاد نخبگان نباید لااقل یک بار با دادستان تهران در مورد اتهامات محمدرضا جلاییپور مذاکره میکرد؟
آقای خامنهای! برای پیشرفت علمی کشور به وجود بنیاد نخبگان نیازی نیست. شما نخبگان علمی کشور را به زندان نیاندازید، آنها خودشان بلد هستند چگونه مملکت را پیشرفت بدهند.
آقای خامنهای! نمیدانم واقعاً مطلع هستید که در قوة قضاییه چه میگذرد یا نه. من قبلاً چندباری از طریق سایتهای شما، برخی اعتراضات و حرفها را برایتان فرستادم. فکر کنم مسئولان دفترتان آنها را مستقیماً به سطل آشغال میریزند و الا تا الان باید حداقل یک ذره کارها بهتر میشد. این بار به نظرم رسید که به اصطلاح روزنامهها، سرگشاده چیزی برایتان بنویسم. شاید حداقل وزارت اطلاعات تکانی بخورد و برای اینکه شما متوجه نشوید که چه گندی زده است، خودش سریع دست به کار شود.
آقای خامنهای! مملکت را هم با امثال محمدرضا جلاییپور میشود اداره کرد و هم با امثال سعید مرتضوی. شما هم که فعلاً مملکت را در دست دارید. انتخاب با شما است اما فردا کاسة چه کنم دست نگیرید که چرا قدر محمدرضا جلاییپور ها را ندانستم.
امضا محفوظ اسمم را هم نمینویسم چون اولاً به اندازة محمدرضا ایمان و شجاعت ندارم، ثانیاً آنقدر نخبه هستم که بفهمم سنگها را بستهاند و سگها را ول کردهاند. ثالثاً حرف خصوصی نزدم که نیاز به پیگری خصوصی داشته باشد. رابعا اگر دنبال مقصر میگردید، مقصر معلوم است چه کسی است: سعید مرتضوی.
سلام خوبی؟ رفتم خیلی دوست دارم..............من عاشق پوست بودم امیدوارم پشیمون نشم! متاسفانه رازی :کلا من تهران نیستم......واسه رازی خوندم ولی نشد ولی باز هم ناراضی نیستم..
سلام بچه ها خسته نباشید من نیاز به فیلتر شکن دارم سایت leo mycroc .comدیگه کار نمی کنه از کمکتون بی نهایت ممنون میشم
چاپ 8:23 عصر پنجشنبه، 12 شهریور 1388اعتراف بزرگ وزیر پیشنهادی کار دولت کودتا: آمارهای کروبی، موسوی و رضایی درباره بیکاری درست بود!
دیروز پرونده عبدالرضا شیخ الاسلامی روی میز نماینده ها آمد. صلاح دیده شد مسوول دفتر احمدی نژاد وزارت کاریابی جوانان را در دست بگیرد. اما وقتی نماینده ها داشتند «وعده نامه» وزیر پیشنهادی را مطالعه می کردند به یک کشف بزرگ رسیدند.
در برنامه شیخ الاسلامی آماری آمده بود که می گفت میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محسن رضایی در مورد آمار بیکاری درست می گفتند و این محمود احمدی نژاد بوده که نمودارهای بیکاری را جلوی رسانه ملی برخلاف واقعیت نشان می داده؛ عبدالرضا شیخ الاسلامی حواسش نبود و در برنامه کاری اش آماری از بیکاری آورد که شبیه آمارهایی بود که رقبای احمدی نژاد در زمان مناظره ها ارائه داده بودند. احمدی نژاد می گفت بیکاری را در این چهار سال خیلی کاهش داده اما وزیر پیشنهادی کارش که از قضا پیش از این مسوول دفترش بوده و انتظار نمی رفت چنین کند، تمام صحبت های رئیس کابینه اش را زیر سوال برد؛ شاید او فکر می کرد نماینده ها زیر برنامه هایش نمی شوند و نمی بینند این «اعتراف بزرگ» را؛ اما ترابی نماینده شهرکرد احمدی نژاد و شیخ الاسلام را گرفتار کرد؛ آقای مسوول دفتر سابق رئیس جمهور؛ لطفاً صفحه 15 برنامه خود را بیاورید. شما گفته اید در طول چهار سال دولت احمدی نژاد نرخ 321 هزار و ¹²µ شغل از دست داده ایم و آمار شاغلین کاهش یافته است. دوربین ها روی چهره شیخ الاسلامی رفتند؛ او سر به زیر انداخته بود و گویا می دانست چه اشتباهی کرده و دیگر لازم هم ندید جزوه اش را باز کند. ترابی کشف جدیدش را این طور ادامه داد که وزیر احمدی نژاد خبر داده آمار جمعیت شاغل در سال 84 برابر 20میلیون و 614هزار و 698 نفر بوده و پس از چهار سال در سال 87 به 20میلیون و ²¸² هزار و 745 نفر رسیده؛ یعنی نزدیک به 322 هزار شغل از بین رفته است نماینده ها سریع خاطره هایشان یادشان آمد؛ شب مناظره کروبی ـ احمدی نژاد؛ «نرخ بیکاری در بهار 84 نرخ بالا بود، از ابتدای84 نرخ بیکاری رو به کاهش است به طور مستمر...» البته شیخ الاسلامی خواسته جبران کند و قول داده اگر نماینده ها او را وزیر کار کنند جبران مافات خواهد کرد و 914 هزار شغل جدید به وجود می آورد؛ اما مجلس شگفت زده از این مچ گیری های اقتصادی بود. نماینده شهرکرد می پرسید به قول احمدی نژاد اگر رکود جهانی اقتصاد است چطور می تواند ¹±´ هزار شغل جدید ایجاد کنند؟ کشف دوم؛ نسبت بیکاری جوانان به بیکاری کل کشور بود؛ باز هم نکته سنجی نماینده شهرکرد در پیدا کردن یک سوء تفاهم دیگر وزیر جدید و رئیس کابینه، باز هم برخی از نماینده ها و مردمی که ا ین آمار را می شنیدند یادشان آمد آن وقت اضافه یی که در آستانه انتخابات به احمدی نژاد دادند تا بیاید و جدول هایش را بیاورد؛ او آنجا گفته بود این نسبت هم کم شده و اصلاً با دولت خاتمی قابل مقایسه نیست، اما دسته گل شیخ الاسلامی؛ «نسبت بیکاری جوانان به بیکاری کل در این چهار سال از 02/² به 21/² افزایش یافته است...» به قول ترابی تازه اگر µ/³ میلیون نفر دانشجوی موجود به رقم یک میلیون و
±±± هزار نفر جوانان بیکار طبق جدول صفحه 15 اضافه شود ببینید چه آینده بحرانی برای اشتغال جوانان رقم می زن
تا به این ترتیب موضوع مخالفت با وزیر پیشنهادی کار تبدیل شود به رو شدن آمارهایی که احمدی نژاد می داد و هر قدر بانک مرکزی و کارشناسان می گفتند واقعی نیست، از دولت اصرار بود از شهروندان بیکار، انکار؛ مجلس تصور کرد با این برگ برنده شاید شیخ الاسلامی پشیمان شود از جوابی که به موسی الرضا ثروتی نماینده بجنورد داده بود؛ این نماینده می گوید از آقای شیخ الاسلامی در فراکسیون کارگری پرسیدم چرا این پیشنهاد را قبول کردید؟ شما که می دانید تجربه و تحصیلاتی در این زمینه ندارید و او این طور پاسخ می دهد؛ «من هم تمایل نداشتم؛ اما این کار شد و حالا سعی می کنم بتوانم موفق باشم.» اما همین ابتدای کار خطایی کرد که احمدی نژاد اگر نخواهد از آن چشم بپوشد باید به فکر جوابی باشد؛ شیخ الاسلامی مهندسی و دکترای عمران دارد. عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت، رئیس دفتر دانشگاه، رئیس دفتر شهردار احمدی نژاد، استاندار و بازرس ویژه احمدی نژاد؛ با این سابقه های نامرتبط برای وزارت کار پیشنهاد شده؛ شاید به همین دلیل است که ناشیانه آماری داده که با آمارهای «یک» دولت اینقدر متفاوت است؛ البته مخالفان سوال هایی هم پرسیدند که وی هم به رسم سایر وزرای پیشنهادی گویا صلاح ندید در مقام پاسخ نماینده ها بر آید؛ چرا که سوال ها از ضعف های چهارساله دولت احمدی نژاد بود و وزیر جدید چه جایگاهی برای پاسخ به نکرده های چهارساله یک دولت؛ «آیا می دانید چه تعداد از کارگران در این سال ها به دلیل تعطیل شدن یا واگذاری بخش های مختلف به امان خدا سپرده شده اند؟ آیا سرانجام کارگرانی که به دنبال معوقات خود بین اداره کار، استانداری و اجرای احکام سردرگمند و شب دست خالی به خانه باز می گردند، می دانید چه می شود؟ آیا می دانید چند کارگر به دلیل پرداخت نشدن حق بیمه کسر سابقه دارند؟ آیا منظور شما از کارگران تنها کارگران بخش صنعت است؟ به نظر شما خیل عظیم کشاورزان و کارگران بخش صنعت و خدمات چه می شود؟ آیا برای صنعت و زحمتکشان عرصه تولید در شهرهای مختلف کشور از جمله شهر هفت چنار که از شهرهای استان چهارمحال و بختیاری است و سال ها چرخ تولید و صنعت را به گردش درآورده اند و عسلویه ها ساخته اند و اکنون دربه در تعطیلی عسلویه به دنبال کار و لقمه نانی هستند فکری می شود؟ آیا برای کارگرانی که کمتر از بیمه پرداخت کرده اند و بدون تقسیم بیکار می شوند و به آنها می گویند چون یک سال بیمه پرداخت نکرده اید مشمول بیمه بیکاری نمی شوید، فکری کرده اید؟» موسی الرضا ثروتی نماینده بجنورد هم به این وزیر پیشنهادی که ناخواسته سخت گرفتار روز پرتنشی شده بود، شوک جدیدی وارد کرد و پرسید این چه رسمی است که در این مملکت اگر یک فرد در یک هفته یک ساعت هم کار کند، شاغل محسوب می شود؛ «اگر هر نفر در هفته یک ساعت هم کار داشته باشد شاغل محسوب می شود، آیا این شاغل بودن است؟ در آمار سرشماری سال 85 دیدیم می رفتند در خانه ها و دق الباب می کردند و می پرسیدند شما در هفته یک ساعت کار می کنید. آن فرد روستایی هم می گفت من هفته یی 100 ساعت کار می کنم. اما برای سرشماری باید به شهرها بیایید و ببینید که مردم هفته یی 44 ساعت کار می کنند؛ اما نمی توانند زندگی شان را تامین کنند، چرا؟ دلیل آن تنها این است که در چنین نرم افزاری که در غرب مورد استفاده قرار می گیرد یک ساعت ارزش افزوده کار برابر یک سال کار دامدار ما است. یک ساعت ارزش افزوده آنها با یک سال کار ما برابری می کند، اینها نکاتی است که باید به آن توجه کرد و دولت نهم توجه نکرد.» شیخ الاسلامی هم وقتی نوبت سخنرانی اش رسید دیگر اشتباهش را تکرار نکرد و از برنامه اش تنها جاهایی را خواند که آمار نداشت تا حداقل پشت تریبون مجلس اظهارات رئیس دولت نهم در کاهش بیکاری دولت عدالت محور نسبت به دولت خاتمی را تکرار نکند.د.
حمله نیروهای انتظامی به سفرههای افطار کنار اوین
نیروهای انتظامی و امنیتی به تجمع کنندگانی که برای برگزاری مراسم افطار به دعوت سازمان دانش آموختگان ایران در مقابل درب اصلی زندان اوین حاضر شده بودند، حمله کردند.
به گزارش روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم)، دهها تن از ماموران امنیتی که از چند ساعت پیش از اذان مغرب در محوطه روبروی زندان اوین حاضر شده بودند، همزمان با پخش صدای اذان مغرب و وقت افطار هنگامی که اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت و تعدادی از خانوادههای زندانیان سیاسی سفرههای خود را پهن کردند با هجوم به آنها و اعمال خشونت سفرههای افطار پهن شده در مقابل زندان اوین را برچیدند.
این اقدام نیروهای انتظامی و امنیتی که همزمان با پخش اذان مغرب و هنگام افطار توام با اهانت به حاضران صورت گرفت، با اعتراض شرکت کنندگان در این مراسم مواجه شد که نیروهای انتظامی با توسل به خشونت برخی روزهدارانی را که در کنار سفرههای افطار نشسته بودند به روی زمین کشاندند و آنها را از محل دور کردند.
در این میان توهین یکی از افسران نیروی انتظامی به همسر عبدالله مومنی (همسر شهید) با ابراز انزجار حاضران مواجه شد.
گزارشها حاکی است که تا ساعتی پس از افطار نیروهای انتظامی از هرگونه توقف صدها نفر از شهروندان که قصد داشتند به این مراسم بپیوندند در مقابل درب اصلی زندان اوین جلوگیری بعمل آوردند.
درپی متفرق کردن جمعیت، تعدادی از حاضران با حضور در کنار اتوبان یادگار امام و در فاصله چند صدمتری زندان اوین سفرههای افطار خود را پهن کرده و در کنار خانواده زندانیان سیاسی روزه خود را افطار کردند.
حضور تعدادی از خانوادههای شهروندان عادی که با تهیه غذا به صورت خودجوش به این مراسم پیوسته بودند از نکات جالب توجه بود.
ببخشید امثال
دولت تقلب خجالت خجالت کابینه آبکی!!!! کابینه حقخوری منحل باید گردد.وزیر نا توان و فرمانبر نتیجه رییس جمهور کودتاست.
به درماتو ورادیو
خیلی خوبه که شما امسال موفق شدید . مسلما خیلی تلاش کردید و به نظر من انقدر این موفقیت شیرینه که تا ماهها حس میشه . ولی کاش برای امسال من که الان دارن درس می خونن یسری نکات مفید در مورد رموز موفقیتتون می نوشتید .
.وست عزیز نگران نباش ۳۱۷ی هم مثل ۳۱۵ -۳۱۹-۳۲۵-۳۳۵ که به ترتیب ارتوپدی قلب گوش وحلق وبینی اعصاب با سهمیه مازاد ومدیران در طی سالهای ۸۵ ۸۶ و۸۷ قبول شرن سر و تهش هم میاره .اینجا ایرانه! سواد وتوانایی نیاز نداره! در ضمن دیگه نه حرام و حلالی مونده ونه متاسفانه کسی معتقده. اینا حق دیگرانو می خورن یه اب هم روش. ما بدون سهمیه ها باید چند نمره بیاریم تا این رشته هارو قبول بشیم؟؟؟ اینه معنای عدالت!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چاپ 6:31 صبح شنبه، 7 شهریور 1388برادر هاشمی رفسنجانی از ناگفتههای برخورد ماموران با عروس آیتالله رفسنجانی میگوید
بعد از 30سال که از تاسیس نظام جمهوری اسلامی می گذرد خانواده هاشمی رفسنجانی همچنان در کانون توجهات سیاسی و رسانهیی هستند. بعد از اعتراضات به انتخابات دو بار خبر دستگیری خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر شد. محمد هاشمی برادر رئیس مجلس خبرگان در گزارش کوتاهی ناگفتههایی از برخورد ماموران با عروس آیت الله هاشمی رفسنجانی را بازگو میکند. متن کامل این گفتگو که در روزنامه اعتماد منتشر شده به شرح زیر است:
-ماجرای دستگیری برخی از اعضای خانواده آقای هاشمی چه بود؟
در نوبت اول که خانم فائزه و چند تن از بستگان دستگیر شدند، اعلام کردند نیروی انتظامی دختر آقای هاشمی را گرفته برای اینکه مردم به ایشان آسیب نرسانند، در حقیقت توجیه آنها برای این اقدام این بود. ولی در مورد دوم که عروس ایشان همسر آقای مهدی هاشمی دستگیر شد، نمی دانم ایشان را شناسایی کرده بودند یا ایشان را به عنوان یک فرد عادی دستگیر کرده بودند چون نسبت به ایشان بدرفتاری کرده و ایشان را ضرب و شتم کرده بودند. اما از اطلاع یا عدم اطلاع آنها از اینکه ایشان عروس آقای هاشمی است، آگاه نیستم. رفتاری که با ایشان شده بود حتی به عنوان یک فرد عادی دور از ارزش های اسلامی و انسانی بوده است.
-از نگاه شما منشاء این خصومت و دشمنی چیست؟
این طور به نظر می رسد که شخص آقای هاشمی مطرح نیست، شخصیت هاشمی است که مطرح است. آنانی که می خواهند قرائتی متفاوت از قرائت فکر امام را در جامعه پیاده کنند به خوبی می دانند افرادی چون هاشمی مانع بزرگی برایشان محسوب می شود و نمی توانند به راحتی از این مانع عبور کنند. پایگاه حضرت امام(ره) هنوز آنقدر ضعیف نشده است که آنها هر کاری می خواهند انجام دهند. یاران امام در صحنه حضور دارند. اعتراضاتی که نسبت به این جملات مطرح شد نشان می دهد طرفداران امام در صحنه هستند. شفافیت مرزها نمی گذارد آقایان شرایط کشور را به 30 سال پیش برگردانند. اسلام و امام تمام افتخارش این بود که حضورشان پایانی بود بر این نوع تفکرات. بنابراین دوران سختی پیش رو داریم و ان شاءالله خدا کمک کند از این مرحله سخت عبور کنیم.
-چگونه می توانید یا می خواهید از این مرحله عبور کنید؟
تمام تلاش امام در دورانی که در تبعید به سر می بردند این بود که به عده یی در حوزه ها ثابت کنند اسلام حکومت دارد. مگر می شود دین حکومت نداشته باشد. ایشان حکومت دینی را حکومت مردمی کردند. در صحبت های مختلف همیشه حرف های منتقدان را مبنی بر اینکه اسلام برنامه ندارد، نقض کردند و با این کار خود می خواستند اسلام واقعی را به همگان نشان دهند. ایشان کارهایی را که خود مردم می توانستند انجام دهند به مردم سپردند. اما امروز می بینیم حتی به این مساله نیز خدشه وارد می کنند. با رفتارهایی که با مردم می شود چهره نظام را خدشه دار می کنند. حتی دستاورد حکومتی زمان امام زیر سوال می رود.
می خواهم بگویم راه برون رفت از این وضعیت این است که رفتار و سیره امام را به عنوان الگوی حکومتی در عصر حاضر قرار دهیم و تلاش کنیم این سیره الگوی جمهوری اسلامی قرار بگیرد. اگر هم قرار است وحدتی برقرار شود باید حول امام، راه امام و اندیشه امام وحدت به وجود آید و با تمام دشمنان این نگاه برخورد شود.
-شما اشاره کردید این نگاه دشمنی با نگاه امام دارد. آیا وحدت با دشمن امکان پذیر است؟
با دشمن نمی شود وحدت برقرار کرد اما می شود به تفاهم رسید. البته همه کسانی که با سیره و اندیشه امام مخالفت می کنند قصد دشمنی ندارند بلکه مخالفت آنها ناشی از برداشت های غلط و کج سلیقگی است. البته در این میان هستند افرادی که عناد دارند و هدف شان انحراف از خط امام است.
-چگونه می توان به این وحدت دست یافت؟
در حال حاضر چون شفاف سازی صورت گرفته به راحتی می شود فهمید با چه کسانی امکان وحدت وجود دارد.
-آیا می شود گفت نیروهای خط امام در یک جبهه قرار گرفته اند؟
این طور به نظر می رسد. اظهارنظر درباره اینکه همه لزوماً در یک جبهه هستند یا نه، دشوار است. ولی بسیاری از یاران قدیمی دغدغه های فکری مشترکی پیدا کرده اند اما ممکن است از نظر سیاسی در یک جبهه نباشند.
-در انتخابات گذشته خانواده آقای هاشمی یک طرف ماجرا بودند یا به عنوان نامزد انتخابات یا به عنوان مجری انتخابات. این انتخابات از آن دست انتخاباتی بود که خانواده آقای هاشمی هیچ نقشی نداشتند. اما باز هم نوک پیکان انتقادات و اعتراضات متوجه ایشان بود. شما تا حالا به این موضوع فکر کرده اید، چرا؟
در مثل مناقشه نیست. ما در تاریخ از این گونه موارد زیاد داریم. یکی از موارد مشهور آن صحرای کربلا است. زمانی که امام حسین(ع) فرمودند به چه جرمی قصد کشتن مرا دارید، عده یی گفتند «بذنب ابی»، یعنی از روی کینه یی که به حضرت علی(ع) داریم چنین قصدی داریم. در امام حسین موضوعی ندیدند که مستوجب قتل باشد. حالا هم می بینم همین منطق در مورد آقای هاشمی وجود دارد. نقشی که آقای هاشمی از پیدایش نهضت امام(ره) تاکنون ایفا کرده اند برای عده یی کینه شده است و نمی توانند از آن بگذرند. ایشان را ترور کردند، موفق نشدند. ترور شخصیتی کردند اما باز هم نتوانستند ایشان را از قلب مردم بیرون کنند چون بالاخره یاران امام به آقای هاشمی به عنوان یک قهرمان مبارز می نگرند. الان هم آقای هاشمی می تواند از انحرافات و پایمال شدن اندیشه های امام جلوگیری کند. الان افرادی پیدا شده اند که مهم ترین وظیفه شان تهمت زدن به آقای هاشمی است.
-فکر می کنید این افراد متوجه جایگاه آقای هاشمی در بین مردم هستند و این تهمت ها را می زنند؟
اتفاقاً بحث من این است. اگر مردم از آقای هاشمی استقبال نمی کردند و فکر نمی کردند آقای هاشمی جایگاهی ندارد که مهم نبود. آنها وقتی فهمیدند نتوانسته اند مردم را از آقای هاشمی و آقای هاشمی را از مردم بگیرند دقیقاً صحبت های امام را یادآوری می کند که فرمودند؛ «ملت بزرگ اسلام مصمم است به نهضت اسلامی خود ادامه دهد و اجازه دخالت خیانتکاران را در کشور خود ندهد». چیزی که ما امروز در آینه می بینیم، امام 30 سال پیش در خشت خام می دیدند. پیام امام برای آقای هاشمی در 30 سال پیش مثل این است که امروز صادر شده است.
-پیش بینی می کردید از نماز جمعه آقای هاشمی تا این اندازه استقبال شود؟
اینچنین جمعیتی برای من غیرقابل پیش بینی نبود. هفته یی که اعلام شد نماز را آقای هاشمی اقامه می کنند هیجانی در بین مردم به چشم خورد. بنابراین غیرقابل پیش بینی نبود. نکته مهم این ماجرا این است که وقتی بدخواهان آقای هاشمی (به تعبیر امام) فهمیدند هیچ کدام از تهمت ها و ناسزاهایشان نه تنها تاثیری در ذهن مردم نداشته بلکه باعث تثبیت جایگاه ایشان نیز شده این عاملی برای تشدید کینه شد.
-به همین دلیل نماز جمعه دوم برگزار نشد؟
دلایل لغو شدن نماز جمعه ایشان را نمی دانم. پیرامون نماز جمعه، دفعه قبل مردم را کتک زدند و ایشان بسیار ناراحت و کسل شدند و گفتند چرا باید در نماز مردم را کتک بزنند؟ بعد به خاطر اینکه این حوادث تکرار نشود از حضور در نماز جمعه خودداری کردند.
-هر بار که ایشان بخواهند نماز جمعه را اقامه کنند حتماً با چنین استقبالی روبه رو خواهند بود. آیا این به این معناست که باید تریبون نماز جمعه را ترک کنند؟
اولاً من تصور نمی کنم ایشان نماز جمعه را ترک کنند. ثانیاً ما امیدواریم مخالفان آقای هاشمی واقعاً مصلحت نظام را در نظر بگیرند. اگر نماز جمعه نمازی دشمن شکن است و باید باشکوه برگزار شود، این نشانه اقتدار نظام است و به شخص آقای هاشمی مربوط نمی شود. ایشان یکی از ارکان نظام هستند. بنابراین اگر بخواهند اقتدار نظام حفظ شود باید ارکان نظام مثل آقای هاشمی حفظ شوند و این بعد از 30 سال افتخار بزرگی برای ملت و مسوولان نظام است که ما می بینیم به رغم همه اتهاماتی که دشمنان خارجی و دوستان نادان داخلی به ما زدند و رفتار ناشایستی داشتند باز هم وقتی جایی سخن از یاران نظام و اصالت نظام به میان می آید مردم در صحنه حاضر می شوند.
-آیا مجمع تشخیص مصلحت نظام آمادگی این را دارد با این شرایطی که کشور در آن قرار گرفته به سمت تلطیف فضا برود؟
این مساله جزء مسوولیت های مجمع است. یعنی در قانون اساسی ظرفیتی که برای حل موضوع یا معضلات پیش بینی شده، مجمع است. مجمع است که این مهم را بر عهده دارد. اما اینجا شیوه یی داریم به این معنی که رهبری معضلات را ارجاع دهند. اگر رهبری ارجاع بدهند قاعدتاً چون این از وظایف مجمع است و ظرفیت قانونی لازم را دارد، مجمع سر باز نمی زند.
-در مجمع برای خروج از این وضعیت چنین بحثی شده است؟
در آخرین جلسه مجلس هنوز مسائل تا این حد بحرانی نشده بود. بنابراین بحث بر اینکه مجمع مسائل را حل کند، مطرح نبود. اما عده یی خارج از مجمع به بعضی از اعضای مجمع پیشنهاداتی می دادند. الان حدود یک ماه است که مجمع تعطیلات تابستانی داشت حالا اگر رهبری ارجاع دهند چون وظیفه مجمع است که رسیدگی کند حتماً اقدام می کند.
چاپ 4:10 عصر شنبه، 7 شهریور 1388سید حسن خمینی با اعضای دولت کودتا همراه نشد
نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تولیت حرم امام خمینی در غیبتی معنادار، با احمدینژاد و اعضای دولت کودتا که برای ادای احترام و تجدید بیعت با امام راحل به مرقد رفته بودند، همراه نشد.
حجت الاسلام سیدحسن خمینی که مانند اکثریت قریب به اتفاق مراجع، علما و شخصیتهای مذهبی و سیاسی کشور بعد از معرفی احمدینژاد به عنوان پیروز انتخابات پیام تبریکی برای او نفرستاد، در حالیکه صبح روز مراسم تنفیذ از سفر به پاکستان به تهران بازگشته بود، ترجیح داد همانند بسیاری از شخصیتهای نظام و انقلاب در این مراسم حاضر نشود.
فرزند مرحوم حاج سید احمد خمینی همچنین امروز بر خلاف معمول که به استقبال افراد و هیاتی که برای ادای احترام و تجدید بیعت به مرقد مطهر امام خمینی(ره) میآیند میرفت، احمدینژاد و دولتش را همراهی نکرد و در این مراسم حاضر نبود.
وای عروس خانمها چقدر خجالتی هستن
رادیو اگه خودش نوشته چی؟
ادرسو بده امر خیره!!
بابابزرگ!!سران پیری و معرکه گیری؟!
البته میگن جوانان در قفسند و پیران در هوس راست میگن!!
نه پاکش نکن خیییییییلییییییییی باحاله!!
اوکی همکار و دوست عزیز
از این به بعد همین کار رو می کنیم
شما اعصابتونو خورد نکنین
ببینین شما رو هم تحویل گرفتم که دیگه شاکی نباشین
بابابزرگ من نمی دونم اون کامنت رو خودتون نوشتین یا فرد دیگه ای به اسم شما نوشته
اگه خودتون ننوشتین، لطفا پاکش کنین
دوست عزیز بعید میدونم اون 317 که نوروسرجری قبول شده مخش اون رشته طاقت فرسا رو بکشه،به احتمال زیاد تا الان مخش گوزیده!اخه اون پخمه میخواد بره مغز عمل کنه؟!!
خدا لعنتشون کنه.اینا حرومه،چون حروم یعنی مال دیگران رو خوردن.
درضمن اون کامنت بالایی چقدر خنده دار بود!!خستگیمون در وشود!
خوش به حالتون متحصص های خانم جون
امید وارم بتونم بیام به خواستگاریتون
خودم که قبول نشدم حداقل یک زن متخصص داشته باشم
رادیو و درماتولوژیست:
خسته نشدید این همه همدیگر را تحویل گرفتید لطفا برید با ایمیلتان همدیگرو تحویل بگیرید و اینجا را اشغال نکنید
سلام
از درس و بیمارستان
خسته نباشی درماتولوژیست جونم
یک هفتگی درماتولوژیست بودنتون مبارک!
این ایمیل من:
dr.mry88@yahoo.com
... ولی من ایمیلتو یادم بود، فکر می کنی گمش می کردم یا یادم می رفت؟ ابداً!
چرا خاک بر سرتون؟!!!!!!خدا نکنه.......
خاک بر سر من نمره 317نوروسرجری تبریز سهمیه شاهد
رزیدنت درماتولوژی۸۸ ممنون.امیدوارم همیشه موفق باشین.
اتاق عمل پوست فعاله ویزیت بخش هم هست درمانگاه هم که مریض داره استادام توی این سه جا ها هستن!
کارهای عملی و کاربردی رو یاد می گیریم(کرایو کوترو بیوپسی و تزریق توی بعضی ضایعات..) و خودم هم که یه کمی درس می خونم بد نیست........
ابته گراند راند و ژورنال و معرفی بیماران جالب و تدریس نظری که توی برنامه بود این هفته خبری نبود......
من لذت می برم
رزیدنت درماتولوژی۸۸ می شه از حال و هوای این چند روز دستیاری بگی؟آموزش هم داره یا بیشتر بیگاری داره؟میخوام بیشتر برام محسوس باشه.ممنون
رادیو جون می شه ایمیلتو داشته باشم اخه می ترسم یه وقت گمت گنم!!!!!مرسی
ایمیلمو واست گذاشتم.
ارزوی بهروزی و سر بلندی واست دارم مرسی ........
چاپ 7:27 عصر چهارشنبه، 4 شهریور 1388محمدعلی ابطحی، وبنوشت را از اوین به روز کرد!
معاون رئیس دولت اصلاحات که بیش از هفتاد روز است در زندان به سر میبرد، سرانجام اجازه یافت تا وبلاگش یعنی «وبنوشت» را که پیش از بازداشت هر روز مطلب تازهای در آن مینوشت را به روز کند. به گزارش پارلمان نیوز متنی که ابطحی در وبنوشت منتشر کرده به شرح زیر است:
امروز هم رفته بودم اطاق بازجوئی. زندان است و باز جوئی های مکررش. بازجو اطاقش را عوض کرده بود. همان بازجوئی که بارها گفته ام خیلی باهم دوست هستیم. کنار میز اطاقش دو دستگاه کامپیوتر وصل به اینترنت بود. لب تاپ خودم را هم که شب دستگیری از منزل آورده بودند کنارش دیدم. نا خود آگاه آهی کشیدم. بازجو پرسید چرا آه؟ گفتم یاد وب نوشت افتادم. که دو ماه و ده روز است از آن بی خبرم.. یک وقتی سایتم جزئی از خانواده ام بود. بازجو گفت از همین امروز می توانی از همین جا آن را بنویسی و منتشر کنی. برای یک لحظه شوکه شدم. دیدم شوخی نمی کند. فکر کردم این هم تجربه ای است. تجربه ی وبلاگنویسی از داخل زندان. گفتم طبعا زندان شرایط خودش را دارد. باید ملاحظات و کنترل شما را بپذیرم ولی آن چه که می نویسم باید حرف های خودم باشد. شما فقط می توانید بگوئید بعضی چیز ها را ننویس. قبول کرد. توکل بر خدا شروع کردم به نوشتن. نمیدانم آیا هر روز اجازه میدهند یا گاه به گاه. هروقت اجازه دادند می نویسم. عجالتا روز اولی چند نکته را مطرح میکنم.
1- می دانم این دور وبر من و در این اطاق های اطرافم خیلی از دوستانم زندانیاند. جسته گریخته بعضی اسامی را شنیده ام. فکر میکنم همه در سخت بودن زندان شریکیم و از اینجا بودن گیجیم. ولی می توانیم بفهمیم که چرا ما را گرفته اند. وقتی سران اصلی را نمی توانند بگیرند مارا که به زعم آنها می توانستیم سران را پشتیبانی کنیم و حرف بزنیم و بعضی ها که تشکیلات دارند، تشکیلات را به کار بگیرند، گرفته اند تا آشوبی که از توهم تقلب در حال شکل گرفتن بود مهار شود. اما گمان می کنم اکثر اینهائی که زندانند می دانند که نه تقلب تعیین کننده ای صورت گرفته ونه آشوب اجتماعی به نفع مردم ایران بوده ونه کسانی که این آشوبها را آفریدند و تشویق کردند دلشان برای مردم ایران می تپیده. این بحرانی است که به اعتقاد من روح زندانیان سیاسی این ماجرا را اذیت می کند. امیدوارم تصمیم گیران این نکته را درک کنند و این مجموعه را زودتر آزاد کنند تا با آزادی این دیدگاه هایشان را در جامعه مطرح نمایند. همان مطالبی که من سه هفته پیش وقبل از دیگران در دادگاه اعلام کردم و در روزهای آینده توضیح بیشتری میدهم.
2- ماه رمضان هر ساله تا نزدیک صبح پای کامپیوتر بودم. امسال که تنهائی داخل اطاقم می نشینم وکتاب ودعا و قرآن میخوانم، معنویت ویژه ای به دست آورده ام ولی نمیتوانم انکار کنم که برای تک تک خوانندگان وبنوشت دلم تنگ شده است.شنیده ام اهالی عالم مجازی خیلی ابراز لطف کرده اند. ندیده ام ولی خیلی ممنونم و از همه تون التماس دعا دارم.
3- دلم برای خانواده ام خیلی تنگ شده. در این مدت فاطمه لیسانس گرفت. مبارکش باشدو امیر علی نوه گلم راه افتاده. مبارک فائزه باشد و فریده تابستانش را منتظر من ماند و فهیمه، همسرم بار همه را به دوش کشید. با آنها گاهی تماس تلفنی و چند بار دیدار حضوری داشته ام. خیلی برایم دعا و تلاش کرده اند. شماهم دعا کنید. تنهائی بد جوری دردناکه.
4- مثل همون موقعی که آزاد بودم مخلص همه تون هستم.
سلام
درماتولوژیست عزیزم من همونطور که مطمئنم خودم از رشته ای که انتخاب کردم پشیمون نمی شم مطمئنم که تو هم هیچ وقت پشیمون نخواهی شد حتی اگه رازی (تهران) نباشی
امیدوارم این کسی که من گاهی اوقات این جا باهاش صحبت می کنم چند سال دیگه یکی از بهترین درماتولوژیست های ایران باشه
موفق باشی
سلام بابابزرگ و دوستان عزیز.
شماها از گل پسر خبری دارین؟
اگه به ادرس جدیدی رفته لطفا بگذارید و خانواده ای را از نگرانی برهانید.
فروش جزوات دستیاری در
www.dastyarii.blogsky.com
یک عضو کمیته ویژه مجلس فاش کرد: تجاوز با باتوم و شیشه نوشابه محرز شد
یکی از اعضای کمیته ویژه مجلس برای بررسی حوادث پس از انتخابات، تصریح کرد: "تجاوز با باتوم و شیشه نوشابه به برخی از بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات برای ما محرز شده است."
به گزارش پارلماننیوز، این نماینده مجلس که نخواست نامش فاش شود اظهار داشت: "به برخی از بازداشتشدگان حوادث بعد از انتخابات متاسفانه به وسیله باتوم و شیشه نوشابه تجاوز شده و این امر برای کمیته ویژه محرز شده است."
این نماینده تاکید کرد:"اطلاعات و مستندات موثق، از تجاوز عوامل بازداشتگاهها به بازداشتشدگان نداریم، اما تفاوت چندانی هم در اصل ماجرا نمیکند. در صورت تکمیل گزارش آن را دراختیار رییس مجلس و بزرگان نظام قرار خواهیم داد."
شنیده می شود پس از پخش صحبت های رئیس جمهور قیمت جهانی هلو در سطح جهان با کاهش چشمگیری مواجه شده است، البته اکثر کارشناسان وجود هر گونه رابطه بین صحبت های رئیس جمهور و پایین آمدن قیمت هلو را به شدت تکذیب می کنند!
از مصادیق عدالت علوی!!!!!!: بانمره ۳۱۰ تا ۳۴۰ با سهمیه مازاد ومدیران : گوش وحلق اعصاب رادیو ارتو قلب.بعضی هاشون سال دوم بعضی ها سال سوم و عده ای هم امسال سال اول شدن .کسی نیست اینا رو تو دانشگاهها شناسایی کنه؟ کی به داد ما می رسه؟ الحق که فقط این کارها از مملکت ما بر میاد! بابا بزرگ ! راه حل چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ایا ما که سهمیه نداریم جایی برای قبولی داریم؟؟ لطفا پاسخ بده.خواهش می کنم.
ف ی ل ت ر ش ک ن:
http://www.leo.mycroc.com
چاپ 10:49 عصر سهشنبه، 3 شهریور 1388بازدید نمایندگان از قطعه 302 و برکناری مدیرعامل بهشت زهرا
در حالی که سایت نوروز از برکناری محمود رضاییان از مدیرعاملی بهشت زهرا خبر میدهد، پارلمان نیوز نیز از بازدید تعدادی از نمایندگان از قطعه 302 بهشت زهرا خبر داده است.
به گزارش خبرنگار نوروز به نقل از یک منبع موثق، محمود رضائیان مدیر عامل سازمان بهشت زهرای تهران پس از 18 سال، ساعاتی پیش از سمت خود برکنار شد.
گفتنی است در روزهای اخیر انتشار خبری مبنی بر دفن دسته جمعی کشتهشدگان حوادث بعد از انتخابات توسط سایت نوروز، بهشت زهرا را در کانون اخبار رسانهها قرار داده است.
رضائیان بعد از انتشار این خبر با عجله نسبت به تکذیب این خبر اقدام نمود. با اینحال پس از انتشار تصاویر و مستندات این خبر توسط سایت نوروز، به نظر می رسد پروژه تکذیب کارآمدی خود را از دست داده است.
با پیگیری خبرنگار نوروز، احتمالا شهردار منطقه 11تهران، مهندس فاضلی جایگزین رضائیان خواهد شد.
هیچیک از مسئولین بهشت زهرا حاضر به گفتگو با خبرنگار نوروز نشدند. با اینحال پیگیریها برای پیدا کردن دلایل این برکناری ادامه خواهد داشت و به محض کسب اخبار، به اطلاع مخاطبان گرامی خواهد رسید.
در همین حال پارلمان نیوز خبر داد که پس از انتشار فیلمی از قبرهای دستهجمعی و انتشار شماره جواز دفنها که اعلام شد مربوط به دفن پنهانی کشتهشدگان حوادث پس از انتخابات در بهشت زهرا است، برخی از نمایندگان اعلام کردند امروز بعداز ظهر از قطعات مطرح شده در بهشت زهرا بازدید خواهند کرد.
یکی از نمایندگان به خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، گفت:«دغدغه ما از انتشار این اخبار این است که در صورت صحت دفن دستهجمعی و بدون نام و نشان، با انتشار این خبر مستندات پاکسازی شود.»
وی از نگرانی نمایندگان از آسفالت یا تخلیه قبرها خبر داد و افزود:« ما هنوز نسبت به اصل خبر شک داریم، اما نمیخواهیم اگر حتی یک درصد این خبر درست باشد مستندات از بین برود.»
این نماینده همچنین گفت که مسولان مربوطه را خواستهایم تا توضیح لازم را ارائه دهند.
در همین رابطه حمید رضا کاتوزیان نماینده تهران در جمع خبرنگاران پارلمانی گفت:«این قضیه (دفن دسته جمعی در بهشت زهرا)بین تعدادی از نمایندگان مطرح شده است، با تعدادی از نمایندگان صحبت کردیم و اگر لازم باشد از بهشتزهرا (س) بازدید خواهیم کرد.»
به گزارش سایت نوروز به نقل ازیکی از پرسنل بهشت زهرای تهران، روز بیست و یکم تیرماه از بین جوازهای دفن صادر شده در آن قبرستان، 28 جواز بدون ذکر نام و نام خانوادگی صادر شده و همگی در قطعه 302 به خاک سپرده شده اند. 24 تیرماه نیز 16 جواز دفن با شرایط فوق صادر شده است.
گفتنی است سایت نوروز در تاریخ 24 تیرماه نیز به نقل از خانواده یکی از شهدای حوادث اخیر، از وجود دهها جنازه در سردخانهای در جنوب غربی تهران خبر داده بود، که با تحویل جنازههای منجمد به خانوادهها در روزهای بعدی این خبر تا حدودی مورد تائید قرار گرفت.
فروش جزوات دستیاری در
www.dastyarii.blogsky.com
سلام لطفا هر کس میتونه برای من چندتا فیلتر شکن بفرسته ممنون
واقعا خاک بر سر کل ملت است "مادامیکه مسئولان ما اینانند که چنین دادگاههای مضحک ودروغینی را بر پا میکنندو به خود میبالند که اعتراف گرفته اند. مگر ملت خدای نکرده احمق و نفهمند و باید امثال شریعتی و حجاریان بگویند تا انها اقایان روءسا را باور کنند .این ملت ان موقع که انقلاب کرد یا رفت جبهه میفهمید الان نمیفهمه !!!!!!.مردم چشم دارند و خودشان بخوبی دروغ و تقلب را تشخیص میدهد . وشماها اقایان بالادست هم خیلی خوب میدانید . و به همین دلیل اینقدر به اب و اتش میزنید تا به اصطلاح مردم را شیرفهم کنید ومتاسفانه این ملت که خیلی خوب میدانند اکثریت اطرافیانشان در اقصی نقاط ایران به چه کسی راءی داده ا ند خررررررر نمیشوند. به امید طلوع آزادی آزادی وغروب دروغ جنایت استبداد ونفاق . به امید پپروزی الله اکبر الله اکبر امشب
/ واقعا اینهمه دروغ و جنایت به خاطر قدرت!!!!!!!! لابد ارزششو داره!!!خدای من اینها چطور باید جواب خدا و حق الناس را بدهند؟؟؟؟؟؟؟؟چطور؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
ببخشید اشتباه کردم دستم یک آن اشتباه رفت امثال را با سین نوشتم معذرت میخواهم
واقعا خاک بر سر کل ملت است "مادامیکه مسئولان ما اینانند که چنین دادگاههای مضحک ودروغینی را بر پا میکنندو به خود میبالند که اعتراف گرفته اند. مگر ملت خدای نکرده احمق و نفهمند و باید امسال شریعتی و حجاریان بگویند تا انها اقایان روءسا را باور کنند .این ملت ان موقع که انقلاب کرد یا رفت جبهه میفهمید الان نمیفهمه !!!!!!.مردم چشم دارند و خودشان بخوبی دروغ و تقلب را تشخیص میدهد . وشماها اقایان بالادست هم خیلی خوب میدانید . و بههمین دلیل اینقدر به اب و اتش میزنید تا به اصطلاح مردم را شیرفهم کنید ومتاسفانه این ملت که خیلی خوب میدانند اکثریت اطرافیانشان در اقصی نقاط ایران به چه کسی راءی دادهاند خررررررر نمیشوند. به امید طلوع آزادی آزادی وغروب دروغ جنایت استبداد ونفاق . به امید پپروزی الله اکبر الله اکبر امشب
نامهای دربارهی یک بیمار روانی که قربانی دروغپردازی خبرگزاری فارس شده است
کسانی که در روزهای بعد از انتخابات خبرها را پیگیری میکردند، به خاطر دارند که خبرگزاری فارس با انتشار عکسی از یک مرد میانسال که اسلحه اسباببازی در دستش بود، معترضان به انتخابات را به براندازی مسلحانه! متهم کرد. هرچند همان زمان هم برخی وبلاگها نوشتند این فرد که در محله فاطمی بارها دیده شده، مجنون است و سلامت روانی ندارد. اما همچنان فارس و کیهانیان بر ادعای خود اصرار کردند، تا آنجا که این فرد شناسایی و دستگیر شد و به گفتهی وکیلش در حالی که برای نگهداری وی از قرصهای آرامبخش قوی استفاده میشود، دو ماه است در زندان رها شده و کسی به وضعیت دردناک او توجهی به این ندارد. آنچه میخوانید، نامهی وکیل اوست که میگوید این نامه را تنها به قصد کمک به فردی که در بند است و دچار مشکل روانی، به دادستان که از نظر قانونی مسئولیت تعیین قیم و حفظ منافع افراد مجنون بیسرپرست را دارد، نوشته و نسخهای از آن را نیز برای انتشار در اختیار «موج سبز آزادی» قرار داده است. همانطور که این وکیل پایه یک دادگستری از ما خواسته، نام او را فعلا محفوظ نگه میداریم.
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور محترم دادستان کل
احترما اینجانب، وکیل پایه یک دادگستری، از طریق یکی از موکلانم که به تازگی از بند 7 زندان اوین آزاد شده است، مطلع گردیدم فردی به نام محمود خسرو شاهی، حدودا 50 ساله، که ظاهرا و طبق اظهارات موکل، مبتلا به اختلال مشاعر است، در همان بند مستقر بوده است.
ایشان در جریان درگیریهای دوران بعد از انتخابات، در حالی که با یک اسلحه پلاستیکی در بین جمعیت بوده، بازداشت شده است و تاکنون بعد از گذشت 60 روز هنوز کسی حتی برای ملاقات وی نیز نیامده و به نظر می رسد در زندان رها شده است.
صرف نظر از عدم مسئولیت کیفری مجانین، و لزوم نگهداری مجانین خطرناک در مراکز درمانی ویژه، و آثار سوء نگهداری این افراد در زندان، با توجه به رها شدن این فرد در زندان و عدم پیگیری خانوادهی ایشان که شائبهی عدم وجود ولی خاص را تقویت میکند، لزوم تعیین قیم برای ایشان و تعیین وکیل جهت پیگیری و آزادی و یا ارجاع به مراکز درمانی در صورت لزوم، امری ضروری به نظر میرسد.
خصوصا آنکه ماده 1218 قانون مدنی، لزوم نصب قیم را برای مجانینی که ولی خاص ندارند، نیز مورد اشاره قرار داده است و طبق ماده 1222 همان قانون، در هر موردی که دادستان به نحوی از انحاء به وجود شخصی که مطابق ماده 1218 باید برای او نصب قیم شود، مسبوق گردد، موظف به مراجعه به دادگاه و معرفی قیم میباشد.
با این توضیحات، و ضمن تاکید بر عدم مسئولیت کیفری مجانین، بدینوسیله وضعیت ایشان را به استحضار میرساند و اعلام میدارم موکلم، به همراه 3 نفر دیگر از همبندانش، آمادگی ادای شهادت در این خصوص را نیز دارند.
توضیح آنکه ایشان هماکنون در اندرزگاه 7 اوین است و طبق اظهارات موکلم، ظاهرا مجنون است و در مدت 2 ماه حتی یک ملاقاتی نداشته است و به علت اینکه مشکل روانی دارد، برای آرام نگه داشتن وی از قرصهای آرامبخش قوی استفاده می شود.
عجیب است که دادستان که خود مسئول حفظ منافع افراد محجور و بیسرپرست است، چگونه دستور بازداشت این فرد را داده است!خصوصا آنکه مجانین از مسئولیت کیفری نیز مبرا هستند. به هر جهت، امکان دارد علت چنین برخوردی، عدم اطلاع باشد. باشد که با اطلاعرسانی، این بهانه نیز زایل شده و انشاءالله این مجنون هرچه زودتر در مسیر درمان قرار گیرد.
پاسخ محمد محمدی اردهالی، از فعالان ملی مذهبی به علی اکبر ولایتی
رضا پهلوی هم فهمید، ولایتی هنوز نفهمیده است
آقای دکتر ولایتی، سعی کنید یک سوزن به خود بزنید شاید بیدار شوید!
باسمه تعالی
ظرف چند روز گذشته خبری منتشر شد، مبنی بر اینکه آقای دکتر ولایتی اعلام نمودهاند که به دلیل اینکه سازمان مجاهدین خلق و رضا پهلوی از موضع آقای مهندس موسوی حمایت کردهاند، پس آقای موسوی باطل است! سوال از آقای دکتر ولایتی این است که آیا این ایراد به آقای مهندس موسوی است یا ایراد به حقیقتی است که تمام یا اکثریت مردم ایران آن را پذیرفتهاند؟
اتفاقا دقیقا کسانی که این حقیقت را نپذیرفتهاند، رو در روی ملت ایران ایستادهاند و متاسفانه جنابعالی که یک روز به وزیر بودن در کابینه مهندس موسوی افتخار میکردید، امروز در صف مخالفین ایشان قرار گرفتهاید! آیا به زبان دیگر نمیتوان گفت، حقیقت را حتی رضا پهلوی فهمید، ولی شما نفهمیدید؟ یا نخواستید بفهمید!
سوال این است که اول انقلاب، آن موقع که سازمان مجاهدین برای امام خمینی شعار میدادند، آیا شما اعتراضی داشتید؟ آیا شما نبودید که مطب خود را برای استفاده خانوادههای مجاهدین قرار داده بودید؟! اینجانب هم، با سازمان مجاهدین و رضا پهلوی مخالف هستم، اما آشکاری عملکرد مهندس موسوی بقدری بوده است، که حتی این سازمان ضد بشر را هم مجبور به اطلاعت از ملت ایران کرده است و شما که یک قدمی ایشان میباشید و تمام مسائل را میبینید، سر خود را در برف نمودهاید و خود را به ندیدن میزنید!
فقط جرم آقای موسوی را در این دیدهاید که دو جریان باطل او را تایید کردهاند! اگر جذب مخالفین یک جریان، اشتباه است، آیا با همین دید نمیتوان به رسول اکرم حضرت محمدبنعبدالله (ص) هم ایراد گرفت که باطل است، به دلیل اینکه ابوسفیان هم به حضرت محمدبنعبدالله ایمان آورد؟
آقای دکتر، بهتر است خود را معلم اخلاق و معلم ایمان ندانید و به روشنی بگویید که اهمیت پست و مقامها بیشتر است، از اخلاق و ایمان و ایران و اسلام و مردم و چشم بستید بر شکنجه و تجاوز و کشتن و ضرب و جرح مردم به دلیل اینکه میخواهند بگویند رای ما را پس بدهید!
آقای دکتر ولایتی، سعی کنید یک سوزن به خود بزنید شاید بیدار شوید!
محمد محمدی اردهالی
اول شهریور هشتادوهشت
مهدی کروبی، بخشی از مدارک را به کمیته حقیقتیاب مجلس ارائه کرد
جهت بررسی اسناد آزار جنسی بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری و به دلیل پیگیریهای مصمم کروبی نشستی سه ساعته با حضور اعضاء کمیته حقیقتیاب مجلس در محل دفتر مهدی کروبی برگزار شد.
به گزارش سحام نیوز، در این نشست که اعضاء کمیته حقیقت یاب مجلس شورای اسلامی به دستور رییس مجلس حضور یافته بودند با ارایه بخشی از مستندات مهدی کروبی در مورد آزار و اذیت جنسی بازداشت شدگان، بحث و بررسی صورت گرفت.
در این جلسه نسبتا طولانی هر یک از اعضاءحاضر نظرات خود را بیان داشتند و در نهایت با توجه به توجیهات لازم توسط کروبی مقرر گردید گزارش کامل این نشست توسط کمیته به رییس مجلس ارایه گردد.
در پی این دیدار، کاظم جلالی، عضو کمیته ویژه مجلس در مصاحبهای با خبرگزاری مهر، ضمن توضیح در مورد این نشست تاکید کرد که نظام با کسی تعارف ندارد و اگر ماموری در این رابطه مرتکب تخلفی شده است باید با وی برخورد قاطعی شود. وی اظهار داشت:امروز بنده به همراه سروری، تجری، امیدوار رضایی، سنایی و مطهری با حجت الاسلام کروبی در خصوص ارائه اسناد و مدارک ایشان دال بر شکنجه و آزار جنسی برخی از بازداشت شدگان حوادث اخیر دیدار کردیم.
وی با بیان اینکه علت اصلی دیدار ما با آقای کروبی نامه وی به آیت الله هاشمی رفسنجانی مبنی بر وجود آزار جنسی درخصوص برخی از بازداشت شدگان بود، عنوان کرد: بر این مبنا ریاست محترم مجلس هم دستور داد که این کمیته دیداری را با ایشان داشته باشد و مستندات وی را دریافت و بررسی نماید.
سخنگوی کمیته ویژه مجلس با بیان اینکه کروبی نقطه نظرات و شنیده های خود را در خصوص برخورد نامناسب ماموران با بازداشت شدگان مطرح کرد، یادآور شد: کروبی موضوع 4 نفر از افرادی را که به وی مراجعه کرده بودند و ادعا داشتند که مورد شکنجه و آزار جنسی واقع شده اند ، با ما در میان گذاشت و قرار شد آنها را به کمیته معرفی کند. وی افزود: ما به آقای کروبی گفتیم که نظر شما در خصوص آزار جنسی این 4 نفر قطعی است یا خیر که وی اظهار داشت: "نظر بنده غیر قطعی است و چنانچه قبلا هم گفته ام باید صحت و سقم آن را بررسی کرد."
به گفته جلالی کروبی تاکید کرده است که این 4 نفر مایل به دادن شهادت در خصوص تعرض به خود هستند ، اما احساس امنیت نمی کنند. جلالی همچنین خبر داد که دبیرکل حزب اعتماد ملی می گوید خود یکی از این افراد را به قوه قضائیه معرفی کرده است اما ماموران دستگاه قضایی با وی برخورد نامناسب کرده اند.
وی به مهر تصریح کرد: قرار بر این شد که وضعیت این 4 نفر مورد بررسی قرار گیرد به گونه ای که در فضایی که این افراد احساس امنیت می کنند اظهارات خود را برای کمیته ویژه بیان کنند، چرا که نظام با کسی تعارف ندارد و اگر ماموری در این رابطه مرتکب تخلفی شده است باید با وی برخورد قاطعی شود، اراده رهبری و نظام در این راستا است و در عین حال اگر این موارد صرفا فضاسازی علیه جمهوری اسلامی بوده بایستی با عوامل آن هم برخورد شود.
به گفته جلالی همچنین کمیته ویژه مجلس بنا دارد با دکتر علی لاریجانی رئیس مجلس، آیت الله صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه و برخی مسئولان نظام در این رابطه مذاکراتی انجام دهد.
فروش جزوات دستیاری در
www.dastyarii.blogsky.com
روز پزشک ، به پزشکانی که ضامن سلامت جامعه ، امنیـت روحی بیماران و فرشتگان نجات هستند مبارک باد.
×××××××××××
با اجازه تان ، وبلاگتان لینک دادم . البته لینک دوستان در وبلاگم به شکل اشتراک مطالب قرار داده شده است بدین شکل که تیتر آخرین مطلب آنها به ترتیب زمانی در ستون کناری به روز میشود . از سویی با کلیک به تعدادی از لوگوهای مرتیط در قسمت پیوندها ، میتوان فهرست وبلاگها و یا سایتهای طبقه بندی شده را مشاهده کرد .
کامیاب باشید . دکتر سردار
http://yyyw.wordpress.com
انتقاد شدید آیتالله مکارم شیرازی از دروغپردازیها
«آقا به احمدینژاد تبریک نگفتهاند و نخواهد گفت»
در پی انتشار خبر تبریک آیتالله مکارم شیرازی به احمدینژاد به عنوان «رئیسجمهور»، دفتر این مرجع تقلید صدور هرگونه پیامی را در این باره به شدت تکذیب کرد و مسئول مربوط در این دفتر، در پاسخ به خبرنگار «موج سبز آزادی» گفت: «آقا به احمدینژاد تبریک نگفتهاند و نخواهد گفت. اینها هم اکاذیب کسانی است که تا الان فشار میآوردند و الان مجبور شدهاند به دروغپردازی.»
به گزارش «موج سبز آزادی» پیش از این برخی منابع اینترنتی و مطبوعات از پیام تبریک این مرجع تقلید به احمدینژاد خبر داده و منشأ اصلی این خبر در اینترنت نیز ادعا کرده بود که این پیام پس از چند ساعت از سایت ایشان حذف شده است!
این ادعا و تصویر مورد استنادش البته آشکارا واهی و جعلی بود، اما به خاطر آنکه جاعلان با زیرکی تلاش کرده بودند خبر مذکور را از کانال یک سایت متعلق به اهل سنت ایران منتشر کنند تا موضوع در صورت رسوایی به اختلافات مذهبی نسبت داده شود، «موج سبز آزادی» از نوشتن هرگونه خبری در این باره خودداری کرده بود. اما جدی گرفتن این خبر و انتشار آن در مطبوعات، باعث شد که ضرورت تکذیب صریح این خبر و رسوایی عاملان جعل پیام به نفع رئیس دولت کودتا دوچندان شود.
از این رو خبرنگار «موج سبز آزادی» با دفتر این مرجع تقلید تماس گرفت و اعضای دفتر با همین صراحت ادعای وجود چنین پیامی و یا امکان صدور آن پس از این را تکذیب کردند: «آقا به احمدینژاد تبریک نگفتهاند و نخواهد گفت. اینها هم اکاذیب کسانی است که تا الان فشار میآوردند و الان مجبور شدهاند به دروغپردازی.»
به گزارش «موج سبز آزادی» مسئول مربوط در دفتر آیتالله مکارم شیرازی همچنین به سخنرانی شب نیمه شعبان این مرجع تقلید در مشهد و در حرم امام رضا (ع) اشاره کرد که خواستار اشاره به محتوای آن سخنان در خصوص دروغسازیها شد.
چند جملهای از آن سخنرانی که به این موضوع مرتبط است و در گزارش واحد مرکزی خبر صداوسیما منتشر شده، بدین ترتیب است: آیت الله مکارم شیرازی از گسترش دروغ پردازی و شایعه سازی در جامعه انتقاد کرد. مرجع تقلید شیعیان دیشب در مـراسم شب میـلاد امام زمان (عج) در حـرم مطهر رضوی گفت: امروز نه تنها دروغ و شایعه سازی در کشور زیاد شده بلکه افراد دروغ پذیر هم بسیار شده اند. آیت الله ناصر مکارم شیرازی افزود: در سایت ها و رسانه های خارجی دروغ ها ، تهمت ها و شایعه های ناروای فراوانی به افراد نسبت می دهند.
گفتنی است در مدت یک ماه و نیمه بین انتخابات با نمایشهای تنفیذ و تحلیف، نزدیکان دولت و حامیان کودتا فشارهای زیادی بر مراجع تقلید مستقل آورده بودند تا پیامی از ایشان به نفع احمدی نژاد دریافت کنند. اما غیر از آقای نوری همدانی که همان ابتدا پیام تبریک داد، هیچ مرجعی حاضر به چنین کاری نشد و حتی پس از تحلیف رئیس دولت کودتا هم هیچ صدای مخالفی در قم به موافق یا حتی بیطرف تبدیل نشده است.
این موضوع باعث شد که خبرگزاریهای رسمی دولتی مثل ایرنا و برنا به شدت به مراجع حمله کنند و از تبریک نگفتن ایشان به احمدینژاد انتقاد کنند. این خبرگزاریها در این باره نوشتند: ... اما از همه جالب تر موضع گرفته نشده یا بهتر بگوییم، موضع نگرفتن برخی مراجع در برابر پیشامدهای چند روز گذشته کشور است. مگر نه اینکه علما و مراجع باید پیشروان و هدایتگران جامعه اسلامی در برهه های مختلف باشند. و مگر نه اینکه برخی از مراجع محترم پیش از این در جریان های جزیی سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی اظهار نظر می کردند و حتی همین روزها با نادیده گرفتن اتفاق های کشور برای غزه و فلسطین پیام می دهند که البته در شرایط عادی کاری پسندیده است. پس حکایت این سکوت چیست؟حضور 85 درصدی مردم در انتخابات کشور اسلامی مان حادثه کوچک و تکراری در تاریخ انقلاب بود و نتوانست آقایان را به سخن گفتن در تحسین این حضور وادارد؟ یا 24 میلیون رای مردم یک کشور به رییس جمهورشان چندان اهمیتی نداشت که درخور پیام تبریک باشد؟
ظاهرا همینطور است و از نظر مراجع محترم تقلید، آن 85 درصد و این 24 میلیون هیچ اهمیتی ندارد؛ چرا که به نوشته منابع معتبر، مراجع سنتی و غیر سیاسی دیگر نیز در دیدار با اعضای شورای نگهبان گفتهاند: انتظار دارید ما کسب 24 میلیون رای توسط احمدینژاد را باور کنیم و بپذیریم تقلب نشده؟!
نامه یک برنده مدال طلای المپیاد جهانی به رهبر
برای برنده مدال طلای المپیاد محبوس در اوین، محمدرضا جلاییپور
آقای خامنهای
سلام علیکم
ناراحت نشوید اگر بیمقدمه وارد متن میشویم. راقم این سطور خسته شده است از مقدمههای مفصلتر از متن و از متنهای پوچ و هیچ.
چند سال قبل از دفتر نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه زنگ زدند به خانه ما که فلان روز دیدار با رهبر است. من هم به خودم گفتم یک مقدار سخنرانی میکنند و لابد آخرش سکه میدهند، رفتم. همان جور هم شد، شما حرف زدید، ما حرف زدیم و سکه هم بالاخره رسید. در ابتدای دیدار خواستید خودم را معرفی کنم و گفتم که فلانی هستم، مدال طلای المپیاد جهانی فلان در سال فلان...شما که ریش بلند من را دیدید و لابد فکر کردید بسیجی درست و حسابیهستم، به من گفتید خداوند شما را برای آْیندة اسلام و ایران حفظ کند. علاوه بر آن تا همین دو سال پیش هر سال ماه رمضان یک شب برای افطار دعوت میکردید و من هم حضور پیدا میکردم. حال و هوای حسینیه شما با جاهایی که من معمولاًدر آنجاها بودم همیشه فرق داشت و دیدن آنجا برایم همیشه جالب بود. هنوز طنین صدای شما در گوشم هست که میگفتید: نخبگان علم و دانش باید چنین کنند و چنان کنند. جنبش نرمافزاری برپاکنند. نقشة جامع علمی کشور آماده کنند. از خستگی نهراسند و ....
رتبة یک کنکور و مدال طلای المپیاد را گرفتهاند، انداختهاند توی سلولهای انفرادی اوین. محمدرضا جلاییپور را میگویم. هیچ یک از نخبگان علمی کشور در سی سال اخیر نتوانسته هم در کنکور موفق باشد و هم در المپیاد. محمدرضا در هر دو، رتبة یک بود. رتبه دو هم نه، خود خود یک. هیچیک از نخبگان علمی کشور، مثلاً همدورهایهای محمدرضا - که همگی الان در کشورهای اروپایی و امریکایی مشغول به تحصیل هستند - نتوانسته است نمرة زبانی را که محمدرضا در آزمون آیالتس کسب کرد، کسب کند.
آقای خامنهای!
این است جنبش نرمافزاری شما؟ این است انقلاب علمی در کشور؟ نکند انتهای نقشة جامع علمی کشور به اوین ختم میشود؟ چه خوب جایی است و چه آب و هوای دلانگیزی دارد. بنده شخصاً حاضرم نقشة جامع علمی کشور را تا ته بروم مخصوصاً که در انتها به اوین میرسد و در آنجا مصاحبت امثال محمدرضا را به همراه دارد.
آقای خامنهای!
دل خوش کردهاید که نخبگان علمی کشور بروند در ممالک دیگر درس بخوانند و بعد برگردند به کشورشان برای ارتقای علم و دانش؟ گمان میکنید با این نخبگان میتوانید چنان تفوق علمی و فنآوریای در جهان به دست آورید که اندیشة جمهوری اسلامی در جهان مسلط شود؟ نمیگویم زهی خیال باطل اما واقعاً با این روشها، بیشتر به ترکستان میرسید تا انقلاب علمی در کشور. مشاهدات و تجربیات راقم این سطور حداقل گواه آن است که شرایطی که در کشور به وجود آوردهاید همه را فراری میدهد و نخبگان را زودتر. اگر به این گمان هستید که نخبگان را با پول و امکانات و پست و مقام میتوانید در کشور نگه دارید، اشتباه میکنید. بگذارید صریحتر بگویم. من خودم وفادارترین نخبهای که به نظام، ولایت فقیه، امام و اسلام میشناسم شخص محمدرضا جلاییپور است. همان کسی که موقع بازگشت از انگلستان، ردای مداحی اهل بیت میپوشد و برای چیزی حدود دو هزار مستمع، در حسینیة ارشاد زیارت عرفه میخواند.
آقای خامنهای!
به عنوان یک المپیادی لازم است آگاه کنم شما را که زیردستان شما، باهوشترین، خوشبرخوردترین، اخلاقیترین و مسلمانترین نخبگان علمی کشور را دو ماه است که حبس کردهاند. فقط هم به جرم فعالیت انتخاباتی برای نامزدی که خیر سرش نخست وزیر خود شما بوده است. جرمش این است که شیوة نویی در تبلیغات انتخاباتی در ایران پایهگذاری کرد. و این البته از هوش و استعداد سرشارش بود. شیوههایی که رقبا خیلی سریع شروع به تقلید از آنها کردند.
آقای خامنهای!
میخواهند محمدرضا را به چه چیزی متهم کنند؟ او را که پیش از، به اصطلاح خود شما، اردوکشیهای خیابانی دستگیر کردهاند. پس اتهام تظاهرات غیرقانونی و شکستن شیشة بانک و آتش زدن اتوبوس و این جور چیزها را نمیتوانند به او بچسبانند. در فاصلة روز انتخابات تا روز دستگیری هم به راحتی ماموران شما میتوانند بفهمند کجا بوده است و چه کرده است. میخواهند به او اتهام بزنند که به ملت گفته است در انتخابات تقلب شده است؟ این اتهام به او نمیچسبد. وقتی خود موسوی و محتشمی میگویند در انتخابات تقلب شده است، با گرفتن امثال محمدرضا میخواهند ضعیفکشی کنند یا اینکه موسوی و محتشمی را بترسانند؟ یا هر دو؟ میخواهند به او بگویند با خارجیها ارتباط داشته است؟ محمدرضا اهل این کارها نبود؛ اگر بود اوضاع مالی کمپین موسوی اینقدر خراب نبود. میخواهند به او اتهام ارتباط با انگلستان بزنید؟ این هم به او نمیچسبد. آقای مصباح برای درمان میآید انگلستان و آقای حداد برای خرید لباس. محمدرضا اما فقط برای تحصیل و نشر اسلام در آنجا حضور دارد. اگر عشق، به نظر من البته زیادی، به اسلام نداشت هر هفته بلند نمیشد با هزینة خودش از آکسفورد بیاید لندن برای برگزاری مراسم دینی در قلب لندن. نکند به کسی که همیشه در مقابل خانمها سرش پایین بود میخواهند اتهام داشتن رابطة ناشروع بزنند؟ یا اینکه متهمش کنند به مصرف مشروبات الکلی و استعمال دخانیات خیلی غلیظ؟ محمدرضا جامعهشناسی میخواند اما متاسفانه از تفریحات شنگولی ملت ایران نه تجربهای داشت و نه بویی برده بود. همیشه به او میگفتم آدمی به بچهمثبتی تو هیچ وقت جامعهشناس خوبی نمیشود.
آقای خامنهای!
ممالکی که پیشرفت کردند و تفوق تکنولوژیک در جهان پیدا کردند به گونه ای که امروزه بر مبنای قدرت حاصل از آن، میتوانند به کشور ما به اصطلاح شما تهاجم فرهنگی کنند، هیچوقت رتبهاولهای کنکورشان را زندان نیانداختند. المپیادیهایشان را نفرستادند انفرادی. سعی کردند کارهای مهم را به دست آنها بدهند. نه اینکه یک آدمی مثل مرتضوی را بکنند همهکارة مملکت. مرتضوی اگر هوش درست و حسابی داشت، یک دانشگاه خوب قبول میشد. اگر نمیدانستید، بدانید بین نخبگان کشور رسم است که میزان هوش را بر مبنای دانشگاه محل تحصیل میسنجند. مرتضوی در جایی درس خوانده است که استادش کردان بوده است. محمدرضا در جایی درس میخواند که راسل و ویتگنشتاین در آنجا درس میدادند.
آقای خامنهای!
چند سال پیش در یک سخنرانی دستور تاسیس بنیاد نخبگان را دادید. این بنیاد حالا تشکیل شده است و به رتبهاولهای کنکور و المپیادیها و بچه درسخوانهای دانشگاه وام و کمک هزینة تحصیلی میدهد. بحث دادن زمین و مسکن مهر هم مطرح است. اردو برگزار میکند، مشهد میبرد، فیش حج توزیع میکند. این بنیاد نخبگان نباید لااقل یک بار با دادستان تهران در مورد اتهامات محمدرضا جلاییپور مذاکره میکرد؟
آقای خامنهای!
برای پیشرفت علمی کشور به وجود بنیاد نخبگان نیازی نیست. شما نخبگان علمی کشور را به زندان نیاندازید، آنها خودشان بلد هستند چگونه مملکت را پیشرفت بدهند.
آقای خامنهای!
نمیدانم واقعاً مطلع هستید که در قوة قضاییه چه میگذرد یا نه. من قبلاً چندباری از طریق سایتهای شما، برخی اعتراضات و حرفها را برایتان فرستادم. فکر کنم مسئولان دفترتان آنها را مستقیماً به سطل آشغال میریزند و الا تا الان باید حداقل یک ذره کارها بهتر میشد. این بار به نظرم رسید که به اصطلاح روزنامهها، سرگشاده چیزی برایتان بنویسم. شاید حداقل وزارت اطلاعات تکانی بخورد و برای اینکه شما متوجه نشوید که چه گندی زده است، خودش سریع دست به کار شود.
آقای خامنهای!
مملکت را هم با امثال محمدرضا جلاییپور میشود اداره کرد و هم با امثال سعید مرتضوی. شما هم که فعلاً مملکت را در دست دارید. انتخاب با شما است اما فردا کاسة چه کنم دست نگیرید که چرا قدر محمدرضا جلاییپور ها را ندانستم.
امضا محفوظ
اسمم را هم نمینویسم چون اولاً به اندازة محمدرضا ایمان و شجاعت ندارم، ثانیاً آنقدر نخبه هستم که بفهمم سنگها را بستهاند و سگها را ول کردهاند. ثالثاً حرف خصوصی نزدم که نیاز به پیگری خصوصی داشته باشد. رابعا اگر دنبال مقصر میگردید، مقصر معلوم است چه کسی است: سعید مرتضوی.
سلام خوبی؟ رفتم خیلی دوست دارم..............من عاشق پوست بودم امیدوارم پشیمون نشم!
متاسفانه رازی :کلا من تهران نیستم......واسه رازی خوندم ولی نشد ولی باز هم ناراضی نیستم..
نامتان را اضافه کنید و همکلاسیهایتان را پیدا کنید:
http://www.irankonkour.com/cm.asp