خانه پزشک

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّد لعنت خدابرسوال فروشان وحامیانشان اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍ

خانه پزشک

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّد لعنت خدابرسوال فروشان وحامیانشان اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍ

چرا

خیانت به رای مردم چرا؟ 

خیانت به آزادی اسلامی میهن چرا؟  

این تفکرات طالبانی از کجا نشات میگیرد؟ 

نمی دانم عاملان این جریانها پاسخ خدا و شهدا را چگونه خواهند داد

نظرات 2288 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 10:18 ب.ظ

فکر می کردم امروز بعد از سخنرانی خامنه ای الله اکبر ی در کار نخواهد بود
ظاهر الله ، اکبرتر از انی است که نظامیان و مسئولان حکومت فکر می کنند

خزعلی جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 08:18 ب.ظ


شریعتمداری و انجمن حجتیه


یادش به خیر،شریعتمداری سال دوم دبیرستان علوی - مدرسه ای که در نظر آقای شریعتمداری مهد و پایگاه انجمن حجتیه است - با اکثریت بچه های کلاس هم داستان و همراه عازم جبهه شدیم، دوره 23 علوی که بعدها به دوره نورمعروف شد و «کانون فرهنگی نور» نیز مجمع این دوره است، بیشترین رزمنده بسیجی را در خود جای داده است به گونه ای که کلاس ها تعطیل شد تا ما از جبهه برگردیم و درس ها از همان جا که رفته بودیم ادامه یافت. حاج آقا مصطفی (فرزند ارشد آیت الله خامنه ای ) و حاج سعیدآقا (فرزند ارشد آیت الله مهدوی کنی) و امیرحسین رفیقدوست (فرزند ارشد حاج محسن رفیقدوست) از چهره های سرشناس دوره 23 علوی بودند. آقا مصطفی خامنه ای هم جهت اعزام به جبهه همراه ما بود ولی در روز دوم آموزشی در پادگان امام حسین(ع) ما را روی برف ها غلتاندند و آقا مصطفی سینه پهلو کرد و از ما جدا شد و به جبهه نیامد. برادر رضا داننده فر، مسئول ارزیابی گردان، جوان با اخلاص و با صفایی بود، یک شب برای بچه ها سخنرانی می کرد، می گفت: «در این جبهه حتی انجمنی ها نفوذ کرده اند!» من پرسیدم: « انجمن ها کی هستند؟» و آن عزیز هیچ نمی دانست! (لااقل آقای شریعتمداری می داند و دروغ می نویسد!) و فردا صبح بر روی پوشه پرونده من با ماژیک درشت نوشت: «انجمنی». بحمدالله تاکنون عضو هیچ حزب، دسته، انجمن و جناح نبوده ام، نه تنها عضو انجمن حجتیه نبوده ام حتی عضو انجمن اسلامی دانشگاه نیز نبوده ام، می خواستم همیشه آزاد باشم و بتوانم آزادانه هر دو طرف را نقد کنم و خطای احزاب و جناحها را به پای من ننویسند، همان گونه که پدر نیز عضو هیچ دسته، فرقه، حزب و انجمن نبوده است حتی حزب جمهوری!
روز بعد برادر رضا گفت: « سه آیه اول سوره صف را حفظ کنید» و فردایش سئوال کرد، فقط دست بچه های علوی - دست پرورده های انجمن - بالا رفت! و اوگفت: « اینها که از قبل حفظ بودند!»
آنروز با دخالت پدر و محسن رضایی کلمه انجمنی از روی پرونده من پاک شد، اما برای من بسیار دردناک بود اگر با برچسب انجمنی، کسی که در تمام دوران طاغوت پدر را در زندان، تبعید و یا فرار دیده است و تا آخرین لحظات در کنار برادر شهیدش مبارزه کرده است از حضور در جبهه های جهاد در راه خدا محروم می شد و با عنوان انجمنی می خواستند او را از فیض مصاحبت شهدا محروم سازند!
در مدرسه با بسیاری از انجمنی ها هم کلاس بودم، یکی از یکی بهتر و دیندارتر، بخاطر دارم برادر عزیزم دکتر محمود را- همکلاسی مدرسه علوی- هرگاه می خواستیم از تقاطع خیابان فخرآباد و سپاه عبور کنیم، می ایستاد تا چراغ اتومبیل ها قرمز شود و ما نیز به احترام تقید او می ایستادیم، او نمی گفت چون حکومت اسلامی است عبور از چراغ قرمز حرام است، چه آنکه آن موقع عابر پیاده چراغ نداشت و فرهنگ انتظار برای عابر پیاده مطرح نبود، او می گفت مسیرمتعلق به ماشین هاست، حق الناس است و به اندازه لنت ترمزی که مصرف می¬کنند بایستی در آن دنیا پاسخگو باشیم. هرگز ندیدم من غیر حق از چراغ راهنمایی
عبور کند. بچه های انجمن از صفای باطن، حضور قلب و خلوص نیت خاصی برخوردار بودند، آنان که به جبهه آمدند چشم و چراغ جبهه شدند، علی رغم سن کم، رزمندگان مسائل شرعی خود را از آنان آموختند و هرگز روحانی قرارگاه به پای آنان نمی رسید. چه دعای کمیل و ندبه پرشوری داشتند.
اخیراً مصاحبه ای از آقای حسین شریعمداری در نشریه همشهری جوان درج شده بود که سراسر کذب و غیرمنصفانه بود، برخود فرض دیدم از حق دفاع کنم، هرچند برایم گران آید، با خدای مهدی (عج) معامله می کنم و از او استمداد می طلبم تا پاسخ آقای شریعتمداری را آنگونه که شایسته است تحریر کنم.
1- ارتباط تاسیس انجمن حجتیه به عطااله شهاب پور (مدیرنشر نوردانش) و حشمت الله دولتشاهی و علی اشرف کشاورز و طرح تقدیر ذات همایونی(شاه)، یک مغلطه آشکار است و همگان می¬ دانند انجمن خیریه حجتیه با هدف مبارزه با فرقه ضاله بهائیت - که یک فرقه سیاسی و استعماری بود - توسط عالم ربانی، فقیه عالیقدر حضرت آیت الله حاج شیخ محمود حلبی تاسیس شد و آن بزرگوار از ذخائر معنوی شیعه و از منتظران شایسته حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداه بود، حتی برای دفن آن بزرگ حضرت آیت اله خامنه ای شخصاً دستور مساعدت صادر فرمودند. بعد از معظم له آقای مهندس سجادی کسی است که اخیراً رهبر انقلاب او را گرم در آغوش گرفته است و شخص دوم انجمن آقای مهندس مادرشاهی مشاورعالی آیت اله خامنه ای دردوران ریاست جمهوری بوده است و خدمات این بزرگواران به اسلام و انقلاب بر کسی پوشیده نیست.
2- تز جدایی دین از سیاست هرگز شعار انجمن نبوده و مبارزه با بهائیت، مبارزه با یک فرقه سیاسی مورد حمایت سیا و موساد بوده است، فراموش نکنیم امیر عباس هویدا - که 14 سال نخست وزیرایران بود - یک بهایی بود، انجمن ریشه های فکری یک فرقه استعماری را - که می رفت بر خاورمیانه سلطه یابد - هدف گرفته بود وبایستی دراساسنامه خود را یک خیریه مذهبی معرفی کند چرا که در غیراینصورت به عنوان یک حزب سیاسی مجوز فعالیت نمی دادند. اساساً تمام فعالیت روحانیون حول محور دین و مذهب شکل می گرفت نه یک انجمن یا حزب سیاسی و ما پیروزی انقلاب را مرهون یک نهضت مذهبی، ایدئولوژیک و اعتقادی هستیم نه یک جنبش حزبی و سیاسی!
اخذ مجوز صرف وجوهات شرعیه در مسیر اهداف عالیه انجمن از حضرت امام خمینی (قدس سره) نمادی بر تابعیت انجمن از مراجع عظام تقلید و ولایت فقیه است، در آن زمان آیت الله حلبی برای انجمن یک برنامه و هدف تخصصی تعریف می کند و می گوید، می خواهیم به صورت تخصصی روی این انحراف و فرقه ضاله استعماری کار کنیم و این مهم بی بانی و مسئول مانده است، در حوزه ها بسیاری به فقه و اصول و تفسیر و مباحث کلامی مشغولند، که مهم است و مثال می زند که آقایان متخصص «قلب و عروق» و «مغز و اعصابند» و به کار مقدس خود مشغولند و ما نیز متخصص بواسیر هستیم و بهائیت همان براسیر است که توسط ما باید جراحی شود.
3- با پیروزی انقلاب، اعضای انجمن به صف انقلابیون پیوستند و حتی شهید دادند و اولین میزبانان امام (ره) همین انجمنی ها بودند و مدرسه علوی ستاد انقلاب شد. علامه کرباسچیان به محضر امام شرفیاب می شود و امام می فرمایند: «دیدید که مشت در برابر سندان پیروز شد.» علامه با همان صراحت لهجه خاص مردان خدا می فرماید: «آقا ما خر بودیم نمی فهمیدیم » و امام(ره) از او دلجویی و تجلیل می کنند و می فرمایند: « شما آدم تربیت کردید.» آری از همان مدرسه علوی (ستاد انقلاب) توده ایها خطر سازمان یافته و ایدئولوژیک انجمن را در بیخ گوش خود حس کرده و شروع به تخریب انجمن نمودند، بسیاری از دوستان انقلاب فریب خوردند و انجمنی را طرد کردند، انجمن که در چالش های اول انقلاب همگام با نهضت و در حمایت انقلاب اطلاعیه صادر می کرد توسط انقلابیون طرد و حذف شد. حتی آنان را از معلمی در آموزش و پرورش منع می کردند و در واقع انجمن نبود که انقلاب را ترک می¬کرد، این انقلابیون بودند که انجمن را طرد کردند و انجمنی ها-که بسیاری مقلد امام بودند- را از همراهی با انقلاب محروم کردند، شاهد مثال زنده آن خود من که هرگز دقیقه ای را در انجمن یا جلسات آنان نبوده ام، می خواستند با نام انجمن از توفیق جبهه و جنگ محروم کنند!
در نهایت چشم بیدار شهید مطهری مثل همیشه توطئه توده ایها را پیش از همه شناخت و به همراه آیت الله خزعلی به نزد امام رفت و از ظلمی که به انجمنی ها می رود گلایه کرد و امام (ره) آیت خزعلی را به عنوان نماینده خود در انجمن منصوب فرمودند و این تنها نماینده امام در یک حزب و یا گروه است، حتی امام در حزب جمهوری نیز نماینده تعیین نفرمودند .
و بعدها جلسات مفصل بین نماینده انجمن، نماینده امام، نماینده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، نماینده سپاه پاسداران و آقای جنتی در محل شورای نگهبان برگزار شد و نهایتاً رفع شبهات شد و همین آقای جنتی در جلسات قانع شده و بر مظلومیت انجمن صحه می گذارد، اما به واسطه تاثیرات برخی افکار تند به یکباره در خطبه های نماز جمعه تحت عنوان چند سئوال از انجمن حجتیه حملات خود را متوجه اینان می کند و پس از آن نیز مکرر قول به جبران می دهد که ظاهراً هنوز پس از قریب سه دهه فرصت جبران پیدا نکرده است.شاید اکنون که پای مبارک را لب گور می بیند و به فکر حلالیت افتاده است، جبران کند ! بهترین سند، انتشار مذاکرات مذکور در جامعه است، بجای انتساب مطالب کذب و غیر واقع ، اگر می خواهید حقیقت روشن شود مذاکرات چهارجانبه آن زمان را منتشرکنید تا سیه روی شود هر که در او غش باشد . حضرات آیات جنتی، خزعلی، راستی کاشانی می توانند بر این مذاکرات شهادت دهند.
4- نوشته اید: «مبارزه انجمن با بهائیت مهم نبود» ، آقای شریعتمداری آنها دست خالی با کسانی مبارزه می¬کردند که تمامی ارکان قدرت شاه را در دست داشتند و توطئه ای طراحی کرده بودند تا با پر کردن فرم های سرشماری آماری، مذهب رسمی کشور را تغییر دهند (ظاهراً ارائه آمار نادرست خاص آقای احمدی نژاد نیست و مسبوق به سابقه است !) و این توطئه با درایت انجمن که در محافل بهائیت نفوذی غیرقابل تصور داشت خنثی می شود . اینک شما با در دست داشتن تمامی ارکان حکومت کار را به جایی رسانده اید که بهائیت رسماً اعلام موجودیت می کند ! و با تدبیر و تلاش فرهنگی امثال شما امروز در کشور دو معضل داریم، فرقه ضاله بهائیت و فرقه ضاله وهابیت و کیهانی ها هیچ رجلی را برای پاسخ به شبهات آنان ندارند و باز مراجع و علمای قم برای پاسخ مستدل و علمی به دو فرقه ضاله دست به دامان پرورش یافتگان انجمن حجتیه شده اند . البته از نظر شما نیازی به بحث وپاسخ منطقی و مستدل نیست تا جایی که چماق کارساز است !
5- نوشته اید: « مبارزه انجمن با بهائیت، مبارزه ای برای ساخت جریان انحرافی موازی در پی انکارحضرت صاحب الزمان (عج) است .» معنی این کلمه قصار شما را نفهیدم یعنی مبارزه با بهائیت و نفی امام زمان (عج) دو جریان موازی برای انکار امام زمان است ؟ پس چه چیزی عاید می شود ؟ و اضافه کرده اید: « سازندگان جریان موازی 2 عامل را ضروری می دانند : اول عامل تخدیر که باید عضو جذب شده را تخدیر و آنها را به انسانهای خنثی تبدیل نمایند . دوم: عامل جذب، که مبارزه با بهائیت عامل جذب است چرا که ظلم ستیزی از آموزه های قرآن است .»
این یک پارادوکس است، اگر عناصرتخدیر و خنثی شده اند، دیگر عامل جذب که مبارزه و ظلم ستیزی است چیست ؟ ! اگر عناصر تخدیر شده با دین بیگانه اند، آموزه های قرآنی، چیست ؟ شما ناخود آگاه اقرار و اعتراف نموده اید که عناصر انجمن افرادی با آموزه های قرآنی ظلم ستیز و مبارز بوده اند.
6- آورده اید: « انجمن می¬گوید در غیبت معصوم کسی نباید حکومت تشکیل دهد .» این سخن که نهی است و «نباید تشکیل دهد» حرف انجمن نیست، اینکه بسوی خود دعوت نکند و داعیاً الی الله و الی رسوله و الی حجته باشد، سخن انجمن است . پس هر دعوتی بسوی خود و ادعای مهدویت باطل است . اما اینکه قبل از ظهور حضرت و کسی جز او، توانایی تشکیل حکومت اسلامی بر پایه عدل و قسط را داشته باشد محل تردید جدی است، کما اینکه پس از 30 سال هنوز نتوانسته ایم ادعا کنیم بسوی حکومت عدل علی علیه السلام در حرکتیم و شاید سالهای اخیر فاصله هم گرفته ایم . البته شاید آقای شریعتمداری نیز مثل احمدی نژاد معتقدند که ما در بهشت زندگی می کنیم و فقر و فسادو فحشاء بهشت موعود و مدینه فاضله آنان است .
و باز در زمان حضرت امام (ره) امثال شما نزد آن بزرگ نقل کردند که انجمن معقتد است باید فساد زیاد شود تا حضرت ظهور کنند و نتیجه گرفتند برای ظهور حضرت باید در توسعه و ترویج فساد کوشید ! و استناد کردند به حدیث نبوی (ص) که فرمود: «فیملاءالارض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلما و جورا »
اولاً: این سخن انحرافی از انجمن نبوده و مربوط به آخوندی در خمین بوده است و نقد و حمله امام متوجه آن روحانی کج فهم بوده نه انجمن . ثانیاً: حدیث نبوی دال بر پر شدن دنیا از ظلم و جور است نه فساد. و ظلم دو سو دارد، یک طرف اقلیت شکمباره ظالم و یک طرف اکثریت گرسنه مظلوم و حضرت برای نجات اکثریت مردم دنیا که او را می خوانند ظهور می کند .
ثالثاً: مبارزه با بهائیت از مصادیق مبارزه با فساد و ظلم و جور است و نمی تواند با اعتقاد ترویج و توسعه ظلم و فساد سازگار باشد و دلیل روشن و برهان قاطع است بر رد این فرضیه ( آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رخ متاب )
در خاتمه باز اعلام می کنم اینجانب هیچ ارتباطی با انجمن نداشته و ندارم و به آقای شریعتمداری توصیه می¬کنم بجای مخالف تراشیدن، از اعضای انجمن دعوت کنید تا مبارزه علمی و منطقی با فرق ضاله بهائیت و وهابیت را سازماندهی کنند و مبارزه چماقی به منطقی بدل شود .نکند با ندانم کاری شما بهائیت به کشور امام زمان (عج) باز گردد همانگونه که رییس حکومت خودگردان فلسطین (محمود عباس - ابومازن ) یک بهایی است.
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
نامه پالیزدار به آیت الله هاشمی رفسنجانی

حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی دام عزه

ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام

باسلام؛ با توجه به تعبیر آن بزرگوار در نامه به رهبری به " باند پالیزدار " احتراماً موارد ذیل به استحضار می رسد:

1 - اینجانب یک بسیجی جانباز معتقد به انقلاب اسلامی و ولایت فقیه می باشم ، هیچ باندی ندارم و فقط به وظیفه خود در تحقیق و تفحص مجلس عمل کرده ام.

2 - در 124 پرونده مورد بررسی تحقیق و تفحص مجلس هیچ پرونده ای از حضرتعالی و فرزندان شما نبود و در گزارش تحقیق و تفحص هم مدعی وجود پرونده علیه شما نشده ام.

3 - متاسفانه در پایان سخنرانی در دانشگاه همدان، دانشجویی از خانواده شما سئوال کرد و اینجانب بدون هیچ مستنداتی به اتکای شنیده های غیر مستند از نزدیکان آقای احمدی نژاد مطالبی گفتم و در سخنرانی ها هم گفته ام که هیچ پرونده ای راجع به حضرتعالی و خانواده شما ندیده ام. لذا بدینوسیله از محضر حضرتعالی عذر خواهی می کنم و امیدوارم این مختصر را به عنوان جبران بپذیرید تا باری بر دوش من در صحرای محشر نباشد.

4 - پیشاپیش از صبر و بزرگواری شما که در طول این یکسال هیچ شکایتی از اینجانب ننموده اید تشکر می کنم، علی رغم این که تنها کسی که محق بر شکایت بود شما بودید.

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<


نامه پالیزدار از زندان به رهبری !

متن نامه حکایت از تبعیت او از رهبری دارد و جملاتی که نشان از اطاعت و تسلیم محض است، او حتی زندان را برای مصلحت نظام احلی من العسل می داند، نمی دانم قوه قضائیه و دادستان محترم به جنگ چه کسانی رفته اند، مقامات قوه باید وفاداری را از او بیاموزند! من با خواندن نامه او اشک در چشمم حلقه زد، این عاشق و دلباخته انقلاب را به زنجیر کشیده اند، اینان معلم آزادگی و جوانمردی اند، اینان اسوه اند. کاری نکنید که این باورها نابود شود! من اگر در بند مرادم بودم از او دل می بریدم، و اینک متن نامه پالیزدار:

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای مد ظله العالی

با سلام به مراد و مقتدایم، اینجانب عباس پالیزدارمفتخرم که 68 ماه در جبهه هایی بودم که حضور و فرماندهی ولایت امر شرط قبولی جهاد و درستی راهم بود، افتخار می کنم به جانبازی، که اقتدا به رهبر آزاده و جانباز انقلاب است.

رهبر عزیزم؛ شاید 10 ماه حبس که 8 ماه آن سلول انفرادی بوده سخت و دشوار باشد، اما وقتی فکر می کنم که این تلاش را نیز برای امتثال امر ولی خدا انجام داده ام، برایم سهل و آسان است.

من با تایید و حمایت مسئولین بلند پایه قوای مقننه و مجریه به کار تحقیق و تفحص از قوه قضائیه پرداختم ، کارمان را با 124 پرونده تحویلی از سازمان بازرسی کل کشور به نیت 124 هزار پیامبر و با قصد قربت آغاز کردیم!

اگر سخنرانی کردم در راستای امر ولایت بوده و بس، هرگز یک برگ از اسناد را منتشر نکرده ام، ابتدا گزارش را به مجلس و سپس توسط حضرت آیت الله خزعلی به سمع و نظر مبارک ولایت امر رساندم، متاسفانه علی رغم دستور معظم له به ریاست قوه قضائیه، برای بررسی و رفع ابهامات، 5/3 ساعت در محضر آیت الله خزعلی منتظر تشریف فرمایی ریاست قوه قضائیه بودیم و ایشان تشریف نیاوردند!

مطالب سخنرانی همه در مورد نحوه واگذاری معادن، کارخانه ها و اموال بیت المال بوده است که ضوابط قانونی در آنها رعایت نشده است، این موضوعات (واگذاری اموال عمومی و بیت المال) طبق اصل 44 قانون اساسی ، بایستی طی تشریفات مزایده باشد ، هرگز محرمانه نیست و باید در جراید کثیر الانتشار درج شود. " مردم برای فروش اموال متعلق به خودشان نامحرم نیستند ! "

علی ای حال، اینجانب مثل همیشه سربازی کوچک در خدمت نظام و ولایت فقیه می باشم و اعتقاد راسخ به جایگاه رفیع روحانیت شیع در طول 14 قرن مبارزه افتخار آمیز تشیع داشته و دارم.

پدر بزرگوار؛ من به همنامم " عباس ع " اقتدا کرده و تا آخرین قطره خون ، مدال نوکری مقتدایم که از ذریه حسین(ع) می باشد را بر گردن دارم، اگر مقام ولایت امر به سکوت فرمایند، تا آخر عمر سکوت خواهم کرد و برای این سکوت حجت شرعی دارم و آن امر امام است که لازم الاتباع می باشد.

اگر فریاد زدم ، گمان می کردم فرمان شما را امتثال می کنم که تاکید جدی بر مبارزه با مفاسد اقتصادی دارید. اگر بدانم که صلاح اسلام، انقلاب و نظام اسلامی، ماندن در حبس است، برایم چون عسل شیرین است.

سرباز کوچک شما : عباس پالیزدار
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<

در سنندج با سیمای شیخ مهدی دانشمند از طریق شبکه ماهواره ای " سلام " آشنا شدم، میدانشمند جاهلزبان و علمای اهل سنت از سخنان او بسیار آزرده بودند، نقل قول ها قابل دفاع نبود !

کاک حسن می گفت: " مگر حق تعالی نفرموده که به بتهای مشرکین دشنام ندهید که آنان از روی دشمنی و نادانی به خدا دشنام ندهند." " ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم-انعام - 108 " ما که برادران دینی شما هستیم، برای ما خلیفه دوم و چهارم هردو مورد احترامند.

کسانی از این سخنان آزرده بودندکه در میان اهل سنت به حب علی(ع) معروفند، امام شافعی که اشعارش زینت بخش حرم امیر مومنان علی علیه السلام می باشد در مدح مولا می گوید: " و مات الشافعی و لیس یدری علی ربه ام ربه الله. و شافعی مرد و ندانست علی خدای اوست یا الله " در این فضا اگر جاهلی نیز از اهل سنت مقابله به مثل کند و به ائمه معصومین علیهم السلام اسائه ادب نماید، چه آتشی به پا می شود و خشک و تر با هم می سوزند، سیره علوی چنین نبود، مولایمان نه تنها به غاصبین خلافت دشنام نمی داد بلکه برای حفظ اساس اسلام به آنها مشورت و کمک می داد، تا جایی که عمر ابن خطاب می گوید: " لو لا علی لهلک عمر"

به تهران بازگشتم، فیلم سخنرانی دانشمند را در سایتها دیدم، سخنانی سخیف و موهن بود، در چند دقیقه دهها بار الفاظ ناشایست " حرامزاده و ولدالزنا" را به کار می برد، او نه تنها خلیفه دوم اهل سنت را حرامزاده و ولدالزنا می خواندبلکه تمام سنی ها را حرامزاده دانسته و بر این روش اصرار و ابرام دارد و می گوید که تا آخر عمر فریاد می زند که سنی ها حرامزاده اند! او وحدت شیعه و سنی را نفی کرده و می گوید این طرح امام" قدس سره" و مقام معظم رهبری نبوده و نیست، این پیشنهاد فرد دیگری(آیت الله منتظری) بوده که سیلی فاطمه زهرا(س) را خورد و رفت پی کارش ! و باز می گوید: خطاب با دختر حاصل از زنای خود در حال حیض زنا می کند و عمر بوجود می آید و با آوردن دستهای خود به جلو که انگار دارد سند منگوله دار ملک شش دانگ را نشان می دهد ، با قیافه حق به جانبی می گوید : من سند نشانتان می دهم!! کسی نیست به این دانشمند جاهل بگوید آخر عزیز دل آقا، در حال حیض نطفه منعقد نمی شود و دیواره رحم در حال ریزش است و در ثانی تو آنشب کجا بودی، تو خبرداری که چه روزی فرزندان خود را ساخته ای که از شب کذا و کذا در 15 قرن پیش خبر می دهی؟ او که در حرامزاده شناسی ید طولایی دارد در پاسخ به نامه یک شیعه اثنی عشری یزدی که او را به واسطه ناسزا و اهانت به اهل سنت مورد حمله قرار داده بود می گوید: " برو ببین چه شیری خورده ای و چه لقمه ای پدرت به تو داده است، بروسری به پدر و مادر و کس و کارت بزن اشکالی در کار هست و حتماً حرامزاده ای که بخاطر سنی ها به آخوند شیعه و روضه خوان سید الشهداء توهین می کنی!"

من نیز قبل از نگارش جواب این دانشمند جاهل به پدر و مادر سر زدم، پدر را زاهدی دیدم که تهجد نیمه شبش هرگز ترک نشده است، حافظ قرآن و نهج البلاغه است و عاشق علی و فاطمه و یوسف زهراست، مادر از سلاله پاکان و نوه میرزای کلباسی است و آنقدر در رعایت لقمه حلال دقت داشت که یکبارنوبت آب همسایه به اشتباه و بازی کودکان پای درختان باغچه می رود تا آخر عمر از میوه آن درختان نمی خورد، از او و فرزندش کراماتی نقل است بی نظیر، آقای دانشمند؛ من شیر چنین شیر زنی را خورده ام، و پدرم ریالی از وجوهات امام زمان که تو ارتزاق می کنی در گلوی ما نریخته است ، ریالی از حقوق دولتی و شورای نگهبان به ما نداده است، ما با دسترنج معلمی، تدریس و تبلیغ بزرگ شده ایم، حال اجازه می خواهم تا پاسخ شما را بدهم.

او با استناد به فقه شیعه که اگر نماز طواف نساء را نخوانید همسرتان بر شما حرام می شود، با یک سفسطه و مغلطه نتیجه می گیرد چون سنی ها نماز طواف نساء نمی خوانند پس حرامزاده هستند!

بیاد روایتی از امام صادق علیه آلاف التحیه و الثناء افتادم، آن بزرگوار با یکی از اصحاب و یاران بسیار نزدیک خود در بازار قدم می زدند، آن دوست کسی از غیر مسلمین را حرامزاده خطاب کرد، حضرت برآشفتند که چرا دشنام دادی؟ پاسخ داد که او مسلمان نیست و مثل ما عقد نکاح ندارد که بر هم حلال باشند و نتیجه گرفت که آن نا مسلمان حرامزاده است ! امام (ع) فرمودند هر قومی برای خود آداب ازدواجی دارد و براساس آیین خود ازدواج می کنند و حرامزاده نیستند و بخاطر این دشنام امام با آن یار صمیمی تا آخر عمر قطع ارتباط فرمودند! حال بفرمایید تکلیف ما پیروان امام صادق(ع) با آقای دانشمند چیست؟ او که صدها بار و بر فراز منبر به صدها میلیون مسلمان حرامزاده گفته است ! با او چه باید کرد؟

اهل سنت با مناسک خود حج را بجا می آورند، اگر پیروی امام صادق(ع) هستیم، علی رغم اختلاف در وضو - که مقدمه واجب است - و علی رغم اختلاف در سجده گاه - که شرط واجب است و ما سجده بر ماکول و ملبوس را جایز نمی دانیم و فقط بر زمین و آنچه از آن می روید سجده می کنیم - باز برای حفظ وحدت، نماز پشت سر اینان را مانند نماز پشت سر پیامبر(ص) می دانند. مگر ما در مکه و مدینه با شتاب خود را به حرمین شریفین نمی رسانیم تا فوز چنین جماعتی را از دست ندهیم، چه شده است که یک روحانی جوان به واسطه اختلاف در مناسک حج همه اهل سنت را حرامزاده می خواند و علماء و مراجع دم بر نمی آرند؟ این بذر تفرقه نیست؟

به محضر پدر رفتم و با ناراحتی مطالب شیخ مهدی دانشمند را به عرض رساندم،

معظم له فرمودند: " اینها جاهل اندو نمی فهمند"

و من عرض کردم: این کافی نیست، وقتی کسی بر منبر پیامبر به جمعی کثیر دشنام و ناسزا می گوید، وحدت را نفی و بر آتش اختلاف دامن می زند، امنیت نظام را به خطر می اندازد، باید با او برخورد قاطع شود، او را حد زده و از خود برانید، او برای نظام خطرناک است نه پالیزدار و دانشجوی سنندجی و پزشک جوان همدان و وبلاگ نویس بیچاره!

بر علماء، مراجع و مسئولین است که موضع خود را در برابر این سخنان موهن بیان کنند قبل از این که شکاف و اختلاف بیشتر شود، امام راحل(قدس سره) و رهبری تاکید بر حفظ وحدت در عین صیانت از اصول دین و مذهب دارند، لذا وحدت عدول از اعتقادات نیست، تظاهر به عدول هم فریب است نه وحدت، وحدت عبارت از تاکید بر مشترکات ، احترام متقابل و عدم اسائه ادب به باورهای یکدیگر است.

البته بحث علمی ،حوزوی و آکادمیک در مبانی اختلافی، بدور از تعصب و با حفظ احترام متقابل راه گشاست، برای تشکیل جلسات بحث و مناظره تلویزیونی ابتدا باید ظرفیت ها را بالا برد، ظرفیت مناظره کنندگان و بینندگان و مهمتر از همه علماء و مراجع عظام، دو طرف آنقدر متعصب اند که هر کدام روایت تاریخ کنند رگ های گردن دیگری ورم می کند، از سوی دیگر بینندگان متعصب اجازه بحث آزاد را نمی دهند و بیم آن می رود که در پس هر مناظره ای شهر و محله ای شلوغ شود، بدتر از همه چماق تکفیر و ارتداد علماست که چون شمشیر داموکلیس بر سر طرفین است، من در نوشته های خود بسیار و بسیار این چماق را حس می کنم و چه بسیار بغض فرو خورده از ترس این چماق دارم، شاید تعجب کنید، من سایه چماق تکفیر را حتی در خرید یک نوشابه حس کرده ام، تا یک قاب عکس و مبلمان ! دستشویی فرنگی کفر ابلیس است و.... دیگر بس است.

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<

المستقبل: خزعلی، احمدی‌نژاد را متهم به دست داشتن در ترور کاظم سامی کرد چاپ
خزعلی، احمدی‌نژاد را متهم به دست داشتن در ترور کاظم سامی کرد

خبرگزاری المستقبل لبنان با اشاره به سخنان اخیر مهدی خزعلی (فرزند آیت‌الله خزعلی) نوشت: «مهدی خزعلی مشاور سابق مرکز پژوهش‌های ریاست جمهوری در مورد اظهارات اخیر اکبر اعلمی علیه محمود احمدی‌نژاد و دعوت رییس‌جمهور به استعفا گفت که ««««احمدی‌نژاد و سابقه وی را از طریق باز کردن مجدد پرونده ترور کاظم سامی در سال 1989 می‌توانیم بشناسیم»»»». المستقبل افزود: «مهدی خزعلی فرزند آیت‌الله خزعلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو سابق شورای نگهبان است. وی سابق بر این مشاور مرکز پژوهش‌های ریاست جمهوری بوده و بر تهیه برنامه تلویزیونی «هویت» نظارت داشت که باعث واکنش تند اصلاح‌طلبان شده بود». المستقبل در مورد کاظم سامی می‌نویسد: «کاظم سامی در نخستین دولت ایران به ریاست مهدی بازرگان، وزیر مشاور بود و در سال 1989 ترور شد که پرونده ترور وی توسط آیت‌الله خامنه‌ای رهبر کنونی ایران بسته شد و این موضوع یکی از دلایل استعفای آیت‌الله منتظری از قائم‌مقامی رهبری بود». در پایان این خبر آمده است: «ترور سامی، مقدمه ترورهایی سیاسی در ایران بود که تا زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی ادامه یافت و برخی از آنها کشف شد. از جمله موارد کشف شده، همدستی وزارت ارشاد با وزارت اطلاعات بود که نویسندگان و روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب را طبق برنامه‌ای به ارمنستان فرستادند و قصد داشتند آنها را به قتل رسانده و وانمود کنند که موضوع صرفا یک حادثه رانندگی بوده است». (کل خبر)


توضیح: صرفنظر از اشتباهات فراوان خبر المستقبل که زیر آن خط کشیده شده است، ظاهراً پیک نت، بالاترین و دنباله بدشان نمی آید مرا زودتر راهی بند 209 نمایند! خبر باز داشت من برای برخی خوب است، من هنوز جرات گفتن چنین حرفی را ندارم، اگر به مجلس می رفتم قطعاً باز خوانی پرونده قتل دکتر سامی ، احمدی نژاد ، شریعتمداری و... در دستور کارم قرار داشت و شاید به همین دلیل حضور من در مجلس برای بعضی ها قابل تحمل نیست!/ علی ای حال جمله بالا از من نیست/ متن وب نوشت من تحت عنوان " احمدی نژاد به چه کار آید" در سایت موجود است، و در این یاد داشت اشاره به شناخت دقیق دکتر سامی از احمدی نژاد به عنوان یک روانپزشک داشته ام.

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
توحید آیت الله مصباح و شرک مراجع !


آیت الله مصباح یزدی در پاسخ مغایرت افتادن به پای رهبری در سنگفرش حیاط منزل با توحید، می فرماید : " این عمل احترام به رهبر است و احترام به رهبر، احترام به امام زمان(عج) است و عین توحید است، هر کس این کار را نکند باید در توحید او شک کرد." !!!

آقای مصباح؛ آیا همه مراجع عظام تقلید و علمای اعلام که چنین نکردند، مشرکند؟ و در توحید آنان باید شک کرد؟ آیا برای اثبات توحید باید پا بوسی کرد؟ این سنت نبی است؟ این سیره علی است؟

همان گونه که در فیلم دیده می شود، رهبر نیز با حرکت شما مخالف است!!!
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
بازخوانی ابهامات و تردیدهای پرونده قتل دکتر سامی

در حالیکه آیت الله خزعلی عضو خبرگان رهبری از حامیان و مدافعان سرسخت دکتر احمدی نژاد بوده و هست و در حمایت از او تا آنجا پیش می رود که اعلام می نماید " بعد از رجایی ... خدا احمدی‌نژاد را آورد و تجدید عهد رجایی کرد." ،در خبرها از قول دکتر مهدی خزعلی (فرزند آیت الله خزعلی) آمده بود که وی حتی نظر مرا مبنی بر شایستگی دکتر احمدی نژاد برای تصدی سمت هائی نظیر ریاست سازمان حج و اوقاف، بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات نیز برنتابیده و اعلام کرده است : "ظاهرا آقای اعلمی سازمان های مذکور را بسیار بی اهمیت تلقی فرموده اند،اگر احمدی نژاد رئیس سازمان حج و اوقاف شود، ماجرای 6ذیحجه خونین تکرار و حج تعطیل می شود! اگر رئیس سازمان بازرسی یا دیوان محاسبات شود مجموعه ای از ... بندان با مدارک جعلی را بر مدیران نظام مسلط می کند و کدام مدیر است که تحت سلطه جمعی بی سواد مجعول المدرک کار کند؟ یک روز تمامی وزراء و مدیران را د.. قلمداد می کند و روز دیگر محرمانه و بی سر و صدا از آنان عذرخواهی خواهد کرده و فهرست تمامی وزرای کابینه را در جیب راست و اسامی نمایندگان مجلس را در جیب چپ گذاشته و اعلام می دارد که اسامی مفسدان اقتصادی در جیب من است!!آقای اعلمی؛ باید به عرض برسانم تنها کسی که می دانست احمدی نژاد به چه کار آید، مرحوم دکتر کاظم سامی بود که کشته شد، برای رسیدن به پاسخ شما باید در مدارک و اسناد دکتر کاظم سامی جستجو کرد".صرفنظر از تفاوت عمیق در داوری پدر و پسر نسبت به رئیس جمهور ایران ،اظهارات فوق را می توان یک اظهارنظر شخصی در نظر گرفت که تائید هر قسمت از آن به ارائه دلیل نیازمند است لذا از هرگونه داوری در این مورد پرهیز می کنم. از طرفی شخصا نمی دانم چه رابطه و نسبتی میان شادروان دکتر کاظم سامی روانپزشک و دکتر احمدی نژاد دانش آموخته عمران وجود داشته و دارد بنحویکه فرزند آیت الله خزعلی در قسمت پایانی اظهارات خود ایندو را بیکدیگر ربط داده است ،از اینرو مانند دیگران بسیار کنجکاوم تا بدانم که میان ایندو چه رابطه ای وجود داشته که آقای خزعلی را به چنین اشارتی ترغیب کرده است.اما از یکسو یادآوری نام دکتر سامی در نوشته آقای خزعلی و از سوی دیگر فرارسیدن سالروز قتل مظلومانه سامی بهانه ای شد تا یکبار دیگر دفترچه خاطراتم را گشوده و به بازخوانی ابهامات مربوط به پرونده قتل ناجوانمردانه او بپردازم که متاسفانه برای راقم این یادداشت همچنان بی پاسخ مانده است؛شادروان دکتر کاظم سامی آزادیخواهی متدیّن و از روانپزشکان سرشناس به شمار می‌رفت و از دوستان نزدیک زنده یاد دکتر شریعتی ، شادروان مهندس بازرگان و دکتر پیمان و ظاهرا از مقلّدین آیت الله منتظری بود. او قبل از انقلاب عضو نهضت خداپرستان سوسیالیست بود که بعدها به حزب مردم ایران تغییر نام یافت و پس از خرداد 42 "جنبش آزادیبخش مردم ایران" یا جاما از آن منشعب گردید و بعد از انقلاب نیز با همین نام و در حالیکه سامی دبیر کلی آنرا برعهده داشت برای مدتی به کار خود ادامه داد. دکتر سامی پس از انقلاب وزیر بهداری دولت بازرگان شد و حتی در نخستین انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شد که با احراز کمتر از ده هزار رای نفر در رتبه ششم این انتخابات جای گرفت اما در اوّلین انتخابات مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس راه یافت. در سال 60 در حالیکه سامی همچنان نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملّی بود دفاتر جاما نیز مانند سایر تشکّل های سیاسی دگراندیش مورد هجوم قرار گرفت و طومار فعالیت آنها برای همیشه بسته شد. لذا سامی دبیر کل جاما نیز همچون اعضای این تشکّل دست از فعالیت های سیاسی کشیده و به طبابت و فعالیت های فرهنگی و اجتماعی روی آورد. با این وصف در سال 1363 وی هنگام خروج از مراسمی که نهضت آزادی به مناسبت 28 صفر برگزار کرده بود ، در حین سوار شدن بر اتومبیل خود مورد هجوم تعدادی از افراد مسلح خودسر قرار گرفت و به شدت از ناحیه صورت و چشم مضروب و مصدوم گردید.در دوم آذر ماه سال 1367 دکتر سامی در مطبّ خود به معاینه بیماران اشتغال داشت که بطور ناجوانمردانه ای با ضربات دشنه فردی که خود را "غلام همّتی" معرفی کرده بود به شدت از ناحیه سر مجروح و با فرق شکافته شده به بیمارستان ساسان منتقل گردید لیکن دو روز بعد بدلیل شدّت جراحات وارده در همان بیمارستان جان به جان آفرین تسلیم کرد. در آنروزها (نیمه دوم 1367) مدّتی بود که بنده به عنوان معاون مدیرکل امور انتظامی وزارتکشور در این وزارتخانه مشغول بکار شده بودم و لذا با توجه به ماموریت ذاتی اداره کل امور انتظامی سعی می کردم که به هر طریق ممکن از کم و کیف این حادثه تلخ با خبر شوم ،اما متاسفانه اطلاعات موجود در اداره کل انتظامی در حدی نبود که بتوان از جزئیات این حادثه سر درآورد. حتّی آن بخش از پرونده انتظامی قتل سامی هم که در اختیار ما قرار گرفت آکنده از ابهامات و ضد ونقیض گوئی ها بود ،با این وصف در حوزه کاری من کسی بخود اجازه نمی داد که انگشت خود را متوجه ابهامات مذکور کرده و بطور جدی در مقام کشف و رمزگشائی آنها برآید.موضوعی که بر پیچیدگی و ابهام این واقعه تلخ افزود مرگ مشکوک قاتل و نحوه کشف آن بود به این معنا که مقامات قضائی و مسئولان امنیتی و انتظامی در اواخر آذرماه همان سال اعلام کردند که "محمد جلیلیان" قاتل دکتر سامی بیماری روانی داشته و یکروز پس از ارتکاب قتل در گرمابه برلیان اهواز خود را با کمربند از دوش حمّام حلق آویز کرده و به عمر خود پایان داده است و این در حالی بود که گزارش پزشک قانونی خلاف این ادعا را گواهی کرده بود!در این گزارش همچنین قید شده بود که قاتل چند پاسپورت و تعدادی شناسنامه جعلی و مقداری فشنگ نیز با خود به همراه داشته است. تا آنجا که بیاد دارم رسانه ها از قول همسر مرحوم سامی نوشتند که نامبرده نیز تائید کرده است که فرد معدوم (محمد جلیلیان) همان قاتل اصلی است.محتشمی وزیر کشور وقت نیز برای پایان دادن به همه ابهامات و تردید هائی که پیرامون این حادثه دلخراش وجود داشت طی مصاحبه ای اعلام کرد که قاتل سامی در گرمابه ای در اهواز خودکشی کرده است. در پی این مصاحبه طی یادداشتی خطاب به دکتر صدر معاون سیاسی امنیتی وقت وزارت کشور به ابهامات و ضد و نقیض گوئی های پرونده اشاره کردم ،از دید من حداقل شش ابهام جدی در گزارش نیروهای امنیتی و انتظامی آنروز وجود داشت:1-میان متهم شدن قاتل به اختلالات روانی و تهیّه چند پاسپورت و شناسنامه جعلی توسط وی تناسب منطقی وجود نداشت. 2-اخراج یک کارمند که طبق گزارش مسئولان امر دوباره به شغل اولش بازگشته بود نمی توانست انگیزه ای قوی برای ارتکاب قتل سبعانه سامی و تصمیم به قتل همسر وی باشد.3- وجود چندین شناسنامه و پاسپورت جعلی در نزد قاتل حاکی از این بود که وی فرد انگیزه داری بوده و قصد خروج از کشور را داشته است. در این صورت شهرهای مرزی شمالغرب کشور بهترین گزینه ای بود که او می توانست برای فرار از کشور انتخاب کند، بنابراین متواری شدن او به شهر اهواز چندان وجاهتی نداشت.4-کدام سرنخ توجه ماموران امنیتی و انتظامی را به شناسائی قاتلی جلب کرده بود که تقریبا 20 روز قبل از شناسائی وی در گرمابه ای واقع در اهواز دست به خودکشی زده بود.5-کسی که قصد خودکشی داشته چرا حمّام را انتخاب کرده و چرا وسیله مناسبی را برای خودکشی با خود به همراه نبرده است تا ناگزیر نشود که با کمربند خود را حلق آویز نماید!6- فاصله کم دوش از سر استحمام کننده ، کوتاه بودن کمربند برای انجام عملیات خودکشی از طریق دوش ،عدم مقاومت دوش برای تحمل سنگینی قاتل و فاصله آن با زمین و ...از مواردی است که قبول سناریوی خودکشی از طریق حلق آویز شدن از دوش گرمابه را با تردید جدی مواجه می ساخت.واکنش بعضی از دوستان و مسئولان وقت وزارت کشور به یادداشت مذکور ،به نگارنده فهماند که شتر دیدی،ندیدی!! لذا تردید ها و ابهامات مذکور که امکان انتشارش در رسانه های آنروز کشور میسّر نگردید تا به امروز همچنان در دفترچه خاطراتم جاخوش کرده بود.
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<

بز درمانی

احمدی نژاد نقل است، آشفته حالی به نزد حکیم آمد که ای حکیم خواب ندارم، قرض و بیکاری و بیماری از یک سو، غصه نان شب و رنجوری عیال و اولاد از سویی آنچنان اوضاع را بر من تنگ کرده اند که خواب به چشمم راه ندارد.

حکیم فرمود: از همسایه خود بزی قرض بگیر و به اتاق خواب ببر، حتماً درمان می شوی!

مرد بز را به امانت گرفته و به محل خواب خویش برد، صدای بع بع بز و بوی پشم و پشکل مزید بر علت شد، چند روزی گذشت، سراسیمه و پریشان به نزد حکیم آمد، که ای حکیم؛ به دادم برس، بیچاره شدم، بد بخت منم، کم مانده دیوانه زنجیری شوم یا خود کشی کنم، دردهای من کم بود؟ با این بز چه کنم،امانم را بریده است، شب ها با او بع بع می کنم!

حکیم فرمود: خوب بز را از خانه بیرون کن!

چون بز را بیرون کرد، آن شب برای اولین بار آسوده و آرام خوابید،و گفت: خدایت رحمت کند ای حکیم، نجاتم دادی!

حکایت ما و احمدی نژاد نیز چنین است، و دیر نباشد که دعا کنیم که آقا خدایت رحمت کند، نجاتمان دادی!
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
طشت و سر بریده و خرابه شام؛ دروغ است !

" توجه : دوستان و سایتها اگر این مقاله را نقل می کنند، بدون کم و کاست باشد، تا دستاویزی برای دشمنان نشود، می دانید امروزه عشاق و کیهانیان مترصدند تا اسباب تکفیر ، ارتداد و حکم قتل مرا فراهم آورند! "

از عاشورا تا اربعین چله گرفتم، زیارت عاشورا را با صد لعن و سلام خواندم، می خواستم نقدی بنویسم، از چماق تکفیر و قمه عاشقان می هراسیدم، موضوع سخن پیرایه های عاشورا بود و تحریفاتی که ممر درآمد و کسب مداحان است، امشب آخرین شب روضه کانون نور بود، باز هم اشعار و روضه حضرت رقیه و سخن گفتن او با سر بریده و شانه کردن موهای پدر با انگشتان و جان باختن دخت 3 ساله بر روی سر بریده پدر !! من نیز بیشترین گریه را بر اشعاری داشتم که زبان حال رقیه با سر بریده بود و تمام قصه بعد از شهادت پدر را در قالب شعری سوزناک بیان می کرد.

حسین علیه السلام ، بارها و بارها اصحاب را از عاقبت امر مطلع می کند، شب عاشورا آخرین اتمام حجت بود، شعله ها را خاموش کردند، تا کسی از محضرش خجالت نکشد، بیعت را برداشت و فرمود در آخرت نیز عقاب نمی شوید، این قوم فقط مرا می خواهند، هر کس بماند کشته می شود، هر که می خواهد برود و دست یکی از اهل بیت مرا نیز بگیرد و با خود ببرد، تا قبل از عاشورا 500 یا 900 نفر از کاروان حسین(ع) جدا می شوند!

اینها برای چیست؟ حسین (ع) می خواهد بزرگترین حماسه تاریخ بشری را خلق کند، زیباترین سمفونی عشق را بنوازد، سماعی عاشقانه در مقابل یار بر پا کند، او و یارانش می خواهند دلبری را جاودانه کنند، سماعگران و نوازندگان و دلبران آماده اند، یکی از یکی زیباتر، دلنوازتر، دلبران آنچنان در آن صحرای بلا دلبری کردند که تا قیام قیامت دلدادگان دو عالم به نظاره بنشینند.

هر که تردیدی داشت رفت، هر که پای لرزان داشت رفت، هر که تعلق خاطری داشت رفت، آن که برای دنیا آمده بود رفت، آن که به دنبال ریاست بود رفت ، تنها عشاق ماندند، حسین (ع) این گونه یاران را تصفیه می کند، در آن قلت اعوان و کثرت اعداء که به تک تک یاران و شمشیر ها نیاز داشت، بیعت خود برمی دارد، همه را رها می کند، او می خواهدتصویری جاودانه از عشق ترسیم کند، و این چنین است تابلوی عاشورا !

خانواده را می برد تا پیام عاشورا بدون تحریف و به همراه لشگر به ظاهر پیروز به کوفه و شام و بلاد مسلمین رسانده شود. حسین(ع) احیاگر دین پیامبر است و زینب پیامبر او. همان گونه که بعد از نبی (ص) سعی کردند با جعل روایت و حدیث دین را منحرف کنندو عادات جاهلی و رسوم سلطنت را باز گردانند، در حماسه حسین(ع) و نهضت زینب (س) تلاش کردند تا با افزودن پیرایه های که هیچ سنخیتی با حماسه حسین ندارد، آن را سست کنند، برپایه های سست تاکید و تبلیغ کنند، بر روضه هایی اصرار دارند که پیام عزت حسینی و مبارزه را نرساند، روضه هایی که افراد را زمین گیر کند، یا در دل آنان شبهه افکند و نسبت به کل ماجرا تردید نمایند.

حکایاتی چون شیر و فضه، عروسی قاسم در کربلا، شفای دختر یهودی با قطره ای از خون حسین(ع)، جداکردن سر علی اصغر و بر نیزه کردن آن ، داستان دختر 3 ساله و سر بریده و طشت و خرابه شام، آمدن اسرا به کربلا در اربعین، ملاقات جابر و عطیه با اسرا در اربعین، تعداد مبالغه آمیز کشته ها توسط هریک از اصحاب، تعداد نجومی سپاه عمر سعد و هزاران هزار قصه و افسانه دیگر که نه تنها چیزی بر عاشورا اضافه نمی کند بلکه حماسه و عشقبازی خالص ترین عاشقان با امیال و اوهام دون مایگان مخلوط می شود،

بخاطر دارم قبل از انقلاب شیخ محمودی در قم سخنرانی می کرد، از کشته های شمشیر ابوالفضل می گفت، که بند شلوار کشته ها را یک جا جمع کردند ، یک خروار بند شلوار!! و آن دیگری کار را به جایی رساند که می گفت: حضرت عباس دید حیف شمشیر، کفش از پای درآورد و با پاشنه کفش به زیر چانه دشمنان می کوبید و سر به هوا می رفت و سر هفتادم که به هوا می رفت سر اول تازه به زمین می رسید!! در حالی که این بزرگواران یک نبرد دفاعی داشتند و اصراری به کشتن کسی نداشتند و سعی بر هدایت و ابلاغ رسالت امر به معروف و نهی از منکر داشتند، وداع در آخرین دقایق با علی اصغر(ع) و سپس پاشیدن خون او به آسمان و رجز خواندن همه و همه در همین راستاست، حسین(ع) هرگز از کوفیان تقاضای آب و اظهار عجز و تشنگی نکرد . علی اصغر را در پشت خیام دفن می کند، این که نوشته اند کوفیان جنازه را در آورده و سر از بدن جدا کرده و بر نیزه کردند، دروغی خلاف عقل است، کدام جنگاور عرب است که نیزه ای با سر طفل شش ماهه بر دست گیرد و در کوی و برزن فریاد زند که من هماورد این طفل شش ماهه ام !!

و این گونه است ماجرای رقیه بنت الحسین(ع) ، ما تا قرن هفتم هجری در مقاتل و روایات نامی از رقیه نداریم، اولین بار در سال 675 هجری قمری در کامل بهایی از رقیه بنت الحسین (ع) نام برده شده و شهادت او در خرابه شام ذکر شده است، و شهید مطهری در جلد سوم حماسه حسینی قصه رقیه بنت الحسین و ماجرای سر بریده و خرابه شام را از تحریفات عاشورا می داند، اساساً حتی اگر یزید پلید و نابکار که برای کودک سه ساله سر بریده پدر را به جای غذا بیاورد، چگونه ممکن است زینب کبری و امام سجاد اجازه دهند این کودک با سر پدر مواجه شود و آنقدر با سر درد دل کند تا جان دهد، آیا مردم تدبیر زینب سلام الله علیها را زیر سئوال نمی برند، که تو چه عمه بی رحمی هستی ! آیا در حین روضه خوانی و در حال گریه و اشک این سئوال بزرگ را از غافله سالار اسرا نکرده اید؟ زینبی که در کاخ ابن زیاد و یزید بسان پدر خطبه می خواند و شیرزنی است که از دین جدش و امام زمانش دفاع می کند، در خرابه شام نمی تواند از کودکی پرستاری کند؟ نه، این روضه محزون ساخته و پرداخته ذهن مداحان و روضه خوانهاست تا اشک بیشتری بگیرند و لابد پاکت چاقتری! من نیز بر نوحه زبان حال رقیه - که برای سر بابا از مصائب عمه و برادر پس از عاشورادرد دل می کند - بیشترین گریه را کرده ام.

سال گذشته به همراه پدر به شام رفتیم، حرم حضرت رقیه از حرم حضرت زینب کبری سلام الله علیها - دخت علی و فاطمه و اخت حسنین علیهم السلام بزرگتر و شلوغتر بود! زینب (س) عالمه و فاضله و مجتهده است،

خزعلی جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 08:15 ب.ظ



قوم یهود در ایران

یک چیزی همیشه فکر من را به خود مشغول می کند و روزی راجع به اون تحقیق می کنم، چرا قدرت بازار در موتلفه جمع است و چگونه است که رهبر موتلفه یهودی زاده است و فامیلی خود را به عسگر اولادی مسلمان تغییر داده است ؟ و به گونه ای از اقتصاد اسلامی دفاع می کند که پیر و برنانه تنها از اقتصاد اسلامی، بلکه از دین می گریزد !!


در قم آنکه بیشتر دم از اسلام و ولایت می زند و دست همه مراجع را در تعصب دینی بسته است و آن چنان تئوری حکومت اسلامی سر می دهد و بر طبل تحجر می کوبد، که دین و آیین محمدی در نظر مردم ناخوش آید ! و تمام دین گریزی مردم از قرائت دینی اوست، حتی دین روحانیت مبارز را قبول ندارد، خود را آسمانی می داند و همه را زمینی !! باز به حسب و نسب که برمی گردیم به اجداد یهودی می رسیم !!


در افغانستان، طالبان چهره ای زشت از اسلام عرضه می کنند، و رهبران طالبان و القاعده در امریکا و با پول آزانس های یهود تربیت و تجهیز می شوند !!


اخیرا شنیدم احمدی نژاد هم که دست کمی در تظاهرات افراطی دینی از آنان ندارد، از خانواده ای یهودی تبار بوده است ، نگاهی به صفحه توضیحات شناسنامه او بیاندازیم تا تغییر فامیلی از " سبور چیان" به احمدی نژاد را دیده و ریشه خانواده سبورچیان در آرادان را بررسی کنیم!! اگر حقیقت داشته باشد ، حلقه قدرت ، ثروت و روحانیت در نسل قوم یهود در ایران تحکیم شده است !





نگاهی به سابقه خانوادگی طراح مسئله هولوکاست بیاندازیم، همان مسئله ای که موجب مظلوم نمایی اسرائیل شد، مسئله ای که برای اولین بار در شورای امنیت ایران، به نفع اسرائیل محکوم شد، مسئله ای که اروپارا علیه ایران متحد کرد، بهتر است نظام اسلامی به حسب و نسب مادری او و محل رشد و نمو او بیشتر دقت کند، شاید رئیس جمهور در این موضوع بازی خورده باشد !


من صاحبخانه ای دارم یهودی، که فامیلی خود را عوض کرده است و یک فامیلی صد در صد اسلامی به معنای دوستدار خداوند یکتا برگزیده است، انتخاب فامیلی عربی و اسلامی برای حفظ اموال بوده است، او در جلسات آنقدر از علی (ع) و حب علی(ع) می گوید و به نام علی قسم می خورد که من گاهی احساس می کنم دارد به ریش من می خندد و امام مرا به سخره می گیرد! به او می گویم : نمی خواهد بنام امیر مومنان سوگند یاد کنی ، تو به موسی ابن عمران (ع) سوگند بخور کافی است چون من به پیامبر شما ایمان دارم و نیازی نیست از امام ما خرج کنی که به او ایمان نداری! در این دو سال و اندی که مستاجر اویم در جلسات ، بیش از پدرم که خود را وقف علی (ع) کرده است، او از علی(ع) گفته است!!!



نمی دانم یکی تاکید دارد که عسگر اولادی مسلمان است ، دیگری اصرار دارد از نژاد احمد است، و صاحبخانه ما " کشریم" را رها کرده و می گوید " محب یکتا " ست، آن یکی هم که آسمانی و چراغ هدایت است ! خدا را شکر که هنوز هیچ کدام ادعای سیادت نکرده اند ! یادش به خیر در سفری که در زمان صدام ملعون به عتبات داشتیم، در یکی از رواق های حرم حضرت ابوالفضل(ع) بر روی دیوار با کاشی کاری شجره نامه صدام نصب شده بود که به امیر مومنان می رسید !!!
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
جناب آقای مصباح؛ آیا حقیقت دارد پای رهبر را بوسیده اید؟

حضرت آیت الله مصباح یزدی

باسلام، امید دارم این مختصر را حمل بر جسارت نفرموده و حکم ارتداد این حقیر سرا پا تقصیر را صادر نفرمایید. البته اعلام برائت مانعی ندارد و برگی زرین در کارنامه اینجانب خواهد بود. چه اینکه اینجانب نیز از استفاده ابزاری از دین، احکام خمسه و جایگاه حکومت اسلامی که موجبات وهن شیعه و ولایت ائمه هدی علیهم السلام است بیزاری می‌جویم

نقل است که یکی از حضرت آیات فرموده است: « نمایندگان مجلس هفتم مورد تایید امام زمان هستند!» و حضرتعالی فرموده اید « احمدی‌نژاد ذخیره الهی است و مردم از امام زمان خواستند او رای بیاورد!» ، دیگری در خواب دید که: « احمدی نژاد مؤید ولی عصر است و باید رای بیاورد!». آیا همه این اقوال در دوران غیبت استفاده ابزاری از اعتقادات پاک مردم نیست؟ آیا ما امر به تکذیب کسانی که خود را از ناحیه مقدس حضرت حجه(عج) معرفی می‌کنند نشده‌ایم؟ و چه بسیار افراد سودجو و فرصت طلب که به عنوان ملاقات با امام زمان عج با اعتقادات مردم بازی نکرده‌اند! اخیراً فرموده‌اید: « ما در 25 سال گذشته دولت اسلامی نداشتیم!» نمی‌دانم مقصود چیست؟ بهرحال در 25 سال گذشته دوران ریاست جمهوری رجایی، خامنه‌ای، هاشمی و خاتمی بوده است، و رهبری نظام بجز 8 سال ریاست جمهوری در 16 سال بعد نیز به عنوان رهبر حکم ریاست جمهوری را تنفیذ فرموده‌اند. و اینک حضرتعالی منکر اسلامیت دولت می‌شوید، من در مقام اثبات اسلامی بودن دولتهای قبل نیستم، چه اینکه نقد بسیار بر عملکرد تمامی حکومتهایی دارم که بنام دین، باورهای دینی مردم را متزلزل می‌کنند، اما این گفتار از زبان حضرتعالی تامل برانگیز و قابل توجه است ! امیدوارم در آینده شاهد دولت اسلامی باشیم! اما اسلام ناب محمدی نه اسلام سعید عسگر.!

آقای مصباح در اسلام شما، همیشه برای رسیدن به هدف توجیهی وجود دارد، اخیراً که موضوع شناسایی عوامل تخریب هاشمی مطرح شده است فتوی صادر فرموده‌اید که:« اگر قرار شد به کسی رای دهیم که برای اسلام، نظام اسلامی و مصالح اسلامی ضرر دارد غیبت و تخریب واجب است» لذا حضرتعالی کلنگ برمی‌دارید و بجان ارکان انقلاب می‌افتید، و باز فرموده اید:"خاتمی سیئه‌ای است از سیئات هاشمی" و این شمایید که طلبه‌های جوان را علیه هاشمی آنقدر تحریک می‌کنید که به ساحت حضرت آیت الله جوادی آملی تعرض می‌کنند! و به اقصی نقاط کشور روحانیون جوان را اعزام می‌دارید تا تکلیف شرعی خویش بجای آوردند و نگذارند که به مصالح اسلام ضرر برسد! یکی از حضرات آیات می‌گفت: « پیشگویی در سال 54 آمدن هاشمی را خبر داده و گفته است، منقصتی در دین پدید می‌آید.» و به اعتبار این پیشگویی که پس از گذشت 30 سال، قبل از انتخابات نهم منتشر شد، برخویش فرض می‌دانست که تا می‌تواند در تخریب هاشمی بکوشد تا خدای ناکرده در دین منقصتی پدید نیاید و البته پیشگویی غلط از آب درآمد و هاشمی نیامد!

جناب آقای مصباح؛ آیا حقیقت دارد حضرتعالی پای رهبر را بوسیده‌اید؟!. اگر صحت دارد؛ آیا این با سنت نبوی و تعالیم امیرمؤمنان مطابقت دارد؟ حضرت امیر که اجازه مشایعت مردم پیاده را نمی‌دهد و می‌فرماید شما با این کار امرا را فاسد می‌کنید، چگونه جواز پای بوسی به شما خواهد داد؟

جناب اقای مصباح، ارادت حقیر به شما مانع بیان حقایق و ابزار آزادانه عقاید نمی‌گردد. پس علی‌رغم میل باطنی، ناگزیرم به استحضار عالی برسانم که خطری که متوجه اسلام است از ناحیه متحجرین، دین فروشان ریاکار و روحانیت درباری است
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
روانشناسی احمدی نژاد

احمدی نژادآنچه مرا وادار به تحقیق در موضوع روانشناسی یک مسؤول کرد، سخن بسیاری از روانشناسان و روانپزشکان مبنی بر وجود برخی نشانه ها و علائم اختلالات شخصیت بود و نیز نقل قولی از استاد فرزانه و دانشمند، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی، وزیر سابق بهداشت و رئیس کل سابق نظام پزشکی بود که به وزیر بهداشت توصیه فرموده بودند که یک مشاوره روانی ترتیب دهید . قطعاً این توصیه حکیمانه پزشکی در راستای ضرورت مشاوره روانی برای همه مسؤولین است و طرفین این نقل قول می توانند به مصلحت زمان آن را انکار، تأیید و یا سکوت کنند! اما هر سه وضعیت چیزی را تغییر نمی دهد و ما معتقدیم که مشاوره روانی ضروری است.

فلذا در ذیل به عنوان مشاوره روانی یا روانشناسی یک مسؤول، به گزیده ای از منابع و مراجع معتبر روانپزشکی دنیا که رفرنس اصلی روانپزشکی است عیناً ذکر می شود، و تطبیق علائم و نشانه های ذکر شده در متن کتاب اصلی، با اطرافیان و مردم است.

نگارنده ناچار است پس از این مقدمه از اصلی ترین منابع روانپزشکی دنیا، به منظور اثبات نظرات خویش مدد جوید. امروز در سراسر دنیا اختلالات روانی بر اساس دو مرجع اصلی یعنی « دهمین تجدیدنظر طبقه بندی بین المللی و آماری بیماری ها و مشکلات بهداشتی وابسته (ICD-10) » و نیز« کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IV-TR) » تشخیص داده می شوند. بر اساس این دو منبع علمی، اختلالات شخصیت به عنوان یکی از عمده ترین اختلالات روانی، عبارت از تجارب ذهنی و رفتاری پا بر جا و مداوم که بر معیارهای فرهنگی منطبق نمی باشد و بر افکار ، احساسات و رفتار شخص نفوذی غیر قابل انعطاف دارد . شروع آن از نوجوانی یا جوانی است و در طول زمان بی تغییر باقی می ماند و موجبات رنج وعذاب درون ذهنی فرد و اختلال چشمگیر روابط بین فردی و عملکرد اجتماعی فرد را فراهم می آورد؛ بر همین اساس این اختلالات به 12 دسته تقسیم می شوند ( اختلالات شخصیتی در حدود 20-10 درصد افراد جامعه شایع می باشد). از نقطه نظر روانکاوی، علت ایجاد این دسته از اختلالات، توقف و تثبیت روانی فرد در یکی از مراحل چند گانه رشد روانی در سال های ابتدایی زندگی فرد است و بطور خلاصه، این افراد برای کاهش اضطراب ناشی از خودکم بینی به میزان گسترده، از انواع مکانیسم های دفاعی ناکارآمد همچون خیال پردازی ، تجزیه ، برون فکنی ، پرخاشگری ، همانندسازی برون فکنانه و سایر مکانیسم های دفاعی سود می برند.

متأسفانه مبتلایان به اختلالات شخصیت به مراتب بیش از سایرین مستعد سایر اختلالات روانی می باشند. به علاوه ابتلای یک فرد به چندین اختلال شخصیتِ مجزا، موضوع شایعی است و آنچه موضوع را بغرنج تر می سازد، ناتوانی علم روانپزشکی و روانشناسی در درمان این دسته از بیماران است.

حتماً تا کنون با فردی مواجه شده اید که اگر در یک مهمانی، ضیافت و یا سمینار در مرکز توجه قرار نداشته باشد، دچار رنج و مشقت فراوان می شود و از آنجا که معمولاً فاقد هر نوع شایستگی جسمی، فردی و اجتماعی در خور تحسین است، برای جلب توجه سایرین، در تعاملش با دیگران از روش های اغواگرانه همچون لبخندهای ساختگی و بی مورد و جملاتی با بار احساسی سطحی به طور مبالغه آمیزی سود می برد. بر اساس DSM-IV-TR و همچنین ICD-10 این افراد حتی در برخوردهای رسمی و سیاسی به طرز نامناسبی خودمانی رفتار می کنند، اینها تشنه سیری ناپذیر توجه اند و برای به دست آوردن نظرها و آرای دیگران از هر فرصتی سود می جویند، حتی اگر به قیمت نابودی منافع درازمدت خود یا افرادی باشد که مسؤولیت آنها با وی است. تصمیمات بحث انگیز و پیشنهادات احمقانه در موضوعات مختلف، در یک نقطه با هم تلاقی می یابند و آن جستجوی شنوندگان در احوالات کسی است که این اظهارات را ایراد نموده است! این افراد معمولاً کلامشان عاری از جزئیات و مستندات معتبر می باشد و به طور افراطی بر حدس و گمان و اندیشه های پوشالی و کودکانه استوار است، این افراد هرچند خیالباف و دروغگو هستند، در عین حال به شدت ساده لوح می باشند و به راحتی تحت تأثیر قرار گرفته و فریب می خورند.از ویژگی های دیگر این افراد از دست دادن حس واقعیت سنجی در مواقعی است که تحت فشار روانی قرار می گیرند. به عنوان مثال این اشخاص به علت حس خودکم بینی نافذی که بر آنها حاکم است اگر برای نخستین بار به محفلی بسیار پرشکوه و رسمی پا بگذارند (تا چه رسد به سخنرانی)، دچار استرس شدیدی می شوند تا حدی که برای مدت کوتاهی ممکن است دچار حالت هایی نظیر شخصیت زدایی یا واقعیت زدودگی شوند. در این حالت، خود و جهان اطراف خود را به طور واقعی درک نمی کنند و گویی در رویا به سر می برند و به صورت گذرا دچار توهمات شنوایی یا بینایی می شوند؛ مثلاً در اطراف خود هاله ای نور احساس می کنند. خوشبختانه این تجربیات با تکرار حضور در این مجامع بر طرف می شود. بر اساس مراجع، چنین فردی مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی (هیستریونیک) می باشد.

چنین بیماری، معمولاً در معرض خطر ابتلا به اختلال شخصیت دیگری به نام اختلال شخصیت خودشیفته (نارسیسیستیک) می باشد. فرد مبتلا به اختلال اخیر دچار یک احساس خود بزرگ بینی فوق العاده است ولی آنچه جالب توجه است این موضوع است که چون اختلال شخصیت نمایشی، فرد خود شیفته در درون خویش از احساس حقارت و خود کم بینی رنج می برد و بر اساس واکنشی ناخودآگاه خود را در نقطه مقابل آنچه واقعاً تصور می کند نشان می دهد؛ کلام و گفتار فرد خود شیفته همواره به طور محسوسی حول اهمیت فردی شخص وی دور می زند. او خود را فردی استثنایی می پندارد و همواره حوادث را طوری تفسیر می کند که به دیگران نیز این باور را القاء نماید؛ ولی در این راه آنچنان افراط می کند که گاه تا حد زیادی سخنانش مسخره و احمقانه به نظر می رسد. او همواره مستقیماً و یا به طور غیرمستقیم این گونه وانمود می کند که هیچ کس پیش از او به خوبی و شایستگی او نبوده است . او نیازمند این است که به شکل افراطی تحسین شود و برای ارضاء این نیاز اگر بتواند با هزینه های بسیار به اقداماتی بیهوده و سفرهایی پرخرج مبادرت می ورزد تا هر چه بیشتر امکان ابراز و تماشای این تحسین ها فراهم گردد .هیچ چیز به اندازه یک انتقاد او را برآشفته نمی سازد و معمولاً به شکلی زننده، مخالفین و منتقدین خود را تحقیر و تخریب می کند. آنچه عمده مشغولیت ذهنی او را تشکیل می دهد چیزی جز محبوب بودن تا حد دست نیافتنی و عهده دار بودن مسؤولیت های مهم و استثنایی نیست. او خود را یک قهرمان می پندارد و اساساً نمایش بسیار بچه گانه ای از تواضع دارد. در عین حال هیچگاه اشتباه نکرده و نمی کند و در بدترین شرایط و وضعیت از اعمال، تصمیمات و مهم تر از همه از شخص خودش دفاع می کند. او دارای شخصیتی چاپلوس پرور است، و به تدریج همه دوستان دلسوز و حقیقی خود را از دست می دهد. با کمال تأسف این اختلال از صعب العلاج ترین اختلالات روانی است.

آنچه بیان شد، نوشتاری بود بر مبنای دو مرجع اصلی روانپزشکی دنیا (به نام های ICD-10 و DSM-IV-TR) در شرح یک اختلال شخصیت که از جمله مهم ترین اختلالات روانی است و بیان علائم و نشانه های آن، بدیهی است اکثر بیماران از پذیرش این اختلالات طفره می روند، روانپزشکان در بسیاری از موارد از اطرافیان مدد می جویند، و اینک این شما و تطبیق نشانه های بیماری با بیمار؛ نکند روزی وارث یک سرزمین سوخته شویم و آیندگان در روانشناسی رجال سیاسی ما کتاب بنگارند، همانگونه که کتاب روانشناسی رضاشاه و روانشناسی محمدرضاشاه منتشر شد.
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
رمزگشایی قتل سید احمد خمینی رحمه الله علیه


امروز سالگرد ارتحال یادگار امام بود، همه بودند،آنها که در سوگ او خون گریستند و آنها که ...، ناطق مراسم ناطق بود، او از خدمات سید احمد آقا در کنار امام و از نقش سرنوشت ساز او درانتخاب رهبری - با نقل سخنانی از امام - تقدیر نمود.

از زمانی که عماد باقی به نقل از نیازی گفت که سعید امامی و عوامل قتلهای زنجیره ای در قتل مرحوم احمد آقا نقش داشته اند و تایید این نقل قول توسط حاج سید حسن خمینی، خاطره ای از سعید امامی مرا می آزارد، هر روز این فرضیه در دلم قوت می گیرد، چه اشکالی دارد سید حسن مرگ پدر را پیگیری نماید، آیا تحقیق و تفحص در مورد مرگ تنها یادگار امام جرم است ؟ اگر "عناصر خود سر " چنین جنایتی انجام داده باشندچرا از تحقیق و شفاف سازی پرهیز کنیم ؟ ما که می دانیم تمام این قتل ها کار "عناصر خود سر" است، چه بهتر که با شفاف سازی اعتماد ملت را از دست ندهیم و به شبهات پاسخ دهیم !

سید احمد خمینی ارتحال نابهنگام مرحوم حاج سید احمد خمینی در 49 سالگی ( در همان سنی که آیت الله خامنه ای به رهبری و احمدی نژاد به ریاست جمهوری رسیدند،احمد به لقاءالله رسید، این هم از رموز عدد49 ) ضرورت تحقیق و تفحص را بیشتر می کند، این مهم نباید دچار مرور زمان شود، شاید حاج سید حسن آقا هرگز چهل و نهمین بهار را نبیند( زبانم لال )

اما خاطره من از سعید امامی :

در یک بحث تئوری با او ، من معتقد بودم که حذف فیزیکی در سنت پیامبر (ص) و ائمه هدی (ع) جایی ندارد، اگر چنین بود امیر مومنان علی علیه السلام می توانست در سقیفه که چند نفر بیش نبودند مسیر تاریخ را تغییر دهد، توجیه هم این که چند نفر معدود می خواهند علیه بیعت 120 هزار نفر با وصی و جانشین پیامبر (ص) توطئه کنند، یا مسلم در خانه هانی کار را یکسره می کرد و حادثه کربلا اتفاق نمی افتاد!

او معتقد بود وقتی علیه نظام اسلامی و ولایت امرتوطئه می کنند باید به هر طریق فتنه را ریشه کن کرد و استناد می کرد به دستور قتل کسانی که در جنگ احزاب خیانت و جاسوسی کردند و معتقد بود حذف فیزیکی باید با اذن حاکم شرع باشد.

به او گفتم: این عملیات "عناصر خود سر" موجب وهن اسلام و تضعیف نظام است، ترورهایی نظیر بختیار آبروی مسلمین را در دنیا به مخاطره انداخته است، لااقل سیا و موساد با "دست دادن" یا ریختن مواد در کفش قربانی و کمی صبر او را به سرطان مبتلا می کنندو یا از طرق دیگر او را مبتلا به ایدز می نمایند و این همه رسوایی ببار نمی آورند! در همان جلسه از روشهای نوین سخن می گفت، مثلاً این که بختیار در آن سن و سال حتماً از داروهای مختلف و مواد مخدر استفاده می کرده است ، اگر "سیا" می خواست او را حذف کند، به او نزدیک می شد و با شناسایی داروهای او ترتیبی می داد که یکی از قرصهای او عوض شود و یک قرص با همان شکل و شمایل اما با دوز بالا و کشنده از همان دارو در میان قوطی قرص او قرار می داد - دقت بفرمایید! فقط یک قرص که پس از مرگ باقی قرص ها معمولی و استاندارد باشند - و منتظر می ماند تا شب موعود و رسیدن نوبت آن قرص مرگبار !! مقتول مثل همیشه قرص های خود را خورده و آرام می خوابد و دیگر بیدار نمی شود، پزشک قانونی نیز سمی در خون او نمی یابد! حتی اگر غلظت دارو در خون او را اندازه گیری نمایند، تنها فرضیه محتمل استفاده عمدی یا اشتباهی از داروی اضافه است !

نمی خواهم بگویم این روش، مورد استفاده " عناصر خود سر" قرار گرفته است، اما غلظت خونی داروها ی مصرفی مرحوم احمد آقا باید اندازه گیری می شد ( اگر نشده است، مشکوک است! ) دوز سمی و کشنده می توانست یک سر نخ قوی و محکم باشد !

حال چه باید کرد ؟ آیا " عناصر خود سر " باید فارغ از پیگیری قتل فرزند امام باشند ؟ این رسالت خانواده امام (ره) بخصوص در حیات همسر امام و مادر سید احمد آقا است ، به دنبال فردی بگردید که آخرین قوطی داروی حاج احمد آقا را تهیه کرده است! می تواند در قوطی داروی او یک قرص با دوز سمی و کشنده قرار داده باشد، سر نخ تحقیقات یافتن فردی است که آخرین دارو را برای احمد آقا تهیه کرده است! باید مراقب بود و از جان او صیانت کرد، دولت دهم با رسیدگی جدی به این پرونده ها باید نظام را از لوث این شبهات پاک و تطهیر نماید ( دولت مطهر )

امشب پس از سالها آرام می خوابم، احساس می کنم بار سنگینی از دوش بر داشته و به تکلیف خود عمل کرده ام.

حال مسئولین قضایی و امنیتی دو راه دارند:

1 - با فوتی شعله مرا خاموش کنند که هر چه بر این شعله بدمید برافروخته تر می شود! و مصاحبه و تکذیب سید حسن آقا کار را خراب تر می کند و شبهه را در میان مردم تقویت می نماید.

2 - رسیدگی منصفانه به پرونده و رمزگشایی قتل مرحوم حاج سید احمد خمینی.
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<,,,,
مبارزه سیاسی باازاله بکارت

پیشاپیش از اینکه ناگزیرم با ادبیات عبید زاکانی بنگارم پوزش می طلبم، چاره ای نیست.

حکایت کنند، عبید را به زندان افکندند، هم ولایتی او پرسید: "فلان بچه مردم گذارده ای که به زندان افتاده ای؟" گفت: "نه" پرسید: "پس فلان بزرگسال گذاشته ای؟" پاسخ داد: "نه جان من، جرم من سیاسی است!"

هم بند او گفت: "خوب از اول می گفتی که فلان مسئولین گذاشته ای!"

ظریفی می گفت: زید در زمان طاغوت زندانی سیاسی بوده است، نابخردان خرده گرفتند و کاغذ پاره ای را پیراهن عثمان کردند که اتهام زید "ازاله بکارت" بوده است. پس رندان شور کردند و هیات تحقیق و تفحص تشکیل دادند تا ارتباط جرم سیاسی و ازاله بکارت را بیابند، بزرگ رندان گفت: زید الحق که از پیشتازان مبارزه با طاغوت و سردمداران رژیم بوده است، شاید دختر و یا خواهر یکی از مسئولین طاغوتی را قبول زحمت فرموده اند و این حرکتی نمادین است که "خوار طاغوت را ... بعله"

با خود گفتم، ما که نوجوان بودیم و از عمق مبارزه سیاسی چیزی نمی فهمیدیم و فقط در سطح خیابان ها شعار می دادیم، غافل از اینکه کسانی مرد عملند و مبارزه آنان عمقی است.

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<


احمدی نژاد و سلامت جنسی

بسم الله الرحمن الرحیم

کنگره «خانواده وسلامت جنسی » برای سومین سال پیاپی برگزار شد ، فراخوان مقالات برای تمامی صاحبنظران داخلی و خارجی ارسال شد ، در آستانه برگزاری کنگره هیئت دولت تصویب­کرد نام­کنگره تغییر یابد ، پس از شور و مشورت ، دبیرخانه کنگره نام « جامعه و سلامت جنسی » را بجای نام قبلی به هیئت دولت اعلام کرد ، و پاسخ هیئت دولت این بود که ما با کلمه « سلامت جنسی » مخالفیم و ظاهراً پیشنهاد داشتند که نام کنگره به « خانواده و باروری » تغییر یابد !

ما از آقای احمدی نژاد انتظار نداریم که فرق « سلامت جنسی » و « باروری » را بداند ، اما از وزیر محترم بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی انتظار داریم که آقایان را با مفاهیم علمی آشنا کنند ، نگذارید از هیئت دولت چیزی بیرون آید که نخبگان و اندیشمندان ما را به سخره بگیرند .

نهایتاً کنگره بدون مهمانان خارجی تشکیل شد و معاونین محترم وزارت علوم و وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی درآن شرکت نفرمودند!

شاید همان گونه که آقای احمدی نژاد در دانشگاه­کلمبیا منکر هموسکسوال­ها در ایران شد و لااقل نفرمودکه این در شرع مقدس اسلام گناه کبیره و حرام است و دارای شدیدترین مجازات می­باشد به این دلیل از همجنس­گرایی در ایران نمی­توان آمار درست ارائه نمود ، و یا با دید پزشکی و روانشناسی آن را یک انحراف جنسی و بیماری می نامید و مخالفت اسلام باآن را بیان می­فرمود ، انکار همجنس گرایی در ایران انکار یک بیماری است که در همه جای دنیا وجود دارد ، کتمان بیماری عوارض زیانبارتری از خود بیماری دارد و موجب غفلت مردم و مسئولین در برخورد با انحراف و بیماری می شود . اما سخن از خانواده و سلامت جنسی و حذف کلمه سلامت جنسی توسط هیئت دولت ، جای بسی شگفتی است شاید آقای احمدی نژاد منکر روابط جنسی و زناشویی در محدوده مقدس خانواده نیز می باشد ، و شاید برای ایشان سیبی سرخ از بهشت ارسال شده است ، نیمی را خود و نیمی دیگررا والده آقا مصطفی میل فرموده اند و خداوند به این زوج نورانی فرزندانی طیب و طاهر عطا فرموده است .

آقای احمدی نژاد مسئله سلامت جنسی جامعه از اهم واجبات است و باید شجاعانه به آن پرداخت و در این باب حجب و حیا راهی ندارد
,<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<

عودلاجان گیت احمدی نژاد


دوران کوتاه شهرداری احمدی نژاد سرآمد تخلفات و فساد مالی شهرداری و بلدیه تهران از آغاز تاسیس تا امروز است، و دولت نهم رکورددار تخلفات مالی در میان دولت های جمهوری اسلامی است، گزارش 1000 تخلف احمدی نژاد در شهرداری که توسط قالیباف تقدیم رهبری شده است و اعلام 2000 تخلف و انحراف از بودجه فقط یکسال دولت نهم توسط دیوان محاسبات ، بلاتکلیفی 3500 میلیارد ریال از بودجه شهرداری دوران احمدی نژاد و عدم پاسخگویی به سئوال مجلس در مورد عدم واریز حدود ده هزار میلیارد ریال (10،000،000،000،000 ریال ) از درآمد نفت یک سال به خزانه ، همه و همه سئوالهای مردم است از احمدی نژاد!

موضوعی که من آن را " عودلاجان گیت " نامیده ام، به تنهایی می تواند دولتی را سر نگون کند ( البته اگر امداد غیبی به داد او نرسد)، حکایت غریبی است، البته یکی از هزار تخلف او در شهرداری تهران است، تخلف و رانتی که چند ده هزار میلیارد ریال برآورد می شود!

حکایت آن قدر عظیم است که در بحث میان من و پدر ، من به معظم له عرض کردم:" اینجانب هیچ دلبستگی به فرد خاصی نداشته و عقد اخوتی نخوانده ام، اگر مدارک و مستندات علیه هاشمی ارائه نمایید با همان قدرت که از او در انتخابات حمایت کردم در مقابل اشتباهات او می ایستم، و در مقابل از شما انتظار دارم اگر گزارش مستندی از تخلفات احمدی نژاد ارائه نمودم، بخاطر اسلام و انقلاب دست از او بشویید و بپاس خون فرزند شهیدتان "حسین" او را مورد باز خواست قرار دهید.

معظم له حجمی از پرینت ها و گزیده جراید که توسط دفتر آقای مصباح ( آقای روانبخش ) تهیه شده بود به من دادند تا بخوانم، جرم هاشمی در آن بریده ها حمایت از احزاب، تحزب، کارگزاران، دموکراسی ، آزادی و مهمتر از همه اعتقاد او مبنی بر زمینی بودن ولایت فقیه بود ( به اعتقادآقای مصباح ولایت فقیه آسمانی است)

من نیز از میان هزاران تخلف احمدی نژاد فقط " عودلاجان " را به محضر معظم له گزارش کردم، به اصرار ایشان جلسه ای تنظیم شد و حاج محسن خ از سرداران جنگ، جانباز و از همکاران آقای ناطق نوری در بازرسی بیت رهبری، به محضر ایشان رسید، گزارش مبسوطی از " عودلاجان " ارائه نمود، گزارش آنچنان باورهای پاک ایشان را زیر سئوال برده بود که معظم له وارد شوک عصبی شدند و تقریباً اطرافیان قطع امید کرده بودند، بحمدالله عمر معظم له به دنیا بود و خداوند بر ما منت نهاد و سایه ایشان بر سر ماست. هر چند مدتی را در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان شهید رجایی بستری شدند و تا مدتها پزشکان معالج هر گونه بحث سیاسی را منع کردند، حتی تابلویی بر درب منزل نصب کردند که " از بحث سیاسی بپرهیزید ، برای حال معظم له خوب نیست " این حادثه غمبار یک روز قبل از دستگیری پالیزدار بود و همان روز دو ساعت هم با پالیزدار جلسه داشتند و گزارشات پالیزدار هم مزید بر علت بود ، پاسخ معظم له به هردو نفر این بود: " حفظ نظام اسلامی واجب است، اگر نبود حاکم عادل باید از حاکم فاسق حمایت کرد "

من معتقدم تنها " عودلاجان " برای برخورد قانونی با احمدی نژاد و اعوان و انصار و حامیان او کافی است، و همان گونه که در زیارت عاشورا می خوانیم" الهم العن العصابه التی جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله" تنها او مطرح نیست و حامیان و مشایعت کنندگان و پشتوانه های او نیز باید پاسخگو باشند.

تفاوت رسوایی " عودلاجان " با مطالب گزارش تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضاییه این است که شخصیت های بلند رتبه و روحانیون تراز اولی که در آن نام برده شده بود، برای خود توجیه و محمل شرعی داشتند! یکی از حضرات آیات گفته بود :" ید من ید امام زمانی است، این مال امام زمان است به پالیزدار چه ربطی دارد!" و باز توجیه می کردند که این کارخانه ها و معادن برای پشتوانه مالی موسسات علمی فرهنگی و عام المنفعه واگذار شده است! کما این که امروزه رسماً ردیف بودجه برای بنیاد مولانا و موسسه آقای مصباح تصویب می کنند! خوب آن زمان به قوانین تسلط نداشتند و بجای اختصاص بودجه کارخانه و معدن واگذار می کردند!!

اما رسوایی " عودلاجان " جای هیچ توجیهی نگذاشته است، رانت خواری محض است، به دستور احمدی نژاد و توسط فردی معلوم الحال و سابقه دار !

حاج محسن خ حکایت را تمام و کمال برای حضرت آیت الله خزعلی بیان کرد تا به سمع رهبری برسانند، من نیز عین مطالب را در منزل آقای مطهری با علی مطهری در میان گذاشتم تا از طریق مجلس پیگیری کند و چون هیچ پیگیری انجام نشد، امروز این حکایت را از طریق سایت برای مجلس، قوه قضاییه و رهبری منعکس می کنم، شاید وجدان های خفته بیدار شوند، هر چند دوستی می گفت : ماجرای عودلاجان در زمان آقای یونسی در وزارت اطلاعات طرح و پرونده دارد!!!

عودلاجان کجاست؟ طرح عودلاجان چیست؟ ترامشلو کیست؟ از کجا آمده است؟ چرا طرح در انحصار اوست؟

عودلاجان، نام منطقه ای از بافت فرسوده اطراف بازار می باشد، در دوران احمدی نژاد منطقه طرح فرز می شود و هیچ مجوز ساخت و سازی نمی دهند، در نتیجه قیمت املاک داخل طرح سقوط می کند، مردم که خانه های قدیمی و گاهی در حال تخریب داشتند ، ناگزیر به فروش خانه های خود می شوند.

احمدی نژاد دستور می دهد در برابر هر متر مربع از زمین های عودلاجان، شهرداری 5/1 متر مربع تراکم تجاری شناور واگذار کند و انحصار این مصوبه را به آقای ترامشلو می دهد، یعنی تنها کسی که می تواند خانه های مردم را به ثمن بخس خریداری کرده و به بهای 30 تا 50 برابر به شهرداری بفروشد جناب ترامشلو است!! او املاک مردم را متری 150 تا 200 تومان خریداری نمود و در ازای آن 5/1 متر تراکم تجاری شناور اخذ کرد که بسته به مناطق تهران بین 5/4 تا 5/7 میلیون تومان ارزش داشت، برآورد حاج محسن از وسعت منطقه خریداری شده توسط ترامشلو ، تحصیل سودی چند ده هزار میلیارد ریالی است! حاج محسن برای اطمینان از صحت و سقم مطلب، یک پلاک ثبتی عودلاجان را خریداری کرده و برای تبادل با 5/1 متر مربع تراکم تجاری به شهرداری منطقه مراجعه می کند، با خواست او علی رغم وجود مصوبه مخالفت می شود، در برابر اصرار و ابرام حاج محسن، شهردار منطقه - که از دوستان اوست - وی را به داخل اتاق خود برده و دستخط آقای احمدی نژاد را نشان او داده و می گوید به دستور شهردار این طرح فقط در انحصار ترامشلو است! بعد از مدتی برای سر پوش بررسوایی مالی و رانت خواری، این طرح سود آور را به نیروی انتظامی پیشنهاد می کنند، تعاونی نیروی انتظامی برای مدت محدودی از مواهب طرح بهره مند می شود ( 2تا3 ماه)، به گفته حاج محسن هشت هزار میلیارد ریال عواید آنان است!!

از او پرسیدیم: ترامشلو کیست؟ از کجا آمده است؟ حاج محسن گفت : " عنصری فاسد و سابقه دار است که از زندان او را در آورده اند و مهره کرده اند، او دلال مفاسد برخی هاست و حتی این موضوع به نظر رییس قوه نیز رسیده است( البته این را در سینه نگه می دارم ، مگر برای من اتفاقی بیافتد که دیگران بازگو کنند!) قبل از این که مهره باشد و قبل از زندان ، آهی در بساط نداشته و یک راننده بوده است. اما اکنون شما نمی توانید سند های املاک او را بشمارید! هم اینک او از شهرداری تهران ارقام نجومی طلبکار است ! گوارای وجود ! خمس و زکاتشو بده حلاله!

من بخیل نیستم و نسبت به واگذاری این رانت هم اعتراضی ندارم، فقط می خواهم بگویم این راننده وانت موسسه حیان هم از اقشار آسیب پذیر و محروم است، اگر محبت فرموده گوشه ای از عودلاجان را به این فقیر سراپا تقصیر مرحمت فرمایید، آدم نمک به حرامی نیست، حق نمک را ادا می کند، ان شاءالله با کمک های مردمی او چند ستاد مردمی بزنیم و خود را برای انتخابات ریاست جمهوری دهم مهیا سازیم ، اجر شما با امام زمان(عج)
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
متن کامل گزارش تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضائیه

پالیزدار پس از تصویب تحقیق و تفحص از قوه قضائیه در مجلس شورای اسلامی، و گذار از کش و قوس های فراوان و مقاومت و ممانعت قوه قضائیه، سر انجام با دخالت مقام رهبری تفحص آغاز شد.

این مهم از سازمان بازرسی که همزمان هر دو قوه قضائیه و مجریه را بررسی می کرد آغاز و متاسفانه به همان ختم شد! کار با 124 پرونده به نیت 124 هزار پیامبر و با قصد قربت آغاز و متاسفانه در نطفه خفه شد!

این تخلفات قبلاً توسط روسای سازمان بازرسی وقت گزارش و بایگانی راکد شده بود! قبل از پالیز دار بازرسی خبرگان رهبری هم به این پرونده ها سرک کشیده بود و نه تنها به جایی نرسید بلکه محققین گرفتار شدند! بعد از آن ها کمیسیون اصل نود هم گزارشی می دهد که به بایگانی تاریخ می پیوندد! ظاهراً همه به دیوار سربی برخورده اند! پالیزدار آخرین قربانی است که آنچه نباید ببیند دیده است! احمدی نژاد هم شعار می داد اما وقتی وارد این میدان شد، دید که مبارزه با مفاسد دست های پاک می خواهد! و کار او نیست!

به هر حال گزارش کمیته تحقیق و تفحص از قوه قضائیه در 81 صفحه تنظیم و درکمیسیون مجلس قرائت شد و به فراخور فرصت خلاصه آن در صحن علنی نیز در واپسین روز مجلس هفتم قرائت شد.در واقع پس از تصویب طرح تحقیق و تفحص قرائت گزارش الزامی است و اطلاع از نتایج تحقیق نمایندگان ملت، حق مردم است.

نمی دانم چرا به واسطه این تفحص پالیزدار به زندان می افتد و هر کسی که کوچکترین ارتباط را با او دارد بازداشت می شود و چهار نماینده عضو کمیته تحقیق و تفحص به دادگاه احضار می شوند و صدایی از مجلسی ها در نمی آید، نکند همه آلوده ایم!! نمایندگان ملت را چه شده است؟ چرا گزارش روسای وقت سازمان بازرسی مسکوت ماند؟ چرا گزارش بازرسی خبرگان رهبری به نتیجه ماند؟ چرا گزارش کمیسیون اصل نود بی حاصل بایگانی شد/ و چرا گزارش پالیزدار نه تنها به فراموشی سپرده شد، مسئولین کمیته هر کدام به سوراخی خزیدند و دم بر نیاوردند؟

مردم نامحرم نیستند، در فروش اموال بیت المال اطلاع رسانی حق مردم است، گزارش تحقیق و تفحص نباید بایگانی شده و باید پاسخ این پیگیری به طور شفاف به اطلاع همه برسد.

اینک متن کامل این گزارش 81 صفحه ای تقدیم ملت شریف ایران می شود و تا حصول نتیجه از پای نمی نشینیم، تا رسیدن به حکومت عدل علی (ع) یک یا حسین دیگر!
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<

نامه جانبازان و خانواده شهدا به رهبری!


محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

با اهدای سلام و ادب و احترام

اینجانبان، جمعی از جانبازان، آزادگان و خانواده های شهدا و ایثارگران از آن مقام عالی که خود از جانبازان نظام مقدس و یاور امام می باشید، تقاضای خاضعانه داریم که دستور راجع به آقای عباس پالیزدار - جانباز شیمیایی انقلاب اسلامی - که تمامی مدت نوجوانی خود را در جبهه های نبرد حق علیه باطل سپری نموده و بارها تاسر حد شهادت از مرزهای عقیدتی و جغرافیایی وطن حراست نموده است، اقدام عاجل فرمایید.

به فرموده امام خمینی (به نقل از رساله نوین ایشان) قرآن اموال شخصی افراد را در عین اینکه مالکیت آنها را محترم می شمارد، جامعه را مامور نظارت و جلوگیری از حیف و میل شدن آن توسط افراد نادان نموده است چه از نظر قرآن اموال در عین تعلق به افراد به جامعه نیز تعلق دارد و مایه قوام و اساس اجتماع است، تا چه رسد که این اموال از بیت المال باشد و به همه مردم تعلق داشته باشد و بر همین اساس دفاع از این اموال توسط یک جانباز تخریب نظام نیست، بلکه حفظ و قوام این نظام است.

امید است که آن رهبر فرزانه و حکیم که یقیناً خوشحالی و گرمی همه خانواده ها آرزوی اوست با اشاره ای این خانواده کوچک را که شامل دو دختر نوجوان و دو پسر خردسال و همسر ایشان است را در شادی نوروز همه ملت ایران شریک گردانید، چشم امید ما به یاری شما و گره کار این رزمنده جانباز نیز همانند همه مشکلات کشور به دست با کفایت شما گشوده خواهد شد.
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
تهران در میان آتش و دود !


ماشین را مقابل موسسه درخیابان 16 آذر پارک کردم، از دوستی موتور سوار خواستم تا مرا در شهر بگرداند، می خواستم از نزدیک واقعه را ببینم( شنیدن کی بود مانند دیدن)

تهران بعد از انتخابات 16 آذر مملو از آتش و دود بود، مردم سطل های زباله را برای مقابله با گاز اشک آور به آتش کشیده بودند، وارد خیابان انقلاب شدیم، به یکباره فضای تظاهرات قبل از انقلاب و گاردیها مقابل دیدگانم ظاهر شد، فقط جای برادر شهیدم خالی بود و یک اختلاف دیگر هم داشت، آنروزها شاه قدری مردانگی داشت و گاردیها و کماندوها به جنگ ما می آمدند، اما امروز پلیس ضد شورش آرایش می گیرد و لباس شخصی ها- که گاهاً آموزش لازم هم ندارند و نمی دانند که باطوم را چگونه استفاده کنند که لا اقل جوان مردم نمیرد! - را به جان مردم می اندازند!

راننده تاکسی می گفت در هفت حوض شاهد عینی بوده است که یک لباس شخصی با باطوم بر فرق جوانی می کوبد و درجا میافتد و جان می دهد و مردم خصوصاً زنان و مادران حمله را آغاز می کنند!

در مقابل درب اصلی دانشگاه، گارد ضد شورش ایستاده و دانشجویان پشت در های بسته شعار می دادند که " موسوی، موسوی ، رای ما رو پس بگیر! و گاه شعار " مرگ بر طالبان، چه کابل، چه تهران" سر می دادند.

بعد از چهار راه ولی عصر عده ای شیشه بانک ها ی دولتی را خرد می کردند و باز آتش و گاز اشک آور، دوست موتور سوار من جانباز شیمیایی بود و در عبور از ولی عصر مشکل تنفسی پیدا کرد، به کنار آتش رفتیم تا قدری سوزش گاز را کم کنیم، لباس شخصی ها از اسپری گاز اشک آور استفاده می کردند.

جمهوری ، کارگر ، آزادی ، بلوار کشاورز، ولیعصر و طالقانی نیز در گیری شدت داشت، گاهی به میان چماقداران هم می رفتیم، می گفتند:" حاجی خطرناکه نرو!" و من با موتور فاصله چماقداران و مردم را طی می کردم و با این قیافه وارد صفوف مردم می شدم ، هیچ کاری با من نداشتند ، حتی از آنها فیلم می گرفتم و مخالفتی نداشتند، مردم فقط با لباس شخصی های چماقدار مقابله می کردند. وقتی وارد چماق داران می شدیم، راننده موتور می گفت من جانبازم و حقاً ریش و پشم او جواز عبورمان بود ! در میدان انقلاب یک نیسان لباس شخصی (تیپ بسیجی های همسنگر خودم) پیاده شدند، من هم در کنارشان بودم، جوانکی که تقدم سن و ریش بر سایرین داشت با بلند گوی دستی گروه را آماده عملیات می کرد، قبلاً باطوم و یک چوب دستی های آهنی تلسکوپی بین آنها توزیع شده بود، با خودم گفتم خوش به حال ما، قبل از انقلاب لا اقل دشمن را در لباس نظامی می دیدیم و بین دوست و دشمن راحت تمیز می دادیمً ، مردم کمتر شعار می دادند، بیشتر به این سو و آن سو می دویدند.

در میان جمعیت گاهی مرا می شناختند و می گفتند شما مگر ایران هستید، شما باید آنطرف باشید و درد دل ما را بگویید، و من پاسخ می دادم: من باید در میان شما باشم و درد شما را از نزدیک حس کنم! آری در هنگامه دود و آتش در میان مردم بودم و به حال خودمان افسوس خوردم که کارمان به کجا رسیده است که همان کاری را می کنیم که شاه کرد.

و باز بیاد جمله پدر افتادم،آنگاه که از معظم له پرسیدم ، مردم اگر ما را نخواهند چه باید بکنند / و ایشان فرمودند: همان کاری که ما کردیم، انقلاب!!!
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<


پروفسور حمید مولانا کیست ؟


حمید مولانا یا به تعبیر کیهان" پروفسور حمید مولانا" کیست؟ بیش از نیم قرن در آمریکا چه می کرده است؟ این 30 سال بعد از انقلاب کجا بود؟ رابطه او با کیهان چیست؟ نام اصلی و قبلی او چه بوده است؟ سابقه خانوادگی و حسب و نسب او چیست؟ آیا حقیقت دارد که تابعیت آمریکا دارد؟ چگونه است که از راه نرسیده مشاور رئیس جمهور ضد آمریکایی می شود و از همه انقلابیون انقلابی تر و از همه مسلمانان مسلمان تر است؟ ارتباط سازمانی او و احمدی نژاد چیست؟ و هزار سئوال دیگر

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
خاطره ای از روح اله حسینیان برای تسکین خودم !

از این که کفش به پا نداشت ناراحت بود ، به جوانی رسید که پا نداشت، خدا را هزار بار به داشتن پا شکر گزارد !

من نیز از این که بدون اخطار، محاکمه و تشریفات قضایی سومین سایتم فیلتر می شود و از حقوق اولیه (آزادی بیان و اندیشه) محروم می شوم، ناراحت بودم، به یاد خاطره ای از آقای حسینیان افتادم و هزار بار خدا را شکرکردم که زنده ام!!

در مرکز اسناد انقلاب اسلامی بودیم ، من اصرار داشتم مفاسد آقای خلخالی و طرد او توسط امام در خاطرات آیت الله خزعلی بیاید، معظم له می فرمودند: حفظ آبروی نظام واجب است و ضد انقلاب سر بر می دارد! من معتقد بودم این تطهیر نظام است، مردم می دانند، اگر شما حقایق را نگویید جنایات خلخالی را پای نظام می گذارند! در تایید عرایض من آقای حسینیان خاطره ای گفت که مد نظر من است، او گفت:

نواب صفوی، رهبر فدائیان اسلام توسط سرتیپ مجیدی محاکمه می شود، موضوع خروج مسلحانه و قتل مسئولین یک رژیم است، دادگاه نظامی است، پرونده ای قطور از محاکمه، دفاعیات، تجدید نظر و فرجام خواهی موجود و در آن تمام دفاعیات نواب و یارانش ثبت است.

پرونده سر تیپ مجیدی جالب است، نه محاکمه ای، نه دفاعیاتی، نه تجدید نظری، نه فرجام خواهی، نه حتی اخذ یک اثر انگشت، یا یک دفاع کوچک، تنها برگ پرونده سرتیپ مجیدی، یک کاغذ سیگار (10*10) است که آقای خلخالی روی آن نوشته است :

" سرتیپ مجیدی از وابستگان رژیم طاغوت به اعدام محکوم می شود، اموال خود و خانواده اش مصادره شود ! "

واین کل پرونده اوست، حال چگونه می توانیم مجیدی را از قبر در آوریم و برای او پرونده دفاعیات بسازیم، خدا می داند، مگر کردان کاری برایمان بکند !
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
حکم بستن عمامه و کراوات


بسم الله الرحمن الرحیم

در صدر اسلام مشرکین عمامه را می بستند و اصحاب رسول خدا (ص) قسمتی از عمامه را باز می گذاشتند که همان تحت الحنک است که امروز مستحب است هنگام نماز باز بگذارند ، و این وجه تمایز و افتراق بین مؤمنین و مشرکین بود ، در زمان امام صادق علیه السلام ، حضرت عمامه را بستند ، عده ای از شیعیان حضرت برآشفتند که صادق آل محمد (ع) مشرک شده است ! وحضرت پاسخ فرمودند : « اینکه من کاری را انجام می دهم خود ملاک و حجت صحت عمل برای شماست ونیازی نیست دلیل بیاورم ، لیکن دلیل آنرا می گویم ، آنروز همه مشرکین عمامه می بستند و اگر مؤمنین عمامه را می بستند تشبّه به کفار بود ولی امروز کدام مشرک را می بینید که عمامه ببندد ؟ و اصحاب گفتند : هیچ و حضرت فرمودند : « با رفع علت معلول نیز رفع می شود . »

سوای از اینکه در صدر اسلام این وجه تمایز مسلمین بود و با این شعار عِده و عُده خود را به رخ کفار می کشاندند و حتی در آن زمان کفار ریش می تراشیدند و سبیل می گذاشتند و حضرت محاسن را سنت و کوتاه نگاه داشتن شارب را توصیه فرمودند که همه و همه وجه تمایز بین مسلمین و کفار بود هر چند در محاسن و شارب وجوه دیگری نیز وجود دارد ، اما عده ای از متحجرین و سخت فکران کاتولیک تر از پاپ به واسطه بستن عمامه از صادق آل محمد (ص) روی گرداندند و پنج امامی شدند .

در دوران نفوذ اسلام در اروپا ، وجه تمایز مسلمین بوسینایی و کفار کروات دستمال بسته به دور گردن کرواتها بود که بعدها به عنوان کروات شناخته شد ، و مسلمین و کرواتها با همین کراوات تشخیص داده می شدند اما امروز از قصه مسلمین و کرواتها چیزی در اذهان نمانده است ، و کراوات نه نماد کفر است و نه نماد غرب ونه نشان کروات بودن ، بلکه در جامعه امروز کراوات بخشی از یک لباس رسمی است که بسیاری از کشورها اعم از مسلمان و غیر مسلمان آنرا پذیرفته اند و ما نیز کت و شلوار و پیراهن با یقه کراواتی را به تن می کنیم اما فقط این قطعه

ببینید

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 07:07 ب.ظ

راهپیمایی سرنوشت ساز روز شنبه ساعت 16 در معیت آقایان کروبی، موسوی و خاتمی از میدان انقلاب به سمت آزادی انجام خواهد شد.

از کلیه حامیان اصلاحات و تغییر درخواست می شود حضوری کوبنده داشته باشند تا فریادشان اعتراضی باشد به تقلب و دروغ و پشتیبانی از آن در بالاترین سطوح نظام. باشد که سیل جمعیت لرزه بر اندام هر مسئولی بیندازد که رای مردم را به پشیزی نمی انگارد.

شورای مرکزی ستاد مجازی ; ٥:۳٥ ‎ب.ظ ; جمعه ۱۳۸۸/۳/٢٩

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 07:05 ب.ظ

خمینی: من به پشتیبانی ملت، توی دهن این دولت می زنم
خامنه ای :من به پشتیبانی دولت ،توی دهن این ملت میزنم

ببخشید کمی طولانی است جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 07:03 ب.ظ

آقای خامنه ای! مردم شما را سر جای تان می نشانند


جناب آقای سید علی خامنه ای

اظهارات امروز شما همه اتفاقات رخ یافته روزهای اخیر را متوجه حضرتعالی می کند. از سوی دیگر دیروز اعلام شد که سرکار خانم رجایی، همسر شهید رجایی، نخست وزیر و رئیس جمهور محبوب آیت الله خمینی را در حرم حضرت معصومه دستگیر کرده اند و وی را به زندان برده اند، چرا که او نیز مانند میلیونها ایرانی دیگر به ظلم و بی عدالتی که بر این ملت رفته است، اعتراض کرده بود و دولت تحت امر شما صدای او را هم نتوانست تحمل کند. حق نخست وزیر محبوب آیت الله خمینی و نخست وزیر سابق خودتان بر اساس شواهد بسیار و قرائن بیشمار، در انتخاباتی پرشکوه و بی نظیر غصب شده و شما پیش از آنکه حتی پیرمردهای منصوب خودتان انتخابات را تائید کنند، بی صبرانه بر دروغی بزرگ مهر تائید زدید و با همین کار، هم از وظیفه قانونی تان تخلف کردید و هم شرط " عدل" را که از شروط اصلی ولی فقیه است، زیر پا نهادید. اینها همه به کنار، سووالی بزرگتر مطرح است، شما می دانید چه می کنید؟ می دانید به کجا می روید؟

آقای خامنه ای!
مرا به عنوان یکی از نویسندگان سرشناس ایرانی می شناسند، برخی بر این کلمه " خوب" را هم می افزایند، یکی از اینها روحانی شریفی است که هفت سالی قبل که از زندان بیرون آمده بودم گفته بود " آقا گفته اند تو و فلانی نویسنده های خوبی هستید، چرا نمی نویسید؟" و این زمانی بود که تازه از زندان بیرون آمده بودم به جرم نوشتن و روزگارم بخاطر حفظ حرمت همان قلمی که خدای به آن قسم خورده بود و قاضی شما بی حرمتش کرده بود، ویران بود و هنوزم بر این باور بودم که قلمم می تواند جز هدیه کردن لبخندی به ملت شاید کاری دیگر هم بتواند بکند. خوانده بودم روایت شاعرانه و مسحور کننده عبدالفتاح عبدالمقصود را از زندگی " علی بن ابیطالب" و قصد کرده بودم که سه چهار سالی از زندگی ام را بگذارم برای نوشتن زندگی امام حسین.

این وسوسه تنها در من کافر نبود که سرگذشت آن بزرگان را بسیاری از هم قبیلگان من نوشته اند، از همان عبدالفتاح عبدالمقصود بگیر تا شاعران و نویسندگان بزرگ ایران و عرب و حتی نویسنده بزرگ ایرانی مرحوم غلامحسین ساعدی که می خواست " مقتل" را بنویسد و ما همگی بیش از آنکه اهل شریعت باشیم، سرگشتگانی بودیم که با خدای خویش عاشقانه به مهر و قهر بودیم، نه چون رفقای شما که بندگی و بردگی منش و روش شان در مواجهه با خدای است. من به قول آن پیر، بینوا بندگی سربه راه نبودم، و راه بهشت مینوی من بزروی طوع و خاکساری دیگران نبود، اما جای آفتاب را می دانستم و کلمه را می شناختم و می دانستم که آن کسی می تواند راوی شرق باشد که خورشید عشق در دلش طلوعی کرده باشد، نه آنان که تمام روحشان را شب گرفته است و کلمات شان غروب می کند وقتی که روایت را آغاز می کنند. اما نشد، نشد و نشد آن کار که بشود. داروغگان و شحنگان دستگاه داغ و درفش چنان کردند که رخت بر بستیم از وحشت زندان سکندر و خراجات سنگین تان را هم تاب نیاوردیم و حالا گرفتاری ماست و این غول های بیابان. که می بینید هر چه باشند از آن راهزنان خیابانی چکمه پوش و چماق به دست شریف تر اند.

باری، شرح خویش را دادن مقصد من نیست، اما بهانه ای است که فراموش نکنید که کدام کس با شما سخن می گوید. چند سالی قبل نیز کاری کرده بودید و من نیز به خشم چیزی نوشته بودم و اسباب زحمت برای من شد و چنان که گفته اند اسباب کینه برای شما. که می گویند کینه های تان سخت است و از دل برون نمی رود، وقتی که آمد. و لابد باید که باز حکایت این روزها را می شنیدم و تصویرش را که در هر رسانه بازتابیده می دیدم و لب سکوت به دندان می گزیدم و راه خاموشی برمی گزیدم...... اما و اما، که این بار گوئی کار چنان از دست بشده است که سکوت معنا نمی دهد، وقتی سه میلیون نفر نفرت شان از بی عدالتی و ظلم را در حد فاصل انقلاب و آزادی در سینه حبس می کنند و تنها به اشارت انگشت داستان پیروزی دزدیده شده شان را می گویند.

خون را بنا نبود بریزید که ریختید و حد را بنا بود نگه دارید که نگه نداشتید و حرمت را بنا بود حفظ کنید که بی حرمتی کردید و با بی انصافی و بی هیچ عدالتی حق ملتی را پایمال کردید. پایمال کردید حق میلیونها آدم را و بعد مرد دروغگوی شهر بی شرمانه یک ملت بزرگ و شریف را " خس و خاشاک" نامید، همو که غلام حلقه بگوشی بود و خریدیدش، به قیمت فروختن همه آنان که از بزرگان آن قبیله بودند. نمی گویم که عقل، نمی گویم که عدل، نمی گویم که شرافت، نمی گویم که درایت، نمی گویم که هشیاری، نمی گویم که مصلحت داری، نه، اینها را بگذاریم و بگذریم، می پرسم که قیمت را چرا درست حساب نکردید؟

می گویند هر چیزی قیمتی دارد، و می گویند هر چه بگیری چیزی می دهی. حساب نکردید این که می گیرید قیمتش چقدر است در مقابل همه آنچه می دهید؟ این غلام بچه ای که در بازار مکاره دروغ و فریب مفت هم گران است، به چه قیمت خریدید؟ به قیمت سرشکستن و زبان بریدن و زخم زدن بر تن ملت خودتان؟ به قیمت کشته شدن خلقی شریف و مردمی آزاده که تنها حق شان را بر اساس قول خودتان می خواهند؟ به قیمت طعن و لعن و نفرین میلیونها انسان که از ترس قداره بندهای چکمه پوش و ریشوهای بی ریشه قمه به دست و نفر بر های ضد شورش در سکوت راه می روند و هیچ نمی گویند تا حداقل در این ساعات سکوت کمی به خودتان فکر کنید؟

این غلام بچه را خریدید به قیمت به آسمان رفتن صدای آلله اکبر میلیونها آدمی که حق شان را ظالمانه نقض می کنید؟ یک بی لیاقت بی ادب را چون موجودی وحشی به جان این ملت انداختید و سگان را رها کردید و سنگ های بنای حکومت خودتان را بستید و رئیس مجلس خبرگان تان را در حصر نگه داشتید؟ حداقل حق همسایگی ده بیست ساله و رفاقت چهل ساله با هاشمی را نگه می داشتید، یعنی واقعا به هیچ رفیقی نیاز ندارید؟ آن شنیدم که گفته اید آنان که به خیابان می آیند مسوول جان شان خودشان هستند، چرا؟ آیا خیابان های کشور ملک طلق مرحوم ابوی شماست؟ آیا مردم حق ندارند در خیابانهای شهر از حق شان دفاع کنند؟

آقای خامنه ای!
شما که به آخرت اعتقاد دارید! نمی خواهم به روزهای محشری که در تهران به راه افتاده فکر کنید، به روز محشر آن جهان که باور دارید؟ نمی خواهم به آشکار شدن اسرار یک دروغ ساده لوحانه که ملتی باورش نمی کنند و سرانجام آشکار خواهد شد باور کنید، حداقل به " یوم تبلی السرائر" که اعتقاد دارید؟ چطور می توانید در آن قیامتی که لابد باورش دارید با استاد و معلم تان آیت الله خمینی مواجه شوید و بگوئید که تمام اهل بیت اش را از بیت تان راندید؟ و هر که او از خود می شمرد، جزو غیرخودی ها بشمار آوردید؟ چطور می توانید با او مواجه شوید و بگوئید که در حکومت عدل شما همسر رئیس جمهور محبوب او رجایی را زندانی کردید؟ چطور می توانید با او مواجه شوید و بگوئید حق نخست وزیر او را که محبوب ترین رجل اجرایی کشور نزد آیت الله خمینی بود، انکار کردید و حق مرد صدیقی مانند موسوی را پایمال کردید و دروغگویی چاپلوس را بناحق به جایش گماردید؟

چطور می توانید با او مواجه شوید و بگوئید که هاشمی رفسنجانی را که امین ترین اصحاب خمینی بود، در حکومت تان دزد خواندند و فرزندانش را ممنوع الخروج کردند و شما هیچ نگفتید و خوشحال هم شدید؟ چطور می توانید با سردارانی که برای دفاع از ایران در جنگ بشهادت رسیدند مواجه شوید و به آنها بگوئید که خانواده های آنان که امانت شان نزدتان بودند، از خود راندید و مشتی دروغگوی ریاکار را به آنها ترجیح دادید؟ چطور می توانید به آیت الله خمینی بگوئید که بهترین شاگردانش را در تنگنا گذاشتید و یک مشت روحانی قدرت طلب را تنها به این دلیل که شما را دوست می داشتند، بر آنان ترجیح دادید؟ لابد زمانی هست که تا پیش از آن روز به همه این سووالات پاسخ بدهید. شاید به من بگویند که همچون منی که به هیچ چیز اعتقاد ندارم چرا نگران شمایم، نه، من نگران شما نیستم، فقط می خواهم بگویم که همه چیز به این آسانی تمام نخواهد شد. آنها که بارگه داد بودند، از ایوان مدائن شان هیچ نماند، شما می خواهید با این خیابان پاستور چه کنید؟

جناب خامنه ای!
در این روزها صداهایی در شهر بلند است. بشنوید. سی سال قبل مردی دیگر بر صندلی اقتدار این کشور نشسته بود که صدای ملت را دیر شنید، دیر شنید و وقتی شنید قول داد که انتخابات بعدی را عادلانه برگزار کند. اما کار به جایی رسید که برای یافتن گوری هم در این دنیای پر قبرستان سرگردان بود. البته چنان کرده ایم و کرده اید که مردمانی برایش دایم آرزوی آمرزش می کنند و صدبار توبه می کنند که چرا چنان کردند. اما وقت همیشه نیست. گاهی پیش از آنکه فکر کنی اتفاق می افتد. وقتی توفان آغاز شد، نه از تاک نشان می ماند و نه از تاک نشان. من نگران تغییر حکومت نیستم، نگران خونهایی هستم که ریخته خواهد شد، اگرچه اکنون نیز خون بر سنگفرش های خیابان نشسته است. از عاقبت ظلم بترسید.

ظلم را مردمان برنمی تابند، آتش شان می زنید زبانه می کشند، می زنیدشان فریاد می زنند، بر سرشان می ریزید رودی می شوند و جاری می شوند و کاری می شود که دیگر از هیچ کاره ای هیچ کاری نیاید. با ظلم حکومت کردن نمی شاید. شاید گفتنش بد نباشد و این سخن را هرگز فراموش نکنید که آن بیت، حصن حصینی نیست که تا ابد آباد بماند و آن حرم را چنان محترم نگاه نداشته اید که وقتی شمشیردارتان همه را بزند، مردمان مقیم حرم بمانند. حکومت جمهوری اسلامی از مسیری دشوار گذشته است، باور نکنید که هماره و با هر ظلمی که بر مردمان برود، تسلیم و رام می مانند. در این انتخابات از صد نفر از بزرگان همین حکومت حداقل هفتاد نفرشان پشت سر میرحسین موسوی بودند و به زحمت بیست نفرشان پشت سر احمدی نژاد، مردم به موسوی رای دادند، شما با تائید تقلب بزرگ انتخابات چنان کردید که هفتاد درصد حکومت هم توسط خودتان حذف شده است. بترسید که اگر هر فرمانی بدهید، حتی اعضای نزدیک به شما هم امرتان را مطاع ندانند.

آقای خامنه ای!
آنچه در این انتخابات رخ داد، تنها یک دروغ بزرگ نبود. دروغی چنان بزرگ و موهن که اثباتش از انکارش بسیار ساده تر است. آنچه مردم را عصبانی کرد و به خیابان کشید، وقاحت و بیشرمی بی حد رئیس جمهور در انکار همه واقعیت ها جلوی دوربین تلویزیون بود، او بدون اینکه به شعور مردم احترام بگذارد، حتی به قدرت محاسبه ریاضی مردم هم بی احترامی کرد. آنچه در این انتخابات مردم را عصبانی کرد این بود که رئیس جمهور اینقدر ارزان رای و فکر مردم را می خواست بخرد. آنچه در این انتخابات مردم را عصبانی کرد این بود که او به چشم مردم هم دروغ گفت و به آنان گفت چیزی را که می بینند اتفاق نیفتاده است. آنچه در این انتخابات اتفاق افتاد این نبود که چرا در شمارش آرای مردم تقلب شد، این بود که چرا آرای مردم اصلا شمارش نشد. آنچه مردم را عصبانی کرده است این است که رئیس جمهور میلیونها ایرانی مخالف خودش را خس و خاشاک نامیده است. آقای خامنه ای! ما آدمیم، خس و خاشاک نیستیم.

از سوی دیگر آنچه در این انتخابات رخ داد این بود که بعد از 28 سال به روی جمعیت خیابانی شلیک شد، فقط بخاطر اینکه آنان حق قانونی شان را می خواستند. پلیس مردمی را کشت که در کمال سکوت و آرامش چهار ساعت در خیابان راه رفته بودند. شوربختانه دولت در این چهار سال آنقدر پول نفت داشته است که همه اراذل و اوباش را به لباس شخصی های دولتی تبدیل کرده است. آنها هستند که با قمه و باطوم به جان مردم افتاده اند.

در این انتخابات حرمت شهدای جنگ هم شکسته شد، حرمت کسانی که مردم آموخته بودند که آن بزرگان فداکار حافظ ناموس مردم بودند. در این انتخابات حرمت روحانیت و مرجعیت هم شکسته شد. ما به این حرمت نیاز داشتیم و داریم، همیشه باید خانه ای باشد که بتوان از دست ظلم به آن پناه برد. آنچه در این انتخابات رخ داد این بود که به 26 سال از زندگی سی ساله جمهوری اسلامی و به تمام رهبران آن، جز شخص شما، بی احترامی شد. و البته تاریخ به یاد ندارد که حکومتی چنین با خود بیرحمی کرده باشد، تنها بخاطر اینکه انتخاب شخصی دیگر را تاب نمی آورد. آقای عزیز! آنچه بی حرمت شد چنان بزرگ است که براحتی نمی توان از آن گذشت. اما از همه چیز مهم تر این است که شما، با حرمت شکنی روحانیت و دانشگاه و ملت و مجلس و انقلاب و جمهوری اسلامی خودتان را بی حرمت کردید، آیا ادامه عمر دولت احمدی نژاد ارزش این همه بی حرمتی را داشت؟ آیا بخاطر این دولت بی لیاقت که هر روز میلیونها نفر نفرینش می کنند، تا کجا حاضرید بمانید؟

آقای خامنه ای!
بسیاری از سرداران جنگ، بزرگانی اند که حاضر نیستند دروغی به این بزرگی را بپذیرند، آنها اوباش گردن کلفت نیروی ضد شورش نیستند که مثل سگ هار به جان ملت بیفتند، مطمئن باشید در روزی که دور نیست، آنان در کنار مردم خواهند ایستاد. آنانی که بخش از جان شان را برای دفاع از ملت فدیه کرده اند، روبروی ملت نمی ایستند. کارکنان دولت نیز غلامان حلقه به گوش رئیس جمهور نیستند، حتی به کارکنان وزارت اطلاعات تان هم اعتماد نکنید، آنها هم حاضر نیستند از دروغی به این بزرگی دفاع کنند. و از همه مهم تر ملتی هستند که راه خیابان ها را یاد گرفته اند. این ملت دیگر از هیچ کس نمی ترسند.

متاسفانه یا خوشبختانه چنان راه حضور همه رسانه ها را بسته اید که دیگر هیچ صدایی جز صدای ملت در شهر شنیده نمی شود. نه صدای آمریکا، نه صدای انگلیس، نه صدای اسرائیل و نه حتی صدای روشنفکران، فقط صدای پارازیت دولت حاکم بر رسانه هاست. اما صدای مردم بلند است، بلند تا آسمان. به چه زبان باید بگویند؟ در شعارها می گویند، نمی شنوید؟ سه میلیون نفر با سکوت و انگشت های نشانه شده حرف می زنند، نمی شنوید؟ بر کاغذهایی که در دست شان است، می نویسند، نمی خوانید؟ بر دیوارهای شهر نظرشان را نوشته اند، نمی بینید؟ آیا شبها صدای مرگ بر دیکتاتور و الله اکبر را نمی شنوید؟ چگونه باید بگویند تا بشنوید؟ آنان حق شان را می خواهند، آنها به مردی که یک سال وزیر خارجه و هشت سال نخست وزیر دوران جنگ و بیست سال عضو مهم ترین ارکان قدرت بود، با شادمانی تمام رای داده اند و حالا هم حاضرند تا پای جان از رای شان دفاع کنند. آنها برای دفاع از عدالت شهید داده اند. نمی بینید؟

کاری که باید بکنید کاری ساده است، باید حق مردم را به آنان برگردانید، همان چیزی که هر انسان شریفی از آن دفاع می کند. انتخابات را باید باطل کنید تا مردم آزادانه انتخاب شان را بکنند. این همه چیزی است که مردم می خواهند، اگر این را ندهید، آن وقت ممکن است مجبور بشوید چیزهای بزرگتری را بدهید. مردم ایران با شنیدن خطبه های نماز جمعه شما عصبانی و خشمگین شده اند ولی متانت شان را از دست نمی دهند، آنان به راهپیمایی های گسترده شان ادامه می دهند. آنها بدون نفرت و خشم حق شان را می گیرند. آقای خامنه ای! مردم بزرگوار ایران قدرتمند تر از آن هستند که فرض می کنید، آنها به خیابان آمده اند، در خیابان می مانند، حق شان را می گیرند و شما را هم سر جای خودتان می نشانند.

در جهان گورستانهای بی شماری است که در آن مردانی خفته اند از قبیله سیاست، که چیزی شبیه به همین حرف های شما را زده اند، آنان یک چیز را فراموش کرده بودند، و آن اینکه شترهای مرگ در کاخ و بیت رهبران هم می خوابند. هیتلر و استالین و پل پت و لنین و شاه و آیت الله خمینی مردند، شما هم بالاخره می میرید. وقتی مرگ بزرگان فرا می رسد دو واکنش در عموم مردم ایجاد می شود، گروهی برمزار مرد بزرگ می گریند و گروهی دیگر نفرینی ابدی را نثارش می کنند.

آقای عزیز! تا مرگ نرسیده است و دچار نفرین ابدی مردم نشدید، حرف تان را پس بگیرید و بگذارید همان خامنه ای معمولی باشید، آدمی که مردم او را یک آدم بی قدرت، پر کینه و بدون موضع مشخص می دانند، یک رهبر ضعیف که شاید بشود تحملش کرد. اما اگر هوس کنید که ادای بزگتر از خودتان را در بیاورید و دستور کشتن بدهید، ما باورتان نمی کنیم، شما این کاره نیستید برادر. مردم هم اینقدر ترسو نیستند، مردم ایستاده اند و اگر باد بکارید توفان مردم را درو خواهید کرد.

ابراهیم نبوی
29 خرداد 1388

قهوه ای جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 06:50 ب.ظ

مگر خامنه ای نمیگفت اعتراضات رو از راه قانونی پیگیری کنید؟؟
پس چرا قبل از بررسی و پاسخ شورای نگهبان امروز گفت به رای مردم خیانت نشده و ۱۱ میلیون اختلاف نمیتونه تقلب باشه؟
این معنیش اینه که من شخصا خود قانونم و شورای نکهبان هیچکارست.
عین سناریوی هفته پیش این هفته هم تکرار شد اول این مردک میاد همه رو تهدید میکنه و حرف اخر رو میزنه و بعد شورای نگهبان و وزارت کشور تاییدش میکنند.
به عنتری نژاد هم گفت رییس جمهور مورد اعتماد!!
هیچ به قیافه اونهایی که تو نماز جمعه بودن توجه کردید؟؟همه عین هم و عین گروه فشار بودن.

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 06:39 ب.ظ

استاد! شهر ری تمام ایران نیست بهتره از توهم فانتزی بیرون بیایید.تو دهکوره ها هم بر طبق نظر وزارت کشور مطبوعه که خودتون قبول دارید موسوی 30 درصد اورد چه برسه شهر ری بغل گوش تهران.مردم اصل مطلب را گرفته بودند.وبه موسوی رای دادند. به همین خاطر "اقا و برو بچ "ناچار به انجام کودتا شدند.مردم ناچارشان کردند وگرنه خودشان اهل این حرفها نبودند.

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 06:17 ب.ظ

خامنه ای باید بداند اگر هم بر فرض مردم خفه شوند باز ارامش نخواهد داشت .چون اتش زیر خاکستر یک روزی شعله ور میشود.انوقت سوزانندگیش بیشتر است. مرگ بر دیکتاتور.مرگ بر دروغگو .مرگ بر ستمگر .مرگ بر سلطان جابر. مرگ مرگ بر ادمکش. درود بر ازادی. ننگ بر نیرنگ پلیدتان. ننگ بر توهم ودوروئیتان. زنده باد حق وحقیقت. سر امام حسین را هم یزیدیان بر دار کردند. ننگ بر یزید زمانه

بیطرف جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 06:09 ب.ظ

چرا خودتان را بازیچه دست برخی از طالبانزر و زور کرده اید ؟لطفا موا ظب باشید که بازیچه دست برخی نشوید اینها همه اش جنگ قدرت است .برخی این کشور را ملک بابا یشان می دانند و می خوا هند از احساسات جوانان کشورمان برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 06:06 ب.ظ

به نظرم راه برگشت وجود نداره.موسوی و خاتمی و کروبی و حتی رفسنجانی راهی جز ادامه راه ندارند. خامنه ای واحمدی وحدادو مصباح و دارو دستشون حالا حالا ها کار دارند .یک بلایی به سر ملت بیارند.اونها تنها چیزی که نمیشناسند:خداست. باید رسوا بشوند.مثل اینکه قدرت خیلی خیلی خیلی شیرینه!؟اونها حاضرند به خاطر دنیا ومقام دست به هر جنایتی بزنند.اونوقت یک چنین ادمی مردم را به تقوای الهی توصیه میکند. اینها به شیطان هم درس میدهند.

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 04:33 ب.ظ


http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=75569

بازداشت همسر شهید رجایی در حرم حضرت معصومه(س)!
در صحن آیینه حرم حضرت فاطمه معصومه (س) تحصن کرده بودند.

خبرگزاری فارس به نقل از روانبخش از بازداشت همسر شهید رجایی در حرم حضرت فاطمه معصومه (س) خبر داد.

گفته می شود خانواده و همسران برخی شهدای مشهور نظیر همت و باکری نیز همراه همسر شهید رجایی بوده اند.

قاسم روانبخش از طلاب هوادار احمدی نژاد با اشاره به حضور این خانواده های شهدا که برای درد دل با علما به قم رفته بودند، ‌گفت: طی خبری که در خصوص حرکت اتوبوس‌هایی از تهران برای ایجاد آشوب و اغتشاش در قم پخش شد، به سرعت بسیجیان و مردم آگاه با حضور در ورودی‌های شهر از وارد شدن این اغتشاشگران به قم جلوگیری کردند. یکی از این اتوبوس‌ها که اکثر زنان در آن حضور داشتند وارد قم شدند و خواستار دیدار با علما شدند.

وی افزود: با آگاهی علما و مراجع این افراد که جمیله کدیور، محتشمی‌پور و همسر شهید رجایی هم در بینشان بودند با دست رد علمای آگاه ما مواجه شدند و پس از اینکه حالت زاریشان نتوانست علما را نرم کند تا بر طبق خواسته آنان سخن بگویند، می‌خواستند توطئه دیگری برپا کنند و در صحن آیینه حرم حضرت فاطمه معصومه (س) تحصن کردند، ولی پس از ساعاتی با شعارهای مردم و کمک نیروی انتظامی دستگیر شدند و این توطئه خنثی شد.

روانبخش ادامه داد: این توطئه‌گران با زیرکی امشب را برای تحصن انتخاب کردند چون حرم حضرت فاطمه معصومه (س) شلوغ است و می‌خواستند از این شلوغی به نفع خود استفاده کنند و بگویند همه مردم یاور ما هستند که با هوشیاری مردم و نیروی انتظامی این توطئه هم خنثی شد.

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 04:32 ب.ظ http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=2-51544

خیلی وحشتناکه!
اسم این حیوونها رو چی می شه گذاشت؟ جانی؟
http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=2-51544

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 03:34 ب.ظ

خامنه ای به هیکل خودش رید
مردم روپیش از پیش از خودش متنفر کرد

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 02:43 ب.ظ

بیچاره اونهایی که کشته شدن ):
خونشون به گردن خودته خامنه ای!
می شه دیگه sms ها رو وصل کنید؟

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 02:39 ب.ظ

شروع ثروت‌اندوزی صادق محصولی از پایان جنگ ایران و عراق و از زمانی آغاز شد که محمود احمدی‌نژاد در دهه‌ی هفتاد استاندار اردبیل شد. محصولی در همان زمان در یک مزایده برنده‌ی قرارداد نفتی نخجوان شد و ثروتش تا بدانجا رسید که امروز به گفته‌ی خود وی «بالغ بر۱۶۰میلیارد تومان» است. در سال ۱۳۷۸ صادق محصولی باغی به وسعت ده هزار متر را در نیاوران تهران خریداری کرد. حدود هفت هزار متر از این باغ می‌بایست به علت تغییر کاربری از زمین زراعی به زمین مسکونی، به شهرداری تعلق می‌گرفت، اما محصولی متهم است که با شهرداری منطقه تبانی کرده و کل زمین را مالک شده و در آن به برج‌سازی پرداخته است. این رویداد هم‌زمان با ریاست محمود احمدی‌نژاد بر شهرداری تهران روی داده است. بعد از ریاست جمهوری احمدی‌نژاد نیز، صادق محصولی وامی بالغ بر ۴۰۰ میلیارد تومان از دولت گرفته و نام او نیز در لیست ۲۰۰ نفره‌ی وزیر اقتصاد از وام‌گیرندگان کلان دولت قرار دارد. صادق محصولی یک بار در زمان پیشنهاد وی برای پست وزرات نفت در پاسخ به چگونگی انباشت ثروت ۱۶۰ میلیاردی‌اش ظرف ده ‌سال، این ثروت را «متعلق به امام زمان» دانسته و گفته بود: «این امانتی است که پس از ظهور حضرت در اختیار ایشان قرار می‌گیرد!!!».

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 02:38 ب.ظ

صحبت های خامنه ای داستان رو تمام کرد! و مجوز سرکوب گسترده ی مردم رو صادر کرد! خامنه ای گفت: تقلب در این اندازه غیرممکن است، تقلب 11 میلیونی اصلاً در کار نبوده است!تفکر احمدی نژاد از تفکر رفسنجانی به من نزدیکتر است!!(یعنی رید به رفسنجانی) در عین حال گفت ممکن است بستگان رفسنجانی مشکل داشته باشند، ولی خود هاشمی ندارد(یعنی بیشتر ریدن به رفسنجانی) خامنه ای گفت: من با بدعت گذاری کنار نخواهم آمد و زیر بار زور خیابانی نخواهم رفت!!!(یعنی اگه مخالفت کنید سرکوب می شید) گفت: کسی نمی تواند طرفدارانش رو به خیابان ها بکشد، کسی نباید زور آزمایی خیابانی بکند، اگر خاتمه ندهند مسئولیت تبعات آن به عهده آنهاست!! گفت: اگر رهبران معترضان(موسوی و کروبی) دست از این کار برندارند، من دوباره می آیم و صریحتر از این حرف می زنم!!---- می دونید یعنی چی؟؟؟یعنی: منتظر کشتار گسترده ی مردم باشید!!!

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 02:36 ب.ظ

شروع دیکتاتوری تازه ...

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 02:34 ب.ظ

من سلطان بلا منازع شما هستم .یادتون باشه اگه با هم خوب باشین و برادر باشین منم باهاتون مهربونم.رعایای عزیز!!!!! فقط کافی زود خر بشید!! تا من خوب سلطنت کنم و تو سرتون بزنم .اونوقت میبینید چقدر خوبم.پس لطفا خفقون بگیرید!!!!!خفه خفه . متن فوق ترجمه ای است روان از صحبتهای رهبر

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 01:06 ب.ظ

چه قدر باید آدم پست و کثیف باشه که برای خرید رای دانشجویان بهشون چک پول بده و بعد وقتی همون دانشجویان بهش رای ندادن و به خیانتش اعتراض کردن اونها رو در خونه شون به خاک و خون بگشه!

ستاد انتخابات مهدی کروبی جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 12:04 ب.ظ

ستاد انتخابات مهدی کروبی در اطلاعیه ای اعلام کرد:برنامه تجمع اعتراض آمیز روز جمعه به شنبه ساعت ١٦ در میدان انقلاب موکول شد.

متن اطلاعیه به شرح زیر می باشد

به دنبال در خواست مجوز تجمع در میدان انقلاب به منظور اعتراض به نتایج مخدوش اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری ضمن تقدیر از حساسیت مهم مردم شریف ایران به اطلاع می رساند برنامه قبلی اعلام شده در خصوص حضور در نماز جمعه با لباس مشکی لغو گردید.
لذا از هموطنان عزیز می خواهیم روز شنبه با حضور پر شور خود در راهپیمایی بزرگ میدان انقلاب تا آزادی اعتراض خود را به نحوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری اعلام نمایند

این نماز جمعه ریاست جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 12:03 ب.ظ

نمازی که ملت را از جاهای دیگر بیارن تهران تا تلویزیون های کشورهای دیگه ببینند که تعدادشون زیاد است نماز نیست ریا است. .. احکام نماز:1 - واجب است که نیت عبادات واز آن جمله نماز، خالص براى‏خدا باشد، وآمیخته به ریا نباشد زیرا ریا گناه بزرگ وباطل کننده عبادت‏است. 2 - منظور از ریا این است که انسان عمل را تنها به قصد نشان دادن به‏مردم انجام دهد، وقصد امتثال فرمان خداوند را نداشته باشد. قدرمتیقّن از بطلان عبادات به سبب ریا، همین معنى است زیرا در این‏صورت، عمل فاقد قصد امتثال وقربت مى‏باشد. 3 - ریا صورتهاى دیگرى هم دارد که انسان در این صورتها فاقدقصد امتثال وقربت محسوب نمى‏شود، مانند اینکه انگیزه عمل،قربت وامتثال باشد امّا در کنار آن ریا هم کند، یااینکه در بعضى ازاجزاى واجب عبادت، قصد ریا داشته باشد. فقها گفته‏اند: در این‏حالات نیز بخاطر قصد ریا، عبادت باطل است واین سخن غالباًموافق احتیاط است پس بنابر احتیاط واجب، عبادت باید اعاده‏شود. 4 - اما اگر در بعضى از اجزاى مستحبّ عبادت، قصد ریا داشته باشدمثل قنوت در نماز، بنابر احتیاط مستحب نماز را تمام کند وبعد اعاده‏نماید، ولى این واجب نیست. 5 - اگر عبادت او خالص براى خدا باشد ولى در انتخاب مکان مثل‏نماز در مسجد، یا زمان مثل نماز در اول وقت، یا در جزئیات دیگرمانند به جماعت خواندن، قصد ریا داشته باشد، اگر این ریا بر اصل‏عبادت تأثیر بگذارد به گونه‏اى که بگویند نماز او ریایى است، پس بنابراقوا، عبادت او باطل مى‏شود، اما اگر چنین تأثیرى نداشته باشد،عبادت او باطل نخواهد بود. 6 - اگر خود عمل را خالصانه براى خدا انجام دهد ولى خوشش‏بیاید از اینکه مردم اورا ببینند، پس ظاهراً عبادت او باطل نیست. چنانکه خطور ریا در قلب هم ضررى به صحت عبادت نداردمخصوصاً در صورتى که او از این حالت ناراحت وناراضى بوده ودرصدد باشد که از آن دورى کند. 7 - اگر عبادت را خالصانه براى خدا انجام دهد اما بعد از پایان عمل،قصد ریا کند یا حالت خود ستایى اورا فراگیرد، عبادتِ او را باطل‏نمى‏کند.

یا حسین جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 11:49 ق.ظ http://i44.tinypic.com/o6fddc.jpg

این رو هم ببینید دوستان عزیز:
http://i44.tinypic.com/o6fddc.jpg

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 11:34 ق.ظ

اخبار پشت پرده کودتا
پیشنهاد اعلام یک "رفراندُم"
برای قبول یا رد نتیجه انتخابات!
در برخی محافل آگاه در ایران گفته می شود: هاشمی رفسنجانی نتیجه رایزنی های روزهای گذشته خود در شهر قم را در تهران به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی اطلاع داده است. برخی ها، این رایزنی و نتیجه آن را، تعبیر به تشکیل جلسه غیرعلنی مجلس خبرگان و یا شماری از بلندپایگان این مجلس کرده اند. آنچه تاکنون بعنوان نتیجه این رایزنی ها بصورت اشاره فاش شده اینست که به رهبر پیشنهاد شده، وی برای خاتمه بخشیدن به وضع کنونی، بی آنکه از این طرف و یا آن طرف اعلام حمایت کند، از یک رفراندم ملی حمایت کند برای پاسخ مردم به این سئوال که "نتیجه انتخابات را قبول دارند یا قبول ندارند". نتیجه این رفراندم، معین خواهد کرد که نیازی به انتخابات جدید در کشور هست یا نه.

فرماندهان مخالف این پیشنهاد و بویژه فرزند علی خامنه ای بنام "مجتبی" که گفته می شود رهبری کودتا را وی برعهده داشته، بلافاصله دست بکار شده و فشار بر هاشمی رفسنجانی را با اعزام گروهی از لباس شخصی ها به مقابل قوه قضائیه، با شعار علیه فرزندان هاشمی رفسنجانی و متهم کردن آنها به تحریک مردم، شروع کردند. همچنین ستاد کودتا دستور فشار بر بازداشت شدگان سیاسی و استفاده از هر روش و وسیله ای برای حاضر کردن آنها به اعتراف به انقلاب مخملی را صادر کرده است.

این نادانی بر دیگر نادانی ها، بی تدبیری ها و شتابزدگی های روزهای اخیر کودتاگران خواهد افزود، زیرا چنین اعترافی در سیمای جمهوری اسلامی، عملا با استقبال مردم از انقلاب مخملی بعنوان خواست ملی برای مقابله با حکومت روبرو خواهد شد و باز هم بر موقعیت امریکا و غرب بعنوان حامیان مردم خواهد افزود.

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 11:27 ق.ظ

به بعضی ها که میگن:ایران شمال تهران نیست!!

کرج.اهواز.مشهد.تبریز.اصفهان.شیراز هم شمال
تهرانه؟؟؟

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 11:26 ق.ظ

in doostane tehrani dige shoresha dar avordan moosavi to shahrestan rai nadasht chon khoob tabligh nakard hame maskharash mikardan alalnam hame ba tamaskhor migan cheeze chra namikhain ghabool konin

XXXXX جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 11:20 ق.ظ


مردم ایران خوب می فهمن .تو خودت را فریب نده.
چرا همتون فکر می کنید شعور مردم به اندازه خودتونه.
آقای کروبی 4 سال پیش 5 میلیون رای بهش دادن،بچه
7 ساله هم می فهمه که با این مناظره ها چقدر محبوب
شد.شما نمی فهمی یا خودت را می زنی به نفهمی!!!

باسلام به همکارعزیز جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 10:42 ق.ظ

اکثریت آرای خاموش به قهرمان مبارزه با غارتگران ومافیای زروزوروتزویررای دادند یعنی دکتراحمدی نژادواقلیت آن نیز به سیدبزرگوارمهندس موسوی.
ضمناازالطاف والفاظ مودبانه ومحترمانه تان بسیارسپاسگزارم.
بیاییم خودرافریب ندهیم!!!!!!

جوابیه دکتر مهدی خزعلی(حتما بخوانی جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 03:35 ق.ظ

پاسخ مهدی خزعلی به پدرش؛ پدرم گفت از ناحیه امام زمان (عج) پیامی برایم آمده که مکلفم از احمدی نژاد دفاع کنم!
خبرگزاری انتخاب :مدتهاست آقایان حسین شریعتمداری و حسن شایانفر به پدر اصرار می کنند که از فرزندش برائت بجوید ، و آقای مصباح یزدی گفته بودند قدری صبر کنید شاید برگردد! اخیرا حسین شریعتمداری با صدها صفحه از مقالات سایت و کامنت ها به نزد پدر رفته و سعایت می کند و از معظم له می خواهد که اعلام برائت خود را در رسانه ها اعلام کن



۲۹ خرداد ماه ۱۳۸۸ ساعت : ۳۲ , ۰۱
اندازه حروف
خبرگزاری انتخاب:
مهدی خزعلی در واکنش به اعلام برائت پدرش از او و اعلام این نکته از سوی آیت الهل خزعلی که "من دذیگر با پسرم حرف نمی زنم"، در توضیحاتی در سایت شخصی خود نوشته است:

مبارزه با دروغ ، فریب و ریا مرزهای خانواده ها را نیز در نور دیده است، فریبکاران با شعار دین و دین فروشی علمای ما را می فریبند، مدتهاست آقایان حسین شریعتمداری و حسن شایانفر به پدر
اصرار می کنند که از فرزندش برائت بجوید ، و آقای مصباح یزدی گفته بودند قدری صبر کنید شاید
برگردد! اخیرا حسین شریعتمداری با صدها صفحه از مقالات سایت و کامنت ها به نزد پدر رفته و سعایت می کند و از معظم له می خواهد که اعلام برائت خود را در رسانه ها اعلام کنند.
من ضمن ادای احترام به پیشگاه پدر و عرض دست بوسی که فرمان الهی است موارد ذیل را به استحضار ملت شریف می رسانم:

متأسفانه دفاع معظم له از احمدی نژاد به واسطه دروغ ، فریب و نیرنگ مقدس ماب هایی است که از امام زمان (عج) و زهرای مرضیه (س) خرج می کنند.بخاطر دارم شبی الهام و همسرش مهمان حضرت آیت الله بودند، فردای آنروز معظم له مرا احضار فرمودند و گفتند : "می خواهم با تو اتمام حجت کنم ، فاطمه زهرا (س) به خواب یکی از اولیاء آمده و فرموده که پسرم (رهبری) و احمدی نژاد را حمایت کنید" و معظم له فرمودند :

آیا با دستور فاطمه زهرا (س) مخالفت می کنی؟ من پاسخ دادم: "پدر جان ، فاطمه (س) ، برای من زیاد است اگر فضه کنیز زهرا (س) یا قنبر غلام علی (ع) پیامی بیاورد به روی چشم می گذارم و اطاعت می کنم."اینهاشیادند و دروغ می گویند.

من با اطمینان می گویم ، مسیر ما در این 4سال مسیر فاطمه و علی علیهما السلام نبوده و باید به مسیر سبز علوی (ع) باز گردیم.و باز اخیرا فرمودند: " از ناحیه مقدس حضرت حجه ابن الحسن المهدی (عج) پیامی برای من آورده اند که مکلف هستم از احمدی نژاد دفاع کنم! ، باز عرض کردم اینها از آن ناحیه مقدس نیست، اینها زاییده هاله نور است و شیادی است.در خاتمه من شهادت می دهم که پدر بزرگوارم از اولیاء و از زهاد است، او پاک است و عاشق و دلباخته اهل بیت علیهم السلام، او همه را مثل دل خود صاف و پاک و بی ریا می بیند و متاسفانه فریبکاران، آن بزرگ را نیز می فریبند. و دیر نباشد که نقاب از چهره پلید این دروغگویان برداشته شود و معظم له به صف امت اسلامی بپیوندند.امروز معظم له جز کیهان ، رسالت و پرتو نمی خوانند، امواج میلیونی ملت را نمی بینند و نمی خواهند ببینند. ایشان فقط دروغ رسانه های وابسته به دولت را می شنوند و بدیهی است که چنین قضاوت کنند.

راه راست کدام است، آیا امام نفرمودند میزان رأی ملت است؟
راه راست راه اهل بیت عصمت است که هیچکدام به زور شمشیر حکومت نکردند، و تا مردم نخواستند تشکیل حکومت ندادند!...به معظم له دروغ احمدی نژاد را ثابت می کنم. می فرمایند "خوب یک دروغ گفته است اما به اسلام عزت بخشیده است !!"به ایشان فساد مالی اورا عرض می کنم ، می فرمایند " اگر نبود حاکم عادل باید از حاکم فاسق حمایت کرد تا نظام اسلامی حفظ شود !!"به معظم له عرض می کنم: اگر یک روز مردم ما را نخواهند باید چه کنند؟ می فرمایند : " همان کاری که ما کردیم ، انقلاب !!" و عرض می کنم " پس فرق ما با شاه چیست؟

.می فرمایند: " اگر پدر راضی نباشد روزه مستحبی حرام است" می گویم" بلی اما جهاد واجب را می شود به امر پدر ترک کرد؟" مسئله رفع ظلم و استبداد است و بر همگان واجب و اذن پدر شرط نیست.در خاتمه از صمیم قلب دعا میکنم که این پیر فرزانه ی عابد به صفوف ملت بپیوندند و از همه کسانی که می توانند حقایق را به گوش معظم له برساند ، عاجزانه تقاضا دارم از هیچ تلاشی مضایقه نفرمایند. والسلام علی من اتبع الهدی دکتر مهدی خزعلی28/3/88

[ بدون نام ] جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 01:07 ق.ظ

اولا خبرگذاری فارس ماله سباهه اونام احمدی نزادین ثانیا اقای دگم 10 میلیون ارا خاموش به کی رای دادن لابد به احمدی اقای شهرستانی اینو هر بچه ای میدونه رای خاموش خواستار تغییر والا اگه موافق حال بود که چرا دور قبل خاموش بود و حالا اومده تو گود بنابراین اگه 10 م خاموشو بذاریم به حساب غیر احمدی باید بگیم 3 کاندید دیگه مجموعا 5م رای داشتن و احمدی 24 تا؟ واقعا همکار شهرستانی به دوگولت فشار بیار اینو هیچ ابلهی میبذیره؟؟؟

دلایل بسیارمنطقی رهنوردبرای تقلب د جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 12:48 ق.ظ

خبرگزاری فارس: نزدیک ترین و قدیمی ترین همکار سیاسی و همراه انتخاباتی میرحسین موسوی در گفت وگویی با شبکه ماهواره ای دولت انگلیس مهم ترین دلایل تقلب در انتخابات دهم ریاست جمهوری را تشریح کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس، زهرا رهنورد در تشریح بداهت پیروزی موسوی و وضوح تقلب در انتخابات گفت: " یک سری نقاطی هستند که اصلا مشخص است که خودش ملاک تشخیص نادرست بودن نتایجی است که وزارت کشور اعلام کرده است. مثلا آذربایجان و ترک زبان ها هیچ وقت فرزند خودشان را نمی گذارند که به کس دیگری رای بدهند. "
وی در ادامه اظهار داشت: " خود من لر هستم و موسوی هم بارها گفته من داماد لرستان هستم. بنابراین اهالی لرستان موسوی را نمی گذارند به آقای احمدی نژاد رای بدهند. این دو تا ملاک است و باقی موارد هم شبیه همین است. "
وی در پاسخ به خبرنگار بی بی سی که پرسید: " رای آقای موسوی بر اساس برآورد های شما چهار به یک بوده است در قیاس آقای آقای احمدی نژاد مستندات شما چیست؟ " اظهار داشت: " در شهرستان ها و تهران در واقع تجمع مردم حاکی از این بود که آرای موسوی بسیار بالاتر از آنکه اصلا قابل تصور باشد. هروقت طرفداران دو طرف حاضر می شدند طرفداران احمدی نژاد درمقابل طرفداران موسوی در حد یک صدم بودند. "
وی همچنین با اشاره به گزارش هایی که در روز انتخابات دریافت می کرده گفت: " مرتب به ما گزارش می شد که نسبت حتی 5/4 به 1 بود. نسبت های موسوی به احمدی نژاد... "
وی همچنین اظهار داشت: همه می شناسند که آنهایی که به احمدی نژاد رای دادند چه تیپ خاصی هستند و اول صبح رفتند رای خودشان را دادند و از ساعت 11 صبح تعرفه ها در دست مردم قرار نگرفت و مردم له له می زدند برای اینکه تعرفه به ایشان داده بشود. حتی تا ساعت یازده ده و سی دقیقه و دوازده شب هم پشت در ستاد و محل های انتخابات جمع شده بودند.
وی در پایان این گفت و گوی زنده با شبکه ماهواره ای دولت انگلیس (بی بی سی) گفت: " ما نمی دانیم چگونه با این صندوق ها عمل شده و رای ها چگونه دست برده شده و چه بوده فقط می دانیم که نسبت موسوی به احمدی نژاد 5/4 به 1 یا چهار به یک یا جاهای دیگر ممکن است مثلا 3 به 5/1 باشد.

سلام بر همکاران جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 12:23 ق.ظ


استان شهرستان احمدی نژاد رضایی کروبی موسوی کل آرای ماخوذه باطله ماخوذه آرای صحیح
آذربایجان شرقی آذرشهر 37203 453 138 18312 56712 606 56106
آذربایجان شرقی اسکو 32510 481 468 18799 52643 385 52258
آذربایجان شرقی اهر 47938 568 173 26220 75500 601 74899
آذربایجان شرقی بستان آباد 38610 281 53 12603 51911 364 51547
آذربایجان شرقی بناب 36395 485 190 33695 71389 624 70765
آذربایجان شرقی تبریز 435728 9830 3513 419983 876919 7865 869054
آذربایجان شرقی جلفا 20520 166 74 14340 35295 195 35100
آذربایجان شرقی چاراویماق 12197 55 46 3975 16375 102 16273
آذربایجان شرقی سراب 53196 442 211 17669 72152 634 71518
آذربایجان شرقی شبستر 37099 391 126 39182 77459 661 76798
آذربایجان شرقی عجب شیر 28820 238 173 12325 41949 393 41556
آذربایجان شرقی کلیبر 21554 197 533 21549 43974 141 43833
آذربایجان شرقی مراغه 87152 1099 625 48675 138840 1289 137551
آذربایجان شرقی مرند 70270 835 320 62792 135437 1220 134217
آذربایجان شرقی ملکان 31666 247 99 23327 55394 55 55339
آذربایجان شرقی میانه 73726 658 278 26653 102077 762 101315
آذربایجان شرقی هریس 25950 218 83 12684 39306 371 38935
آذربایجان شرقی هشترود 19683 171 71 13922 34068 221 33847
آذربایجان شرقی ورزقان 20894 105 72 11153 32940 716 32224
آذربایجان غربی ارومیه 234600 3727 3544 199682 445344 3791 441553
آذربایجان غربی اشنویه 8967 320 1091 12690 23899 831 23068
آذربایجان غربی بوکان 16481 796 2579 35833 57863 2174 55689
آذربایجان غربی پلدشت 9989 162 317 9449 20056 139 19917
آذربایجان غربی پیرانشهر 11270 759 1774 24486 39424 1135 38289
آذربایجان غربی تکاب 23270 265 237 19863 44554 919 43635
آذربایجان غربی چالدران 11683 169 259 10613 22920 196 22724
آذربایجان غربی چایپاره 11879 137 108 10762 22999 113 22886
آذربایجان غربی خوی 85441 1551 702 77900 167130 1536 165594
آذربایجان غربی سردشت 16737 327 1441 18654 38510 1351 37159
آذربایجان غربی سلماس 43652 782 534 47276 93032 788 92244
آذربایجان غربی شاهین دژ 22970 303 285 20244 44690 888 43802
آذربایجان غربی شوط 11130 140 500 13872 25802 160 25642
آذربایجان غربی ماکو 13884 404 684 28451 43729 306 43423
آذربایجان غربی مهاباد 19999 1035 3474 38579 65342 2255 63087
آذربایجان غربی میاندوآب 55575 677 3162 55739 117954 2801 115153
آذربایجان غربی نقده 26419 645 918 32415 61108 711 60397
اردبیل اردبیل 137220 4411 1115 140582 285700 2372 283328
اردبیل بیله سوار 12310 113 75 13186 25831 147 25684
اردبیل پارس آباد 31453 322 139 48521 80742 307 80435
اردبیل خلخال 38858 385 124 15757 55534 410 55124
اردبیل کوثر 11370 64 84 4803 16391 70 16321
اردبیل گرمی 20020 279 208 24192 44875 176 44699
اردبیل مشگین شهر 44596 679 230 39292 85346 549 84797
اردبیل نمین 19957 232 185 12213 32807 220 32587
اردبیل نیر 10127 93 159 4279 14779 121 14658
اصفهان آران و بیدگل 37703 789 258 17025 57046 1271 55775
اصفهان اردستان 23065 244 36 7558 31239 336 30903
اصفهان اصفهان 666955 22575 7002 389459 1095399 9408 1085991
اصفهان برخوار 51329 516 121 8099 60522 457 60065
اصفهان تیران و کرون 39633 354 82 6675 47060 316 46744
اصفهان چادگان 20939 386 107 4663 26194 99 26095
اصفهان خمینی شهر 119801 3390 998 32259 158001 1553 156448
اصفهان خوانسار 17831 236 79 4361 22756 249 22507
اصفهان دهاقان 19240 196 69 3863 23572 204 23368
اصفهان سمیرم 33073 331 169 11043 44971 355 44616
اصفهان شاهین شهر و میمه 58085 2380 1002 39387 101755 901 100854
اصفهان شهرضا 58605 1249 529 22061 83689 1245 82444
اصفهان فریدن 41821 459 164 9997 52658 217 52441
اصفهان فریدونشهر 20261 748 224 5220 26626 173 26453
اصفهان فلاورجان 113028 2644 346 17912 134790 860 133930
اصفهان کاشان 127771 3042 734 47740 182031 2744 179287
اصفهان گلپایگان 38574 594 228 12938 52836 501 52334
اصفهان لنجان 96250 5553 1144 31469 135588 1172 134416
اصفهان مبارکه 63628 840 220 14118 79390 584 78806
اصفهان نائین 25899 460 95 8738 35570 378 35192
اصفهان نجف آباد 106075 4514 899 43140 156550 1922 154628
اصفهان نطنز 19689 288 73 8972 29239 217 29022
ایلام آبدانان 16458 373 1835 7927 26945 352 26593
ایلام ایلام 69842 2514 1521 40845 116195 1473 114722
ایلام ایوان 17914 313 192 9243 27989 327 27662
ایلام دره شهر 22913 554 1195 9681 34655 312 34343
ایلام دهلران 21530 671 1213 11172 35015 429 34586
ایلام شیروان وچرداول 27596 487 1232 12925 42571 331 42240
ایلام ملکشاهی 11298 90 102 1524 13085 71 13014
ایلام مهران 12103 219 181 3509 16212 200 16012
بوشهر بوشهر 65842 2555 1381 54637 125718 1303 124415
بوشهر تنگستان 30030 350 114 8599 39466 373 39093
بوشهر جم 13837 379 160 9634 24193 183 24010
بوشهر دشتستان 73576 1167 725 39111 117290 2711 114579
بوشهر دشتی 31865 399 157 12103 44870 346 44524
بوشهر دیر 19985 872 155 7040 28262 210 28052
بوشهر دیلم 11691 203 124 4669 16848 161 16687
بوشهر کنگان 23995 1100 341 24885 50797 476 50321
بوشهر گناوه 28536 583 406 16590 46545 430 46115
تهران اسلامشهر 166689 3117 787 72867 246062 2602 243460
تهران پاکدشت 86340 1168 530 24651 114399 1710 112689
تهران تهران 1809855 95211 43073 2166245 4179188 64804 4114384
تهران دماوند 38455 1162 2036 26066 68701 982 67719
تهران رباط کریم 193724 2103 710 68742 270114 4835 265279
تهران ری 220357 5664 1368 106650 340371 6332 334039
تهران ساوجبلاغ 85428 1578 1052 42949 132693 1686 131007
تهران شمیرانات 102433 8576 4632 200931 320114 3542 316572
تهران شهریار 344949 6777 3752 173003 536798 8317 528481
تهران فیروزکوه 14012 206 91 7540 22198 349 21849
تهران کرج 510509 18312 8057 397906 950243 15459 934784
تهران نظرآباد 56054 678 160 17126 75139 1121 74018
تهران ورامین 190690 2935 1086 66847 265520 3962 261558
چهارمحال وبختیاری اردل 26190 1446 122 5176 33053 119 32934
چهارمحال وبختیاری بروجن 48224 1606 278 17356 68000 536 67464
چهارمحال وبختیاری شهر کرد 135968 5332 2634 44456 189933 1543 188390
چهارمحال وبختیاری فارسان 30787 2143 240 12383 45843 290 45553
چهارمحال وبختیاری کوهرنگ 14188 7421 98 3044 24894 143 24751
چهارمحال وبختیاری کیار 29874 788 134 4421 35424 207 35217
چهارمحال وبختیاری لردگان 74347 3953 621 19263 98299 115 98184
خراسان جنوبی بشرویه 12768 104 17 1999 14986 98 14888
خراسان جنوبی بیرجند 106271 2390 476 42822 152952 993 151959
خراسان جنوبی درمیان 15042 97 75 13717 29040 109 28931
خراسان جنوبی سرایان 15316 159 56 4483 20083 69 20014
خراسان جنوبی سربیشه 20109 133 46 3800 24158 70 24088
خراسان جنوبی فردوس 21753 261 55 4775 26995 151 26844
خراسان جنوبی قائنات 69533 666 147 14335 85033 352 84681
خراسان جنوبی نهبندان 25192 152 56 4432 29910 78 29832
خراسان رضوی بجستان 14318 91 44 3665 18192 74 18118
خراسان رضوی بردسکن 33821 357 70 10403 44851 200 44651
خراسان رضوی بینالود 37165 1163 224 21991 61076 533 60543
خراسان رضوی تایباد 44460 315 267 30702 76158 414 75744
خراسان رضوی تخت جلگه 22856 151 111 3070 26305 117 26188
خراسان رضوی تربت جام 64852 630 381 54323 120769 583 120186
خراسان رضوی تربت حیدریه 87302 1411 434 29224 119338 958 118371
خراسان رضوی جغتای 23376 253 71 4023 27826 103 27723
خراسان رضوی جوین 24618 263 73 5065 30121 102 30019
خراسان رضوی چناران 55128 784 154 14518 70931 347 70584
خراسان رضوی خلیل آباد 24635 157 52 5156 30105 105 30000
خراسان رضوی خواف 28493 151 224 30835 59990 287 59703
خراسان رضوی درگز 32110 229 200 9284 42017 194 41823
خراسان رضوی رشتخوار 28260 131 94 4307 32865 73 32792
خراسان رضوی زاوه 33823 117 42 2932 36997 83 36914
خراسان رضوی سبزوار 140703 2710 826 56244 202120 1637 200483
خراسان رضوی سرخس 36704 218 68 8856 46032 186 45846
خراسان رضوی فریمان 42815 465 78 9931 53481 192 53289
خراسان رضوی قوچان 74878 1053 605 22725 100996 1735 99261
خراسان رضوی کاشمر 69122 961 316 21300 92337 638 91699
خراسان رضوی کلات 19644 94 31 2677 22513 67 22446
خراسان رضوی گناباد 37811 544 972 12247 51842 268 51574
خراسان رضوی مشهد 1027273 29189 7098 459011 1536106 13535 1522571
خراسان رضوی مه ولات 24948 167 39 4658 29932 120 29812
خراسان رضوی نیشابور 185686 3205 1087 57423 249090 1689 247401
خراسان شمالی اسفراین 55942 610 790 14705 72440 393 72047
خراسان شمالی بجنورد 123822 2029 1051 60319 188462 1241 187221
خراسان شمالی جاجرم 16638 138 102 4743 21720 99 21621
خراسان شمالی شیروان 67011 740 215 16213 84718 539 84179
خراسان شمالی فاروج 25333 156 66 3588 29666 523 29143
خراسان شمالی گرمه 12245 105 15 2023 14442 54 14388
خراسان شمالی مانه و سملقان 40113 351 239 11627 52553 223 52330
خوزستان آبادان 84050 2636 1052 29097 118482 1647 116835
خوزستان امیدیه 31228 1347 379 13569 47206 683 46523
خوزستان اندیکا 11213 3630 73 1025 16114 173 15941
خوزستان اندیمشک 49157 3984 1387 25335 81385 1522 79863
خوزستان اهواز 399240 28373 4601 223107 663609 8288 655321
خوزستان ایذه 40222 25422 1012 15524 82825 645 82180
خوزستان باغ ملک 45912 3139 157 8916 58388 264 58124
خوزستان بندرماهشهر 76987 3543 1042 36409 119589 1608 117981
خوزستان بهبهان 46585 2006 830 44231 95294 1642 93652
خوزستان خرمشهر 53010 1159 452 12516 68202 1065 67137
خوزستان دزفول 131862 14351 1236 45173 195951 3329 192622
خوزستان دشت آزادگان 34139 487 137 5600 41138 775 40363
خوزستان رامشیر 19050 345 118 4323 24137 301 23836
خوزستان رامهرمز 38465 1678 343 14551 55605 568 55037
خوزستان شادگان 48337 553 215 4785 54837 947 53890
خوزستان شوش 63664 2185 939 20646 88746 1312 87434
خوزستان شوشتر 51127 11897 712 21354 86383 1293 85090
خوزستان گتوند 16118 5112 235 8336 30248 447 29801
خوزستان لالی 3462 8118 99 1278 13074 117 12957
خوزستان مسجد سلیمان 26291 18141 563 8898 54671 778 53893
خوزستان هفتگل 8319 653 152 2579 11845 142 11703
خوزستان هندیجان 13710 249 141 3742 18075 233 17842
خوزستان هویزه 10981 116 59 1642 13041 243 12798
زنجان ابهر 75995 990 367 22646 101034 1036 99998
زنجان ایجرود 20017 105 19 1883 22126 102 22024
زنجان خدابنده 80914 696 269 12952 95281 450 94831
زنجان خرمدره 26028 351 144 10851 37763 389 37374
زنجان زنجان 200307 4856 1218 69944 279301 2976 276325
زنجان طارم 21311 130 168 5188 26926 129 26797
زنجان ماه نشان 19908 148 38 3097 23290 99 23191
سمنان دامغان 46032 679 127 10319 57680 523 57157
سمنان سمنان 70117 1529 745 24432 98015 1192 96823
سمنان شاهرود 122085 1601 729 29163 155051 1473 153578
سمنان گرمسار 38488 333 451 9126 48781 383 48398
سمنان مهدی شهر 18455 298 95 4714 23781 219 23562
سیستان وبلوچستان ایرانشهر 33802 634 1520 50971 87491 564 86927
سیستان وبلوچستان چاه بهار 21185 594 2226 62564 87143 574 86569
سیستان وبلوچستان خاش 9945 237 747 47762 58922 231 58691
سیستان وبلوچستان دلگان 20808 71 193 3744 24835 19 24816
سیستان وبلوچستان زابل 101011 861 490 21799 124950 789 124161
سیستان وبلوچستان زابلی 5897 85 336 14869 21227 40 21187
سیستان وبلوچستان زاهدان 120978 2541 2683 140118 268191 1871 266320
سیستان وبلوچستان زهک 26772 116 177 7091 34301 145 34156
سیستان وبلوچستان سراوان 13258 378 1882 47620 63603 465 63138
سیستان وبلوچستان سرباز 36972 145 655 19136 57087 179 56908
سیستان وبلوچستان سیب سوران 7456 95 438 18314 26401 98 26303
سیستان وبلوچستان کنارک 9089 193 249 18467 28183 185 27998
سیستان وبلوچستان میان کنگی 17187 76 123 7830 25355 139 25216
سیستان وبلوچستان نیک شهر 25909 590 785 47661 75231 286 74945
فارس آباده 43723 516 343 13820 58844 442 58402
فارس ارسنجان 21412 180 40 4378 26144 134 26010
فارس استهبان 30303 350 373 10810 42233 397 41836
فارس اقلید 41053 479 158 13194 55390 506 54884
فارس بوانات 26763 114 48 3026 30093 142 29951
فارس پاسارگاد 16127 108 36 3626 20004 107 19897
فارس جهرم 98905 872 544 19747 121280 1212 120068
فارس خرم بید 24958 200 54 4228 29592 152 29440
فارس خنج 10834 84 236 6490 17738 94 17644
فارس داراب 79211 770 687 20848 102299 783 101516
فارس رستم 32288 372 311 10054 43065 40 43025
فارس زرین دشت 29944 181 127 4013 34383 118 34265
فارس سپیدان 48066 351 140 12474 61283 252 61031
فارس سروستان 17215 155 480 4124 22190 213 21974
فارس شیراز 568009 12233 7078 352082 947168 7766 939402
فارس فراشبند 17808 156 83 6117 24323 159 24164
فارس فسا 91801 915 1987 24981 120734 1050 119684
فارس فیروزآباد 58548 418 100 14586 74152 500 73652
فارس قیروکارزین 31013 127 79 7264 38680 197 38483
فارس کازرون 102498 863 389 34839 139642 1053 138589
فارس لارستان 76840 1022 850 37134 116738 892 115846
فارس لامرد 36596 500 172 11105 48593 220 48373
فارس مرودشت 135140 1323 510 36177 174291 1141 173150
فارس ممسنی 43782 950 1011 27862 74108 503 73605
فارس مهر 20528 306 142 13007 34184 201 33983
فارس نی ریز 54661 326 299 10778 66149 85 66064
قزوین آبیک 39928 526 167 13814 54845 410 54435
قزوین البرز 80991 1162 280 26504 109959 1022 108937
قزوین بوئین زهرا 77723 517 204 17528 96527 555 95972
قزوین تاکستان 78563 707 275 22723 102947 679 102268
قزوین قزوین 220856 5066 1764 96973 328077 3418 324659
قم قم 422457 16297 2314 148467 599040 9505 589535
کردستان بانه 16552 426 1520 23745 43209 966 42243
کردستان بیجار 43694 670 217 12385 57576 610 56966
کردستان دهگلان 18004 233 728 9909 29393 519 28874
کردستان دیواندره 20101 319 749 11995 33944 780 33164
کردستان سروآباد 10313 268 539 9007 20727 600 20127
کردستان سقز 24523 983 2740 49519 79315 1550 77765
کردستان سنندج 80936 2356 3433 74987 165726 4014 161712
کردستان قروه 56074 747 450 21195 79251 785 78466
کردستان کامیاران 25088 422 947 19128 46389 803 45585
کردستان مریوان 20404 716 2539 29902 55227 1666 53561
کرمان بافت 72172 376 150 16665 89743 380 89363
کرمان بردسیر 34709 266 57 5362 40644 250 40394
کرمان بم 104386 611 216 19721 125512 578 124934
کرمان جیرفت 97796 448 217 15032 113857 364 113493
کرمان راور 19061 132 30 3650 23042 169 22873
کرمان رفسنجان 109611 2092 410 54334 168362 1915 166447
کرمان رودبار جنوب 50720 34 19 979 51850 98 51752
کرمان ریگان 30690 29 12 1031 31845 83 31762
کرمان زرند 55348 608 65 19012 75644 611 75033
کرمان سیرجان 95901 1121 946 39755 138980 1257 137723
کرمان شهربابک 35107 230 77 7962 43710 334 43376
کرمان عنبرآباد 66815 106 30 3783 70836 102 70734
کرمان قلعه گنج 39128 58 27 1721 41050 116 40934
کرمان کرمان 266668 5518 2606 118173 396530 3565 392965
کرمان کهنوج 48582 224 58 6600 55635 171 55464
کرمان کوهبنان 11808 89 22 3044 15045 82 14963
کرمان منوجان 21944 74 35 1426 23529 50 23479
کرمانشاه اسلام آباد غرب 50878 897 669 32525 85833 864 84969
کرمانشاه پاوه 8841 382 956 12114 23201 908 22293
کرمانشاه ثلاث باباجانی 8301 168 374 5850 15153 460 14693
کرمانشاه جوانرود 10775 314 852 11888 25014 1185 23829
کرمانشاه دالاهو 8384 170 189 15104 24050 203 23847
کرمانشاه روانسر 8544 371 1111 10662 21490 802 20688
کرمانشاه سر پل ذهاب 22507 480 631 17202 41705 885 40820
کرمانشاه سنقر 44005 534 152 14032 59562 839 58723
کرمانشاه صحنه 28004 297 372 12729 41670 268 41402
کرمانشاه قصر شیرین 6515 135 105 5749 12690 186 12504
کرمانشاه کرمانشاه 290959 6173 3324 197303 503575 5816 497759
کرمانشاه کنگاور 32601 545 1172 12291 47042 433 46609
کرمانشاه گیلانغرب 20667 339 394 14278 36051 373 35678
کرمانشاه هرسین 32587 453 497 12461 46386 388 45998
کهگیلویه وبویراحمد بهمئی 14840 409 472 5112 20938 105 20833
کهگیلویه وبویراحمد بویراحمد 92944 2999 1860 33314 132483 685 131117
کهگیلویه وبویراحمد دنا 33526 462 177 5574 39868 129 39739
کهگیلویه وبویراحمد کهگیلویه 67203 3356 1377 28064 100723 723 100000
کهگیلویه وبویراحمد گچساران 45449 1316 388 26873 74695 669 74026
گلستان آزادشهر 37801 294 244 12722 51724 663 51061
گلستان آق قلا 23303 161 558 25144 50112 946 49166
گلستان بندر گز 24324 132 138 6551 31694 549 31145
گلستان ترکمن 18577 476 2611 36794 59869 5759 58458
گلستان رامیان 35695 260 141 11519 48224 609 47615
گلستان علی آباد 52332 458 400 19752 73690 748 72942
گلستان کرد کوی 29845 238 106 11605 42652 858 41794
گلستان کلاله 23894 206 770 28740 54292 682 53610
گلستان گرگان 141203 2322 1780 79760 227977 478 225065
گلستان گنبد کاووس 62858 792 1868 62782 130002 1702 128300
گلستان مراوه تپه 5943 154 1134 14865 22440 344 22096
گلستان مینودشت 59436 494 347 15572 76777 928 75849
گیلان آستارا 27156 331 232 19034 47169 416 46753
گیلان آستانه اشرفیه 48563 583 337 20583 70748 682 70066
گیلان املش 24580 193 129 6797 31938 239 31699
گیلان بندر انزلی 47851 878 488 29616 79834 1001 78833
گیلان رشت 298146 4759 3285 175041 484075 2844 481231
گیلان رضوانشهر 25462 239 192 12988 39208 327 38881
گیلان رودبار 51777 452 236 15037 68019 517 67502
گیلان رودسر 64746 858 450 34178 101141 909 100232
گیلان سیاهکل 27577 183 97 5481 33568 230 33338
گیلان شفت 36592 206 79 8881 46121 363 45758
گیلان صومعه سرا 64480 460 270 20245 86223 768 85455
گیلان طوالش 77051 527 337 27870 106556 771 105785
گیلان فومن 48235 318 140 14000 63223 530 62693
گیلان لاهیجان 69579 971 584 32851 104994 1009 103985
گیلان لنگرود 60858 877 245 24909 87767 878 86889
گیلان ماسال 25920 187 82 6295 32674 190 32484
لرستان ازنا 31999 1012 1923 7706 42901 261 42640
لرستان الیگودرز 39690 2366 14512 9330 66430 532 65898
لرستان بروجرد 127300 1851 2690 49651 183277 1785 181492
لرستان پلدختر 30262 671 1200 9599 42132 400 41732
لرستان خرم آباد 203026 4224 7327 72113 289393 2703 286690
لرستان دلفان 62821 669 6518 13455 83793 330 83463
لرستان دورود 66506 1683 2213 19876 91010 732 90278
لرستان سلسله 41496 401 327 8016 50479 239 50240
لرستان کوهدشت 74729 2043 7326 29410 114855 1347 113508
مازندران آمل 147636 2248 756 67257 219757 1860 217897
مازندران بابل 206649 3293 1292 85385 299161 2542 296619
مازندران بابلسر 53391 1106 387 26298 81874 692 81182
مازندران بهشهر 68257 817 364 29930 100190 822 99368
مازندران تنکابن 82634 1205 832 54047 139663 945 138718
مازندران جویبار 33117 370 514 11005 45377 371 45006
مازندران چالوس 50253 847 1201 32363 85339 675 84664
مازندران رامسر 27526 485 186 20750 49422 475 48947
مازندران ساری 211712 3554 1680 98376 317768 2446 315322
مازندران سواد کوه 35103 410 163 8741 44689 272 44417
مازندران فریدونکنار 25040 423 213 9062 35040 302 34738
مازندران قائم شهر 124211 1954 1048 51519 180685 1953 178732
مازندران گلوگاه 19148 127 97 7659 27200 169 27031
مازندران محمود آباد 45979 641 148 16986 64209 455 63754
مازندران نکا 55704 559 407 13518 70651 463 70188
مازندران نور 51639 779 261 24330 77571 562 77009
مازندران نوشهر 51258 769 501 28147 81242 567 80675
مرکزی آشتیان 9410 183 30 2431 12206 152 12054
مرکزی اراک 210321 5489 2434 96853 319014 3917 315097
مرکزی تفرش 25835 269 60 6311 32739 264 32475
مرکزی خمین 55298 782 693 13588 71004 643 70361
مرکزی خنداب 29764 219 133 3822 34181 243 33938
مرکزی دلیجان 19489 246 172 7564 27746 272 27471
مرکزی زرندیه 29381 260 43 5747 35638 207 35431
مرکزی ساوه 87866 1107 360 27969 118395 1093 117302
مرکزی شازند 62190 847 528 13404 77626 657 76969
مرکزی کمیجان 24246 178 75 3009 27640 132 27508
مرکزی محلات 19188 477 147 9651 29772 309 29463
هرمزگان ابوموسی 2731 645 96 16 3513 25 3488
هرمزگان بستک 8409 190 641 21607 31152 305 30847
هرمزگان بندر لنگه 35468 759 748 31689 69300 636 68664
هرمزگان بندرعباس 193073 2879 1915 89819 390141 2455 287686
هرمزگان پارسیان 6752 93 231 11882 19121 163 18958
هرمزگان جاسک 23846 124 127 11367 35663 199 35464
هرمزگان حاجی آباد 17549 106 73 4271 22098 99 21999
هرمزگان خمیر 8263 150 191 14943 23754 207 23547
هرمزگان رودان 52826 372 211 7948 61618 261 61357
هرمزگان سیریک 10376 101 110 6702 17453 164 17289
هرمزگان قشم 23020 1117 438 27884 52927 468 52459
هرمزگان میناب 100677 701 345 13860 116284 701 115583
همدان اسدآباد 47273 481 1404 11293 60947 496 60451
همدان بهار 65379 744 150 10062 76806 471 76335
همدان تویسرکان 52347 559 2666 12023 68233 638 67595
همدان رزن 55274 555 102 13410 69779 438 69341
همدان کبودرآهنگ 70755 936 184 9985 82530 670 81860
همدان ملایر 131387 1811 1387 31870 168274 1819 166455
همدان نهاوند 85794 948 2427 20713 110857 975 109882
همدان همدان 257514 7083 3712 109125 381743 4309 377434
یزد ابرکوه 21659 187 51 6376 28473 200 28273
یزد اردکان 19389 685 164 23675 44526 613 43913
یزد بافق 27936 261 77 5048 33478 156 33322
یزد تفت 26664 468 82 18736 46283 333 45950
یزد خاتم 15380 99 49 3857 19448 63 19385
یزد صدوق 10755 219 76 11399 22644 195 22449
یزد طبس 31164 426 75 10961 42841 215 42626
یزد مهریز 19859 371 104 14827 35468 307 35161
یزد میبد 30580 606 131 12830 44809 662 44147
یزد یزد 133792 5084 1756 148090 291886 3164 288722


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 10:43 ب.ظ

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 09:59 ب.ظ

رادیولوژی شیراز
ورودی 88
مایل به جابجایی با یکی از دانشگاههای تهران
با شرایط عالی
09375846156

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 09:58 ب.ظ

رادیولوژی اهواز
ورودی 88
مایل به جابجایی با یکی از
دانشگاههای تهران ، اصفهان، شیراز
با شرایط عالیdr.mry88@yahoo.com

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 08:31 ب.ظ

ده‌ها هزار سیاهپوش در میدان توپخانه
به گزارش خبرگزاری رویترز ده‌ها هزار تن از هواداران میرحسین موسوی امروز در میدان امام خمینی (توپخانه) تهران تجمع کرده‌اند.
قصد این هواداران برگزاری یک تجمع آرام گزارش شده‌است.
بنا بر این گزارش، میدان توپخانه از مردم لبریز شده و حاضران لباس‌های سیاه و شمع در دست دارند.
پلاکاردهایی با این مضامین در جمع دیده می‌شود: «کشته ندادیم که رأی مهندسی‌شده را قبول کنیم»، «سکوت. آرام باشید.»،‌ «برادرانمان کجا هستند؟»، «چرا برادرانمان را کشتید؟»
بنا بر گزارش‌های دریافتی، مردمی که در این تجمع حضور دارند با فرستادن صلوات به روح پیامبر اسلام و اهل بیت او تجمع خود را آغاز کرده‌اند.
تارنمای کلمه از سایت‌های خبری وابسته به ستاد میرحسین موسوی، اعلام کرده که «احتمالاً میرحسین موسوی نیز در این تجمع شرکت خواهد کرد.»
جمع حاضر هم‌اینک در انتظار حضور میرحسین موسوی به‌سر می‌برند.
بنا بر گزارش این تارنما، این تجمع ‌از ساعت ۴ بعد از ظهر روز پنج‌شنبه آغاز شده و «هر تجمع دیگری در هر نقطه از تهران مربوط به حامیان مهندس میرحسین موسوی نیست.»
وزارت کشور مجوزی برای تظاهرات امروز تهران صادر نکرده و خبرنگاران خارجی نیز اجازه حضور و پوشش خبری این تجمع را ندارند.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 08:30 ب.ظ

میر حسین موسوی با لباس مشکی‌ بین مردم در میدان امام خمینی حضور دارد.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 07:54 ب.ظ

امروز اخبار اعلام کرد هیج دانشجویی در کوی دانشگاه کشته نشده ؟؟؟؟؟!!!!!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 07:16 ب.ظ


محسن مخملباف فیلمساز ایرانی و مرتبط با ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، دیروز به همراه مرجان ساتراپی، فیلمساز دیگر ایرانی که فیلم "پرسپولیس" او از موفق ترین فیلم های ایرانی سالهای اخیر در خارج از کشور بود، با نمایندگان پارلمان اروپا ملاقات کردند. در این دیدار که در بروکسل انجام شد، آنها ضمن تشریح حوادث اخیر ایران، خواستار حمایت پارلمان اروپا از اعتراض مدنی مردم ایران شدند. محسن مخملباف در مورد نتیجه این دیدار گفت: آنان حمایت خود را از مبارزه مدنی مردم ایران اعلام کردند.

مخملباف می افزاید: ما دو جلسه داشتیم؛ در این جلسات برای نمایندگان پارلمان اروپا تشریح کردیم که جمعه شب آقای موسوی برنده انتخابات بودند، اما بعد کودتایی اتفاق افتاد و گفته شد که انقلاب سبز برای ما قابل قبول نیست. بعد هم تلویزیون، در حالیکه احمدی نژاد را برنده اعلام می کرد، خبر داد که تجمع بیش از 4 نفر مجاز نیست. این یعنی کودتا؛ والا چطور اکثریت می توانند رای بدهند ولی حق ندارند خوشحالی شان را ابراز کنند؟

بعد از این اتفاق، مردم برای اعتراض به خیابان ها آمدند تا بپرسند رایشان چه شده است، اما اعتراض مدنی و مسالمت آمیز آنان با سرکوب رو به رو شده است. مردم تحت فشار شدیدی قرار گرفته اند، نیروهای نظامی و احمدی نژاد که پشت او به ایت الله خامنه ای است، منافذ خبری را بسته اند، روزنامه ها را توقیف کرده اند. فعالان و روزنامه نگاران بسیاری را دستگیر کرده اند. اینترنت قطع شده؛ در خیابان ها مردم را به گلوله بسته اند... و آقای موسوی هم به عنوان منتخب این مردم، هیچ میکروفن یا دوربینی در اختیار ندارد و مردم نمی دانند او چه می گوید. تلویزیون هم در خدمت آقای احمدی نژاد و رهبر است.

ما در دیدارهایمان برای نمایندگان پارلمان اروپا توضیح دادیم که احمدی نژاد کاندیدای کودتاست و ما حتی مطمئن نیستیم که انتخاب وی در دور اول هم درست بوده باشد. وی حتی در دوره شهرداری هم در شرایطی انتخاب شد که از 5 میلیون مردم شهر تهران تنها 300 هزار نفر در انتخابات شوراها شرکت کرده بودند. یعنی منتخبین آن 300 هزار نفر او را به شهرداری تهران رساندند. احمدی نژاد در دور اول ریاست جمهوری هم با تقلب انتخاب شد و اینک با کودتا. اما مردم ایران در 4 سال ریاست جمهوری او دیدند که وضع تا چه اندازه به وخامت گراییده و چگونه درآمد هنگفت نفت، به حساب ملت نرفته و در عوض از یک سو آزادی های اجتماعی و فردی محدود و از سوی دیگر چهره ایران در جهان مخدوش شده است.

آنها از ما پرسیدند شما چه می خواهید؟ ما هم گفتیم رای گیری مجدد، تحت نظارت نهادهای بین المللی. نمایندگان سبزها با این پیشنهاد موافق بودند و نمایندگان دیگر هم قرار شد تا 5 شنبه نظر نهایی خود را بگویند خبر این دیدار از کانال های مختلف تلویزیونی در اروپا و آمریکا پخش شد و بسیار از کانال های تلویزیونی، به ویژه این بخش از سخنان مخملباف را باز پخش کردند که از مرگ و دستگیری ها در ایران می گفت و اینکه ملت ایران خواستار دموکراسی است و این خواست باید مورد حمایت کشورهای غربی قرار گیرد.
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
یکبار دیگر مارش بزرگ شنبه
در مسیر دو میدان انقلاب و آزادی
مجمع روحانیون مبارز در نامه‌ای به فرمانداری تهران برای روز شنبه مورخ 30 /3/ 88 به منظور برگزاری راهپیمایی از میدان انقلاب تا آزادی درخواست مجوز کرد. این راهپیمایی قرار است با حضور محمد خاتمی و اعضای مجمع برگزار شود و در آن میرحسین موسوی سخنرانی کند. زمان این راهپیمائی از ساعت 16 تا 19 بعدازظهر خواهد بود.
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<

نامه اعتراضی موسوی و خاتمی به رئیس قوه قضائیه
کشتار و دستگیری ها
هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد


میرحسین موسوی و محمد خاتمی در نامه ای مشترک به آیت الله هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه، خواهان خاتمه یافتن دستگیری چهره های سیاسی و همچنین پیگرد عاملین حمله و کشتار مردم شدند. در بخش هائی از این نامه آمده است:

در فضای اجتماعی امروز، شاهد حضور مردمی هستیم که احساس می کنند در حق آنها جفاشده است و در اعتراض خود رفتاری کاملا مدنی را نشان می دهند.

طبق گزارش های متقن برخوردهای خشونت آمیز با اجتماعات و افراد عادی و نیز حمله به مجتمع های مسکونی و منازل مردم به جرم اینکه اعتراض خود را با ذکر مبارک الله اکبر نشان می دهند و ضرب و جرح زنان و مردان و تخریب ساختمان و ویران کردن و مسایلی صورت می گیرد که با هیچ یک از معیارهای قابل قبول جمهوری اسلامی سازگار نیست و نتیجه ای جز بد بینی جامعه به نظام نخواهد داشت.

علاوه بر این تهاجم به دانشگاه ها و خوابگاه های دانشجویان عزیز و ضرب وشتم و دستگیری جوانان از دختر و پسر مزید برعلت شده است. مستحضرید که در چند روز گذ شته موج دستگیری ها بدون رعایت موازین قانونی چهره های شاخص سیاسی و اجتماعی و متعهدان مردم ، تهران و شهرهای مختلف را دربرگرفته است.

دستگیری این شخصیت ها و افراد که قالبا نقش فعال و موثری در خدمت به مردم کشور و جلوگیری از خشونت و رفتارهای غیر مدنی دارند نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه موجب تخریب افکار عمومی و تشدید نگرانی و ناآرامی هاست.

متاسفیم که اقدام های تشنج آمیز و در پی آن برخوردهای خشن ماموران احیانا به کشتار نیز منتهی شده است. بدون تردید ایجاد چنین تشنج هایی از موارد مشکوکی است که ساحت مردم بزرگوار که رشد و رفتار مدنی خود را از جمله در راهپیمایی شکوهمند روز دوشنبه نشان داده اند از آن بری است.

از آن جناب می خواهیم که بر حکم مسوولیت شرعی و قانونی و نیز احساس مسوولیتی که در دفاع از حقوق شهروندان دارید نسبت به خاتمه دادن به وضعیت نگران کننده و تحریک آمیز کنونی و جلوگیری از برخورد خشونت آمیز با مردم و آزادی دستگیر شدگان، هرگونه اقدام و مساعدتی را که میسر است مبذول نمایید.

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
بازتاب کودتای 22 خرداد
در مطبوعات و جامعه ترکیه


یک روزنامه نگار ترک، از ترکیه با پیک نت تماس برقرار کرده و اطلاع زیر را برای انتشار دراختیار ما قرار داد:

دولت و مقامات امنیتی ترکیه مقررات ویژه ای را در فرودگاه استامبول برقرار کرده است. این مقررات شامل پروازهای ترکیه به ایران می شود. حتی هواپیماها و مسافران ترانزیت.

تا آنجا که من اطلاع دارم، دلیل اجرای این مقررات کنترلی جلوگیری از سفر برخی افراد حزب الله لبنان به ایران است. افرادی که در لیست تروریست قرار دارند.

برای آگاهی از انعکاس اخبار روزهای اخیر ایران در ترکیه می توانم بگویم که هم مطالب تفسیری روزنامه های ترکیه و هم افکار عمومی بر این نظرند که حکومت در ایران تغییر خواهد کرد. البته وحشت از حمله امریکا به ایران هم دراین روزها دوباره در ترکیه زیاد شده است.

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
افکار عمومی جهان عرب
در بهت و حیرت از آنچه در ایران می گذرد

انعکاس اخبار ایران در شبکه های تلویزیونی جهان عرب و انتشار اخبار همراه با عکس های اعتراضی مردم در کشورهای خاورمیانه و خلیج فارس، موجی از بهت را در میان مردم این کشورها موجب شده است. بسیار از مردم عرب تصور کرده بودند احمدی نژاد در ایران محبوب است و اکنون می بینند و می شنوند که مردم ایران اساسا او را نمی خواهند و او با کودتا خود را می خواهد به مردم ایران تحمیل کند.

بویژه فیلم های مربوط به کشتار و کتک زدن مردم در خیابان ها، مردم کشورهای عرب را غافلگیر کرده زیرا آنها با این نوع تصاویر آشنا هستند. تصاویری که رفتار اشغالگران اسرائیلی را با مردم فلسطین تداعی می کند!

به این ترتیب، آن افسانه ای که احمدی نژاد در ایران و در باره محبوبیتش در جهان عرب به هم بافته بود، در جریان حوادث اخیر ایران به کلی از هم کسیخته است.

سایت خبری الجزیره در تفسیری در باره اعتراضات میلیونی ایرانیان علیه تقلبات گسترده انتخاباتی، افکار عمومی کشورهای عربی را منعکس ساخته است. این سایت ضمن توضیح اتفاقات رخ داده در شب انتخابات و شوک و بهت مردم ایران نسبت به نتایج آرا می نویسد: هر چند میرحسین موسوی برای جهان عرب کمتر شناخته شده بود ولی فیلم ها و عکس های منتشره در باره اعتراضات مردم و برخورد خشنونت بار حکومت احمدی نژاد بتدریج آنرا بعنوان یک رهبر برای جهانیان معرفی کرده است. الجزیره در ادامه می نویسد که افکار عمومی جهان عرب با توجه به سخنان تهدید آمیز احمدی نژاد در باره اسراییل نسبت به او سمپاتی داشتند ولی برخوردهای اخیر حکومت او با مردم ایران باعث شده است تا اعراب بتدریج از این حمایت احساسی دست بکشند. تحلیلگر الجزیره می‌نویسد اگرشرایط حاکم بر ایران تغییر نیابد و افکار عمومی اعراب به همین نسبت دست از حمایت خود ازاحمدی نزاد بردارد آنگاه هرگونه حمله ای به ایران بدون مخالفت جهانی و مشروع بنظر خواهد رسید.
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<

اعتراض سخنگوی وزارت خارجه آلمان
چرا خبرنگاران را
در هتل های تهران حبس کرده اید؟

سخنگوی وزارت خارجه آلمان، روز گذشته در یک اظهار نظر تند و انتقادی خطاب به مقامات جمهوری اسلامی، نسبت به حبس خبرنگاران آلمانی در هتل های محل اقامت آنها اعتراض کرد. این خبرنگاران برای دادن پوشش خبری به انتخابات ایران و پیامدهای آن به ایران اعزام شده اند. بنابر این اظهارات که از رادیو دولتی آلمان WDR پخش شد، سخنگوی وزارت خارجه آلمان از دولت ایران پرسیده است که به چه دلیل اجازه خروج از هتل به خبرنگاران نمی دهید تا آنها گزارش های مستقل از آنچه در کشور شما می گذرد با اطلاع شوند؟ شما خبرنگاران را عملا زندانی کرده اید. شما اجازه ندارید خبرنگاران را حبس خانگی کنید.
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
احمدی نژاد که قبل از انتخابات ریاست جمهوری در مورد غمناک ترین لحظه زندگی خود به ماجرای دروغین، عدم استقبال از سیدمحمد خاتمی در فرانسه توسط ژاک شیراک اشاره کرده بود، این ماجرا، این بار به صورت واقعی برای خودش تکرار شد. ------------ به گزارش سرویس سیاست سایت خبری ایران(INA)،احمدی نژاد که برای حضور در کنفرانس شانگهای به روسیه رفته بود، پس از مشاهده مدودف، رئیس جمهور روسیه در نشست شانگهای منتظر او شد تا به طرفش بیاید، اما مدودف از جای خود تکان نخورد و احمدی نژاد که اهسته، اهسته به سمت او حرکت می کرد، منتظر بود تا مدودف قدمی به جلو بردارد، اما رئیس جمهور روسیه قدم از قدم بر نداشت. البته، مدودف در مراسم استقبال از احمدی نژاد در فرودگاه روسیه هم حاضر نشده بود. این گونه بود که غمناک ترین لحظه ی زندگی احمدی نژاد برای خود او در روسیه تکرار شد.
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
به ابتکار آیت الله سید محمد علی دستغیب تجمع امروز شیراز منحصراً در صحن شاهچراغ است فلکه گاز دام درگیری است لطفاً با هر وسیله ای اطلاع رسانی کنید. مهم است. .

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
مشهد و تبریز هم در امان نماندند / با باتوم تا می‏توانید بزنید!
در پی ناآرامی‏های بعد از انتخابات ایران در روز جمعه بیست و دوم خرداد ماه، هنوز تنش‏ها در سطح کشور ادامه دارد. اگرچه خبرهای امروز اشاره به کشته شدن هفت نفر در راه‏پیمایی دوشنبه بیست و پنجم خرداد تهران، میدان انقلاب تا میدان آزادی، دارد، اما این محدود به تهران نبوده است. درگیری‏ها و خشونت‏ها در سطح کشور نیز ادامه داشته است. در مشهد نیروهای لباس شخصی و گروه‏های موسوم به «انصار حزب‏الله» و بسیجیان به دانشجویان متحصن در دانشگاه فردوسی مشهد حمله کرده‏اند. گزارش‏ها حاکی است که این درگیری در محوطه‏ی شمالی این دانشگاه رخ داده است. خیابان‏های باهنر، وکیل‏آباد و دیگر خیابان‏های منتهی به دانشگاه فردوسی در محاصره‏ی نیروهای دولتی بوده و امکان عبور و مرور برای مردم وجود نداشته است. از سوی دیگر، در میدان آزادی مشهد و پارک ملت این شهر نیز درگیری‏هایی مشاهده شده است. در میدان ملک‏آباد مشهد نیز گروهی دستگیر شده‏اند. یکی از دستگیرشدگان به نقل از یکی از فرماندهان نیروی انتظامی، اشاره می‏کرد که نزدیک به پنج هزار نفر در طول روز گذشته در مشهد دستگیر شده‏اند. با یکی از دستگیرشدگان که دیروز از ضرب باتوم و کتک در امان نمانده است، گفت‏گویی داشتم: تحصن از دیروز از سوی دانشجویان دانشگاه فردوسی شروع شد و دانشجویان در محل دانشگاه، متحصن شدند. وقتی مردم متوجه تحصن دانشجویان شدند، عده‏ی زیادی هم بیرون دانشگاه جمع شدند و در واقع، آغاز حرکت آن‏جا بود. تا پریروز و تا وقتی که ما در دانشگاه بودیم، همه چیز آرام بود. هرچند که پلیس و گارد ویژه بودند و ده پانزده نفر را دستگیر کردند، اما سعی کردند خیلی خشونت به‏خرج ندهند. دانشجویان هم که تازه ساعت ده یازده توانستند از دانشگاه خارج شوند و به خانه‏های‏شان بروند. اما دیروز، از آن‏جایی که در همه‏ی کشور برنامه‏ی راه‏پیمایی بود، در مشهد هم حرکت از ساعت‏های حدود چهار بعد‏ازظهر شروع شد. با این که جمعیت زیادی حاضر شده بودند، اما قابل مشاهده نبود، چون دستگیری‏ها از همان ساعت چهار آغاز شد. یعنی از ساعت چهار تا یازده شب، در حال دستگیری بودند و به گفته‏ی یکی از سرهنگ‏های نیروی انتظامی، پنج هزار نفر را دستگیر کردند. صد نفر آخر که آمد، می‏گفتند: «شد پنج‏هزار و صد نفر». تجمع ما در میدان ملک‏آباد بود. ما داشتیم از میدان ملک‏آباد به سمت سه راه ر...

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<

ابتدا شما را نادیده می گیرند، بعد به شما می خندند، بعد با شما مبارزه می کنند، آنگاه شما پیروز خواهید شد!

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<

عبدالکریم سروش خطاب به ملت ایران:شما حق‌جویانید که با عصای «موسوی» دولت فرعونی را درهم می‌شکنید


سرو: عبدالکریم سروش در بیانیه‌ای دستکاری آرا در انتخابات ریاست‌جمهوری را محکوم کرد و آن را مصداق خیانت در امانت نامید. در بخشی از بیانیه سروش خطاب به ملت ایران آمده‌است: «بحقیقت اسم اعظم، شما حق جویانید که دیو تیره بختی را از تخت سلیمان بزیر میکشید و با عصای موسوی، دولت فرعونی و شعبده سامری را به دونیم میزنید وحکومت ارعاب و تزویر و چماق و نفاق را بافریادهای جگرشکافتان درهم میشکنید.» به نام خدا باز این چه ابر بود که ما را فروگرفت تنها نه من،گرفتگی عالمست این یکدم نگاه کن که چه برباد میدهی چندین هزار امید بنی آدمست این چندین هزار امید بنی آدم را برباد دادند و قومی را داغدیده و دردمند کردند وپای اهانت برشعور و غرور شان نهادند و دست خیانت درصندوق امانت شان بردند وبا نیرنگ وفریب، باطلی را بجای حق نشاندند تا دوباره عزت و کرامت راپایمال جهالت کند ونام را به ننگ بفروشد و فرومایگان را بر کرسی ریاست بنشاند و دروغ و دغل درکار مدیریت کند وخرافه بگسترد وسفاهت بپرورد و از چاههای نفت بردارد ودر چاههای جمکران بریزد وآزادی را خفه کند وآگاهی را بکشد واستبداد دینی وقرائت فاشیستی از دین را قوام بخشد ودیانت را ملعبه دست سیاست کند و سرهنگان را بر فرهنگ بگمارد و فرهنگیان را بدست سرهنگان بسپارد ودست تطاول درحقوق مردم دراز کند و پشت به قبله حقیقت، بسوی خدای خدیعت نماز کند. هیچ چیز مهیب‌تر از زخمی کردن غرور یک قوم نیست.سرمایه اعتمادشان را ستاندن وآب دهان برویشان افکندن. پلیدی وبیشرمی ازین بیشتر نمیشود.آدمیان دزدی ودغلی را تحمل میکنند اما اهانت مکرر به عزت وکرامت شانرا هرگز. اینک روح مجروح وغرور رنجورایرانیان بجوش آمده است و تا ننگ آن خیانت زدوده نشود وتا غاصبان بدست عدالت سپرده نشوند التهابشان فرو نمی نشیند. والبته جای هیچ نومیدی نیست، «که بد بخاطر امیدوار ما نرسد».اجتماع هزار در هزار زنان ومردان حق جو و مطالبه گر پنجره های امید را برتاریخ آینده ما گشوده است و نوید گشایش بکار فروبسته ما میدهد. اسم اعظم بکند کار خود ایدل خوشباش که به تلبیس و حیل دیو سلیمان نشود بحقیقت اسم اعظم، شما حق جویانید که دیو تیره بختی را از تخت سلیمان بزیر میکشید و با عصای موسوی، دولت فرعونی و شعبده سامری را به دونیم میزنید وحکومت ارعاب و تزویر و چماق و نفاق را بافریادهای جگرشکافتان درهم میش...


<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
تحقیر احمدی نژاد توسط مدودف رئیس جمهور روسیه!

احمدی نژاد که قبل از انتخابات ریاست جمهوری در مورد غمناک ترین لحظه زندگی خود به ماجرای دروغین، عدم استقبال از سیدمحمد خاتمی در فرانسه توسط ژاک شیراک اشاره کرده بود، این ماجرا، این بار به صورت واقعی برای خودش تکرار شد. ------------ به گزارش سرویس سیاست سایت خبری ایران(INA)،احمدی نژاد که برای حضور در کنفرانس شانگهای به روسیه رفته بود، پس از مشاهده مدودف، رئیس جمهور روسیه در نشست شانگهای منتظر او شد تا به طرفش بیاید، اما مدودف از جای خود تکان نخورد و احمدی نژاد که اهسته، اهسته به سمت او حرکت می کرد، منتظر بود تا مدودف قدمی به جلو بردارد، اما رئیس جمهور روسیه قدم از قدم بر نداشت. البته، مدودف در مراسم استقبال از احمدی نژاد در فرودگاه روسیه هم حاضر نشده بود. این گونه بود که غمناک ترین لحظه ی زندگی احمدی نژاد برای خود او در روسیه تکرار شد.
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<,,,,

دوستان امروز شنیدم که سپاه تهدید کرده که سایتهای مهم خبری دنیا رو مثل بی بی سی و فردا رو هک خواهد کرد . مثلا هم استنادشون به هک سایتهای سکسی بوده که قبل عید کردند. اما بهتره بدونید که سایتهای سکسی به هیچ عنوان هک نشده بودند . و حتی خود این بالاترین بلکه اینها با تماس با شرکتی که دامنه این سایتها را در اختیار داشته توانستند آنها را تطمیع کنند و کنترل دامنه را در دست بگیرند که بعدش تو بوق و کرنا کردند که سایتهای فلان رو هک کردیم. امروز هم این خبر رو اعلام کردن تا کاربران ایرانی رو بترسونند . مثلا هم سایتهای بزرگی مثل بی بی سی رو اسم بردند تا مردم بگویند که اینها چقدر قدرت دارن . اما بهتره بدونید که کنترل دامنه ها و همچنین دیتا بیس های این سایتها روی سرورهای فوق سری بریتانیا و آمریکا قرار دارند و اینها نمیتونند هیچ گهی بخورند ما همینجا اعلام میکیم که هر غلطی میتونید بخورید . ما ازش استقبال میکنیم . حکایت اینا شده حکایت خری که تو لجن گیر کرده و داره دست و پا میزنه ! لطفا اطلاع رسانی کنید تا صاحبان سایتها و وبلاگها ازشون نترسند.


<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
گزارش قالیباف به مجلس : حامیان معترض میرحسین حداقل 3 میلیون نفر بودند


براساس متراژها و اندازه‌گیری‌های صورت گرفته در تجمع حامیان میرحسین موسوی در میدان آزادی حداقل سه میلیون معترض حضور داشته‌اند. یکی از نمایندگان عضو فراکسیون اصولگرایان در حاشیه جلسه علنی روز گذشته مجلس به صورت غیررسمی اعلام کرد که در گزارش که از سوی محمدباقر قالیباف شهردار تهران به مجلس ارائه شده آمده است براساس متراژها و اندازه‌گیری‌های صورت گرفته در تجمع حامیان میرحسین موسوی در میدان آزادی حداقل سه میلیون معترض حضور داشته‌ان

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
تاکنون فقط سران 11کشوراز 181کشور عضو سازمان ملل به احمدی‌نژاد تبریک گفته‌اند

در حالی که 5روز از اعلام «نتایج رسمی» انتخابات 22خردادمی‌گذرد سران و دولت‌های 181 کشور دیگر عضو سازمان ملل از ارسال پیام تبریک به احمدی‌نژاد خودداری کرده‌اند. به گزارش شهاب‌نیوز محمود احمدی‌نژاد در تابستان سال گذشته تاکید کرده بود که «ایران یک قدرت جهانی است» و استدلال آورده بود که دولت نهم با «200 کشور دنیا روابط خوب اقتصادی و سیاسی دارد». صرفنظر از این که تعداد کشورهای عضو سازمان ملل متحد 192 کشور است و خبرنگار شهاب‌نیوز هنوز به نام و موقعیت جغرافیایی 8 کشور دیگر پی نبرده است؛ نگاهی اجمالی به وب‌سایت رسمی ریاست جمهوری نشان می‌دهد که طی 6 روز گذشته فقط 11 کشور دنیا به آقای احمدی‌نژاد تبریک گفته‌اند و 180 کشور دیگر (سایر اعضای سازمان ملل منهای اسرائیل) از ارسال پیام تبریک خودداری کرده‌اند. گفتنی است طی روز های گذشته اکثریت مراجع عظام تقلید (به غیر از آیت‌الله نوری همدانی) نیز از ارسال پیام تبریک برای آقای احمدی‌نژاد خودداری کرده‌اند. اسامی کشورهایی که طی 6 روز گذشته به آقای احمدی‌نژاد تبریک گفته‌اند، بر اساس اطلاعات مندرج در سایت رسمی ریاست جمهوری به شرح زیر است:

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
به دنبال بستن مچ بند سبز توسط فوتبالیستهای ایرانی در بازی ایران و کره جنوبی و ذکر این نکته توسط منصور پورحیدری که فوتبالیستها برای پیروزی نذر حضرت ابوالفضل کرده بودند، حضرت ابوالفضل که خود از سرای باقی مشغول تماشای بازی بود در توییتر اعلام کرد: نذر من پیشکش تان، آرا واقعی مردم را اعلام کنید!
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
آمارهای مشکوک ننه جونم (روزنامه اعتماد ملی)
ننه جونم که کل عمرش به‌جز برای خرید و سرکشی به همسایه ها بیرون نمی رفت تازه یادش اومده که باید در جامعه حضور داشته باشه .دیروز یه پارچه بسته بود به سرش و رفته بود بیرون، ازش که پرسیدم کجا میری گفت: می‌خوام برم سیب‌زمینی بخرم! امروز هم با اصرار به من می‌گفت که ورزشگاه آزادی یک میلیون نفر جمعیت تو خودش جا میده! بعد ادامه می‌ده: دیروز نمی دونم مسابقه کدوم تیم‌ها بود وقتی داشتم میومدم خونه، دیدم که هوادارای ورزشی ریخته بودن تو خیابون و هی از چراغ قرمز رد می‌شدن! من توضیح دادم که بزرگ‌ترین ورزشگاه آزادیه و صد هزار نفر بیشتر هم توش جا‌نمی‌شه و توصیه کردم که عینکشو عوض کنه و یه عینک‌ریز بین بگیره وضمنا به این خس و خاشاک‌ها توجه نکنه. من نمی دونم که چرا بعضی‌ها مثل ننه جون من (که تعدادشون به اندازه یک صندوق رای‌گیری هم نیست) اصرار دارن که هرچی می‌بینن درسته! و بعدش تازه بزرگنمایی هم می‌کنن. یادم میاد چند هفته پیش گفته بودند که 190 طنزپرداز تو یه جای مشکوک تو ظفر مشغول تخریب هستند در صورتی‌که حالا مشخص شد این تعداد 9/1 نفر بودند نه 190 نفر (اسنادش هم موجوده) .به نظر من آمار واقعی رو باید از نخبه‌ها پرسید اونم نخبه‌هایی که جدی جدی نخبه شدن نه شوخی شوخی! به هر حال باید مردم کمی واقع‌بینانه‌تر برخورد کنند و وقتی اصرار دارند که باید تو تصمیم‌گیری‌ها از کارشناسان استفاده بشه لااقل کارهایی که با مهندسی انجام میشه رو زیر سوال نبرند. در آخر اینکه: من در همین جا محکوم می‌کنم!
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
واکنش منفی بازار به کودتای انتخاباتی، بورس تهران سقوط کرد
سایت آنلاین روزنامه همشهری روز چهارشنبه گزارش داد که بورس تهران برای دومین بار پس از انتخابات ریاست‌جمهوری شاهد سقوط شاخص بوده است. به گزارش «موج سوم» به نقل از همشهری آنلاین، برخلاف آنچه پیش‌بینی می‌شد روز گذشته شاخص بورس تهران برای دومین‌بار پس از انتخابات ریاست‌جمهوری با کاهش مواجه شد. این در حالی است که فعالان بازار، قبل از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری معتقد بودند که بورس تهران با روند صعودی مواجه خواهد شد. کارشناسان پیش‌بینی می‌کردند به‌دلیل افزایش قیمت نفت در بازار‌های جهانی و به‌دنبال آن افزایش قیمت محصولات فلزی، معدنی و پتروشیمی در سطح جهان و همچنین آغاز بهبود اقتصاد جهانی ارزش سهام شرکت‌های بورس با افزایش مواجه شوند اما روند صعودی شاخص‌های بورس تهران که از ابتدای سال‌جاری آغاز شده بود پس از انتخابات ادامه نیافت. برخی فعالان بازار دلیل اصلی نزول شاخص‌های بورس تهران را بروز ناآرامی‌های پس از انتخابات می‌دانند. این در حالی است که آخرین اخبار حاکی از آن است که درصورت تداوم نزول شاخص‌ها، سازمان بورس و اوراق بهادار وارد عمل خواهد شد و با اقدامات کنترلی از ریزش بیش از حد شاخص‌ها جلوگیری خواهد کرد. آخرین اخبار پیش از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری حاکی از آن بود که نقدینگی هنگفتی پشت در‌های بورس تهران آماده مشخص شدن نتیجه انتخابات و ورود به بورس است اما به‌نظر می‌رسد نه تنها این نقدینگی‌های جدید وارد بورس تهران نشده‌اند بلکه تمایل سرمایه‌گذاران برای فروش سهام و خروج از بازار سهام شدت پیدا کرده است. بر این اساس روز گذشته حجم صف‌های فروش سهام از مرز 65 میلیون سهم فراتر رفت و سهامداران بورس تهران برای فروش سهام شرکت‌های بانک سینا، مخابرات ایران، سرمایه‌گذاری غدیر، ایران ترانسفو، ایران ارقام، توسعه معادن روی، توسعه معادن و فلزات، بانک کارآفرین، پتروشیمی خارک و سرمایه‌گذاری پتروشیمی 4 هزار دستور در کارگزاری‌ها به ثبت رساندند. دیروز همچنین سهام شرکت‌های معدنی و صنعتی چادرملو، سرمایه‌گذاری ملی ایران، توسعه معادن و فلزات، لعابیران، ایران ارقام، دارو‌سازی‌ کوثر و تجهیز نیرو زنگان با بیشترین نزول ارزش سهام‌شان روبه‌رو شدند. به این ترتیب در پایان مبادلات روز گذشته شاخص بورس تهران با 27 واحد کاهش به 9هزارو 271 واحد رسید و بیم آن می‌رود که ...
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
کرستین مولر: دولت ایران نباید به رسمیت شناخته شود
دامنه‌ی واکنش‌های اعتراضی مقامات و سیاستمداران آلمان به مجلس فدرال این کشور نیز کشیده شده است. قرار است روز چهارشنبه (۱۷ ژوئن) نمایندگان همه‌ی احزاب حاضر در مجلس در این‌باره به بحث بپردازند. حزب سبزها در بیانیه‌ای، به‌طور رسمی به این "اقدام غیردموکرایتک" انتقاد کرده است. سخنگوی کمیسیون روابط امورخارجی حزب سبزها / اتحاد ۹۰ در مجلس فدرال آلمان، کرستین مولر (Kerstin Müller)، معتقد است که تا پی‌گیری قطعی درباره‌ی چگونگی برگزاری انتخابات از سوی هیئتی مستقل، نباید دولت جدید ایران به ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد به رسمیت شناخته شود. دویچه وله در این راستا با کرستین مولر گفت‌وگو کرده است: دویچه وله: حزب شما، حزب سبزها، معتقد است که در انتخابات ایران تقلب شده، به چه دلیل؟ کرستین مولر: در این مورد نباید پرسید به چه دلیل، بلکه باید سؤال کرد تا چه میزان در انتخابات تقلب شده! گزارش‌هایی که از ایران می‌آیند، همه حاکی از این امر است: این که برگه‌های رأی به‌قدر کافی در اختیار رأی دهندگان گذاشته نشد، یا حوزه‌های انتخاباتی زودتر از موعد مقرر بستند، این که هنوز آرا شمرده نشده بود و با این حال نتایج اعلام شد... حتی گفته می‌شود که موسوی ۲۱ میلیون و احمدی‌نژاد تنها ۱۰ میلیون رأی کسب کردند. از روی این شواهد می‌شود پذیرفت که چنین چیزی صورت گرفته است. سؤال در حال حاضر این است که حالا ماجرا چگونه ادامه پیدا می‌کند. آیا شما به‌خاطر این که اصلاح‌طلبان در این انتخابات پیروز نشدند، نگرانید یا به این دلیل که در این انتخابات اصول دموکراتیک رعایت نشده؟ بر اساس منابع غیررسمی اصلاح‌طلبان ظاهراً می‌توانستند در انتخابات پیروز شوند. ولی اصولاً روشن است که ما طرفدار انتخابات آزاد و عادلانه هستیم. از این‌رو باید به جریان و نحوه‌ی برگزاری انتخابات به‌طور همه‌جانبه رسیدگی شود و آن‌هم از سوی یک هیئت مستقل. شورای نگهبان، در این رابطه، مرجع صالحی نیست. چون این شورا خود هنگام تعیین صلاحیت نامزدها و گزینش ۴ نفر از میان ۴۷۵ کاندیدا نشان داد که نمی‌تواند بی‌طرف باشد و جانب احمدی‌نژاد را هم گرفته است. من همچنین خواهان پایان دادن به اعمال سانسور در ایران هستم. در یک حکومت به‌اصطلاح آزاد باید آزادی بیان ومطبوعات جود داشته باشد. استفاده از اینترنت و اس ام اس و امکانات دیگر باید تأمین شود

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 05:12 ب.ظ

یه بار می گن به موسوی رای ندین چون رفسنجانی ازش حمایت کرده!
یه بار دیگه به حرفهای 10 سال پیش رفسنجانی از سیاستهای موسوی استناد می کنن و موسوی رو مورد حمله قرار می دن!

تاریخ انقضای این حرفها خیلی وقته که گذشته الان مردم از توهین به شعورشون و خیانت به امانتشون و به شهادت رساندن فرزندان و برادر و خواهرهاشون عصبانی اند!

همکارانی که الان در میدان امام خمینی تهرانید دست حق به همراهتون!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 05:00 ب.ظ

اگه رسانه های خارجی ملاک طرفداران زورگوی احمدی است .چرا الان همون رسانه ها اخخخخ شده اند.همون 10 میلیون هم برای احمدی نژاد زیاده از سرشم زیاده.10 میلیون ابله به نظرتون کمه؟؟؟؟؟؟؟

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 04:51 ب.ظ

مطمئنم که کسی حرفهای صد تا یه غاز بالا را زده اطلاعاتش خیلی ضعیف است .دلیلش هرچند زیاد. وقت همین بس که سیاستمدار بزرگ!!.در هیچ جای دنیا دوران جنگ و تحریم را با شرایط 20 سال بعد مقایسه نمیکنند.در ضمن گیریم حرفت درست(که قبول ندارم). اهای اهای اهای!!!!!!!چرا نمیخواهید حرف ملت را بشنوید.باور کنید.خوب یا بد .مردم حتی خیلی از شهرستانهای کوچک.با قاطعیت میگم چون خیلی بررسی کردم و روستاها (شاید الان از ترس رو نکنند.ولی دادند.)به موسوی رای دادند..به نظرم بهتره ما پزشکان خیلی هماهنگ وجدی بیانیه بدهیم واین توهین بزرگ به ملت را محکوم کنیم.استفاده از اسم رفسنجانی هم یک تاکتیک سیاسی از طرف احمدی گرندیوز(محض اطلاع شهرستانی)است .تو این کشور وقت رفسنجانی خورده.اطرافیان احمدی را بشناس ویک تحقیقی بکن اونوقت میبینی دزد کدوم طرف بیشتره و رانتخوار واقعی کیه!!!؟؟؟؟؟؟مردم فهمیدند وبه همین دلیل ناچار شدند تقلب کنند.هر عاقلی میفهمه خیلی پیچیده نیست درواقع بازم 2 در 2=10 شد.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 04:41 ب.ظ

به کسی که زحمت کشیده سه مطلب اخیر رو کپی پیست کرده!
مرض داری دوست عزیز؟!!!
هممون برای شفای عاجلت دعا می کنیم!
نگران نباش!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 03:58 ب.ظ


هاشمی در سال های 68 تا 70 چه می گفت
روایت هاشمی رفسنجانی از 40 شاخص فقر و بی عدالتی در دولت موسوی
خبرگزاری فارس: هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه سال‌های 68 تا 70 با انتقاد از سیاست‌های دولت موسوی تاکید کرد که فساد اداری ، بی‌برنامگی ،‌ مدیریت غلط ،‌بی عدالتی ،‌ تعطیلی طرح‌ها،‌ تاراج اموال کشور،‌ تورم ،‌نابودی استعدادها،‌ استقراض ،‌عقب ماندگی ،‌ افت تولید،‌ فقر مضاعف ،‌ وابستگی به یارانه‌ها از جمله سیاست‌های دولت موسوی بوده است.

به گزارش خبرگزاری فارس، برای شناخت برخی کاندیداها راهی جز بررسی عملکرد و کارنامه کاری آنها باقی نمی ماند.گزارشی که پیش رو دارید، بخشی از سخنرانی‌های حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه سال‌های 68، 69 و 70 است. وی در این سخنرانی‌ها با ارزیابی و نقد عملکرد دولت میرحسین موسوی، به تشریح مشکلات به ارث رسیده از این دولت پرداخته است.
مشکلاتی که غالباً مردم کشورمان در آن دوران سخت با صف‌های طویل برای گرفتن کالاهای کوپنی، استفاده از گوشت‌های یخی، فقدان مواد اولیه برای کارخانه‌ها، کمبود دارو، وجود پزشکان هندی و بنگلادشی، کمبود قطعات یدکی و فرسودگی ماشین‌آلات کارخانه‌ها، قطع مکرر برق، نبود آب لوله‌کشی در روستاها، فقدان گاز لوله‌کشی در بسیاری از مناطق شهری و روستایی، از بین رفتن تولیدات کشاورزی به علت نبود شبکه صحیح حمل و نقل و توزیع، استقراض از بانک‌های خارجی، پائین بودن امید به زندگی و بسیاری از طرح‌های نیمه تمام و... در خاطر خود ثبت کرده‌اند.
بدون هیچ پیش داوری، توانمندی وضعیت و شرایط دولت موسوی را که 20 سال از کار اجرایی کلان فاصله گرفته اند ، از زبان هاشمی رفسنجانی که اکنون به عنوان حامی جدی وی فعالیت می‌کند، در دسترس خوانندگان محترم قرار می‌دهیم.

1- فساد اداری
ما چند تا مسئله عمده داریم که من در اینجا به آنها اشاره خواهم کرد: یکی همین مسئله سوء توزیع و گرانی است یکی مسئله سوء اخلاق بخشی از انسان‌هاست، بد حجابها و آن افرادی که اخلاق اسلامی را مراعات نمی‌کنند و یکی هم همین مسئله سیاسی است که از بیرون دائماً برای کشور ما مسئله می‌سازند. مسئله دیگر مسئله فساد اداری است که در بعضی از ادارات بعضی از افراد برای مردم مزاحمت‌هایی بوجود می‌آورند و ما اگر در مسیر حرکتمان اگر چرخ‌های تولید راه افتاد، اگر استفاده از منابع آن طوری که شایسته است انجام شد، اگر همه کارها را درست کردیم چنانچه این مسائلمان را حل نکنیم باز نمی‌توانیم به جایی برسیم. اگر این فساد اخلاق موجود باشد جامعه ما آن جامعه ایده‌آل اسلامی نمی‌تواند باشد.
1368.2.2

2- مشکل تعزیرات
مشکلاتی که ما در باب مالیات داشتیم و یا در خیلی از ابواب دیگر مانند تعزیرات که یک مشکل جدی در مسیر قانونگذاری و اداره کشور ما شده بود که ایشان (امام) به راحتی حل کردند. شما اجازه بدهید که من دیگر داخل جزئیات نروم چون شما اینطور چیزها را به اندازه کافی می‌دانید.
1368.3.20

3- بی برنامگی
ما قبلاً برنامه نداشتیم الان برنامه پنج ساله ما دارد آماده می‌شود که داشتن برنامه خودش تکلیف خیلی چیزها را روشن می‌کند. آینده روشن می‌شود، خطوط مشخص است معلوم است، ما به کجا می‌خواهیم برسیم، مسئولان تکلیف خودشان را می‌دانند دوباره کاری‌ها نمی‌شود و خیلی از ریخت و پاش‌ها را نخواهیم داشت و چیزهای دیگری را هم که قبلاً داشتیم الان از آن برخورداریم.
1368.5.14

4- مدیریت غلط
این شیوه‌ای که الان دولت دارد زندگی مردم را اداره می‌کند، این بدترین نوع اداره مردم است.
1368.7.8

5- بی عدالتی
شیوه توزیع درست نیست همین که هست هم درست توزیع نمی‌شود یعنی مردم یک عده‌ای به هر دلیلی به آسانی به اینها می‌رسند و یک عده‌ای هم نمی‌رسند. یعنی آن چیزهایی که دولت کوپنی کرده خوب به هر حال دیر یا زود به دست مردم می‌رسد اما اینکه کوپن نیست، عادلانه بدست مردم نمی‌رسد. این هم اشکالاتی در سیستم توزیع است برای اینکه خوب بنا نبود اینجوری شود این یک چیز موقتی بوده که تنظیم شده که باید بعداً برگردد به عرضه و تقاضا و از شبکه‌های توزیع معمولی به بازار برود و مردم بتوانند به طور عادی بروند و بخرند و این فسادها نباشد. اما این واقعیت وجود دارد که این شکل توزیع الان هست و یک نوع بی عدالتی از این طریق به مردم تحمیل می‌شود.
1368.7.8

6- خطر نقدینگی
نقدینگی بسیار زیادی الان در دست مردم است این مقدار پولی که ما در دست مردم داریم این خودش یک خطر جدی است برای اقتصاد کشور، علتش هم این است که این پولها در دوران جنگ خرج تولید نمی‌شد یا در جنگ مصرف می‌شد که برمی گشته دوباره در بازار و در دست مردم یا می‌رفتیم کالای خارجی می‌خریدیم.
1368.7.8

7- تعطیلی طرح‌ها
الان همه طرح‌های مهم شما مانده است بدلیل اینکه اجباری ندارند چرا که پولهایشان را گرفته و رفته‌اند این شیوه یک شیوه جاهلانه ای برای اداره یک کشور است.
1368.9.18

8- تاراج اموال کشور
الان ما در دریا هر مقدار که نفت استخراج می‌کنیم، گازهای آن را داریم می‌سوزانیم و مخازن مشترکی که با آن طرفی‌ها داریم آنها دارند، می‌برند و از ما هرز می‌رود این ثمره این فکر انقلابی است که بعضی از آقایان دارند خیال می‌کنند که انقلابی است و واقعاً این انقلابی است که ما اموال کشور را اینجوری به تاراج بدهیم؟
1368.9.18

9- تورم
من یک بار در جلسه‌ای گفتم ما الان پانصد میلیارد تومان طرح نیمه کاره داریم می‌دانید پانصد میلیارد تومان تقریباً 8 برابر بودجه امسال ماست که اینها همه در این برنامه باید تکمیل شود. ماندن اینها خیانت است همانطور که ماندن آنها باعث خسارت شده است. سال به سال گران‌تر می‌شوند تورم مال اینهاست اصل تورم را شما اینجا ببینید که ما اینقدر سرمایه‌گذاری بدون نتیجه کردیم.
1368.9.18

10- وضعیت بغرنج
از عقلای قوم هم آنهایی که فکر اقتصادی داشتند به من می‌گفتند تو اصلا وارد این ماجرا نشو چرا که این‌کار به این زودی درست شدنی نیست اصلاً مأیوس بودند حالا رفقای داخل همین مجلس هستند. مثلاً می‌گفتند تو برای انقلاب چهره فرهنگی و چنین و چنان هستی، آنجا می‌روی امید مردم نقش بر آب شده و خراب می‌شود این کار را نکن یک کس دیگری این کار را انجام بدهد. یعنی واقعاً کسانی که محاسبه می‌کردند حضور مرا در این مقطع برای این جامعه عاقلانه نمی‌دانستند.
1368.9.18

11- بی عدالتی
با این قوانینی که ما گذراندیم ما مردم را اینجوری می‌خواهیم اداره کنیم؟ آن‌وقت نتیجه اش هم این می‌شود که دلالها و آن بحث دیگری که یکی از برادران می‌کردند ایشان صحبت‌های ظاهر الصلاحی نمی‌کردند عدالت اجتماعی می‌خواهند، مشکلات مردم را هم می‌خواهند حل شود. چنین قوانینی همین وضع را بوجود می‌آورد یعنی نه عدالت اجتماعی را برقرار می‌سازد و نه مشکلات مردم را حل می‌کند. اگر بنا بود عدالت اجتماعی را اینجور درست بکنیم در این 10 سال درست کرده بودیم شما همه قبول دارید.
1368.9.18

12- نابودی استعدادها
این که در کشور ما کارهای تجاری، دلالی، واسطه‌گری بخش عظیمی از استعدادهای خود را می‌بلعد و کارهای اجرایی مؤثر، مفید و تولیدی و پر افتخار متولی ندارد و کسی دنبال آن نمی‌رود، بدترین مرضی است که ما دچار آن هستیم.
1368.8.27

13- ترویج تنبلی
در حال حاضر دو میلیون افغانی در ایران هستند و کار نیز می‌کنند و بعضی از کارفرماها از بین یک کارگر ایرانی و یک کارگر افغانی، کارگر افغانی را انتخاب می‌کنند زیرا او اینگونه کارها را بهتر انجام می‌دهد اما کارگر ما اینگونه فکر و عمل نمی‌کند این طرز تفکر غلط و کشنده است و بنیه اقتصادی کشور را به هم می‌زند البته شاید دلایل دیگر از قبیل مزد و شرایط مناسب داشته باشد ما باید شرایط کار را به گونه ای درست کنیم که از لحاظ فرهنگی شرایط زیستی و همه اینها مناسب باشد. البته همه تقصیرها را نمی‌خواهم به گردن آنها بیندازد می‌خواهم بگویم، فرهنگ کار و تلاش در کشور ما نیست دین ما اینگونه به ما نمی‌گوید.
1368.8.27

14- اقتصاد مریض
بحث این است که شرافت و کرامت کار باید در جامعه ما جا بیفتد اگر اینطور شد کارهای انگلی و خیالی و کاذب در کشور ما از بین می‌رود. اقتصاد در کشور ما مریض است. همه مشکلات در نرفتن به دنبال کار تولیدی پیچ و خم در کارهای اجرایی نیست ولی آن فرهنگ غلط آنها را می‌کشاند به انجام این قبیل کارها.
1368.8.27

15- کارمندان کج فکر
من به‌عنوان مسئول اجرایی کشور و رئیس جمهور منتخب شما می‌گویم سیاست دولت شما بر این است که امکانات کشور، زمین، آب، معدن، صنعت و هرچه امکانی در این کشور هست را در اختیار مردم بگذارد. برای اینکه مردم موجودی و امکانات و سرمایه شان را صرف آبادی کشور کنند. البته ممکن است در جریان کار هنوز ما با مأموران کج فکر و منحرف و تنگ نظر و نادان مواجه باشیم که در راه کار مزاحمت ایجاد کنند.
1368.10.23

16ـ رقم زشت
کاری که تا به حال شد، نتیجه این شده که ما الآن نسبت باسواد و بی‌سوادمان اینطوری است که 7/67 درصد مردم باسوادند و 3/23 درصد مردم بیسوادند که این خیلی رقم زشتی است. برای دین و جامعه‌ای که موظف شده که از گهواره تا گور به دنبال دانش باشد.
و اگر در چین هم علم را پیدا می‌کند باید برود و بگیرد و بیاورد واقعاً اصلاً چهره اسلامی ما را این زشت می‌کند که ما هنوز هم البته کار بزرگی است که ما رقم را از 47 درصد رسانده باشیم به 67 درصد و مخصوصاً در مورد خانم‌ها که اول انقلاب 40 درصدشان فقط باسواد بودند و 60 درصد بیسواد بودند آن نسبت هم اصلاح شده و هنوز هم نسبت نامعقول است.
1369.1.18

17ـ جامعه فقیرتر
مشکل عمده اقتصاد ما در پایین بودن تولید ناخالص ملی بود تولید در کشور، عدم سرمایه‌گذاری و به کار گرفته نشدن نیروها در شرایط بسیار نامطلوبی بود و روند نزولی هم داشت و اصولاً تعریف فقر و غنای یک جامعه همین جا است. اگر تولید ناخالص بیشتر باشد و سرانه به اندازه مصرفشان تولید کنند و یا بیشتر، جامعه سالم است اگر تولید کمتر از مصرف باشد جامعه فقیر است و هر مقدار کمتر، جامعه فقیرتر. حالا اگر توزیع هم ناسالم شد، یعنی همین تولید کم عادلانه پخش نشده این فقر در آن بخش که کمتر می‌برند بسیار شدیدتر خواهد شد. ماچگونه شرایطی را داریم، تولید که کم می‌شود در نتیجه تحمیل می‌شود بر بودجه دولت یعنی دولت پولی پخش می‌کند برای مخارج مردم، وقتی که خرج‌های دیگر هم تحمیل شده باشد در مقابل چیزی ندارد که پول را از مردم پس بگیرد. پول می‌دهد اما این پول برنمی‌گردد. اگر ما تولید داشته باشیم و تولیدات را به فروش برسانیم برای مردم هر چه پول مصرف می‌کنیم با تولیدات خود پول را از مردم برمی‌گردانیم این یک جریان سالم اقتصادی می‌شود.
ولی اگر تولید نباشد پول می‌ریزیم برنمی‌گردد پول زیاد که در دست مردم می‌ماند یک بلای بدتری است. این پول‌ها مدام برای خرید به بازار می‌آید و چون جنس نیست فروشنده‌ها هم مدام قیمت را بالا می‌برند برای چیزی که باید ده تومان بگیرند سی تومان می‌گیرند آنها که نمی‌توانند درآمد داشته باشند مجبورند فقیر باشند و کم بخورند آنها که فقیر نیستند خودشان را منطبق می‌کنند پس در اثر نبودن تولید، بودجه دولت کم می‌شود که کسر بودجه از بدبختی‌های هر دولت و ملت است کسر بودجه دولت مستلزم تورم و گرانی می‌شود، گرانی نتیجه کسر بودجه است کسر بودجه نتیجه کمی تولید است و فقر عمومی محصول همه اینها است. دولت در گذشته برای اینکه جلوی فقر عمومی را بگیرد یک مسکن را اجباراً به کار برده که ما هم هنوز به کار می‌بریم و آن سوبسید است. یعنی آن موجودی‌های دولت را که از منابع طبیعی مردم برمی‌داریم مانند نفت آن را به صورت ارزان یا مفت در اختیار مردم فقیر قرار می‌دهند به خاطر اینکه مقداری از مشکلات را بپوشاند.
مردم نمی‌توانند نان به قیمت عرضه و تقاضا بخرند. مردم نمی‌توانند آب، برق، گاز و نفت، حمل و نقل، دارو، بیمارستان و شیر و این قبیل کالاهای اساسی را به دلیل فقیر بودن عموم به قیمت عرضه و تقاضا خریداری نمایند و پولی که در اختیار دولت قرار دارد در واقع همان پول مردم می‌باشد، از همان پول اقدام به تهیه وسایل و ضروریات زندگی مردم به طور مجانی می‌نماید.
البته خود این مسئله به دلیل اینکه به جای سرمایه‌گذاری در جهت افزایش توان اقتصادی، اقدام به مصرف از سرمایه می‌نمود نیز عوارض ناگواری را در پی دارد.
از همین رو کشور با یک شرایط نامطلوب و غیرمفیدی مواجه شده بود.
1369.6.3

18ـ بلای نقدینگی
ما برای اینکه این بلای نقدینگی را از دست مردم خارج کنیم که به عنوان یک اهرم بسیار خطرناک و شیطانی محسوب می‌شود و هم می‌تواند خطر مهلکی برای نظام به شمار آید با امکانات خودمان به دنبال راه‌حل گشتیم.
یعنی در جامعه ما نرخ تورم به طور نامعلومی رو به افزایش بود که سعی نمودیم این رشد سرسام آور را به نصف کاهش دهیم البته هنوز روند آن رو به رشد است.
1369.6.3

19ـ کسر بودجه
ما در سال 65 ، 5/1449 میلیارد ریال کسر بودجه داشته‌ایم. یعنی رقمی حدود 150 میلیارد تومان از زمانی که لایحه بودجه را از مجلس گذرانده‌ایم با این میزان کسر بودجه مواجه بوده‌ایم. سال 1366 از 1375 میلیارد ریال کسر بودجه و در سال 67 از 4021 میلیارد ریال یعنی چیزی حدود 200 میلیارد تومان کسر بودجه برخوردار بوده است.
در سال 68 تا نیمه همان سال که ما قبول مسئولیت کردیم همین روند تداوم داشت.
1369.6.3

20ـ تورم اسکناس
در ظرف این چند سال سیاست چاپ اسکناس ما بدین شکل بوده که البته چاپ اسکناس در کشور یک امر طبیعی است یعنی در هر سال در حد تورم اسکناس منتشر می‌شود و هیچ اشکالی ندارد اما وقتی نرخ تورم افزایش می‌یابد و نقدینگی روبه افزایش می‌باشد و دولت هم با کسری بودجه مواجه باشد دائماً به امر انتشار اسکناس مشغول می‌شوند که این وضع، چندان مثبت و مفید نخواهد بود.
1369.6.3

21ـ نرخ تورم
در خصوص نرخ تورم اکنون نرخ تورم مهار شده است نه این که نرخ آن به صفر رسیده باشد. چون هنوز قیمت بسیاری از اجناس ما روند رو به افزایش دارد، بسیاری از قیمت‌ها هم در مرحله متوسطی قرار دارد و بسیاری از اجناس هم قیمت‌شان نزول یافته است.
در مجموع ارزیابی رشد نرخ‌ها به این صورت بوده است که در سال 7،65/23 یعنی 23 درصد تورم را در مورد تعدادی از کالاها اطلاق می‌نمایند که البته این رقم را بانک مرکزی با مقیاس قرار دادن قیمت تعدادی از کالاها اعلام می‌کند.
در این میان ممکن است بعضی از آنها به میزان 100 درصد گران شده باشد و بعضی‌ها به میزان 5 درصد و یا بعضی‌ها هم اصلاً افزایش نداشته باشد. همچنین در سال 66 هم نرخ تورم 7/27 درصد بوده که رقم بالایی است.
در سال 67، 89/28 درصد که نزدیک 29 درصد می‌باشد.
در سال 68، 25/17 درصد یعنی نزدیک 11، 12 درصد پائین تر از سال گذشته که باز هم مجموعه کالاهایی که مردم مصرف می‌کنند 17 درصد گران شده است.
1369.6.3

22ـ مشکل حمل و نقل
الآن بسیاری از محصولات و کالاهای موردنیاز مردم که در کارخانه‌ها، بنادر و انبارهای مزارع وجود دارد که وسیله‌ای که ما اینها را به بازار مصرف برسانیم نداریم.
چند تا از کارخانه‌های سیمان ما در تولیدشان مشکل دارند. چون انبارها پر شده و آسیاب‌ها نمی‌توانند کار کنند که ما آمدیم و بعضی‌ها را آزاد کردیم و گفتیم مردم خودشان بردارند بروند با این که سیمان کم داریم و سهمیه‌ای است گفتیم اینها را آزاد کنند. مثل ارومیه و یک مقداری در تهران. گفتیم حدود 400 هزار تن الآن ما گندم در مزارع خریده‌ایم و در آنجاها جمع شده است که می‌خواهیم به سیلوها برسانیم ولی مشکل حمل و نقل داریم. کارخانه شیشه قزوین را شنیدید که موقع زلزله حدود 100 میلیون تومان یا بیشتر از شیشه‌هایش شکست. ما به عنوان یک تخلف این قضیه را تعقیب کردیم و به آخرین نتیجه‌ای که رسیدیم این بود که حمل و نقل نتوانسته‌بود این شیشه را به نوبت برساند. حواله صادر شده بود. مردم در انتظار شیشه‌ها بودند ولی نتوانستند از کارخانه به شهرها برسانند.
البته عذر حمل و نقل هم این بود که لاستیک به موقع به او نداده‌اند. عذر لاستیک هم این بود که ما ارز نداشتیم که لاستیک بیاوریم. یعنی مجموعه رسید به اینجایی که کمبود تولید بود و ما لاستیک را به موقع نرسانده بودیم. شیشه‌ها در کارخانه به این شکل خرد شد.
همین حالا حدود یک میلیون و نیم تن کالا در بنادر و در کشتی‌ها مانده که حمل و نقل مشکل دارد.
1369.6.3

23 ـ بانک‌های خالی
بسیاری از نقدینگی‌های شناور در دست مردم، جمع‌آوری و به سمت تولید هدایت و یا در سیستم بانکی متمرکز شد. معلوم شد که موجودی بانک‌ها افزایش یافته است. علی‌رغم اینکه مردم پول خود را در خانه خود نگهداری و یا میان دست‌ها گردش می‌کرد، به بانک‌ها اعتماد کرده و آنها را تحویل بانک‌ها دادند.
حجم مسکوک و اسکناس در دست مردم پائین آمده است. از خطرناکترین موارد در اقتصاد این است که حجم مسکوک و اسکناس نزد مردم زیاد باشد.
همچنین نرخ تورم که از رشد شتابانی برخوردار بود هر سال اینگونه بود که پیش‌بینی می‌کردیم اینقدر درآمد، اینقدر هزینه و وقتی اواخر سال می‌شد می‌دیدیم که درآمدها تحقق پیدا نکرده و هزینه‌ها انجام شده و با چنین وضعیتی به مجلس می‌رفتیم و درخواست می‌کردیم که از بانک‌ها قرض بگیریم. امسال برای اولین بار است که حرکت معکوس شده و آن مقدار که بنا بود قرض کنیم، قرض نکردیم.
1369.8.9

24- طرح های نیمه تمام
خیلی از امکانات و مراکز خراب شده که بلااستفاده مانده است و در واقع عدم النفع آنها برعهده ما است. وقتی که جنگ خاتمه یافت، مبلغ 500 میلیارد تومان طرح نیمه تمام داشتیم که به تأخیر افتاده بود و به مرحله بهره‌برداری رساندن آنها کار بسیار دشواری بود.
البته همه این طرح‌ها به خاطر طولانی شدن دوران ساختش، هزینه‌شان به چند برابر رسیده است. مثلاً فولاد مبارکه‌ای که اول حدود 30 میلیارد تومان برایش در نظر گرفته بودند، الآن ما حدود 80 میلیارد تومان باید خرج آن کنیم تا کارش به پایان برسد.
1370.3.4

25- مشکلات را به حساب جنگ نگذاریم
این تناسب در اکثر طرح‌های صنعتی، اقتصادی مشهود است. کارهای انجام نشده‌ای را در دسترس داریم که به این وضع باقی مانده است که این بدترین و مخفی‌ترین فصل مربوط به مشکلات است.
ما در این 8-7 سال اقدامی در جهت خرید کامیون به عمل نیاوردیم و یا کم خریدیم. باید اقدام به خرید کامیون نماییم. اتوبوس نیز نخریده‌ایم. باید بخریم. واگن راه آهن نخریده‌ایم. باید بخریم. راه‌هایمان را مرمت ننمودیم که باید مبادرت به این امر نماییم. بندرهایمان هم آسیب دیده که باید نسبت به اصلاح آن اقدام کنیم و یا این که بندرهایمان آسیب دیده که باید آنها را ترمیم نماییم.
همچنین نیروگاه نساختیم. کم ساختیم و به تبع آن با خاموشی مواجه هستیم. سد نساختیم که آب‌هایمان در حال هرز رفتن هستند و باید سد بسازیم. پالایشگاه نساختیم که الآن باید وارد کنیم.
برای شهرهای کشور فاضلاب نساختیم که تمامی آنها در این رابطه مشکل دارند. نتوانستیم به شهرها آب برسانیم که بسیاری از شهرهای کشورمان در حال حاضر با مشکل کم‌آبی مواجه‌اند.
به کشاورزی به اندازه کافی بها ندادیم. کشاورزان کمبود تراکتور و کمباین دارند و به همین دلیل گاهی اوقات محصول از روی زمین برداشت نمی‌شود. همچنین وضعیت حمل و نقل‌مان به آن مرحله از ضعف رسیده است که به میزان دو میلیون تن از بارها و وسایل‌مان در دریا معطل مانده و لذا کارخانه‌ها و انبارها منتظر رسیدن این وسایل هستند که همه این مسائل در ارتباط با جنگ می‌باشد.
همه این مسائل چیزهایی است که ما باید اکنون اقدام به انجام آنها کنیم و به حساب جنگ هم نمی‌توانیم بگذاریم مثلاً ما نیروگاه نساختیم چون پولش را در آن زمان نتوانستیم فراهم سازیم ولی حالا باید با تعجیل نسبت به ساخت آنها اقدام کنیم.
الآن به جای این که سالانه برای تولید دو هزار مگاوات برق نیروگاه بسازیم، ما باید برای تولید 5 هزار یا 7 هزار مگاوات برق قرارداد ساخت نیروگاه را دنبال کنیم.
از طرف دیگر انبارها در زمان جنگ تقریباً خالی شده بود و باید این انبارها شارژ شود. زمانی که ما کار در کارخانه‌ها را شروع کردیم، کارخانه‌ها هیچ گونه مواد اولیه‌ای در انبارهایشان موجود نداشتند.
قطعات ماشین‌ها مستهلک و فرسوده شده که باید کاملاً تعویض گردد. قالب‌های کارخانجات باید عوض بشود در طول 10 سال گذشته تمام اینها به طور راکد به سر می‌بردند و باید اینها را مجدداً تأمین نماییم.
مسکن عقب مانده چون که ما هیچ گونه مصالحی در دسترس نداشتیم که اقدام به احداث مسکن نماییم. در این زمینه عقب ماندگی زیادی وجود دارد.
همه این مشکلاتی که عرض کردم و همه آنها با استناد به آمار و ارقام است که کسی هم نمی‌تواند بر روی صحت و سقم آنها به خود شک و تردید روا بدارد.
1370.3.4

26ـ عبور از اقتصاد متمرکز
یکی از مشکلات جدی کشور مان در ساختار اقتصادی که حالا که می‌خواهیم از اقتصاد متمرکز عبور کنیم و به طرف اقتصاد متعادل زمان صلح برویم، یک مشکلات بسیار جدی داریم منجمله قیمت‌های بعضی از کالاهای دولتی است.
در زمان جنگ خطرناک بود و این کارها را نکردند و یا نخواستند بکنند، اما الآن ببینیم می‌توانیم اینها را اینجوری تحمل کنیم یا نه.
شما فکر می‌کنید گازوئیل چه قیمتی دارد و دولت چطوری به مردم می‌دهد، اولاً مال چه کسی است و ببینیم که با عدالت سازگار است یا نه.
ما نفت کوره را لیتری یک ریال‌ و نیم می‌دادیم، شما می‌توانید خاک بیابان را این مقدار تحویل دهید؟ خوب این آتش زدن به کشور است. این اداره کردن کشور که نیست.
البته یک کسی که به فکر خودش باشد شاید این کار را بکند اما اگر من به فکر باشم که آینده این مردم باید درست شود و باید اقتصاد درست شود و مردم به اندازه‌ای که حقشان است بهره‌ببرند، این را خیانت می‌دانم.
1370.4.22

27ـ سالها بد عمل کردیم
البته به علت این‌که سال‌ها بد عمل کرده‌ایم نمی‌توانیم یک دفعه شوک وارد کنیم.
از طرفی در کشور کاری باب شده بود که کامیون‌هایی بودند که به پمپ بنزین‌ها می‌رفتند و گازوئیل می‌زدند و به شوفاژدارها می‌دادند چون چهار ریال می‌خریدند و 10 ریال می‌فروختند.
کارشان این بود، خب این فساد را چه کسی قبول دارد.
ما چای شمال را ارزان می‌خریدیم، نه چایکار سود می‌برد و نه کارخانه‌چای خشک کنی سود می‌برد، بلکه همه ضرر می‌کردند. نتیجه آن این شد که حدود 10 هزار هکتار از اراضی با ارزش چای کاری ما از مدار خارج شد و بنا شد که چای وارد کنیم.
ما مشکلات بسیار جدی در این نحوه قیمت‌گذاری داریم. مس را کیلویی 25 تومان می‌دادیم و مسگر می‌خرید و چند چکش روی آن می‌زد و آن را به قراضه تبدیل می‌کرد و از کشور خارج می‌نمود و سه دلار می‌فروخت.
سه دلار با 25 تومان چقدر فاصله دارد و همه به قاچاق افتاده بودند.
هی می‌گویند سهمیه‌بندی، خب شما دیدید که در دوره سهمیه‌بندی چه شد. ما سهمیه می دادیم ولی سر از بازار آزاد احتکار در می‌آورد. اکنون اکثر محصولات داخلی کشور دیگر دو بازاری نیست.
1370.4.22

28- استقراض
گفتم در خارج حدود 12 میلیارد دلار تعهد ارزی داشتیم که اینها خریدهای نسیه و گشایش اعتبارات بود و بدهی به بانک مرکزی در طول این مدت که عراق از بیرون قرض می‌کرد. ما مخارجمان را از بانک مرکزی می‌گرفتیم و هر سال کسر بودجه تا این‌که جمع و رقم وحشتناکی شد.
مثلاً صندوق‌های بازنشستگی بسیار در طول سال‌های چند آنطور که لازم است به آنها پرداخته شود، توجه نشد و ترفیعاتی که نیروهای نظامی باید می‌گرفتند نگرفته بودند و طلبکار بودند. خیلی از فوق‌العاده‌هایی که باید نظامیان می‌گرفتند نگرفتند و بدهی‌ از این قبیل مسئله سوم مسئولیتی که نظام در برابر رزمندگان و خانواده‌های آسیب‌دیده از جنگ داشت. خب این همه شهید و خانواده شهید و خانواده اسیر و اسیر و جانبازان و این همه رزمنده که عمر و جوانی‌شان را در جبهه طی کرده بودند.
اینها نوعاً از طبقات محروم روستاها و مردم مستضعف بودند که خب در دوران جنگ حسابی خدمات بسیجی اینها را با مشکلات اقتصادی روبه‌رو کرده بود.
1370.5.19

29 – بدترین دردها
طرح‌های نیمه تمامی که روی دست دولت مانده بود. شاید بدترین دردها بود. کسی هم احساس نمی‌کند آن روز محاسبه کردیم دیدیم حدود 500 میلیارد تومان طرح نیمه ساخته روی دست دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران مانده ممکن است بعضی‌ها بگویند طرح نیمه تمام حالا باشد این خودش ثروتی است بله این مقدار نعمتی است ولی وضع تأخیر یک مصیبت و مشکل غیرقابل تحملی است.
من حالا عرض می‌کنم، اولاً رقم 500 میلیارد تومان بدانید با بودجه عمرانی که ما آن زمان داشتیم یعنی حدود شش برابر بودجه یکسال ما. یعنی به اندازه شش سال که ما بودجه بریزیم این طرح‌ها را می‌توانستیم در برنامه عمرانی قرار دهیم. تا خبر طرح یعنی چه؟
مثلاً فولاد مبارکه که یکی از طرح‌های ما بود. اگر در زمان خودش این طرح اجرا می‌شد و در زمان خودش محصولش به بازار می‌‌آمد بسیاری از مشکلات را برطرف می‌کرد مثلاً ورق آهن، یعنی حدود دو میلیون تن ورق آهن که الآن مصرف ما در کشور خیلی کمتر از این است. تأخیر در پایان این طرح یعنی این. آن روزها حدود 30 میلیارد تومان هزینه آن بود. ولی حالا حدود 80 میلیارد تومان شده و این تأخیر یعنی سه برابر شدن هزینه‌ها.
شما اگر خودتان احداث خانه‌ای را در سال 62 شروع کرده باشید و روی دست شما مانده باشد و خرده خرده ساخته باشید تا به حال می‌فهمید که تفاوت قیمت یعنی چی یعنی آن سال، چند تمام می‌شد و امسال برای شما چند تمام می‌شود. انتظار نیروها و تورمی که ایجاد می‌کند. چون این طرح‌ها دائماً پول می‌خورد بدون این‌که محصولی به ما بدهد.
ما 500 میلیارد تومان اینگونه طرح‌ها را داشتیم، پتروشیمی بندر امام، نیروگاه بوشهر و شهید رجایی و چوب و کاغذ مازندران و راه‌آهن بافق - بندرعباس اینها طرح‌های بزرگ است و طرح‌های کوچک از این قبیل مانند سرب و روی زنجان و همه این‌ها برای مملکت حیاتی و چیزهایی بود که ضرورت زندگی بود.
1370.5.19

30 - عقب ماندگی
عقب‌ماندگی در امکانات زیربنایی بود که این ده سال یک مشکل بسیار بسیار سنگین و غیرقابل تحملی را بر دوش شما مردم گذاشته است و زیاد نیاز به توضیح ندارد.
خودتان می‌دانید یعنی مثلاً ما راه‌هایی که نساختیم، راه‌آهن‌هایی که نساختیم، نیروگاه‌هایی که نساختیم، و وسایل حمل و نقلی که نخریدیم. لوله‌کشی آب، گاز و لوله‌کشی‌های دیگر و چیزهایی از این قبیل، جنگل‌ها و مراتع که با نساختن سد در حال از بین رفتن است. شما ببینید از این ناحیه چه اشکالات عظیمی برای مردم فراهم شده است.
وقتی آن روز را محاسبه کردیم یک رقم عظیمی را با یک سرعت عمل فوق‌العاده و نیروی انسانی عظیمی را لازم داشتیم تا ما این هفت تا هشت سال را جبران کنیم و به وضع روز برسانیم.
1370.5.19

31- 500 شهر راکد
وضع شهرداری‌های کشور، حدود 500 شهر در کشور هست که نتوانستند خودشان را به روز برسانند خیابان‌ها، میادین، پارک‌ها، آب، برق و... خب در تهران زندگی می‌کنید و وضع شهر را می‌دیدید شهرهای دیگر از اینجا بدتر بود. باز قدری به تهران رسیدگی می‌شد 500 شهر راکد و 10 سال عقب مانده که همه چیزشان عقب بود. از سینما، ورزشگاه و از کتابخانه از آب و برق و... و آن چیزی که وسیله ضروری زندگی است عقب و راکد مانده به اضافه این‌که ماشین‌آلات اینها به جبهه رفته بود.
شهرداری‌ها از ما مطالبات ماشین‌آلات می‌کنند که ما باید به آنها بدهیم چراکه مال مردم است و از عوارض گرفته شده است.
1370.5.19

32- افت تولید
مشکل بعدی ما که باز از اینها مشکل‌تر است افت تولید است.
تولید در کشور بشدت نزول کرده بود، بعد از انقلاب ما، در آن دو سال اول نتوانستیم تولید را سامان دهیم، مدیریت‌ها بهم خورد، خیلی از مدیران فرار کردند، کارخانه‌ها مصادره شد، سرمایه‌ها را بردند و این ده سال افت تولید جیب مردم را خالی کرد.
من فقط یک رقم را می‌گویم و شما می‌توانید بفهمید معنای تولید یعنی چه؟ تولید ناخالص ملی یکی از شاخص‌های اساسی‌ رونق اقتصادی کشور است که می‌گویند این مقدار تولید در کشور بوده و قبل از انقلاب هم مطلوب نبوده و بعد از انقلاب تا این مدت به این شکل درآمده، وضع تولید ناخالص اینطوری شده که اگر یک نفر ایرانی از مجموعه تولیدات کشور، مثلاً 40 هزار تومان سهمش می‌شده، در سال 67 که ما برنامه را بررسی کردیم، 20 هزار تومان سهم می‌برد.
حتماً معنای این را درک می‌کنید و دو دلیل هم داشت یکی این‌که تولید کم شده و یکی جمعیت زیاد شده بود.
1370.5.19

33- فقر مضاعف
سهم سرانه ما از تولید در سال 67، 23 هزار ریال بود که در اوج خوبی آن نزدیک به 40 هزار تومان بوده است، یعنی 53 درصد ما داشتیم و هر ایرانی در این دوران 50 درصد فقیر شده بود.
فقر واقعی یعنی این و بقیه چیزها را آدم نمی‌فهمد.
حالا خانه‌اش، فرشش، غذایش چطوری است، اینها را هر کسی می‌تواند در معیارهای اقتصادی تحمل کند و مسائل خاص خودش را دارد.

اما فقر واقعی در اقتصاد کشور یعنی کم شدن تولید سرانه و ما دچار این مصیبت شده بودیم یعنی جامعه ایرانی را وقتی محاسبه کردیم درآمد هر فردش در مجموع تولیدات کشور تقریباً نزدیک 50 درصد کم شده بود که این فقر را خیال می‌کنیم که با فشارها و تقسیم‌ها و سهمیه‌بندی‌ها و امثال اینها بتوانیم جبران کنیم که فقر جبران نمی‌شود. اگر دولت موفق باشد فقر را می‌تواند به صورت صحیح بین افراد تقسیم کند.
اگر نظام توزیع درست باشد، هنرش این است که این فقر را تقسیم کند و همه کم بخورند، کم بپوشند که ما این کار را نتوانستیم انجام دهیم.
شما در زمان جنگ دیدید که یک عده زالوصفت ماندند و نه در جنگ شرکت کردند و رفتند در بازار سیاه و از این چند نرخی‌ها استفاده کردند و آنها هم این فقر را نسبت به طبقه مستضعف قوی‌تر کردند.
بنابراین طبقه مستضعف ما فقر مضاعف داشت.
1370.5.19

34- مرض خطرناک
در کشوری که تولید نیست، سرمایه‌گذاری هم نیست یکی از ارقامی که خیلی سقوط کرده بود سرمایه‌گذاری بود بخش خصوصی سرمایه‌گذاری جدی نمی‌کرد و دولت هم چیزی نداشت، لذا بیکاری بود، این مشکل بیکاری یک مرض بسیار خطرناکی است که عوارض آن در جاهای دیگر مشخص می‌شود.
کارهای دلالی رشد می‌کند که خودش ضرر دارد.
کارهای دست فروشی و تکراری، یک کالا به جای این‌که از مزرعه بیاید و به دست مصرف‌کننده برسد در این میان چند نفر نانخور پیدا می‌کند تا به دست مردم برسد.
یکی با فروش آدامس خودش را سیر می‌کند، یکی با فروش سیگار، یکی با فروش یک تکه یخ خودش را سیر می‌کند، دیگری با فروش دستمالی که از این مغازه می‌گیرد و در خیابان می‌فروشد خودش را سیر می‌کند، خوب این که کار نیست، اینها تحمل کردن مخارج اضافی بر مصرف‌کننده است. قاچاق به همین دلیل رشد پیدا کرد حال آنهایی که به دنبال قاچاق می‌رفتند، سرانشان فاسد و پول‌پرست بودند اما عوامل اینها مردم مستأصلی بودند که زندگی اینها را به قاچاق می‌رساند و این هم مشکل جدی دیگر.
1370.5.19

35- مقررات دست و پاگیر
ما دچار یک تمرکز کمرشکن اداری شده بودیم که به خاطر سهمیه کردن کالا و انحصاری کردن صادرات و واردات، زندگی اقتصادی، دست دولت باید در همه جا باشد و دائماً برای این‌که مأموران را حفظ کنیم، قانون و آئین‌نامه و تعزیرات گذراندیم.
آنقدر قانون حفاظت‌کننده برای حفظ این تمرکز گذاشته‌ایم که حالا وقتی می‌خواهیم چیزی را اصلاح کنیم می‌بینیم که یک کتاب آئین‌نامه و قانون داریم، ما می‌خواستیم صادرات را تسریع کنیم می‌دیدیم یک نفر آدم صادرات‌چی حدود 70 تا 80 جا باید مراجعه کند.
وقتی جنسی از خارج وارد می‌شود برای آزاد کردن آن از گمرک گاهی آنقدر این مقررات طول می‌کشد که جنس در گمرک به صورت کالای متروکه درمی‌آید و یا فاسد می‌شود. و دلالی در این وسط بوجود آمده به عنوان یک حرفه پیچیده فنی که چگونه آزاد کند و چگونه صادر نماید و این تمرکز آنقدر مشکل و دست و پاگیر است که شاید تا به حال ده‌ها مورد آن را در این لنگرگاه‌ها و جاهای حساس حل کردیم ولی باز می‌بینیم هنوز دست و پای ملت بسته است.

1370.5.19

36- فرسودگی کارخانه‌ها
مشکل مهم دیگری که ما گرفتار آن بودیم و هنوز هم حل نشده و در بعضی از جاها مشکل خاصی داریم، فرسودگی کارخانجات ماست. خوب این کارخانجاتی که حالا کار می‌کند نوعاً چیزهایی هستند که در سال‌های 50 تا 60 تهیه شده بودند.
اینها هم کهنه هستند و هم قدیمی‌اند و هم نمی‌توانند با کارخانه‌های جدیدی که در دنیا هست رقابت کنند و هم قطعات یدکی ندارند و این مشکل، کارخانه را از بازدهی مناسب می‌اندازد.
در کنار این مسئله خالی بودن انبارها مشکل دیگری بود.
یعنی مواد اولیه ندارد و اگر امروز کار کند نمی‌داند که فردا چه خواهد شد.
1370.5.19

37- وابستگی به یارانه‌ها
مشکل دیگر، مشکل وابستگی شدید مردم ما به سوبسید و هزینه دولت بود عمده زندگی مردم اعم از نانشان، قندشان، چایشان و گوشتشان و شکر و روغن نباتی وابسته به کمک دولت شده بود. شما ببینید اکنون در هیچ کجای دنیا اینطوری نیست و هیچ کشوری حتی کمونیست‌ها هم اینطوری عمل نمی‌کردند.
خوب یک جامعه اقتصادی از لحاظ اصولی فنی دستش و چشمش به دست دولت باشد که سر ماه یک کیلو شکر و مرغ بدهد و اگر ندهد زندگی او فلج است. زندگی سوبسیدی، زندگی کوپنی اصلاً حرکت را در جامعه کند کرد و به ناچار این را انتخاب کردیم، تنها دوایی بود که می‌توانستیم در آن شرایط به مردم بدهیم. و این هنوز روی دستمان مانده و برای حل آن مشکل داریم و آسان نیست که یک دفعه حمایت دولت را برداریم و بنا هم نداریم تا این کار را انجام دهیم.
1370.5.19

38- ناتوانی از رسیدگی به محرومان
مشکل دیگر، محرومیت شدید بخش‌های محروم کشور بود.
یکی از آرزوهای ما، در انقلاب این بود که به محروم‌ها برسیم و این فاصله‌ها را کم کنیم.
نزدیک 50 درصد جامعه ما یعنی بخش‌های کشور ما محروم هستند یعنی از استانداردی که ما، در شهرها از آن برخورداریم، آنها برخوردار نیستند مثل آب، برق، آموزش، بهداشت، راه و کار و امثال اینها، خب این درد که از زمان شاه مانده بود و ما امید اصلاح آن را داشتیم و در این مدت هم به مردم وعده داده بودیم نتوانستیم به نقاط محروم برسیم، گرچه همه تلاش دولت و مجلس این بود که یک مقداری که داریم به نقاط محروم برسانیم ولی این مقدار ناچیز که آنها را غنی نمی‌کرد.
1370.5.19

39 – نفت ما را نمی‌خریدند
مشکل دیگر، ادامه محاصره بود، علی‌رغم اظهاراتی که می‌شد ما از محاصره بیرون نیامده بودیم، و هنوز هم بیرون نیامده‌ایم. و در محاصره هستیم و تا به حال کسی هم کمک درستی به ما نکرده است.
آنهایی که باید از ما نفت می‌خریدند نمی‌خریدند، آنکه باید جنس صادراتی ما را بخرد نمی‌خرید، ما تقریباً همان محاصره زمان جنگ را داشتیم و هنوز هم خیلی از آنها را داریم.
آلمان به قراردادش در مورد اتمام نیروگاه بوشهر عمل نمی‌کند، نیروگاهی که ما 85 درصد مخارج آن را پرداخته‌ایم.
امریکا هنوز حاضر نیست پول‌های ما را بپردازد. این‌که فرانسه پول ما را نپرداخته، این‌که ژاپن حاضر نشد پتروشیمی که تا 90 درصد آن تمام شده را تکمیل کند، اینها سندهای جدی محاصره ماست. و بر همه اینها مشکلات و حوادث عجیبی که ما داشتیم از قبیل زلزله، سیل و آوارگان عراقی و امثال اینها که اضافه شد اینها در محاسبات آن زمان نبود.
1370.5.19

40- شاخص‌ها بدتر شد
شاخص‌ها در سال 67 بدتر شد چون مردم توقعات بعد از جنگ پیدا کردند، دولت درآمد بعد از جنگ پیدا نکرد و مخارج جنگ هم مانده بود و خیلی از مشکلات مثل دردهای خاصی که تا گرم است خودش را نشان نمی‌دهد در بقیه سال 67 خودش را نشان داد که حال آثار آن را شما مشاهده می‌کنید.
ما بیشترین کسر بودجه را در سال 67 پیدا کردیم، در سال‌های قبل کسر بودجه به این نسبت نبود، نصف بودجه ما در سال 67 کسری داشت.
1/50 درصد رشد کسری بودجه ما، از حدود 400 میلیارد تومانی که ما خرج کردیم حدود یکصد میلیاردش را از بانک قرض کردیم، خب این نتیجه همان چند ماهی بود که بعد از جنگ با آن شرایط گرفتار شدیم و این تورم ما بود.
آن تولید ناخالص را برای شما گفتم، مقایسه عملکرد بودجه عمرانی ما بودجه جاری بسیار اسف‌انگیز است.
در سال 67 به قیمت ثابت ما حدود 30 میلیارد تومان البته در بودجه رقم بیشتر بود ولی قیمت ثابت را عرض می‌کنم خرج کردیم ولی بودجه جاری آن رقم هنگفت بود که حدود پنج برابر و نیم بودجه جاری از بودجه عمرانی ما بیشتر بود و این مصیبت است یعنی یک کشور در حال ساخت اگر یک چنین وضعیتی داشته باشد یعنی ورشکستگی یعنی هیچ.
این مبلغ یعنی نگه داشتن همان طرح‌های در جا و هیچ چیزی پیش نرود و این وضع ما بود.
ما با توجه به این وضع کشور، سیاست‌هایی را ترسیم کردیم، راه‌های پیدا کردن امکانات جدید و در آمدن از این تنگناها.
من یک مطلبی از مسئله تورم را دیدم و آمدم که برای شما بخوانم و ببینید که سیر تورم در سال 53 تاکنون که به عنوان ارقام رسمی کشور تلقی می‌شود، در سال 53 تورم شدید شروع شده موقعی که نفت ما دفعتاً گران شده و آن مسائل خاص بوجود آمده بود. 50/15 درصد میزان تورم در سال 53 بود، در سال 54 این رقم 9/9 درصد، در سال پنجاه و پنج 4/16 درصد، در سال پنجاه و شش 9/24 درصد، در سال پنجاه و هفت که انقلاب به وقوع پیوست و تا حدودی هم روحیه انقلابی حاکم شد و قیمت‌ها ارزان شده بود 9/9 درصد یعنی حدود 10 درصد تورم در آن سال نمایان شد، در سال پنجاه و هشت 2/11 درصد که دوباره رو به رشد نهاده، در سال پنجاه و نه 5/23 درصد که جنگ نیز همزمان آغاز شد که یک دفعه به بالا کشید.
در سال‌های 60 و 61، 23 درصد و 1/19 که سه درصد فروکش نمود چراکه قیمت نفت تا حدودی گران‌تر شده بود و ما هم اقدام به صدور نفت نموده بودیم. در مقابل مقداری هم واردات داشتیم که اینها مؤثر بود، در سال شصت و دو 7/14 درصد و در سال شصت و سه 10/10 درصد مجدداً باز هم تعدیل یافت، در سال 64 بهترین سال ما بود که در آن سال ارز ما زیاد شده بود و به کارخانه‌ها ارز واگذار نمودیم، همانند سال گذشته که تولید بالا رفت و به میزان 5/6 درصد رسید.
دوباره از سال 65 افزایش یافت یعنی در سال 65 به 6/23 درصد رسید، در سال 66 به 8/27 درصد رسید که خیلی رشد داشته است. سال 67 به 9/28 درصد و آخرین سالی بود که مربوط به دوران پیش از برنامه بوده است.
انتهای پیام/ک




[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 03:56 ب.ظ


هاشمی در سال های 68 تا 70 چه می گفت
روایت هاشمی رفسنجانی از 40 شاخص فقر و بی عدالتی در دولت موسوی
خبرگزاری فارس: هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه سال‌های 68 تا 70 با انتقاد از سیاست‌های دولت موسوی تاکید کرد که فساد اداری ، بی‌برنامگی ،‌ مدیریت غلط ،‌بی عدالتی ،‌ تعطیلی طرح‌ها،‌ تاراج اموال کشور،‌ تورم ،‌نابودی استعدادها،‌ استقراض ،‌عقب ماندگی ،‌ افت تولید،‌ فقر مضاعف ،‌ وابستگی به یارانه‌ها از جمله سیاست‌های دولت موسوی بوده است.

به گزارش خبرگزاری فارس، برای شناخت برخی کاندیداها راهی جز بررسی عملکرد و کارنامه کاری آنها باقی نمی ماند.گزارشی که پیش رو دارید، بخشی از سخنرانی‌های حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه سال‌های 68، 69 و 70 است. وی در این سخنرانی‌ها با ارزیابی و نقد عملکرد دولت میرحسین موسوی، به تشریح مشکلات به ارث رسیده از این دولت پرداخته است.
مشکلاتی که غالباً مردم کشورمان در آن دوران سخت با صف‌های طویل برای گرفتن کالاهای کوپنی، استفاده از گوشت‌های یخی، فقدان مواد اولیه برای کارخانه‌ها، کمبود دارو، وجود پزشکان هندی و بنگلادشی، کمبود قطعات یدکی و فرسودگی ماشین‌آلات کارخانه‌ها، قطع مکرر برق، نبود آب لوله‌کشی در روستاها، فقدان گاز لوله‌کشی در بسیاری از مناطق شهری و روستایی، از بین رفتن تولیدات کشاورزی به علت نبود شبکه صحیح حمل و نقل و توزیع، استقراض از بانک‌های خارجی، پائین بودن امید به زندگی و بسیاری از طرح‌های نیمه تمام و... در خاطر خود ثبت کرده‌اند.
بدون هیچ پیش داوری، توانمندی وضعیت و شرایط دولت موسوی را که 20 سال از کار اجرایی کلان فاصله گرفته اند ، از زبان هاشمی رفسنجانی که اکنون به عنوان حامی جدی وی فعالیت می‌کند، در دسترس خوانندگان محترم قرار می‌دهیم.

1- فساد اداری
ما چند تا مسئله عمده داریم که من در اینجا به آنها اشاره خواهم کرد: یکی همین مسئله سوء توزیع و گرانی است یکی مسئله سوء اخلاق بخشی از انسان‌هاست، بد حجابها و آن افرادی که اخلاق اسلامی را مراعات نمی‌کنند و یکی هم همین مسئله سیاسی است که از بیرون دائماً برای کشور ما مسئله می‌سازند. مسئله دیگر مسئله فساد اداری است که در بعضی از ادارات بعضی از افراد برای مردم مزاحمت‌هایی بوجود می‌آورند و ما اگر در مسیر حرکتمان اگر چرخ‌های تولید راه افتاد، اگر استفاده از منابع آن طوری که شایسته است انجام شد، اگر همه کارها را درست کردیم چنانچه این مسائلمان را حل نکنیم باز نمی‌توانیم به جایی برسیم. اگر این فساد اخلاق موجود باشد جامعه ما آن جامعه ایده‌آل اسلامی نمی‌تواند باشد.
1368.2.2

2- مشکل تعزیرات
مشکلاتی که ما در باب مالیات داشتیم و یا در خیلی از ابواب دیگر مانند تعزیرات که یک مشکل جدی در مسیر قانونگذاری و اداره کشور ما شده بود که ایشان (امام) به راحتی حل کردند. شما اجازه بدهید که من دیگر داخل جزئیات نروم چون شما اینطور چیزها را به اندازه کافی می‌دانید.
1368.3.20

3- بی برنامگی
ما قبلاً برنامه نداشتیم الان برنامه پنج ساله ما دارد آماده می‌شود که داشتن برنامه خودش تکلیف خیلی چیزها را روشن می‌کند. آینده روشن می‌شود، خطوط مشخص است معلوم است، ما به کجا می‌خواهیم برسیم، مسئولان تکلیف خودشان را می‌دانند دوباره کاری‌ها نمی‌شود و خیلی از ریخت و پاش‌ها را نخواهیم داشت و چیزهای دیگری را هم که قبلاً داشتیم الان از آن برخورداریم.
1368.5.14

4- مدیریت غلط
این شیوه‌ای که الان دولت دارد زندگی مردم را اداره می‌کند، این بدترین نوع اداره مردم است.
1368.7.8

5- بی عدالتی
شیوه توزیع درست نیست همین که هست هم درست توزیع نمی‌شود یعنی مردم یک عده‌ای به هر دلیلی به آسانی به اینها می‌رسند و یک عده‌ای هم نمی‌رسند. یعنی آن چیزهایی که دولت کوپنی کرده خوب به هر حال دیر یا زود به دست مردم می‌رسد اما اینکه کوپن نیست، عادلانه بدست مردم نمی‌رسد. این هم اشکالاتی در سیستم توزیع است برای اینکه خوب بنا نبود اینجوری شود این یک چیز موقتی بوده که تنظیم شده که باید بعداً برگردد به عرضه و تقاضا و از شبکه‌های توزیع معمولی به بازار برود و مردم بتوانند به طور عادی بروند و بخرند و این فسادها نباشد. اما این واقعیت وجود دارد که این شکل توزیع الان هست و یک نوع بی عدالتی از این طریق به مردم تحمیل می‌شود.
1368.7.8

6- خطر نقدینگی
نقدینگی بسیار زیادی الان در دست مردم است این مقدار پولی که ما در دست مردم داریم این خودش یک خطر جدی است برای اقتصاد کشور، علتش هم این است که این پولها در دوران جنگ خرج تولید نمی‌شد یا در جنگ مصرف می‌شد که برمی گشته دوباره در بازار و در دست مردم یا می‌رفتیم کالای خارجی می‌خریدیم.
1368.7.8

7- تعطیلی طرح‌ها
الان همه طرح‌های مهم شما مانده است بدلیل اینکه اجباری ندارند چرا که پولهایشان را گرفته و رفته‌اند این شیوه یک شیوه جاهلانه ای برای اداره یک کشور است.
1368.9.18

8- تاراج اموال کشور
الان ما در دریا هر مقدار که نفت استخراج می‌کنیم، گازهای آن را داریم می‌سوزانیم و مخازن مشترکی که با آن طرفی‌ها داریم آنها دارند، می‌برند و از ما هرز می‌رود این ثمره این فکر انقلابی است که بعضی از آقایان دارند خیال می‌کنند که انقلابی است و واقعاً این انقلابی است که ما اموال کشور را اینجوری به تاراج بدهیم؟
1368.9.18

9- تورم
من یک بار در جلسه‌ای گفتم ما الان پانصد میلیارد تومان طرح نیمه کاره داریم می‌دانید پانصد میلیارد تومان تقریباً 8 برابر بودجه امسال ماست که اینها همه در این برنامه باید تکمیل شود. ماندن اینها خیانت است همانطور که ماندن آنها باعث خسارت شده است. سال به سال گران‌تر می‌شوند تورم مال اینهاست اصل تورم را شما اینجا ببینید که ما اینقدر سرمایه‌گذاری بدون نتیجه کردیم.
1368.9.18

10- وضعیت بغرنج
از عقلای قوم هم آنهایی که فکر اقتصادی داشتند به من می‌گفتند تو اصلا وارد این ماجرا نشو چرا که این‌کار به این زودی درست شدنی نیست اصلاً مأیوس بودند حالا رفقای داخل همین مجلس هستند. مثلاً می‌گفتند تو برای انقلاب چهره فرهنگی و چنین و چنان هستی، آنجا می‌روی امید مردم نقش بر آب شده و خراب می‌شود این کار را نکن یک کس دیگری این کار را انجام بدهد. یعنی واقعاً کسانی که محاسبه می‌کردند حضور مرا در این مقطع برای این جامعه عاقلانه نمی‌دانستند.
1368.9.18

11- بی عدالتی
با این قوانینی که ما گذراندیم ما مردم را اینجوری می‌خواهیم اداره کنیم؟ آن‌وقت نتیجه اش هم این می‌شود که دلالها و آن بحث دیگری که یکی از برادران می‌کردند ایشان صحبت‌های ظاهر الصلاحی نمی‌کردند عدالت اجتماعی می‌خواهند، مشکلات مردم را هم می‌خواهند حل شود. چنین قوانینی همین وضع را بوجود می‌آورد یعنی نه عدالت اجتماعی را برقرار می‌سازد و نه مشکلات مردم را حل می‌کند. اگر بنا بود عدالت اجتماعی را اینجور درست بکنیم در این 10 سال درست کرده بودیم شما همه قبول دارید.
1368.9.18

12- نابودی استعدادها
این که در کشور ما کارهای تجاری، دلالی، واسطه‌گری بخش عظیمی از استعدادهای خود را می‌بلعد و کارهای اجرایی مؤثر، مفید و تولیدی و پر افتخار متولی ندارد و کسی دنبال آن نمی‌رود، بدترین مرضی است که ما دچار آن هستیم.
1368.8.27

13- ترویج تنبلی
در حال حاضر دو میلیون افغانی در ایران هستند و کار نیز می‌کنند و بعضی از کارفرماها از بین یک کارگر ایرانی و یک کارگر افغانی، کارگر افغانی را انتخاب می‌کنند زیرا او اینگونه کارها را بهتر انجام می‌دهد اما کارگر ما اینگونه فکر و عمل نمی‌کند این طرز تفکر غلط و کشنده است و بنیه اقتصادی کشور را به هم می‌زند البته شاید دلایل دیگر از قبیل مزد و شرایط مناسب داشته باشد ما باید شرایط کار را به گونه ای درست کنیم که از لحاظ فرهنگی شرایط زیستی و همه اینها مناسب باشد. البته همه تقصیرها را نمی‌خواهم به گردن آنها بیندازد می‌خواهم بگویم، فرهنگ کار و تلاش در کشور ما نیست دین ما اینگونه به ما نمی‌گوید.
1368.8.27

14- اقتصاد مریض
بحث این است که شرافت و کرامت کار باید در جامعه ما جا بیفتد اگر اینطور شد کارهای انگلی و خیالی و کاذب در کشور ما از بین می‌رود. اقتصاد در کشور ما مریض است. همه مشکلات در نرفتن به دنبال کار تولیدی پیچ و خم در کارهای اجرایی نیست ولی آن فرهنگ غلط آنها را می‌کشاند به انجام این قبیل کارها.
1368.8.27

15- کارمندان کج فکر
من به‌عنوان مسئول اجرایی کشور و رئیس جمهور منتخب شما می‌گویم سیاست دولت شما بر این است که امکانات کشور، زمین، آب، معدن، صنعت و هرچه امکانی در این کشور هست را در اختیار مردم بگذارد. برای اینکه مردم موجودی و امکانات و سرمایه شان را صرف آبادی کشور کنند. البته ممکن است در جریان کار هنوز ما با مأموران کج فکر و منحرف و تنگ نظر و نادان مواجه باشیم که در راه کار مزاحمت ایجاد کنند.
1368.10.23

16ـ رقم زشت
کاری که تا به حال شد، نتیجه این شده که ما الآن نسبت باسواد و بی‌سوادمان اینطوری است که 7/67 درصد مردم باسوادند و 3/23 درصد مردم بیسوادند که این خیلی رقم زشتی است. برای دین و جامعه‌ای که موظف شده که از گهواره تا گور به دنبال دانش باشد.
و اگر در چین هم علم را پیدا می‌کند باید برود و بگیرد و بیاورد واقعاً اصلاً چهره اسلامی ما را این زشت می‌کند که ما هنوز هم البته کار بزرگی است که ما رقم را از 47 درصد رسانده باشیم به 67 درصد و مخصوصاً در مورد خانم‌ها که اول انقلاب 40 درصدشان فقط باسواد بودند و 60 درصد بیسواد بودند آن نسبت هم اصلاح شده و هنوز هم نسبت نامعقول است.
1369.1.18

17ـ جامعه فقیرتر
مشکل عمده اقتصاد ما در پایین بودن تولید ناخالص ملی بود تولید در کشور، عدم سرمایه‌گذاری و به کار گرفته نشدن نیروها در شرایط بسیار نامطلوبی بود و روند نزولی هم داشت و اصولاً تعریف فقر و غنای یک جامعه همین جا است. اگر تولید ناخالص بیشتر باشد و سرانه به اندازه مصرفشان تولید کنند و یا بیشتر، جامعه سالم است اگر تولید کمتر از مصرف باشد جامعه فقیر است و هر مقدار کمتر، جامعه فقیرتر. حالا اگر توزیع هم ناسالم شد، یعنی همین تولید کم عادلانه پخش نشده این فقر در آن بخش که کمتر می‌برند بسیار شدیدتر خواهد شد. ماچگونه شرایطی را داریم، تولید که کم می‌شود در نتیجه تحمیل می‌شود بر بودجه دولت یعنی دولت پولی پخش می‌کند برای مخارج مردم، وقتی که خرج‌های دیگر هم تحمیل شده باشد در مقابل چیزی ندارد که پول را از مردم پس بگیرد. پول می‌دهد اما این پول برنمی‌گردد. اگر ما تولید داشته باشیم و تولیدات را به فروش برسانیم برای مردم هر چه پول مصرف می‌کنیم با تولیدات خود پول را از مردم برمی‌گردانیم این یک جریان سالم اقتصادی می‌شود.
ولی اگر تولید نباشد پول می‌ریزیم برنمی‌گردد پول زیاد که در دست مردم می‌ماند یک بلای بدتری است. این پول‌ها مدام برای خرید به بازار می‌آید و چون جنس نیست فروشنده‌ها هم مدام قیمت را بالا می‌برند برای چیزی که باید ده تومان بگیرند سی تومان می‌گیرند آنها که نمی‌توانند درآمد داشته باشند مجبورند فقیر باشند و کم بخورند آنها که فقیر نیستند خودشان را منطبق می‌کنند پس در اثر نبودن تولید، بودجه دولت کم می‌شود که کسر بودجه از بدبختی‌های هر دولت و ملت است کسر بودجه دولت مستلزم تورم و گرانی می‌شود، گرانی نتیجه کسر بودجه است کسر بودجه نتیجه کمی تولید است و فقر عمومی محصول همه اینها است. دولت در گذشته برای اینکه جلوی فقر عمومی را بگیرد یک مسکن را اجباراً به کار برده که ما هم هنوز به کار می‌بریم و آن سوبسید است. یعنی آن موجودی‌های دولت را که از منابع طبیعی مردم برمی‌داریم مانند نفت آن را به صورت ارزان یا مفت در اختیار مردم فقیر قرار می‌دهند به خاطر اینکه مقداری از مشکلات را بپوشاند.
مردم نمی‌توانند نان به قیمت عرضه و تقاضا بخرند. مردم نمی‌توانند آب، برق، گاز و نفت، حمل و نقل، دارو، بیمارستان و شیر و این قبیل کالاهای اساسی را به دلیل فقیر بودن عموم به قیمت عرضه و تقاضا خریداری نمایند و پولی که در اختیار دولت قرار دارد در واقع همان پول مردم می‌باشد، از همان پول اقدام به تهیه وسایل و ضروریات زندگی مردم به طور مجانی می‌نماید.
البته خود این مسئله به دلیل اینکه به جای سرمایه‌گذاری در جهت افزایش توان اقتصادی، اقدام به مصرف از سرمایه می‌نمود نیز عوارض ناگواری را در پی دارد.
از همین رو کشور با یک شرایط نامطلوب و غیرمفیدی مواجه شده بود.
1369.6.3

18ـ بلای نقدینگی
ما برای اینکه این بلای نقدینگی را از دست مردم خارج کنیم که به عنوان یک اهرم بسیار خطرناک و شیطانی محسوب می‌شود و هم می‌تواند خطر مهلکی برای نظام به شمار آید با امکانات خودمان به دنبال راه‌حل گشتیم.
یعنی در جامعه ما نرخ تورم به طور نامعلومی رو به افزایش بود که سعی نمودیم این رشد سرسام آور را به نصف کاهش دهیم البته هنوز روند آن رو به رشد است.
1369.6.3

19ـ کسر بودجه
ما در سال 65 ، 5/1449 میلیارد ریال کسر بودجه داشته‌ایم. یعنی رقمی حدود 150 میلیارد تومان از زمانی که لایحه بودجه را از مجلس گذرانده‌ایم با این میزان کسر بودجه مواجه بوده‌ایم. سال 1366 از 1375 میلیارد ریال کسر بودجه و در سال 67 از 4021 میلیارد ریال یعنی چیزی حدود 200 میلیارد تومان کسر بودجه برخوردار بوده است.
در سال 68 تا نیمه همان سال که ما قبول مسئولیت کردیم همین روند تداوم داشت.
1369.6.3

20ـ تورم اسکناس
در ظرف این چند سال سیاست چاپ اسکناس ما بدین شکل بوده که البته چاپ اسکناس در کشور یک امر طبیعی است یعنی در هر سال در حد تورم اسکناس منتشر می‌شود و هیچ اشکالی ندارد اما وقتی نرخ تورم افزایش می‌یابد و نقدینگی روبه افزایش می‌باشد و دولت هم با کسری بودجه مواجه باشد دائماً به امر انتشار اسکناس مشغول می‌شوند که این وضع، چندان مثبت و مفید نخواهد بود.
1369.6.3

21ـ نرخ تورم
در خصوص نرخ تورم اکنون نرخ تورم مهار شده است نه این که نرخ آن به صفر رسیده باشد. چون هنوز قیمت بسیاری از اجناس ما روند رو به افزایش دارد، بسیاری از قیمت‌ها هم در مرحله متوسطی قرار دارد و بسیاری از اجناس هم قیمت‌شان نزول یافته است.
در مجموع ارزیابی رشد نرخ‌ها به این صورت بوده است که در سال 7،65/23 یعنی 23 درصد تورم را در مورد تعدادی از کالاها اطلاق می‌نمایند که البته این رقم را بانک مرکزی با مقیاس قرار دادن قیمت تعدادی از کالاها اعلام می‌کند.
در این میان ممکن است بعضی از آنها به میزان 100 درصد گران شده باشد و بعضی‌ها به میزان 5 درصد و یا بعضی‌ها هم اصلاً افزایش نداشته باشد. همچنین در سال 66 هم نرخ تورم 7/27 درصد بوده که رقم بالایی است.
در سال 67، 89/28 درصد که نزدیک 29 درصد می‌باشد.
در سال 68، 25/17 درصد یعنی نزدیک 11، 12 درصد پائین تر از سال گذشته که باز هم مجموعه کالاهایی که مردم مصرف می‌کنند 17 درصد گران شده است.
1369.6.3

22ـ مشکل حمل و نقل
الآن بسیاری از محصولات و کالاهای موردنیاز مردم که در کارخانه‌ها، بنادر و انبارهای مزارع وجود دارد که وسیله‌ای که ما اینها را به بازار مصرف برسانیم نداریم.
چند تا از کارخانه‌های سیمان ما در تولیدشان مشکل دارند. چون انبارها پر شده و آسیاب‌ها نمی‌توانند کار کنند که ما آمدیم و بعضی‌ها را آزاد کردیم و گفتیم مردم خودشان بردارند بروند با این که سیمان کم داریم و سهمیه‌ای است گفتیم اینها را آزاد کنند. مثل ارومیه و یک مقداری در تهران. گفتیم حدود 400 هزار تن الآن ما گندم در مزارع خریده‌ایم و در آنجاها جمع شده است که می‌خواهیم به سیلوها برسانیم ولی مشکل حمل و نقل داریم. کارخانه شیشه قزوین را شنیدید که موقع زلزله حدود 100 میلیون تومان یا بیشتر از شیشه‌هایش شکست. ما به عنوان یک تخلف این قضیه را تعقیب کردیم و به آخرین نتیجه‌ای که رسیدیم این بود که حمل و نقل نتوانسته‌بود این شیشه را به نوبت برساند. حواله صادر شده بود. مردم در انتظار شیشه‌ها بودند ولی نتوانستند از کارخانه به شهرها برسانند.
البته عذر حمل و نقل هم این بود که لاستیک به موقع به او نداده‌اند. عذر لاستیک هم این بود که ما ارز نداشتیم که لاستیک بیاوریم. یعنی مجموعه رسید به اینجایی که کمبود تولید بود و ما لاستیک را به موقع نرسانده بودیم. شیشه‌ها در کارخانه به این شکل خرد شد.
همین حالا حدود یک میلیون و نیم تن کالا در بنادر و در کشتی‌ها مانده که حمل و نقل مشکل دارد.
1369.6.3

23 ـ بانک‌های خالی
بسیاری از نقدینگی‌های شناور در دست مردم، جمع‌آوری و به سمت تولید هدایت و یا در سیستم بانکی متمرکز شد. معلوم شد که موجودی بانک‌ها افزایش یافته است. علی‌رغم اینکه مردم پول خود را در خانه خود نگهداری و یا میان دست‌ها گردش می‌کرد، به بانک‌ها اعتماد کرده و آنها را تحویل بانک‌ها دادند.
حجم مسکوک و اسکناس در دست مردم پائین آمده است. از خطرناکترین موارد در اقتصاد این است که حجم مسکوک و اسکناس نزد مردم زیاد باشد.
همچنین نرخ تورم که از رشد شتابانی برخوردار بود هر سال اینگونه بود که پیش‌بینی می‌کردیم اینقدر درآمد، اینقدر هزینه و وقتی اواخر سال می‌شد می‌دیدیم که درآمدها تحقق پیدا نکرده و هزینه‌ها انجام شده و با چنین وضعیتی به مجلس می‌رفتیم و درخواست می‌کردیم که از بانک‌ها قرض بگیریم. امسال برای اولین بار است که حرکت معکوس شده و آن مقدار که بنا بود قرض کنیم، قرض نکردیم.
1369.8.9

24- طرح های نیمه تمام
خیلی از امکانات و مراکز خراب شده که بلااستفاده مانده است و در واقع عدم النفع آنها برعهده ما است. وقتی که جنگ خاتمه یافت، مبلغ 500 میلیارد تومان طرح نیمه تمام داشتیم که به تأخیر افتاده بود و به مرحله بهره‌برداری رساندن آنها کار بسیار دشواری بود.
البته همه این طرح‌ها به خاطر طولانی شدن دوران ساختش، هزینه‌شان به چند برابر رسیده است. مثلاً فولاد مبارکه‌ای که اول حدود 30 میلیارد تومان برایش در نظر گرفته بودند، الآن ما حدود 80 میلیارد تومان باید خرج آن کنیم تا کارش به پایان برسد.
1370.3.4

25- مشکلات را به حساب جنگ نگذاریم
این تناسب در اکثر طرح‌های صنعتی، اقتصادی مشهود است. کارهای انجام نشده‌ای را در دسترس داریم که به این وضع باقی مانده است که این بدترین و مخفی‌ترین فصل مربوط به مشکلات است.
ما در این 8-7 سال اقدامی در جهت خرید کامیون به عمل نیاوردیم و یا کم خریدیم. باید اقدام به خرید کامیون نماییم. اتوبوس نیز نخریده‌ایم. باید بخریم. واگن راه آهن نخریده‌ایم. باید بخریم. راه‌هایمان را مرمت ننمودیم که باید مبادرت به این امر نماییم. بندرهایمان هم آسیب دیده که باید نسبت به اصلاح آن اقدام کنیم و یا این که بندرهایمان آسیب دیده که باید آنها را ترمیم نماییم.
همچنین نیروگاه نساختیم. کم ساختیم و به تبع آن با خاموشی مواجه هستیم. سد نساختیم که آب‌هایمان در حال هرز رفتن هستند و باید سد بسازیم. پالایشگاه نساختیم که الآن باید وارد کنیم.
برای شهرهای کشور فاضلاب نساختیم که تمامی آنها در این رابطه مشکل دارند. نتوانستیم به شهرها آب برسانیم که بسیاری از شهرهای کشورمان در حال حاضر با مشکل کم‌آبی مواجه‌اند.
به کشاورزی به اندازه کافی بها ندادیم. کشاورزان کمبود تراکتور و کمباین دارند و به همین دلیل گاهی اوقات محصول از روی زمین برداشت نمی‌شود. همچنین وضعیت حمل و نقل‌مان به آن مرحله از ضعف رسیده است که به میزان دو میلیون تن از بارها و وسایل‌مان در دریا معطل مانده و لذا کارخانه‌ها و انبارها منتظر رسیدن این وسایل هستند که همه این مسائل در ارتباط با جنگ می‌باشد.
همه این مسائل چیزهایی است که ما باید اکنون اقدام به انجام آنها کنیم و به حساب جنگ هم نمی‌توانیم بگذاریم مثلاً ما نیروگاه نساختیم چون پولش را در آن زمان نتوانستیم فراهم سازیم ولی حالا باید با تعجیل نسبت به ساخت آنها اقدام کنیم.
الآن به جای این که سالانه برای تولید دو هزار مگاوات برق نیروگاه بسازیم، ما باید برای تولید 5 هزار یا 7 هزار مگاوات برق قرارداد ساخت نیروگاه را دنبال کنیم.
از طرف دیگر انبارها در زمان جنگ تقریباً خالی شده بود و باید این انبارها شارژ شود. زمانی که ما کار در کارخانه‌ها را شروع کردیم، کارخانه‌ها هیچ گونه مواد اولیه‌ای در انبارهایشان موجود نداشتند.
قطعات ماشین‌ها مستهلک و فرسوده شده که باید کاملاً تعویض گردد. قالب‌های کارخانجات باید عوض بشود در طول 10 سال گذشته تمام اینها به طور راکد به سر می‌بردند و باید اینها را مجدداً تأمین نماییم.
مسکن عقب مانده چون که ما هیچ گونه مصالحی در دسترس نداشتیم که اقدام به احداث مسکن نماییم. در این زمینه عقب ماندگی زیادی وجود دارد.
همه این مشکلاتی که عرض کردم و همه آنها با استناد به آمار و ارقام است که کسی هم نمی‌تواند بر روی صحت و سقم آنها به خود شک و تردید روا بدارد.
1370.3.4

26ـ عبور از اقتصاد متمرکز
یکی از مشکلات جدی کشور مان در ساختار اقتصادی که حالا که می‌خواهیم از اقتصاد متمرکز عبور کنیم و به طرف اقتصاد متعادل زمان صلح برویم، یک مشکلات بسیار جدی داریم منجمله قیمت‌های بعضی از کالاهای دولتی است.
در زمان جنگ خطرناک بود و این کارها را نکردند و یا نخواستند بکنند، اما الآن ببینیم می‌توانیم اینها را اینجوری تحمل کنیم یا نه.
شما فکر می‌کنید گازوئیل چه قیمتی دارد و دولت چطوری به مردم می‌دهد، اولاً مال چه کسی است و ببینیم که با عدالت سازگار است یا نه.
ما نفت کوره را لیتری یک ریال‌ و نیم می‌دادیم، شما می‌توانید خاک بیابان را این مقدار تحویل دهید؟ خوب این آتش زدن به کشور است. این اداره کردن کشور که نیست.
البته یک کسی که به فکر خودش باشد شاید این کار را بکند اما اگر من به فکر باشم که آینده این مردم باید درست شود و باید اقتصاد درست شود و مردم به اندازه‌ای که حقشان است بهره‌ببرند، این را خیانت می‌دانم.
1370.4.22

27ـ سالها بد عمل کردیم
البته به علت این‌که سال‌ها بد عمل کرده‌ایم نمی‌توانیم یک دفعه شوک وارد کنیم.
از طرفی در کشور کاری باب شده بود که کامیون‌هایی بودند که به پمپ بنزین‌ها می‌رفتند و گازوئیل می‌زدند و به شوفاژدارها می‌دادند چون چهار ریال می‌خریدند و 10 ریال می‌فروختند.
کارشان این بود، خب این فساد را چه کسی قبول دارد.
ما چای شمال را ارزان می‌خریدیم، نه چایکار سود می‌برد و نه کارخانه‌چای خشک کنی سود می‌برد، بلکه همه ضرر می‌کردند. نتیجه آن این شد که حدود 10 هزار هکتار از اراضی با ارزش چای کاری ما از مدار خارج شد و بنا شد که چای وارد کنیم.
ما مشکلات بسیار جدی در این نحوه قیمت‌گذاری داریم. مس را کیلویی 25 تومان می‌دادیم و مسگر می‌خرید و چند چکش روی آن می‌زد و آن را به قراضه تبدیل می‌کرد و از کشور خارج می‌نمود و سه دلار می‌فروخت.
سه دلار با 25 تومان چقدر فاصله دارد و همه به قاچاق افتاده بودند.
هی می‌گویند سهمیه‌بندی، خب شما دیدید که در دوره سهمیه‌بندی چه شد. ما سهمیه می دادیم ولی سر از بازار آزاد احتکار در می‌آورد. اکنون اکثر محصولات داخلی کشور دیگر دو بازاری نیست.
1370.4.22

28- استقراض
گفتم در خارج حدود 12 میلیارد دلار تعهد ارزی داشتیم که اینها خریدهای نسیه و گشایش اعتبارات بود و بدهی به بانک مرکزی در طول این مدت که عراق از بیرون قرض می‌کرد. ما مخارجمان را از بانک مرکزی می‌گرفتیم و هر سال کسر بودجه تا این‌که جمع و رقم وحشتناکی شد.
مثلاً صندوق‌های بازنشستگی بسیار در طول سال‌های چند آنطور که لازم است به آنها پرداخته شود، توجه نشد و ترفیعاتی که نیروهای نظامی باید می‌گرفتند نگرفته بودند و طلبکار بودند. خیلی از فوق‌العاده‌هایی که باید نظامیان می‌گرفتند نگرفتند و بدهی‌ از این قبیل مسئله سوم مسئولیتی که نظام در برابر رزمندگان و خانواده‌های آسیب‌دیده از جنگ داشت. خب این همه شهید و خانواده شهید و خانواده اسیر و اسیر و جانبازان و این همه رزمنده که عمر و جوانی‌شان را در جبهه طی کرده بودند.
اینها نوعاً از طبقات محروم روستاها و مردم مستضعف بودند که خب در دوران جنگ حسابی خدمات بسیجی اینها را با مشکلات اقتصادی روبه‌رو کرده بود.
1370.5.19

29 – بدترین دردها
طرح‌های نیمه تمامی که روی دست دولت مانده بود. شاید بدترین دردها بود. کسی هم احساس نمی‌کند آن روز محاسبه کردیم دیدیم حدود 500 میلیارد تومان طرح نیمه ساخته روی دست دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران مانده ممکن است بعضی‌ها بگویند طرح نیمه تمام حالا باشد این خودش ثروتی است بله این مقدار نعمتی است ولی وضع تأخیر یک مصیبت و مشکل غیرقابل تحملی است.
من حالا عرض می‌کنم، اولاً رقم 500 میلیارد تومان بدانید با بودجه عمرانی که ما آن زمان داشتیم یعنی حدود شش برابر بودجه یکسال ما. یعنی به اندازه شش سال که ما بودجه بریزیم این طرح‌ها را می‌توانستیم در برنامه عمرانی قرار دهیم. تا خبر طرح یعنی چه؟
مثلاً فولاد مبارکه که یکی از طرح‌های ما بود. اگر در زمان خودش این طرح اجرا می‌شد و در زمان خودش محصولش به بازار می‌‌آمد بسیاری از مشکلات را برطرف می‌کرد مثلاً ورق آهن، یعنی حدود دو میلیون تن ورق آهن که الآن مصرف ما در کشور خیلی کمتر از این است. تأخیر در پایان این طرح یعنی این. آن روزها حدود 30 میلیارد تومان هزینه آن بود. ولی حالا حدود 80 میلیارد تومان شده و این تأخیر یعنی سه برابر شدن هزینه‌ها.
شما اگر خودتان احداث خانه‌ای را در سال 62 شروع کرده باشید و روی دست شما مانده باشد و خرده خرده ساخته باشید تا به حال می‌فهمید که تفاوت قیمت یعنی چی یعنی آن سال، چند تمام می‌شد و امسال برای شما چند تمام می‌شود. انتظار نیروها و تورمی که ایجاد می‌کند. چون این طرح‌ها دائماً پول می‌خورد بدون این‌که محصولی به ما بدهد.
ما 500 میلیارد تومان اینگونه طرح‌ها را داشتیم، پتروشیمی بندر امام، نیروگاه بوشهر و شهید رجایی و چوب و کاغذ مازندران و راه‌آهن بافق - بندرعباس اینها طرح‌های بزرگ است و طرح‌های کوچک از این قبیل مانند سرب و روی زنجان و همه این‌ها برای مملکت حیاتی و چیزهایی بود که ضرورت زندگی بود.
1370.5.19

30 - عقب ماندگی
عقب‌ماندگی در امکانات زیربنایی بود که این ده سال یک مشکل بسیار بسیار سنگین و غیرقابل تحملی را بر دوش شما مردم گذاشته است و زیاد نیاز به توضیح ندارد.
خودتان می‌دانید یعنی مثلاً ما راه‌هایی که نساختیم، راه‌آهن‌هایی که نساختیم، نیروگاه‌هایی که نساختیم، و وسایل حمل و نقلی که نخریدیم. لوله‌کشی آب، گاز و لوله‌کشی‌های دیگر و چیزهایی از این قبیل، جنگل‌ها و مراتع که با نساختن سد در حال از بین رفتن است. شما ببینید از این ناحیه چه اشکالات عظیمی برای مردم فراهم شده است.
وقتی آن روز را محاسبه کردیم یک رقم عظیمی را با یک سرعت عمل فوق‌العاده و نیروی انسانی عظیمی را لازم داشتیم تا ما این هفت تا هشت سال را جبران کنیم و به وضع روز برسانیم.
1370.5.19

31- 500 شهر راکد
وضع شهرداری‌های کشور، حدود 500 شهر در کشور هست که نتوانستند خودشان را به روز برسانند خیابان‌ها، میادین، پارک‌ها، آب، برق و... خب در تهران زندگی می‌کنید و وضع شهر را می‌دیدید شهرهای دیگر از اینجا بدتر بود. باز قدری به تهران رسیدگی می‌شد 500 شهر راکد و 10 سال عقب مانده که همه چیزشان عقب بود. از سینما، ورزشگاه و از کتابخانه از آب و برق و... و آن چیزی که وسیله ضروری زندگی است عقب و راکد مانده به اضافه این‌که ماشین‌آلات اینها به جبهه رفته بود.
شهرداری‌ها از ما مطالبات ماشین‌آلات می‌کنند که ما باید به آنها بدهیم چراکه مال مردم است و از عوارض گرفته شده است.
1370.5.19

32- افت تولید
مشکل بعدی ما که باز از اینها مشکل‌تر است افت تولید است.
تولید در کشور بشدت نزول کرده بود، بعد از انقلاب ما، در آن دو سال اول نتوانستیم تولید را سامان دهیم، مدیریت‌ها بهم خورد، خیلی از مدیران فرار کردند، کارخانه‌ها مصادره شد، سرمایه‌ها را بردند و این ده سال افت تولید جیب مردم را خالی کرد.
من فقط یک رقم را می‌گویم و شما می‌توانید بفهمید معنای تولید یعنی چه؟ تولید ناخالص ملی یکی از شاخص‌های اساسی‌ رونق اقتصادی کشور است که می‌گویند این مقدار تولید در کشور بوده و قبل از انقلاب هم مطلوب نبوده و بعد از انقلاب تا این مدت به این شکل درآمده، وضع تولید ناخالص اینطوری شده که اگر یک نفر ایرانی از مجموعه تولیدات کشور، مثلاً 40 هزار تومان سهمش می‌شده، در سال 67 که ما برنامه را بررسی کردیم، 20 هزار تومان سهم می‌برد.
حتماً معنای این را درک می‌کنید و دو دلیل هم داشت یکی این‌که تولید کم شده و یکی جمعیت زیاد شده بود.
1370.5.19

33- فقر مضاعف
سهم سرانه ما از تولید در سال 67، 23 هزار ریال بود که در اوج خوبی آن نزدیک به 40 هزار تومان بوده است، یعنی 53 درصد ما داشتیم و هر ایرانی در این دوران 50 درصد فقیر شده بود.
فقر واقعی یعنی این و بقیه چیزها را آدم نمی‌فهمد.
حالا خانه‌اش، فرشش، غذایش چطوری است، اینها را هر کسی می‌تواند در معیارهای اقتصادی تحمل کند و مسائل خاص خودش را دارد.

اما فقر واقعی در اقتصاد کشور یعنی کم شدن تولید سرانه و ما دچار این مصیبت شده بودیم یعنی جامعه ایرانی را وقتی محاسبه کردیم درآمد هر فردش در مجموع تولیدات کشور تقریباً نزدیک 50 درصد کم شده بود که این فقر را خیال می‌کنیم که با فشارها و تقسیم‌ها و سهمیه‌بندی‌ها و امثال اینها بتوانیم جبران کنیم که فقر جبران نمی‌شود. اگر دولت موفق باشد فقر را می‌تواند به صورت صحیح بین افراد تقسیم کند.
اگر نظام توزیع درست باشد، هنرش این است که این فقر را تقسیم کند و همه کم بخورند، کم بپوشند که ما این کار را نتوانستیم انجام دهیم.
شما در زمان جنگ دیدید که یک عده زالوصفت ماندند و نه در جنگ شرکت کردند و رفتند در بازار سیاه و از این چند نرخی‌ها استفاده کردند و آنها هم این فقر را نسبت به طبقه مستضعف قوی‌تر کردند.
بنابراین طبقه مستضعف ما فقر مضاعف داشت.
1370.5.19

34- مرض خطرناک
در کشوری که تولید نیست، سرمایه‌گذاری هم نیست یکی از ارقامی که خیلی سقوط کرده بود سرمایه‌گذاری بود بخش خصوصی سرمایه‌گذاری جدی نمی‌کرد و دولت هم چیزی نداشت، لذا بیکاری بود، این مشکل بیکاری یک مرض بسیار خطرناکی است که عوارض آن در جاهای دیگر مشخص می‌شود.
کارهای دلالی رشد می‌کند که خودش ضرر دارد.
کارهای دست فروشی و تکراری، یک کالا به جای این‌که از مزرعه بیاید و به دست مصرف‌کننده برسد در این میان چند نفر نانخور پیدا می‌کند تا به دست مردم برسد.
یکی با فروش آدامس خودش را سیر می‌کند، یکی با فروش سیگار، یکی با فروش یک تکه یخ خودش را سیر می‌کند، دیگری با فروش دستمالی که از این مغازه می‌گیرد و در خیابان می‌فروشد خودش را سیر می‌کند، خوب این که کار نیست، اینها تحمل کردن مخارج اضافی بر مصرف‌کننده است. قاچاق به همین دلیل رشد پیدا کرد حال آنهایی که به دنبال قاچاق می‌رفتند، سرانشان فاسد و پول‌پرست بودند اما عوامل اینها مردم مستأصلی بودند که زندگی اینها را به قاچاق می‌رساند و این هم مشکل جدی دیگر.
1370.5.19

35- مقررات دست و پاگیر
ما دچار یک تمرکز کمرشکن اداری شده بودیم که به خاطر سهمیه کردن کالا و انحصاری کردن صادرات و واردات، زندگی اقتصادی، دست دولت باید در همه جا باشد و دائماً برای این‌که مأموران را حفظ کنیم، قانون و آئین‌نامه و تعزیرات گذراندیم.
آنقدر قانون حفاظت‌کننده برای حفظ این تمرکز گذاشته‌ایم که حالا وقتی می‌خواهیم چیزی را اصلاح کنیم می‌بینیم که یک کتاب آئین‌نامه و قانون داریم، ما می‌خواستیم صادرات را تسریع کنیم می‌دیدیم یک نفر آدم صادرات‌چی حدود 70 تا 80 جا باید مراجعه کند.
وقتی جنسی از خارج وارد می‌شود برای آزاد کردن آن از گمرک گاهی آنقدر این مقررات طول می‌کشد که جنس در گمرک به صورت کالای متروکه درمی‌آید و یا فاسد می‌شود. و دلالی در این وسط بوجود آمده به عنوان یک حرفه پیچیده فنی که چگونه آزاد کند و چگونه صادر نماید و این تمرکز آنقدر مشکل و دست و پاگیر است که شاید تا به حال ده‌ها مورد آن را در این لنگرگاه‌ها و جاهای حساس حل کردیم ولی باز می‌بینیم هنوز دست و پای ملت بسته است.

1370.5.19

36- فرسودگی کارخانه‌ها
مشکل مهم دیگری که ما گرفتار آن بودیم و هنوز هم حل نشده و در بعضی از جاها مشکل خاصی داریم، فرسودگی کارخانجات ماست. خوب این کارخانجاتی که حالا کار می‌کند نوعاً چیزهایی هستند که در سال‌های 50 تا 60 تهیه شده بودند.
اینها هم کهنه هستند و هم قدیمی‌اند و هم نمی‌توانند با کارخانه‌های جدیدی که در دنیا هست رقابت کنند و هم قطعات یدکی ندارند و این مشکل، کارخانه را از بازدهی مناسب می‌اندازد.
در کنار این مسئله خالی بودن انبارها مشکل دیگری بود.
یعنی مواد اولیه ندارد و اگر امروز کار کند نمی‌داند که فردا چه خواهد شد.
1370.5.19

37- وابستگی به یارانه‌ها
مشکل دیگر، مشکل وابستگی شدید مردم ما به سوبسید و هزینه دولت بود عمده زندگی مردم اعم از نانشان، قندشان، چایشان و گوشتشان و شکر و روغن نباتی وابسته به کمک دولت شده بود. شما ببینید اکنون در هیچ کجای دنیا اینطوری نیست و هیچ کشوری حتی کمونیست‌ها هم اینطوری عمل نمی‌کردند.
خوب یک جامعه اقتصادی از لحاظ اصولی فنی دستش و چشمش به دست دولت باشد که سر ماه یک کیلو شکر و مرغ بدهد و اگر ندهد زندگی او فلج است. زندگی سوبسیدی، زندگی کوپنی اصلاً حرکت را در جامعه کند کرد و به ناچار این را انتخاب کردیم، تنها دوایی بود که می‌توانستیم در آن شرایط به مردم بدهیم. و این هنوز روی دستمان مانده و برای حل آن مشکل داریم و آسان نیست که یک دفعه حمایت دولت را برداریم و بنا هم نداریم تا این کار را انجام دهیم.
1370.5.19

38- ناتوانی از رسیدگی به محرومان
مشکل دیگر، محرومیت شدید بخش‌های محروم کشور بود.
یکی از آرزوهای ما، در انقلاب این بود که به محروم‌ها برسیم و این فاصله‌ها را کم کنیم.
نزدیک 50 درصد جامعه ما یعنی بخش‌های کشور ما محروم هستند یعنی از استانداردی که ما، در شهرها از آن برخورداریم، آنها برخوردار نیستند مثل آب، برق، آموزش، بهداشت، راه و کار و امثال اینها، خب این درد که از زمان شاه مانده بود و ما امید اصلاح آن را داشتیم و در این مدت هم به مردم وعده داده بودیم نتوانستیم به نقاط محروم برسیم، گرچه همه تلاش دولت و مجلس این بود که یک مقداری که داریم به نقاط محروم برسانیم ولی این مقدار ناچیز که آنها را غنی نمی‌کرد.
1370.5.19

39 – نفت ما را نمی‌خریدند
مشکل دیگر، ادامه محاصره بود، علی‌رغم اظهاراتی که می‌شد ما از محاصره بیرون نیامده بودیم، و هنوز هم بیرون نیامده‌ایم. و در محاصره هستیم و تا به حال کسی هم کمک درستی به ما نکرده است.
آنهایی که باید از ما نفت می‌خریدند نمی‌خریدند، آنکه باید جنس صادراتی ما را بخرد نمی‌خرید، ما تقریباً همان محاصره زمان جنگ را داشتیم و هنوز هم خیلی از آنها را داریم.
آلمان به قراردادش در مورد اتمام نیروگاه بوشهر عمل نمی‌کند، نیروگاهی که ما 85 درصد مخارج آن را پرداخته‌ایم.
امریکا هنوز حاضر نیست پول‌های ما را بپردازد. این‌که فرانسه پول ما را نپرداخته، این‌که ژاپن حاضر نشد پتروشیمی که تا 90 درصد آن تمام شده را تکمیل کند، اینها سندهای جدی محاصره ماست. و بر همه اینها مشکلات و حوادث عجیبی که ما داشتیم از قبیل زلزله، سیل و آوارگان عراقی و امثال اینها که اضافه شد اینها در محاسبات آن زمان نبود.
1370.5.19

40- شاخص‌ها بدتر شد
شاخص‌ها در سال 67 بدتر شد چون مردم توقعات بعد از جنگ پیدا کردند، دولت درآمد بعد از جنگ پیدا نکرد و مخارج جنگ هم مانده بود و خیلی از مشکلات مثل دردهای خاصی که تا گرم است خودش را نشان نمی‌دهد در بقیه سال 67 خودش را نشان داد که حال آثار آن را شما مشاهده می‌کنید.
ما بیشترین کسر بودجه را در سال 67 پیدا کردیم، در سال‌های قبل کسر بودجه به این نسبت نبود، نصف بودجه ما در سال 67 کسری داشت.
1/50 درصد رشد کسری بودجه ما، از حدود 400 میلیارد تومانی که ما خرج کردیم حدود یکصد میلیاردش را از بانک قرض کردیم، خب این نتیجه همان چند ماهی بود که بعد از جنگ با آن شرایط گرفتار شدیم و این تورم ما بود.
آن تولید ناخالص را برای شما گفتم، مقایسه عملکرد بودجه عمرانی ما بودجه جاری بسیار اسف‌انگیز است.
در سال 67 به قیمت ثابت ما حدود 30 میلیارد تومان البته در بودجه رقم بیشتر بود ولی قیمت ثابت را عرض می‌کنم خرج کردیم ولی بودجه جاری آن رقم هنگفت بود که حدود پنج برابر و نیم بودجه جاری از بودجه عمرانی ما بیشتر بود و این مصیبت است یعنی یک کشور در حال ساخت اگر یک چنین وضعیتی داشته باشد یعنی ورشکستگی یعنی هیچ.
این مبلغ یعنی نگه داشتن همان طرح‌های در جا و هیچ چیزی پیش نرود و این وضع ما بود.
ما با توجه به این وضع کشور، سیاست‌هایی را ترسیم کردیم، راه‌های پیدا کردن امکانات جدید و در آمدن از این تنگناها.
من یک مطلبی از مسئله تورم را دیدم و آمدم که برای شما بخوانم و ببینید که سیر تورم در سال 53 تاکنون که به عنوان ارقام رسمی کشور تلقی می‌شود، در سال 53 تورم شدید شروع شده موقعی که نفت ما دفعتاً گران شده و آن مسائل خاص بوجود آمده بود. 50/15 درصد میزان تورم در سال 53 بود، در سال 54 این رقم 9/9 درصد، در سال پنجاه و پنج 4/16 درصد، در سال پنجاه و شش 9/24 درصد، در سال پنجاه و هفت که انقلاب به وقوع پیوست و تا حدودی هم روحیه انقلابی حاکم شد و قیمت‌ها ارزان شده بود 9/9 درصد یعنی حدود 10 درصد تورم در آن سال نمایان شد، در سال پنجاه و هشت 2/11 درصد که دوباره رو به رشد نهاده، در سال پنجاه و نه 5/23 درصد که جنگ نیز همزمان آغاز شد که یک دفعه به بالا کشید.
در سال‌های 60 و 61، 23 درصد و 1/19 که سه درصد فروکش نمود چراکه قیمت نفت تا حدودی گران‌تر شده بود و ما هم اقدام به صدور نفت نموده بودیم. در مقابل مقداری هم واردات داشتیم که اینها مؤثر بود، در سال شصت و دو 7/14 درصد و در سال شصت و سه 10/10 درصد مجدداً باز هم تعدیل یافت، در سال 64 بهترین سال ما بود که در آن سال ارز ما زیاد شده بود و به کارخانه‌ها ارز واگذار نمودیم، همانند سال گذشته که تولید بالا رفت و به میزان 5/6 درصد رسید.
دوباره از سال 65 افزایش یافت یعنی در سال 65 به 6/23 درصد رسید، در سال 66 به 8/27 درصد رسید که خیلی رشد داشته است. سال 67 به 9/28 درصد و آخرین سالی بود که مربوط به دوران پیش از برنامه بوده است.
انتهای پیام/ک




[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 03:54 ب.ظ


مشروح مناظره تلویزیونی احمدی‌نژاد و موسوی
احمدی‌نژاد: 4 سال تمام دروغ‌ها و توهین‌ها را تحمل کردم
خبرگزاری فارس: دومین مناظره تلویزیونی کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری دهم، چهارشنبه شب از شبکه سوم سیما بصورت مستقیم پخش شد که در این مناظره تاریخی، محمود احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی به مناظره پرداختند.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس،‌ محمود احمدی‌نژاد کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در مناظره تلویزیونی با میرحسین موسوی دیگر کاندیدای انتخابات با بیان اینکه عرصه انتخابات یک عرصه سرنوشت‌ساز است، گفت: در انتخابات مردم با یک حرکت گروهی یک پرش به سمت قله‌های پیشرفت برمی‌دارد و فضا باید پرشور و نشاط و سرشار از منطق و دوستی‌ها و برادری‌ها و هم‌آفزایی‌ها باشد.

* احمدی‌نژاد: 4 سال تمام دروغ‌ها و توهین‌ها را تحمل کردم

احمدی‌نژاد گفت:‌ می‌خواهم در ابتدای کار از برخوردهای غیرمنصفانه و ظالمانه و دروغ‌پردازی‌های بزرگ و تخریب علیه دولت گله کنند چراکه این حادثه در طول حادثه بعد از انقلاب چه در طول دوران یک دولت و چه در دوران انتخابات اینقدر هجمه‌ها سنگین نبود.
وی گفت: اینکه دوستان تصمیم گرفتند وارد صحنه شوند به خاطر این است که احساس کردم در عرصه سازندگی و قدرت و عزت ملت نقشی نداشتم و امروز خدمات گسترده‌ای دولت نهم بی‌نظیر است.
احمدی‌نژاد با اشاره به موضوع سیاست خارجی گفت: ‌متاسفانه پیروزی‌های بزرگ ملت را انکار کردند و خدمات دولت را در این زمینه منکر شدند و ای کاش به جای این تخریب‌ها و تبلیغات بی‌سابقه یک برنامه ارائه می‌شد.
وی خاطرنشان کرد:‌ در این مدت به ملت ایران توهین شده و من متاثر شدم که چرا ملت را ناامید می‌کنید و خود را شیفته قدرت می‌کنید.
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت:‌ 4 سال تمام دروغ‌ها و توهین‌های به خود را تحمل کردم و از آنها می‌گذرم ولی اجازه ندارم تا از توهین به مردم و انتخاب مردم و منافع ملت بگذرم چرا که مردم این اجازه را به من نمی‌دهند و مردم نمی‌خواهند که خادم آنها از این مسائل گذشت کند.
احمدی‌نژاد گفت:‌ در دیدار با مردم در شهرهای مختلف به طور گسترده از من خواسته شد تا از حق آنها دفاع کنم و من همانطور که قبلا قول دادم می‌خواهم ریشه این فریب‌ها را بگویم.
وی خاطرنشان کرد: ‌امروز آقای موسوی در برابر من نیست بلکه سه دولت گذشته در برابر من هستند هم آقای موسوی، هم آقای هاشمی و هم آقای خاتمی که در دوره قبل نیز از آقای هاشمی حمایت کردند.
احمدی‌نژاد افزود: ‌اینها همه با هم بودند و از روز اول به دولت هجوم آوردند و مردم می‌دانند و این حرکت با محوریت آقای هاشمی، ‌موسوی و خاتمی علیه دولت حرکت می‌کنند.
وی گفت: این فشارهای بی‌سابقه در طول 4 سال و خصوصا در ایام انتخابات به این برمی کردد که در سه دوره گذشته یک ساختار اداری و حلقه‌های مدیریتی شکل کرفت که از مسیر و ارزش‌های انقلاب فاصله داشت.
احمدی‌نژاد گفت: من نمی‌گویم که در این مدت در دولت‌های گذشته خدماتی انجام نشده ولی آرام ارام جریانی شکل گرفت که خود را مالک مردم می‌دانست و دستش را در بیت‌المال باز می‌دید. باید فضای انتخابات یک فضای آزادی همراه با عزت و آرامش باشد اما در 4 سال گذشته همواره تلاش کردند تا ملت را بشکنند ولی با عنایت خدا و حمایت مردم این موضوع صورت نگرفت.
احمدی‌نژاد خاطرنشان کرد: 4 سال پیش از داخل و خارج به رقیب انتخاباتی ما کمک شد و آقای هاشمی در پیغامی که به یکی از پادشاهان کشورهای منطقه داد گفت؛ نگران نباشید این دولت ظرف 6 ماه ساقط خواهد شد.
وی با بیان اینکه دولت نهم همواره در خدمت به مردم بوده است، اظهار داشت:‌ این دولت در طول این عمر کوتاه افتخارات بزرگی بوجود آورد که البته این کار ملت بود.
وی افزود: امروز ملت ایران با نشاط و سربلند و با ظرفیت‌های فراوان در عرصه‌های مختلف حضور دارند که نمونه آن حضور در سیاست خارجی مناسب ایران است که ملت ایران را عزیز کرده ولی عده‌ای می‌خواهند آن را نادیده بگیرند.
این کاندیدای دهمین دوره ریاست جمهوری به دروغ‌ها و تهمت‌های علیه دولت نهم اشاره کرد و در 4 ساله گذشته و خصوصا در سه ماه اخیر اشاره کرد و گفت:‌ من آقای موسوی را دوست دارم ولی این اتفاقی که در این سه ماه اخیر افتاد برای من قابل توجیه نیست.
احمدی‌نژاد خطاب به موسوی بیان داشت: ‌برای اینکه متوجه وجود مشکلات از جمله اعتیاد و بیکار در جامعه شوید احتیاجی نبود تا یک بازیگر را بیاورید در فیلم انتخاباتی‌تان و این مسائل را مطرح کنید.
وی خاطرنشان کرد: آیا مشکلات کشور همه مربوط به 4 سال گذشته است، پس 26 سال قبل چه می‌شود. یعنی دوستان و متحدان شما یک مملکت گلستان را به من تحویل دادند و من آن را تبدیل به خرابه کردم و تازه معلوم شده که مشکل وجود دارد.
احمدی‌نژاد با بیان اینکه ای کاش به جای این حرفها برنامه ارائه می‌دادید ، تصریح کرد: من در جایی به شوخی گفتم خوب شد من در انتخابات حضور دارم و الا این سه عزیز چه چیزی می‌خواهند به ملت بگویند.
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه این انتخابات در عرصه رقابت بین 4 نفر نیست، ادامه داد: سه نفر علیه یک نفر صحبت می‌کنند و حتی مناظره دیشب مناظره نبود بلکه علیه یک نفر صحبت می‌کردند و این فاقد منطق است.

* موسوی: خاتمی و هاشمی خود باید جواب احمدی نژاد را بدهند

میرحسین موسوی دیگر کاندیدای دهمین دوره ریاست جمهوری در ادامه این مناظره با بیان اینکه من دوست داشتم که دولت آقای احمدی نژاد موفق باشد تا من نیازی برای ورود به صحنه در خود نبینم، تاکید کرد: ‌چنین اعتقادی داشتم و ا گر چنین می‌شد وارد صحنه نمی‌شدم.
وی خاطرنشان کرد: آقای هاشمی و خاتمی اشخاص بزرگی هستند که باید خودشان با آقای احمدی‌نژاد صحبت کرده و جوابشان را بدهند اما من مشکلاتی در جامعه دیدم و احساس خطر کردم و وارد عرصه شدم.
موسوی گفت: ‌من همیشه ایران را دوست دارم و این عشق به ایران در تک تک مردم ایران هم وجود دارد و هیچ ایرانی نیست که به کشور عشق نداشته باشد ولی من دوست داشتم ایران قدرت اول منطقه در همه عرصه‌های نظامی، ‌علمی و فرهنگی باشد؛ چراکه ما برای این کار یعنی ساخت یک کشور الگو برای جهان انقلاب کردیم تا بتوانم در جهان اثر گذار بوده و پیام خود را برسانم.
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری افزود: در برخورد با حل مسائل کشور که ایران را به جایگاه برتر برسانم می‌توان دو جور عمل کرد یکی آنکه مدیریتی بر اساس ماجراجویی، بی‌ثباتی، قهرمانی، ‌نمایش، خرافه‌ گویی، خلاف‌کاری، ‌پنهان‌کاری، خود محوری، افراط و تفریط، سطحی‌نگری و قانون‌گریزی باشد و راه دوم این است که بیاییم بر اساس متانت، ‌واقع‌بینی، ‌شفافی‌سازی، ‌خرد جمعی و اعتدال حرکت کنیم.
وی با بیان اینکه اگر می‌خواهیم ایران را به قدرت اول منطقه تبدیل کنیم باید به راه حل دوم عمل کنیم، تصریح کرد: من برنامه‌های خودم را ارائه کرده‌ام و برخلاف آقای احمدی‌نژاد معتقدم این سه مناظره مکمل هم هستند اما آنچه مهم است انگیزه من برای ورود به انتخابات است.
موسوی افزود: من در مورد آینده کشور با این مدیریت احساس خطر کردم و چون آقای احمدی‌نژاد بحث را با سیاست خارجی آغاز کردند من نیز از همین جا شروع می‌کنم.
این کاندیدای دهمین دوره ریاست جمهوری گفت: ‌یکی از این اعتقادات عدم تناسب شعارها با عمل است که شعارها اسطوره‌پردازی،‌ خیال‌پردازی در رابطه با جهان است و اینکه ما در حال مدیریت جهان هستیم اما این پشتوانه عملی ندارد.
وی به موضوع آزادسازی ملوانان متجاوز انگلیسی اشاره کرد و گفت: انگلیسی‌ها به حریم ما تجاوز کردند و نیروهای ما آنها را گرفتند که باید مورد حمایت و تایید قرار می‌گرفت.
موسوی افزود: بلافاصله خواهان اعدام آنها شدیم و یک بحران آغاز شد و تصمیم گرفتیم کت و شلوار تن آنها کنیم و رئیس جمهور مملکت که متعلق به همه مردم است در مراسمی که حتی برای سران کشورها نیز برگزار نمی‌شود به خاطر نهیبی که از انگلستان داشتیم با آنها خداحافظی کرد و این عزت و اقتدار حفظ نشد.
وی گفت: ‌این موضوع از نظر امنیت ذهنی و عزت ملی بر مردم ما تاثیر دارد و حتی سیاست خارجی را دچار فراز و نشیب‌هایی می‌کند.
این کاندیدای دهمین دوره ریاست جمهوری با اشاره به سفر احمدی‌نژاد به عراق گفت: آقای رئیس‌جمهور بدون آنکه دلیلی برای گفته‌اش بیاورد اظهار داشت‌ که‌ در این سفر می‌خواهند مرا بربایند؛ آمریکایی‌ها که در آنجا هستند حتی بنزین هواپیمای شما را آنها دادند و بعد در منطقه الخضراء که تحت نفوذ آنها است رفتید و در آنجا ملاقات کردید و حتی با سربازان عکس گرفتید و این مساله در ایتالیا هم مطرح شد.
موسوی افزود: چرا باید تصورات خود را این قدر گسترش دهیم که سیاست خارجی و منافع ملی را به خطر بیندازند .
وی به سفر رئیس‌جمهور به عربستان اشاره کرد و ادامه داد: ‌من شنیدم که چندین بار حاکمان آن کشور پیام دادید و خواستید شما را به آنجا دعوت کنید و این موضوع را با یک نقل قول از ملک عبدالله شنیدم که این طور بوده است و باید ببینیم که آیا وضعیت زوار و رابطه با عربستان پس از سفر شما بهتر شد یا نه.
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری افزود: سپس از زبان رئیس آن کشور علیه وزیر خارجه صحبت کردید و با این موضوع حاکمیت آن کشور را با خود مشکل دار کردند.
موسوی گفت: بارها از زبان شما شنیدم که می‌گویید آمریکا در حال فروپاشی است پس چرا 4 مرتبه به آمریکا رفتید و دوبار نامه نوشتید و از رئیس جمهور سوئیس خواستید که از اوباما بخواهد تا قبل از انتخبات با شما مذاکره کند و آیا این به نفع ما است. من می‌گویم این کارها عزت و آبروی کشور و توسعه داخلی را مشکل‌دار و تنش‌زا کرده است.
وی با اشاره به طرح مساله هولوکاست توسط احمدی‌نژاد خاطرنشان کرد: این موضع باعث شده که خسارت‌ها زیادی ببینیم و شورای امنیت مصوب کرد که طرح این موضوع جرم است و به خاطر همین بود که اروپایی‌ها که پس از حوادث غزه با اسرائیل مشکل پیدا کرده بودند، دوباره پشت سر ما جمع شدند و من اخیرا اگر فیلم حضور شما در سویس را نمی‌دیدم باور نمی‌کردم به رئیس جمهور کشورمان توهین شود اما شما آن را حماسه نامیدید.
وی افزود: ‌این چه حماسه‌ای است که به خاطر آن مجددا مصوبه‌ای دیگری در باره هولوکاست ‌کردند و این به نفع آنها شد و به تبیین منافع ما کمک نکرد.
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری با بیان اینکه یک دولت باید به حرف‌ها و امضاهای خود مقید باشد، گفت: وقتی یک فردی 15 بار کتابش چاپ شده و ما در چاپ 16 جلوی آن را می‌گیریم چه معنی می‌دهد؟

* احمدی‌نژاد: آقای موسوی بسیاری از نمایندگان‌وقت جرات نداشتند از شما انتقاد کنند

محمود احمدی در ادامه مناظره خود با میر حسین موسوی که امشب از شبکه سوم سیما به صورت مستقیم برای مردم کشرومان پخش می‌شد، خطاب به میرحسین موسوی با تاکید بر اینکه دوستانه به شما می‌گویم که من به شما علاقمند هستم اما باید در منابع اطلاعات خود به صورت جدی تجدیدنظر کنید، اظهار داشت: قضاوت شما بر اساس اطلاعات غلط است.
وی در خصوص سخنان موسوی راجع به موضوع ملوان انگلیسی گفت: در زمانی که موضوع ملوانان اوج گرفت، تونی بلر نخست‌وزیر وقت انگلیس کتبا نامه‌ای نوشته و از ایران عذرخواهی کرد و گفت که سیاست‌هایمان را در قبال ایران عوض می‌کنیم و این سند در حال حاضر در وزارت خارجه موجود است.
احمدی‌نژاد با بیان اینکه ما در این موضوع، مردم انگلیس را از دولتمردان این کشور تفکیک کردیم، اظهار داشت: یکی از زیباترین کارهای جمهوری اسلامی ایران نحوه برخورد با ملوانان انگلیسی بود.
وی ادامه داد: انگلیسی‌ها 27 سال از جمله در دوره موسوی ما را ضد انسانیت، وحشی و گروگان گیر معرفی می‌کردند اما ما مردم انگلیس را از دولت این کشور تفکیک کردیم و ملوانان این کشور را در شرایطی که در عزتمندترین حالت قرار داشتیم آزاد کردیم.
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خصوص سخنان موسوی در باره موضوع رابطه با عربستان نیز گفت: نمی دانم آقای موسوی این صحبت‌ها را از کجا می‌آورد در حالی که کاملا موضوع بر عکس است.
احمدی نژاد ادامه داد: در نشست اوپک ملک عبدالله به من گفته بود که از شما دعوت می‌کنم به مکه بیایید ولی من گفتم که وقت ندارم چرا که اوایل دولت است. ملک عبدالله بعدها مجددا خطاب به من گفت که اگر دعوت کنم به مکه می‌آیید؟ که من گفتم بله می‌آیم و دعوت هم برای سفر حج بود.
وی افزود: خوب بود آقای موسوی تصاویر را می‌دید که چه استقبالی صورت گرفت و چه تظاهرات و فریادهایی در حمایت از ملت ایران انجام شد.
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری همچنین اظهار داشت: جالب است که آقای موسوی این مسائل را مطرح کردند چرا که در زمان خود آقای موسوی رابطه ما با عربستان به طور کامل قطع شد یعنی به نحوی عمل کردند که رابطه از اساس قطع شد.
احمدی نژاد همچنین در مورد سخنان موسوی درباره موضوع فلسطین، با بیان اینکه خوب است آقای موسوی مواضع خود را مرور کند، اظهار داشت: موسوی در زمان خودش صریحا اعلام کرد که ما نیروی نظامی می‌فرستیم تا در کنار مقاومت فلسطین علیه اشغالگران بجنگد و خود ایشان هم اعلام کردند که رژیم صهیونیستی باید محو شود.
وی همچنین در خصوص صحبت‌های موسوی راجع به سیاست خارجی سیاست خارجی دولت نهم اظهار داشت: امروز فعال ترین نوع سیاست خارجی، دیپلماسی عمومی است چرا که اگر بخواهیم در میدان دشمن بازی کنیم شکست خورده‌ایم چه آنکه در دوره هاشمی و خاتمی همین‌گونه رفتار شد و آقای موسوی نیز از آن حمایت کردند.
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ادامه داد: ما خارج از فرمول قدرت‌های بزرگ وارد میدان شدیم که این همان آموزه امام راحل است.
احمدی نژاد با اشاره به موضوع هسته‌ای خاطر نشان کرد: حتما اطلاع دارید که روش دولت‌های قبل به نام تنش زدایی کشور را به جایی رساند که تمامی تاسیسات هسته‌ای به طول کامل تعطیل شد و دو قرار داد بر ملت تحمیل شد که اولین آن پروتکل الحاقی و قرار داد دوم ترتیبات اجرایی بود.
وی ادامه داد: در دوره قبل پروتکل الحاقی را بدون مصوبه مجلس و برخلاف قانون اساسی پذیرفتند که بر اساس این پروتکل ماموران خارجی آزاد هستند در هر لحظه و هر نقطه کشور بازدید کنند که نتیجه آن انتقال اطلاعات دفاعی کشور به بیگانگان است.
احمدی‌نژاد افزود: بر طبق قرارداد ترتیبات اجرایی نیز ما پذیرفتیم که هر طرحی در ذهن دانشمندان کشورمان در موضوع هسته‌ای نقش بست قبل از هر اقدامی بایستی ماموران آژانس از آن اطلاع شوند و آیا از این سنگین‌تر می‌توانست بر ایران تحمیلی صورت بگیرد؟
وی با تاکید بر اینکه جهت اطلاع آقای موسوی این نکات را عرض می‌کنم، اظهار داشت: در همان فاصله‌ای که تاسیسات هسته‌ای کشورمان در دولت سابق سنگین ترین تعلیق را پشت سر گذاشت 7 قطعنامه شورای حکام علیه کشورمان صادر شد در حالی که عقب نشینی دولت وقت مطلق بود.
احمدی نژاد با بیان اینکه به لحاظ حقوقی قطعنامه های شورای حکام مهمتر از قطعنامه های شورای امنیت است اظهار داشت: قطعنامه‌های شورای امنیت سیاسی است و اعتبار حقوقی ندارد اما قطعنامه های شورای حکام حقوقی است.
وی در خصوص روند پیگیری موضوع هسته‌ای در دولت نهم نیز گفت: تمام ادعای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در دوره نهم در شش سر فصل حل و فصل شد و ما نامه‌ این حل و فصل را از آژانس دریافت کردیم اما آمریکایی ها ادعاهایی را مطرح کردند که بی اساس بود.
احمدی‌نژاد خطاب به موسوی ادامه داد: آقای موسوی در سعدآباد، بروکسل و پاریس چه گذشت؟ امروز ما هسته‌ای شده‌ایم اما شما بروید و صورت گزارشات دولت سابق را بخوانید که برای برای راه اندازی 3 سانتریفیوژ چه خواهش‌هایی می‌شد. اما الان 7 هزار سانتریفیوژ در دولت نهم و در اوج عزت راه‌اندازی شده است.
وی با بیان اینکه جرج بوش رئیس جمهور سابق آمریکا بعد از آن هم همکاری دولت سابق، ایران را محور شرارت نامید و ایران به حمله نظامی تهدید کرد، اظهار داشت: اما امروز بوش علنا می‌گوید که ما دنبال براندازی نیستیم.
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: 27 سال در دوره آقای موسوی، آقای هاشمی و خاتمی آمریکایی ها و غرب به دنبال بر اندازی نظام جمهوری اسلامی ایران بود اما امروز رسما اعلام می‌کنند که ما دنبال براندازی نیستیم و من از آقای موسوی می‌پرسم که کدام سیاست خارجی موفق بود و کدام ذلت آفرین؟ کدام سیاست خارجی استقلال ما را حفظ کرد و کدام امتیاز داد و دستاوردی نداشت؟
احمدی‌نژاد در ادامه سخنان خود با تاکید بر اینکه من 2 سوال در مورد هولوکاست مطرح کردم که تمام نظام حقوق بشری قبل زیر سوال رفت اظهار داشت: از آقای موسوی تعجب می‌کنم. اسرائیلی‌ها و غربی‌ها الان دارند فریاد می‌زنند اما در عین تعجب می‌بینیم که بعضی از دوستان می‌گویند آبروی ایران رفته است و سوال من از آنها این است که آیا ما باید بنشیم و دشمن بیاید پشت در خانه ما و سپس با هم درگیر شویم؟
وی تاکید کرد: امروز تهدید برای همیشه از ایران بر طرف شده که این حاصل ایستادگی و فداکاری ملت بزرگ ایران و رهبری عزیز و عنایات حضرت ولی عصر است.
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرد: بهتر از آقای موسوی یک سفر خارجی بروند و استقبال ملت‌ها و استقبال ملت‌ها را ببیند.
احمدی نژاد در ادامه سخنان خود در خصوص مباحث مطرح شده از سوی موسوی درباره مباحث سیاست خارجی تاکید کرد: اگر نگاه شما این است که ما باید 4 قدرت بزرگ را راضی کنیم این خلاف نظر امام و منطق و استقلال ما است. اما اگر منظور شما این است که باید با توده های وسیع ملت‌ها ارتباط برقرار کنیم این کار در حال حاضر صورت می‌گیرد.
وی افزود: در دوره دولت نهم بیش از 60 رئیس دولت به ایران سفر کرد که این تعداد سفر در هیچ دوره سابقه نداشته است ضمن اینکه در دوره دولت نهم 118 عضو کشور گروه عدم تعهد از ایران حمایت کردند.
احمدی نژاد خطاب به موسوی با تاکید بر اینکه من به شما علاقمندام اما در خصوص این صحبت که گفتید نگران هستید صحبت دارم اظهار داشت: آقای موسوی در زمان آقای هاشمی تورم به نرخ 49 و نیم درصد رسید و 49 میلیارد دلار و استقراض خارجی پیدا کردیم و آن هم بحران های اجتماعی شهرهای بزرگ کشور را در گرفت و عده‌ای زیادی کشته شدند. آیا در آن دوره احساس نگرانی نکردید .
وی تاکید کرد: آقای موسوی وقتی که کشور ما تحریم شد و آمریکا اعلام کرد که هر شرکتی که بیش از 20 میلیون دلار با ایران قرار داد نفتی ببیند را تحریم می‌کند، احساس خطر نکردید و نگران نشدید؟ وقتی در 18 تیر یک جریان بر انداز می‌خواست ایران را بگیرد و می‌خواست به سمت مرکز حکومت حرکت کند و علنا اطلاعیه دادند و از سوی بیگانگان حمایت شدند و به قول خودشان می‌خواستند انقلاب مخملین راه بیندازند، نگران نشدید؟
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرد: آقای موسوی وقتی در مجلس ششم نمایندگان تحصن کردند و از همانجا با کنگره آمریکا تماس گرفتند و کمک خواستند، شما نگران نشدید؟ و امروز می‌گوید که نگران شدم؟
احمدی نژاد تاکید کرد: آقای موسوی می‌گویید چرا بحث هولوکاست را مطرح می‌کنید که من به شما می‌گویم چرا نگویم هولوکاست؟ آیا می‌گویید بنشینیم تا آنها ما را به نقض حقوق بشر متهم کنند؟
وی تاکید کرد: سیاست خارجی دولت نهم سیاست بر آمد از متن مردم، خط امام و عزت آفرین و کاملا به نفع مردم ایران است.
احمدی نژاد در ادامه خطاب به موسوی گفت: می‌گویید خط قرمز شورای امنیت سازمان ملل قرار بدهیم، ولی مگر می‌شود اگر از موضع نرمش در برابر مستکبرین ایستاد؟
وی ادامه داد: در دوره قبل در روزنامه مقاله نوشتند و گفتند که دوره امام تمام شد و شما سکوت کردید، دولت وقت حمایت کرد و شما باز هم سکوت کردید و سوال من این است که آیا در آن دوره شما نگران نشدید و احساس خطر نکردید؟
احمدی نژاد خطاب به موسوی تاکید کرد: آقای موسوی من به شما علاقمندم ولی نمی‌خواهم از اتهامات بی اساس و توهینی های که در حق ملت صورت می‌گیرد بگذرد.
در ادامه مناظره موسوی به ذکر خاطره‌ای از امام پرداخت و گفت: وقتی اسرائیلی‌ها حمله کرده و جنوب لبنان را به اشغال خود در آوردند در داخل کشور همه اتفاق نظر داشتند که باید نیرو بفرستیم و اسرائیل را از جنوب لبنان بیرون کنیم و شهید همت نیز قرار شد که رئیس این نیروهایی باشد که با آنجا اعزام می‌شوند اما در شبی که سران سه قوه جلسه داشتند خبر رسید که امام گفته‌اند راه قدس از کربلا می‌گذرد و بحث ما با دولت نیز همین است.
وی خاطر نشان کرد: برای اینکه با هنجارهای بین المللی سازگار باشد نظام تصمیم گرفت که بگوید راه حل ما در مورد مسئله اسرائیل این است که همه مردم فلسطین حتی کسانی که از این کشور مهاجرت کرده‌اند در یک همه‌پرسی سرنوشت خود را معلوم کنند. اما وقتی ما به اجتهاد خود و بنا بر تندروی خود از این موضوع فراتر می‌رویم، همین مصیبت‌ها برای ما ایجاد می‌شود و اسرائیل در موضع مظلومیت قرار می‌گیرد.
موسوی ادامه داد: برای مثال در همین اجلاس دوربان -2 اروپایی‌ها می‌خواستند قطعنامه‌ای علیه اسرائیل صادر کنند اما به دلیل موضع‌گیری ما همه آنها پشت اسرائیل دوباره جمع شدند و «IPAC» بزرگترین سازمان صهیونیستی وجود این سیاست از سوی دولت نهم را برای خود نعمت می‌شمرد.
وی با بیان اینکه ما بایستی با تدبیر و واقعا بینانه عمل کنیم، اظهار داشت: آیا وزارت خارجه و کارشناسان این روشی که دولت نهم در عرصه سیاست خارجی پیش گرفته است را می‌پذیرند. من یقینا دارم که آنها این روش را تائید نمی‌کنند.
موسوی با اشاره به اینکه هر گاه افراط داشته باشیم به دنبالش تفریط می‌آید اظهار داشت: ما هولوکاست را مطرح می‌کنیم بدون اینکه به فایده و هزینه‌‌اش توجه داشته باشیم لذا معلوم است که بعد از آن معاون ما می‌آید و می‌گوید ما دوست مردم اسرائیل هستیم و از آن موضع خود دست برنمی دارد مگر اینکه یک تشری وارد شود هر چند بعد از آن هم ما این معاون خود را حفظ کردیم.
وی ادامه داد: مردم ما طعم این سیاست های دولت نهم را کشیده اند که همان تحقیر شدن ایرانیان است و سوال من این است که آیا دولت در مقابل عزت ایرانیان برای خود مسئولیت دارد یا نه؟
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه من دلم برایم مردم می‌سوزد گفت: دولت متاسفانه به مسائل مربوط به رنج و درد مردم بسیار بی اعتنا است.
موسوی در خصوص سخنان احمدی نژاد راجع به هاشمی نیز گفت: هاشمی مرد بزرگی است اما نقاط ضعف و قوتی دارد که خودش بایستی در این باره صحبت کند.
وی ادامه داد: ما نباید برای اینکه بگوییم تنها هستیم 3 دوره را با یکدیگر پیوند دهیم و بگوییم آنها مقابل من هستند چرا که این را کسی نمی‌پذیرد.
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه خاتمی آدمی کسی نیست و در سطح کشور مطرح است اظهار داشت: بهتر است آقای احمدی نژاد با خود آقای خاتمی به گفت و گو بنشیند چرا که ماشاالله صدا و سیما هم در اختیار دوستان است و آقای خاتمی ربطی به من ندارد.
موسوی با بیان اینکه سیاست خارجی دولت نهم موجب شده که حیثیت ما لطمه ببیند، ادامه داد: این دولت شیر غران ایران را در بند کرد.
وی در ادامه با طرح این پرسش که چه کاری در دوره دولت نهم صورت گرفته است و چه بلایی بر سر دانشگاه و جوانان و مردم آمده که هر جا می‌رویم اعتراض است، اظهار داشت: در این دوره برخی دانشجویان ستار دار شدند و برخی دیگر را دستگیر و برخی را از دانشگاه بیرون کردند.
موسوی همچنین با بیان اینکه من یک روشن فکر و عضو فرهنگسرای هنر هستم با اشاره به مشکلات انتشاراتی‌ها اظهار داشت: وقتی یک فردی 15 بار کتابش چاپ شده و ما در چاپ 16 جلوی آن را می‌گیریم چه معنی می‌دهد.
وی تاکید کرد: هر دولتی باید به حرف‌ها و قوانین خود مقید باشد.
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با طرح این پرسش که چرا این همه هنرمند در مقابل دولت هستند اظهار داشت: هنرمندان سیاسی نیستند بلکه به تنگ آمده اند.
موسوی ادامه داد: وضعیت رابطه دولت با روحانیت و مرجعیت هم معلوم است ضمن اینکه توهین به پیامبر اعظم در آموزش و پرورش دولت نهم موجب بد بینی مردم به دولت شد و آیا دولت بر روی این نکته فکر کرده است که چرا رابطه اش با روحانیت خراب شده است؟
وی در پایان این بخش از سخنان خود گفت: دولت باید فکر کند که چرا با جوانان ارتباط خود را از دست داده‌ است؟
محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور کشورمان در بخشی دیگری از مناظره با میرحسین موسوی کاندیدای دهمین دوره ریاست جمهوری خطاب به موسوی گفت:‌ من واقعا بعضی‌وقتها دلم می‌سوزد که شما اطلاعاتی را مطرح می کنید که می‌دانم از روی بی‌اطلاعی است و من یکی از آنها را باز می‌کنم تا معلوم شود اطلاعات شما از کجاست.
وی افزود: شما در خصوص دانشجویان ستاره دار صحبت کردید سوال این است این ستاره‌دار‌ها از کجا آمده؟ که شما آن را توی سر این دولت می‌کوبید و به حرف یک عده‌ای استناد می‌کنید و من نمی‌دانم آن عده چه کسانی هستند. موضوع ستاره دار در زمان آقای معین درست شد که در سال 80 بود یعنی زمان دوست خود شما آقای موسوی که امروز از شما هم حمایت می‌کنند و آنها آمدند در بحث کارشناسی ارشد در برابر قبولی‌ها یک ستاره و دوستاره قرار می‌دادند که یک ستاره یعنی آن فرد در آموزش مشکل دارد و مثلا پرونده آنها نقص و مدرکی کم دارد. که مثلا باید آن را برطرف کند و دانشجوی دو ستاره یعنی اینکه آن دانشجو در کمیته انضباطی مشکل دارد و تخلفی مرتکب شده و محکوم شده است لذا باید مراعات کند.
رئیس‌جمهور ادامه داد: مسئله دانشجویان ستاره دار در زمان آقای معین وضع شد و در اول این دولت منتفی شد چرا که ما معتقد بودیم این امر توهین به دانشجویان است و وزیر علوم این دولت این امر را منتفی کرد و برداشت و جالب است که آقای موسوی به جای اینکه به دوستانشان انتقاد کنند به ما انتقاد می‌کنند و من واقعا متاسفم که شما اینگونه قضاوت می‌کنید.
احمدی‌نژاد با اشاره به این سخن موسوی که مدعی شد در جلسات مختلف من افرادی به سیاست‌های دولت اعتراض می‌کنند، گفت: بالاخره یک سری دور شما جمع می‌شوند و زمانی هم که ما جایی می‌رویم و مردم دور ما جمع می شوند و حرف می‌زنند. مثلا من در مشهد رفتم و چند صد هزار نفر حضور پیدا کردند و آیا این افراد آدم نیستند چرا شما خیال می‌کنید آن افرادی که دور شما جمع می‌شوند فقط آدم هستند و فقط مردم ایران هستند. لذا شما دارید مردم را جدا می‌کنید.
وی در پاسخ به این اظهارات موسوی در خصوص ورشکست شدن انتشاراتی‌ها در دولت نهم گفت: شما در خصوص کتاب صحبت کردید و بنده با شما هم نظرم و به وزیر ارشاد نامه نوشتم و تذکر دادم اما آمارهای ما نشان می‌دهد نسبت به دوره هاشمی و خاتمی دولت نهم کمترین کنترل را داشته است که البته من این میزان را هم قبول ندارم و نامه مکتوب من خطاب به وزیر ارشاد موجود است.
رئیس‌جمهور ادامه داد: آقای موسوی شما هشت سال نخست‌وزیر بودید و در دوره شما تنها یک روزنامه منتقد وجود داشت و آنهم از سال 64 راه افتاد که هفته‌ای یک یاداشت نقد اقتصادی بر شما می‌نوشت و آمار وارقامی که من اینجا دارم این حرفها را تائید می‌کنم که آن را خواهم گفت و خود شما چند بار علیه آن روزنامه علیه آن روزنامه صحبت کردیم که من متن سخنان شما را دارم و خواهش می‌کنم که به آنها مراجعه کنید چرا که نباید حافظه تاریخی از بین برود.
احمدی‌نژاد در پاسخ به این سخن موسوی که احمدی‌نژاد را در خط دشمن نامیده بود، گفت: شما به من گفتید که ما داریم بر ضد انقلاب عمل می‌کنیم و به کشور ضربه می‌زنیم در حالی که آن گزارشی که آن روزنامه در زمان شما نقد کرده بود، گزارشی از برنامه و بودجه خود جنابعالی بود و آمده بود و به کمیسیون کشاورزی مجلس مراجعه کرده بود و افرادی که مرتبط بود آن را گرفته بود و بر آن نقدی نوشته بود و شما آنقدر فشار آوردید که بخشی از آن نقدها تعطیل شد.
وی گفت: شما امروز را مشاهده کنید و ببینید که این همه تیتر توهین‌هایی است که به من شده است و بنده اینها را تحمل کردم و شما در سخنرانی‌هایتان بنده را دیکتاتور متهم کردید آیا این دیکتاتوری است و زمان آقای هاشمی هم همینطور بود واین که شما باید با هم مقایسه کنید درست است اتفاقا در زمان آقای هاشمی هم یک روزنامه منتقد بود البته من کاری به مواضع آن روزنامه‌ها ندارم اما شخص رئیس دولت بارها علیه آن روزنامه موضع‌گیری کرد و بالاخره صدای آن روزنامه را برید.
رئیس جمهور بااشاره به شرایط روزنامه‌ها در زمان آقای خاتمی گفت: در زمان آقای خاتمی هم کسی نمی‌توانست یک کلمه هم انتقاد کند و همان علمایی که شما می‌فرمایید اگر یک اظهار نظر می‌کردند کاریکاتور او را می‌کشیدند که ما بعد از ملی شدن نفت نمونه‌ای نداشتیم که کسی علیه علما کاریکاتور بکشد.
وی افزود: در زمان آقای خاتمی 30 تیتر زده می‌شد و گفته می‌شد شما پیام دوم خرداد را نفهمیدید و ای وای خیانت شد و هر کسی ضد رئیس‌جمهور بود بالاخره باید او را خفه می کردند و برای اینکه بدانید مثال می‌زدم که در دانشگاه هیچ وقت سابقه نداشته است یک دانشیار دانشگاه ما که پژوهشگر نمونه کشور بود علیه سیاست‌های پژوهشی دولت مقاله‌ای نوشت و آنچنان رئیس دانشگاه او را له کرد و به او توهین کرد وعده‌ای را در دانشگاه راه انداخت تا علیه او شعار مرگ سر بدهند ونبایداین چیزها یادمان برود.
رئیس جمهور در ادامه اظهار داشت: اینکه من می گویم آقای موسوی، آقای هاشمی و آقای خاتمی این درست است و شما بروید سخنرانی دختر آقای هاشمی را در جلسه‌ای که همسر شما و آقای خاتمی هم حضور داشتند، ببینید که ایشان می‌گویند که دوره اصلاحات ادامه راه سازندگی است و در دولت نهم آسیب دیده است و ما آقای موسوی را می‌خواهیم چرا که او استمرار همان راه است و معنای آن این است که اشرافیتی که آقای هاشمی در این کشور پایه‌گذاری کرد قرار است ادامه پیدا کند.
احمدی‌نژاد خاطرنشان کرد: آقای موسوی مردم می‌دانند که شما گفته‌اید که به حمایت آقای هاشمی افتخار می‌کنید. سوال این است که معنای این صحبت چیست؟‌ چرا که بالاخره این معنایی دارد و باور ما این است که صحنه گردان اصلی آقای هاشمی است و بالاخره ما می‌بینیم که چه کسی رئیس ستاد انتخاباتی چه کسی است و این افراد از کجا می‌آیند و کجا جلسه می‌گذارند و ارتباطاتشان را برقرار می‌کند و شما نفرمایید که ارتباطی وجود ندارد چراکه ارتباطی هست و مگر ملت می‌تواند چشم خود را نسبت به آن ببندد.
وی با طرح این سوال که این حلقه‌ها چه شده و چگونه ایجاد شده گفت: در خصوص تحمل مخالف در این دولت چه خبر است و 320 هزار تیتر توهین‌آمیز علیه دولت زده شده اما ما نه یک روزنامه را بستیم و نه تهدید کردیم و نه فشاری وارد کردیم و امروز هم آنها مشغول نوشتن این تیترهای تخریبی هستند. و به حمایت از شما علیه ما بدتر مشغول نوشتن هستند.
رئیس جمهور با بیان اینکه شما علیه این دولت بحث‌های مختلفی کردید، ادامه داد: می‌خواهم مقایسه‌ای کنم که یادمان نرود که در سه دولت گذشته چه گذشت و امروز چه شده است.
احمدی‌نژاد در پاسخ به سخن موسوی در خصوص روحانیت و رابطه این دولت با آنها گفت: شما بالاخره هشت سال نخست‌وزیر بوده‌اید و بفرمایید چند بار خدمت مراجع رفته‌اید و عدد آن را بگویید تا بنده و مردم هم بدانند. اما بدانید که رابطه این دولت با علما رابطه‌ای بسیار خوبی است و این چه ادعایی که شما دارید آیا این به معنای حریت نیست و رابطه ما با علما بسیار خوب است و من تعجب می‌کنم کسانی که نگاه و نظرشان را نسبت به مسائل اصلی و فکری بیان نکرده‌اند چگونه بر روی این مسائل جزئی انگشت می‌گذارند و می‌خواهند نتیجه کلی بگیرند.
وی با بیان اینکه آقای موسوی شما دولت را متهم به بی‌قانونی کردید، افزود: شما دولت را متهم به بی‌قانونی و دیکتاتوری کردید آیا دوره خودتان یادتان هست که برخلاف قانون اساسی آن حداقل اختیارات رئیس‌جمهور را با فضاسازی سیاسی از آن گرفتید و شما باید وزرایتان را می‌بردید تا رئیس‌جمهور آن را تائید کند اما چون اختلاف نظر داشتید کاری کردید که امام خمینی (ره) وارد شد و یک گروهی را برای تعیین وزرا قرار دارد و این یعنی عملا اختیار رئیس جمهور از دست رفت.
رئیس جمهور ادامه داد:‌ در خصوص نمایندگان مجلس آیا کسی جرات داشت علیه شما صحبت کند آیا یادتان هست دوستان شما چه کاری کردند و زمانی که برخی نمایندگان به شما رای منفی دادند، که آن رای هم مخفی بود دوستان شما رفتند و آن اسامی را استخراج کردند و به همه اعلام کردند و آنقدر علیه آنها شعار اسلام آمریکایی سر دادند بسیاری از آنها خانه‌نشین شدند.
رئیس‌جمهور افزود: با این فضای تحمل در دولت شما در دولت بعدی و دولت بعدی آن دولت همانگونه بود و من واقعا نمی‌خواستم برخی از این مسائل را بگویم اما مجبورم چرا که می‌بینیم شما حرفهایی را بیان کردید و می‌گویید نظر نظام فلان موضوع است، سوال این است که چرا شما خود را جای نظام می‌نشانید.
احمدی‌نژاد در پاسخ به اظهارات موسوی در خصوص طرح مسئله هولوکاست در دولت نهم بیان داشت: بنده علیه ماجرای هولوکاست اظهار نظر کردم و رهبری هم آن را تائید کرد و ملت هم آن را تائید کردند و چه کسی در نظام است که شما می‌گویید نظام تصمیم دیگری گرفته است و اگر شما از دید مردم صحبت می‌کنید بدانید که مردم در شرایط مختلف مواضع خود را اعلام کردند.
وی با بیان اینکه آقای موسوی شما دولت را به بی‌قانونی متهم کردید، تاکید کرد: نمی‌خواهم وارد این شوم که در دولت شما 95 میلیارد تومان از حساب بانک مرکزی بدون مصوبه مجلس برداشته شد که در تعطیلات تابستان بود و زمانی که مجلس آمد و آن را مشاهده کرد که دعوایی در کشور درست شده است.
رئیس‌جمهور با بیان اینکه من می‌خواهم مقداری در خصوص مدارک دانشگاهی صحبت کنم،‌ گفت: شما آقای خاتمی را دکتر خطاب کردید ولی می‌دانید که طبق مقررات به کسی می‌توان خطاب دکتر داد که دکترای قطعی دانشگاهی داشته باشد و یا حداقل امتحان جامع را گذرانده باشد ولی ایشان لیسانس فلسفه دارند و محترم هم هستند و نمی‌خواهم بگویم دکترا برای کسی عزت می‌آورد اما شما بالاخره خطاب دکترا به ایشان دادید و آیا من می‌توانم راجع به پرونده آموزشی خانمی (مدرک دکترای زهرا رهنورد) با شما صحبت کنم؟
موسوی در پاسخ به این سوال احمدی‌نژاد جواب مثبت داد، اما احمدی‌نژاد اظهار داشت در وقت بعد به این امر خواهد پرداخت.

* احمدی‌نژاد: بسیاری مدیران دولت‌های قبل با دست خالی میلیاردر شدند

میرحسین موسوی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم در ادامه مناظره تلویزیونی با محمود احمدی نژاد دیگر کاندیدای ریاست جمهوری گفت: یکی از مشکلاتی که در کشور است روش پرونده‌سازی و به دنبال برخی واژه‌ها گشتن است و این در حالی است که ما مسائلی مانند وزیر کشور دولت را داریم که اگر رئیس دولت نمی‌دانست آن فرد فوق دیپلم است و خودش را دکترا جا زده نشان می‌دهد که ضعف اطلاعات دولت است و اگر فکر می‌کرد که او دیپلم دارد آن معنای دیگری است که ما نمی‌خواهیم آن را بگوییم که او بر همین اساس در برابر مجلس و مردم قرار گرفت و شما پایان‌نامه‌های دانشجویان را به عنوان کاغذ پاره قلمداد می‌کنید.
وی افزود:‌ آن فرد را آنقدر مورد اطمینان خود قرار می‌دهیم که برخلاف قانون یک معامله چند ده میلیاردی را در زمانی که وزیر کشور است در دفتر خود مشغول مذاکره و گفتگو می‌شود که مسائل آن در روزنامه‌ها مطرح شد و بعدا یکی از معاونین ایشان می‌گوید که من از درب وزارت کشور رد می‌شدم و رفتم دوستم را ببینیم و مشاهده کردم که او مشغول مذاکره با فلان کمپانی است و من هم وارد بحث شدم و همه اینها یک ظنی نیست که در جامعه ایجاد می‌شود و بسیار ناراحت کننده است.
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم در ادامه اظهار داشت: زمانی که نمی‌شود مقاومت کرد آن وزیر برداشته می‌شود و جای او وزیری گذاشته می‌شود که مشکلات دیگری دارد و مثلا پرونده‌ای در اردبیل دارد و ثروت میلیاردی او جای سوال دارد و امروز او در حساس‌ترین پست گذاشته می‌شود و در مقابل خط و منشی که امام در خصوص انتخاب مسئولان مشخص کرده بود مغایرت دارد و همه اینها برای ما جای سوال دارد.
موسوی با بیان اینکه من به بحث قانون‌گریزی برمی‌گردم، گفت: معتقدم که استبداد صغیر به دلیل پشت کردن به قانون بوجود می‌آید و عادت دادن مردم مقدمه‌اش این شد که می‌شود قانون را شکست و رضا خان زمانی روی کار آمد که مردم را به تدریج عادت دادند که قوانینی که مجلس می‌گذراند پشت سر گذاشته می‌شود و من اینجا موارد بسیار زیادی دارم که به طور علنی در مقابل قوانین ایستادگی شده است و بنده احساس خوف کردم و بنده نمی‌خواهم بگویم که خود شما خدای ناکرده می‌خواهید دیکتاتور شوید اما فرض کنید که یک دولتی هشت سال قانون‌های متعدد را رد کند و بگوید که از فلان رئیس‌جهور خوشم نمی‌آید و فلان قانون را دوست ندارم و اختیارات مرا محدود می کند و اگر مردم کرخت شوند چه چیزی در کشور باقی می‌ماند که آنها عادت کنند که هشت سال قانون در کشور اداره نشود و ما هشت سال در کشور طوری عمل کنیم که رئیس دولت قوانین را پشت سر خود بیندازد.
وی افزود: فرض کنیم بعد از هشت سال البته من نمی‌گویم در این دولت یک فراز و نشیبی به وجود آید و کسی در صحنه بیاید و از این حس برای به خطر آوردن کشور استفاده کند.
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم با اشاره به برخی استدلالات خود در خصوص این دولت گفت: خودداری از اجرای برنامه چهارم توسعه اقتصادی،‌ اجتماعی و فرهنگی و مطرح کردن بحث‌های عجیبی راجع به اینکه این امر چه چیزی است و آیا دولت می‌تواند با یک قانون این گونه برخورد کند چرا که اگر یک قانون مخالف است باید قانون دیگری را به مجلس ببرد و آن را تصویب کند تا بتواند از آن قانون قبلی بگذرد که من از محتوای آن می‌گذرم.
موسوی ادامه داد: انحلال شوراهای عالی و عدم اجرای مصوبه مجلس و همچنین مصوبه مجمع تشخیص مصلحت و دولت پای خود را توی یک کفش کرده است و گفته است که من این مصوبه را اجرا نمی‌کنم و هزار جور بهانه می‌آورد و من تصور نمی‌کنم که از مجمع تشخیص مصلحت مرجع بالاتری داشته باشیم که رای رهبر انقلاب نیز پشت آن است و آن قدر هم مهم است که بر اساس مصلحت می‌تواند از مشکلاتی که شرعی داریم فراتر برود و در همین مجمع تصویب شد که 18 عدد از این شوراها احیا شود اما دولت هنوز هم آن مصوبه را اجرا نکرده است.
وی یکی از 18 شورای عالی را شورای پول و اعتبار خواند و گفت: یک دلیل برای ایجاد این تورم 25 درصدی منحل شدن شوراهای پول و اعتبار است و یک دلیل دیگر آن این است که دولت می‌خواهد اختیارات همین این بانکها و موسسات را زیر دست خود قرار دهد و کسی در آن دخالت نکند و نماینده دادستانی و بخش های دیگر نباشند و نماینده بخش خصوصی هم حضور نداشته باشند که نتیجه آن این تورم و وضعیت اقتصادی می‌شود که داد همه درآمده و نقدینگی دو برابر زمانی می‌شود که دولت به شما تحویل داده شده است.
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم در ادامه اظهار داشت: هزینه کردن غیرقانونی از بودجه عمومی که بنده می‌گویم به صورت جلسات مجلس و گزارشات دیوان محاسبات مراجعه کنیم که یکی از مهم‌ترین سازمان‌های نظارتی است.
موسوی با اشاره به انحلال سازمان برنامه و بودجه در دولت نهم گفت: بنده مصوبات قانونی را دارم که دولت نمی‌تواند چنین کاری را بکند و در این زمینه حساسیت دارم و دلیل آن این است که در زمان خودم حسی داشتم که ممکن است عده‌ای با برنامه مخالف باشند و عده‌ای هم از اول انقلاب با برنامه مخالف بودند و می‌گفتند که به خدا توکل کنید و نعمت خدا از آسمان می ریزد و می‌خواستند تک نفره عمل کنند و به دلیل همین احساس خطر در مجلس بازبینی قانون اساسی که سخنگوی کمیسیون اجرایی بودند مسئله امور استخدامی و برنامه و بودجه را مخصوصا در قانون اساسی پیشنهاد کردم و جالب اینجاست که این سازمان تنها سازمانی است که در قانون اساسی آمده است اما دوستان این سازمان را منحل کردند و معاونتی تشکیل دادند که به طور حتم نمی‌تواند اختیاراتی داشته باشد.
وی افزود:‌ زیر پا گذاشتن قانون مالیات مستقیم که اگر لازم باشد جزئیات آن را می گویم و دستور توقف قانون مالیات بر ارزش افزوده که اصلا در اختیارات دولت نیست که چنین کارهایی انجام دهند، عدم اجرای مدیریت خدمات کشوری،‌الحاق غیرقانونی سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که وقتی رهبری دخالت کردند این مسئله بازگشت در صورتی که مشخص بود این کار غیرقانونی است.
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم با اشاره به بی‌اعتنایی به احکام آشکار قانون دادگاه‌ها گفت: موردی دارم که وزیر علوم در مقابل دیوان عدالت اداری که حکم صادر کرده است به صراحت می‌گوید که من به این رئیس دانشگاه که فردی انقلابی بود گفتم که در صورت اخراج نیز با ورود این متخلف دانشگاه مخالفت کند و در این جا چندین بار گفته شده که وضعیت این استاد چیست اما ایشان صریحا این نامه را نوشتند و اگر ایشان با این فرد مخالف است می‌تواند از راه‌های قانونی راه حل پیدا کند تا آن فرد آنجا نباشد.
موسوی گفت: بی‌اعتنایی به مدرک جعلی آقای کردان می‌باید به نقض آشکار قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل و من تصور می‌کنم که دوستان به جای اینکه بروند پرونده‌سازی کنند بهتر است بروند دنبال مسائلی که مشکلات کشور راحل کند و کشور را از بحران‌ها نجات دهند وبنده صادقانه و بدون هیچ شیله ‌و پیله‌ای می‌گویم که یکی از انگیزه‌های اصلی من برای ورود به انتخابات همین گریز از قانون بوده است.
وی خطاب به مردم اظهار داشت: اگر دولت صریح نه یک بار بلکه چند بار بگوید که اشتباه کرده است اما دائم آن را روش کند و در مقابل قوانین مجلس که با آن دولت همسو است بایستد و مردم حساسیت‌شان را ازدست بدهند آیا احساس خطر ایجاد نمی‌شود آیا کشور روی پای خود می‌ماند؟
محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور کشورمان در پاسخ به سئوال میرحسین موسوی که در بالا به طور کامل به آن اشاره کرد و گفت: دوباره جمله قبلی‌ام را در خصوص قضاوت‌های آقای موسوی تکرار می‌کنم و می‌گویم که آیا این دولت قانون را زیر پا گذاشته؟ و شما استنادتان به یک مصوبه مجلس است و آنهم قانون شوراهاست و شورای نگهبان هم گفته است که این خلاف قانون است و مجمع تشخیص هم می‌پذیرد و اگر شما می‌خواهید واقعا قانون را اجرا کنید و معترض هستید دو خط بنویسید و به دیوان عدالت اداری ارائه کنید و ما قانون داریم که اگر دولت خلاف قانون عمل کرد می‌آید و آن را باطل می‌کند.
وی در پاسخ به مجری برنامه که تنها 8 دقیقه وقت برای احمدی‌نژاد در نظر گرفته بود گفت: به نظر من شما این مناظره را 3 الی 4 ساعت ادامه دهید چرا که آقایان سه ماه است که همه با هم دارند حمله می‌کنند و دولت را می‌زنند و سه نفر در برابر یک نفر منصفانه نیست اما اشکالی ندارد.
رئیس جمهور با اشاره به اسناد و مدارک موجود گفت: بر طبق اسنادی که ما داریم در دولت قبل تعداد مصوباتی که باطل شد 303 عدد بود و در دولت ما 157 عدد است و مصوباتی که از ما توسط دیوان عدالت اداری باطل شده است ‌3.2 درصد است اما در دولت قبل 6.5 درصد است و سوال اینجاست که چه کسی بیشتر تابع قانون است؟ و اصلاحاتی که ما در مجلس انجام

توجه توجه توجه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 03:53 ب.ظ

سلام دوستان عزیز
دمکراسی یعنی انچه اکثریت بخواهندنه اقلیت
خودتان راگول نزنید.

قهوه ای پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 03:20 ب.ظ

واقعا فکر کردن ملت خرند.چندتا احمق ریشو باند پیچی شده رو تو اخبار ساعت ۱۴ نشون دادن که به پدر و مادرها توصیه میکردن که نگذارید چنین بلایی سر بچه هاتون بیارن و با این تجمعات به جایی نمیرسید.
یه یارو هم که اصلا ناراحت نبود و بهش نمیخورد که ماهی عید شون هم مرده باشه اما باباش و بچه اش کشته شده بودن رو اورده بودن میگفت همین بلا ممکنه سر شماها هم بیاد!
فکر کنم تو اخبارهای بعدی بابا برقی رو میارن که به مردم بگه هموطنان عزیز تجمع جییییزه نیایید تو خیابون!
در ضمن فرهاد رهبر اعلام کرده که هیچ کس در حوادث اخیر کوی کشته نشده است!!
این تجمعات اگه به هیچ جا هم نرسه نشون میده مردم ایران مردمی فهیم اما تحت فشارند و دیکتاتوری در ایران بیداد میکند.
سران این حکومت بی غیرت ترین مردانند که برای کشتن هموطنانشان از لبنان نیرو وارد میکنند.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 03:18 ب.ظ

روز جمعه، ساعت دوازده، نماز جمعه
طرفداران نامزدهای اصلاح طلب تصمیم گرفته‌اند روز جمعه در ساعت دوازده ظهر در محل نماز جمعه تهران شرکت کرده و اعتراض خود را به نتایج انتخابات بیان کنند.

طرفداران نامزدهای اصلاح طلب تصمیم گرفته‌اند روز جمعه در ساعت دوازده ظهر در محل نماز جمعه تهران شرکت کرده و اعتراض خود را به نتایج انتخابات بیان کنند.

حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی در سراسر ایران مصمم هستند که با نمادهای اصلاح طلبانه از جمله رنگ سبز، لباس مشکی و دهان بند به سمت محل برگزاری نماز جمعه به گونه ای حرکت کنند که در ساعت دوازده در اطراف محلی که قرار است آیت الله خامنه ای نماز جمعه تهران را برگزار کند برسند.

این جمعیت میلیون با آرامش و متانت کامل و حرکت مسالمت آمیز تنها این شعارها را یک صدا فریاد خواهند زد:

احمدی، احمدی رای مرا پس بده / موسوی ، موسوی ، رای مرا پس بگیر
خامنه، خامنه، رای مرا پس بده / کروبی، کروبی ، رای مرا پس بگیر

قرار است کروبی و موسوی و اعضای ستادهای انتخاباتی آن ها از جمله سید محمد خاتمی در این مراسم شرکت کنند.

پیش بینی می شود هاشمی رفسنجانی و تعدادی از روحانیان عالیرتبه این گروه را همراهی کنند.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 02:38 ب.ظ

نظر سنجی در گوگل برای تغییر لوگو گوگل برای حمایت از نهضت سبز



http://bit.ly/15vnZ8کلیک کنید و Yes را بزنید

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 02:32 ب.ظ

جمعی از اعضای هیأت علمی دانشگاه‌های تهران خطاب به میرحسین موسوی
موضوع تخلفات انتخاباتی را تا نیل به نتیجه نهایی و احقاق حقوق مردم پیگیری کنید
قلم - جمعی از اعضای هیأت علمی دانشگاه‌های تهران در بیانه‌ای از میرحسین موسوی خواسته اند تا موضوع تخلفات انتخاباتی را تا نیل به نتیجه نهایی و احقاق حقوق مردم پیگیری کند.

به گزارش قلم نیوز، در بیانیه ارسالی جمعی از اعضای هیأت علمی دانشگاه‌های تهران که مهندس موسوی را منتخب مردم در حماسه تاریخی 22 خرداد 88 خوانده، خطاب به میرحسین آمده است: انتخابات 22 خرداد، که به‌حق حماسه بزرگ خوانده شده است، نام خود را از حضور صادقانه و بی‌شائبه مردمی دارد، که همه امید خود را در طبق اخلاص گذاشته و برای ایجاد تغییر در چارچوب جمهوری اسلامی به میدان آوردند. شکرانه این نعمت عظیم سپاسگزاری از مردم و سر فرود آوردن در مقابل بزرگواری آنان است. این نعمت، اگر قدر دانسته شده و با فرصت‌طلبی، خودخواهی، و خیانت ضایع نمی‌گردید، می‌توانست علاوه بر تقویت پایه‌های مشروعیت مردمی نظام و ترمیم شکاف عمیق ایجاد شده بین حکومت با مردم، و به‌خصوص نخبگان، موقعیت جمهوری اسلامی را در عرصه بین‌المللی ارتقا داده و مجدداً پس از چند سال سقوط به جایگاه درخور ایرانیان بازگرداند.

در ادامه این بیانیه با اشاره به اینکه متأسفانه فرصت طلایی که با انتخابات 22 خرداد در اختیار جمهوری اسلامی قرار گرفته بود، با برنامه‌ریزی سازمان‌یافته و از پیش طراحی شده مجریان انتخابات، در حال تبدیل شدن به یک تهدید بزرگ است عنوان شده است: نتایج باور نکردنی اعلام شده از طرف ستاد انتخابات و سرکوب تبلیغاتی شدید برای جا انداختن این نتیجه، ضربه بزرگی بود که به مردم، به‌ویژه جوانان و امید آنان وارد شد. اعتراضات گسترده و خودجوش و در عین حال آرام مردم نشان از نارضایتی شدید آنان از نتایج اعلام شده و اراده آنان برای بازگرداندن حق به موضع اصلی خود دارد. مشارکت حدود 85 درصدی مردم در انتخابات، که بعد از اولین همه‌پرسی جمهوری اسلامی در دوازدهم فروردین 58 بی‌سابقه است، و افزایش قریب 10 میلیون نفری به جامعه رأی‌دهندگان دوره‌های گذشته نشان از نارضایتی عمومی از وضع موجود اداره کشور و عزم قاطبه مردم برای ایجاد تغییر در این روند با روش آرام و از طریق مجاری قانونی دارد. اعلام این‌که قریب 65 درصد از رأی‌دهندگان یعنی 24 میلیون نفر از ایرانیان بالغ و عاقل از رییس جمهور فعلی حمایت کرده‌اند، بزرگ‌ترین توهینی است که می‌توان در حق توده مردم و نخبگان، و شعور و درک آنان روا داشت.

اعضای هیأت علمی دانشگاه‌های تهران در ادامه بیانیه خود آورده اند: به‌نظر ما وضعیت پیش‌آمده بسیار فراتر از تخلفات متعارف انتخاباتی و جابه‌جایی ساده در آرای صندوق‌هاست. اگرچه ابطال انتخابات توسط شورای نگهبان، به‌عنوان حداقل مطالبه امضاکنندگان، که توسط جنابعالی نیز درخواست شده است، می‌تواند ظاهر مشکل را حل کرده، و وضعیت را به شرایط قابل‌قبول بازگرداند، ولی مهم‌تر از آن جبران تحقیرهای رواداشته شده در حق مردم، عذرخواهی مجریان از اعمال انجام شده، و معرفی آمران و عاملان وارونه کردن آرا به مراجع ذیربط قضایی است.

در این بیانیه آمده است: مطالبه اصلی ما از جنابعالی پی‌گیری موضوع تا نیل به نتیجه نهایی و احقاق حقوق مردم است. انتظار داریم که شما این مساله را نه حق خود بلکه حق مردمی بدانید که به‌شما اعتماد کرده و با تمام فشارها و هزینه‌ها به‌صورت علنی پا به‌میدان نهاده‌اند. چه‌بسا ناظرین یا سایر مراجع ذی‌نفوذ بخواهند با اتلاف وقت موضوع را مشمول مرور زمان کرده، یا با رسیدگی صوری به شکایت و احتمالاً تغییرات جزئی در ارقام آرا، صورت مساله اصلی را تغییر داده و به خیال خود موضوع را فیصله دهند.

امضا کنندگان این بیانیه در ادامه هرگونه کوتاه آمدن در مقابل حقوق مردم را خیانت به امید مردم تلقی کرده و نسبت به عواقب اجتماعی و روانی، و چه‌بسا امنیتی، ناشی از نومیدی مردم نسبت به احقاق حقوق در چارچوب قوانین موضوعه جمهوری اسلامی اعلام خطر کرده و آورده‌اند: متأسفانه در این انتخابات دو تن دیگر از کاندیداهای ریاست جمهوری یعنی جناب آقای کروبی و جناب آقای رضایی مورد تحقیر مجریان انتخابات قرار گرفته‌اند و در حق آن‌ها نیز ظلم شده است. انتظار ما پیگیری حق همه مظلومین است، که طبعا این پیگیری با همکاری آن عزیزان اثربخش‌تر خواهد بود. در پایان ضمن تأکید بر پشتیبانی از جنابعالی در پیگیری مطالبات قانونی ملت، برای ایران استقلال، آزادی، آبادانی و توسعه، برای ایرانیان رفاه، آرامش، نشاط و رشد، و برای رهبران و مدیران کشور صداقت، خردورزی، تسلیم در مقابل خواست مردم و توفیق خدمت افزون‌تر آرزو می‌کنیم.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 02:31 ب.ظ

وزیر پست وتلگراف موسوی و خبرگزاری فارس غلط کردند!
فعلا بحث چیز دیگری است:
خیاتت به امانت ملت و توهین به شعور آنها، به شهادت رساندن بی گناهانی که ادعایی جز طلب حق خود نداشتن و به خاک و خون کشاندن بچه های دانشجو در خونشون و ...

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 01:54 ب.ظ

برآورد قالیباف از تعداد راهپیمایان آزادی
اعتماد ملی نوشت: براساس متراژها و اندازه‌گیری‌های صورت گرفته در تجمع حامیان میرحسین موسوی در میدان آزادی حداقل سه میلیون معترض حضور داشته‌اند.

یکی از نمایندگان عضو فراکسیون اصولگرایان در حاشیه جلسه علنی روز گذشته مجلس به صورت غیررسمی اعلام کرد که در گزارش که از سوی محمدباقر قالیباف شهردار تهران به مجلس ارائه شده آمده است براساس متراژها و اندازه‌گیری‌های صورت گرفته در تجمع حامیان میرحسین موسوی در میدان آزادی حداقل سه میلیون معترض حضور داشته‌اند

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 01:31 ب.ظ

ویژه] شهاب‌نیوز باز هم فیلتر شد!

پایگاه خبری ـ تحلیلی شهاب‌نیوز که یکی از سایت‌های منتقد محمود احمدی‌نژاد و حامی میرحسین موسوی است؛ از غروب روز چهارشنبه بار دیگر فیلتر شد.

شهاب‌نیوز یکی از چندین سایتی بود که روز شنبه همزمان با اعلان «نتایج رسمی و دولتی انتخابات» بدون ارایه هیچ گونه دلیلی به محاق توقیف و فیلترینگ رفت. با این حال، مسئولان امنیتی دو روز بعد یعنی روز دوشنبه تصمیم گرفتند که شهاب‌نیوز را رفع فیلتر کنند و به همین دلیل، این پایگاه خبری از ظهر دوشنبه در سراسر کشور بدون استفاده از فیلترشکن قابل دسترس بود.

دو روز بعد از آن ماجرا یعنی شامگاه دیشب چهارشنبه؛ شهاب‌نیوز بار دیگر فیلتر شد تا ظاهراً نشان داده شود که همه در این کشور باید گوش به فرمان آقایان احمدی‌نژاد، سعیدلو، زریبافان و مشایی باشند و هیچ رسانه‌ای حق ندارد اظهارات و بیانیه‌های نخست‌وزیر امام خمینی (ره)، رؤسای سابق جمهوری، رئیس مجمع تشخیص مصلحت و رئیس مجلس خبرگان رهبری، احزاب قانونی کارگزاران، عدالت و توسعه، مجمع روحانیون و خلاصه افراد ریشه‌دار، باسابقه و معتقد کشور را منتشر کند.

شهاب‌نیوز به عاملان و آمران این محدودیت‌های بی‌سابقه رسانه‌ای یادآور می‌شود که هر چند «قدرت» با شماست؛ اما «قانون»، «افکار عمومی» و «وجدان عمومی» با شما نیست. هر چند «حق» با شماست، اما «حقیقت» با شما نیست.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 01:25 ب.ظ

رییس موساد: وجود احمدی‌نژاد برای اسرائیل بهتر است!

مئیر داگان، رییس سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی تصریح کرد: وجود دولت تندرو محمود احمدی نژاد در ایران موجب خواهد شد که اسرائیل بتواند آسان‌تر تهدید اتمی ایران را برای جهانیان توجیه کند.

به گزارش خبرنگار شهاب‌نیوز به نقل از روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست»، داگان طی سخنانی در کمیته روابط خارجی و دفاع کنست (پارلمان اسرائیل)، آقای احمدی‌نژاد را یک فرد «تندرو» نامید و ادعا کرد: «وجود چنین فردی در راس دولت جمهوری اسلامی، موقعیت اسرائیل را برای توجیه خطرها و تهدیدهای اتمی ایران آسانتر خواهد کرد».

وی با این حال تاکید کرد: اسرائیلی‌ها نباید فراموش کنند که برنامه های اتمی ایران در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی آغاز شد.

رییس موساد در بخش دیگری از اظهارات خود در پاسخ به سئوالی پیرامون ناآرامی‌های اخیر ایران در پیامد انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: «آنچه اهمیت دارد، موضع رهبری ایران است که تغییری در آن دیده نمی‌شود. هم‌اکنون شورش‌ها فقط در تهران و یک منطقه دیگر روی می‌دهد و این آشوب‌ها به یک انقلاب تمام عیار تبدیل نخواهد شد».

داگان در عین حال اعتراف کرد که ناآرامی‌های اخیر در ایران تفاوتی با اختلافات مشابه در سایر دموکراسی‌ها ندارد و اختلافات نخبگان ایرانی در این زمینه، یک امر داخلی است.

رییس سازمان موساد درباره رویکرد ایران در مقابل جامعه بین المللی گفت: «جمهوری اسلامی از نزدیک واکنش آمریکا به تهدید اخیر کره شمالی را دنبال می کند. اگر ایرانی ها دریابند که ایالات متحده قادر به غلبه بر کیم جونگ ایل، دیکتاتور کرۀ شمالی نیست، این امر بر گفت و گو های آیندۀ با آمریکا تاثیر خواهد گذاشت.»

به گفته رییس سازمان اطلاعاتی رژیم صهیونیستی؛ واشینگتن به دیپلماسی نرم در برابر جمهوری اسلامی روی آورده و تهران فکر می کند که سرانجام جهان نیز چنین رویکردی خواهد داشت.

رییس موساد همچنین ادعا کرد: اندیشۀ تسلیحات اتمی ایران، تهدیدی برای موجودیت اسرائیل است و این تهدید باید از میان برداشته شود.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 01:23 ب.ظ

دوستان مطالب بالا چند که چه عرض کنم طومارهایی بود از مادر عروس.از ارسال نظراتشان ممنونیم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 01:22 ب.ظ

بیانیه ستاد موسوی درباره تجمع امروز پنج‌شنبه در میدان توپخانه

حامیان میرحسین موسوی امروز فقط در میدان امام خمینی(ره) تجمع آرام برگزار خواهند کرد.

به گزارش کلمه، در این تجمع آرام که از ساعت 4 بعد از ظهر روز پنج شنبه آغاز خواهد شد، احتمالا میرحسین موسوی نیز شرکت خواهد کرد.

شایان ذکر است هر تجمع دیگری در هر نقطه از تهران مربوط به حامیان مهندس میرحسین موسوی نمی باشد. پیش از این برخی رسانه ها مکان های دیگری را برای برگزاری تجمع آرام حامیان میرحسین موسوی اعلام کرده بودند.

اخبار تکمیلی درباره حضور میرحسین موسوی در تجمع آرام امروز متعاقبا از طریق «کلمه» ارسال خواهد شد.


کد مطلب : 14932

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 01:16 ب.ظ

امروز پنج شنبه در ساعت 4 بعدازظهر در مکانهای زیر با روشن کردن شمع به یاد شهیدان راه آزادی ایران خواهیم بود و پس از آن به تجمعات خود ادامه خواهیم داد . تهران : امامزاده صالح ، ری : حرم شاه عبدالعظیم ، کرج : امامزاده طاهر، اصفهان : مسجد امام (شاه) ، شیراز : حرم شاهچراغ ، مشهد : حرم امام رضا ، تبریز : مقبره الشعرا ، اهواز : مقبره علی بن مهزیار ، رشت : مقبره میرزا کوچک خان ، کرمانشاه : طاق بستان ، سنندج : امامزاده پیر عمر ، ارومیه : بقعه سه گنبد ، قم : حرم حضرت معصومه ، قزوین : امامزاده حسین ، اردبیل : مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی ، ایلام : امامزاده علی صالح ، بابل : مقبره شیخ طبرسی ، همدان : مقبره بوعلی سینا ، زنجان : امامزاده سیدابراهیم ، اراک : امامزاده محمد عابد ، سمنان : امامزاده یحیی ، کرمان : گنبد جبلیه ، ماهان : مقبره شاه نعمت الله ولی ، یزد : خلد برین ، زاهدان : بهشت مصطفی ، بندرعباس : امامزاده سیدمظفر ، بوشهر : مسجد امام سجاد ، یاسوج : آرامستان شهر ، شهرکرد : پارک ملت ، بجنورد : امامزاده علی بن عباس ، بیرجند : مقبره شیخ هادی هادوی ، گرگان : امامزاده عبدالله ، ساری : گلزار ملامجدالدین ، خرم آباد : مقبره جمال الدین خضر، مسیحیان کلیساها ، یهودیان کنیسه ها ، دراویش در خانقاه ها و زرتشتیان در آتشکده های سراسر کشور . سایر هم میهنان در امامزاده های معروف شهر خود . و ایرانیان سراسر جهان با روشن کردن شمع در جلوی سفارتخانه های ایران

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 12:16 ب.ظ


وزیر پست، تلگراف و تلفن میرحسین موسوی تشریح کرد:
جزییات تازه از حلقه بسته مدیریتی در دولت موسوی و برخورد با تنها روزنامه منتقد
خبرگزاری فارس: سید مرتضی نبوی با بیان اینکه حلقه مدیریت در زمان موسوی تنگ بود و او سعه صدری که بتواند دیدگاه‌های مختلف را تحمل کند را نداشت، تصریح کرد: در آن دوران بنده و احمد توکلی برای اینکه لایحه بودجه را در روزنامه منتشره کرده بودیم به دادگاه فراخوانده شدیم.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، سید مرتضی نبوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام صبح امروز دوشبنه در مراسم نشست پرسش و پاسخ باشگاه توانا طی سخنانی با اشاره به روند حضور میرحسین موسوی در سمت نخست وزیری گفت: پس از فرار بنی صدر، شهید رجایی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد که وی نیز شهید باهنر را به عنوان نخست وزیر به مجلس وقت معرفی کرد و مجلس نیز با رای اعتماد، شهید باهنر را به عنوان نخست وزیر معرفی کرد، اما طولی نکشید که رئیس جمهور رجایی و نخست وزیر باهنر از سوی منافقین به شهادت رسیدند.
مدیر مسئول روزنامه رسالت افزود: پس از به شهادت رسیدن شهیدان رجایی و باهنر، رهبر معظم انقلاب در آن زمان به عنوان رئیس جمهور معرفی شدند و ایشان میرحسین موسوی را به عنوان نخست وزیر به مجلس شورای اسلامی معرفی کردند و موسوی پس از اخذ رای اعتماد از مجلس وقت به عنوان نخست وزیر انتخاب شد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: موسوی در حالی نخست وزیر شد که تقریبا هیچگونه تغییری در کابینه وی نسبت به کابینه شهید باهنر دیده نمی‌شد و در واقع می‌توان گفت که کابینه موسوی ابتکار خودش نبود بلکه همان کابینه کوتاه مدت شهید باهنر و البته آیت الله مهدوی کنی بود.
سید مرتضی نبوی ادامه داد: زمانی که ما در دولت موسوی وزیر حضور داشتیم، به همراه چند نفر از دیگر وزرا با سیاست‌های اقتصادی دولت مخالف بودیم و این اختلافات در زمانی شدت گرفت و در نهایت منجر به این شد که موسوی در دور دوم نخست وزیری خود به جز ولایتی و عسگر اولادی بقیه وزرا را تغییر بدهد.
وی تاکید کرد: در رابطه با دور دوم نخست وزیری موسوی باید گفت رئیس جمهوری وقت نمی خواستند که موسوی را به عنوان نخست وزیر به مجلس اعلام کنند چرا که معتقد بودند هیچ گونه حجت شرعی برای معرفی موسوی ندارند. لذا این موضوع را را با امام (ره) مطرح کردند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد: محسن رضایی اخیرا به بنده گفت زمانی که قرار بود موسوی به مجلس معرفی نشود، بنده نزد امام رفته و به امام گفتم که صلاح جنگ این است که موسوی نخست وزیر باشد؛ از سوی دیگر نمایندگان مجلس وقت که گرایش های موسوم به چپ داشتند به امام نامه نوشتند که موسوی نخست وزیر شود. لذا امام در پاسخ به نامه نمایندگان گفت که به عنوان یک شهروند موافق هستم.
نبوی خاطرنشان کرد: زمانی که رئیس جمهور وقت از اظهار نظر امام (ره) اطلاع یافتند، فرمودند که امام فرموده‌اند به عنوان یک شهروند موافق هستم لذا از امام می‌خواهم که به بنده حکم کنند تا موسوی را به عنوان نخست وزیر معرفی کنم تا در این صورت حجت نیز بر من تمام شود، چرا که بنده حجت شرعی برای معرفی میرحسین موسوی به عنوان نخست وزیر ندارم.
وی افزود: امام (ره) از اینکه به رئیس جمهور وقت حکم کنند که میر حسین موسوی را به عنوان نخست وزیر معرفی کنند، امتناع کردند ولی پس از انجام مذاکراتی بنا بر این شد که رئیس جمهور وقت میر حسین موسوی را به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی کرده که در نهایت این کار را نیز انجام دادند و موسوی برای دومین دوره به عنوان نخست وزیر انتخاب شد.
مدیر مسئول روزنامه رسالت با اشاره به اینکه بنده و احمد توکلی را برای اینکه لایحه بودجه را در روزنامه منتشره کرده بودیم به دادگاه فرا خواندند، گفت: به دلیل اینکه لایحه بودجه که موسوی می‌خواست آن را به صورت محرمانه به مجلس ارسال کند را ما در روزنامه رسالت منتشر کردیم. البته این اقدام که لایحه بودجه به صورت محرمانه به مجلس ارسال شود مغایر با قانون بود، از این رو به این دلیل ما را به دادگاه فراخواندند.
سید مرتضی نبوی ادامه داد: حلقه مدیریت در زمان موسوی تنگ بود و موسوی هم سعه صدری که بتواند دیدگاه‌های مختلف را تحمل کند نداشت، حتی موسوی در وزارتخانه‌ها دفتر‌هایی تاسیس کرده بود که در واقع از آن وزارتخانه‌ها وزیر را دور بزنند و مستقیم با آقای موسوی کار کنند. آن دفاتر در امور دخالت می‌کردند که این موضوع در دور دوم نخست وزیری موسوی گسترده‌تر شده تا جایی که موسوی برای وزرا شرط می‌گذاشت که حتی انتخاب معاونان نیز با جلب نظر وی صورت بگیرد.
وی گفت: دایره موسوی در زمان نخست وزیری بسته بود و خیلی راحت نمی‌شد با وی رابطه پیدا کرد از این رو ممکن است این موضوع را امروز هم موسوی همراه خود داشته باشد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه موسوی حتی امام را نیز از استعفای خود با خبر نکرده بود، گفت: وی بدون اینکه امام را در جریان استعفا خود بگذارد، استعفا داد و ما برای اولین بار استعفای موسوی را در روزنامه جمهوری اسلامی که منتسب به خود وی بود، دیدیم و حتی چند روز پس از این استعفا، معلوم نبود که موسوی کجاست، لذا امام موسوی را فراخوانده و با لحنی وی را خطاب کردند که باید استعفای خود را پس بگیرید که بقیه ماجرا را می‌توان در صحیفه حضرت امام دید.
نبوی با اشاره به سیاست‌های اقتصادی دولت موسوی تاکید کرد: سیاست‌های اقتصادی زمان جنگ به طور افراطی دولتی بود که حتی می‌توان آثار آن را پس از جنگ هم ملاحظه کرد تا جایی که امروز برخی از کارشناسان معتقدند که آن سیاست‌ها هنوز هم در صنعت باقی مانده، لذا صنعت ما قابل رقابت با صنایع دیگر کشورها نیست. البته باید گفت که اقدام خوبی هم در زمان میر حسین صورت گرفته و آن این بود که در سال‌های آخر جنگ، دولت میر حسین درآمد ارزی خوبی داشت ولی در کل در خصوص واردات باید گفت که در آن دوران کشتی‌ها در بنادر ما برای تخلیه بار خود صف می‌کشیدند و حتی هزینه دموراژ و تاخیر در تخلیه بارها را هم از ما می‌گرفتند.
وی با اشاره به حمایت‌های امام از موسوی در زمان جنگ، اظهار داشت: حمایت‌های امام در دوران جنگ از موسوی به خاطر این بود که دولت بتواند جنگ را هدایت کند این در حالی است که امام (ره) چندین بار به موسوی در خصوص مشارکت بخش خصوصی و مردمی در اقتصاد تذکر داده بود که شاید موضوعی را در نظر داشت که تا آن زمان انجام نشده بود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص اینکه برخی دولت را متهم به دروغ گویی می‌کنند، تصریح کرد: چگونه ممکن است دولتی که 4 سال کار کرده و آمار و همه مسائل آن در معرض قضاوت عمومی مردم است، موسوی بگوید حکومت اسلامی نباید دروغ گفته و به مردم فشار بیاورد؟ لذا اگر رئیس جمهور دروغ گو است چگونه شورای نگهبان وی را رد صلاحیت نمی‌کند؟
نبوی افزود: متاسفانه این فرهنگ به طرفداران آنها نیز منتقل شده همان کسانی که در سال 76 نیز حضور داشتند از این رو می‌گویم که آیا این اقدامات موجب کمک به جریان‌هایی همانند 18 تیر نیست.
وی تصریح کرد: اگر آنها می‌خواهند اثبات کنند که دولت دروغ می‌گوید، از مناظره طفره نروند و در مناظره شرکت کرده و با دلیل دروغ ها را اثبات کنند که البته زمزمه‌های عدم حضور آنها نیز این روزها شنیده می‌شود.
مدیر مسئول روزنامه رسالت در خصوص سئوالی درباره هزینه سنگین تبلیغات میر حسین موسوی گفت: هزینه های که میرحسین‌موسوی که برای تبلیغات انجام می‌دهد و با توجه به تبلیغات وی نیز که پررنگ هم هست، قابل توجه می‌باشد ولی اینکه هزینه این تبلیغات از کجا آمده است را ما نمی‌دانیم.
وی با اشاره به اتفاقات رخ داده در جریان دوم خرداد اظهار داشت: در مقطع دوم خرداد برخی در مسائل خود تجدید نظر کردند و حتی تجدید نظر آنها تا جایی بود که دشمنی خود با آمریکا را با تجدید نظر به مذاکره تبدیل کردند.
سید مرتضی نبوی اضافه کرد: در آن مقطع کار به جایی رسید که به سپاه و بسیج حمله کرده و حتی دفاع مقدس را نیز زیر سوال می‌بردند و بعدها هم مشخص شد که طیف رادیکال آنها در اصل ولایت فقیه هم تجدید نظر کرده‌اند.
وی تاکید کرد: بنده موجی را که در سال 76 ایجاد شد، امروز در جامعه نمی‌بینیم چرا که در استان ها و دانشگاه ها شاهد حمایت دانشجویان از احمدی نژاد بوده‌ام، احمدی نژاد زمینه‌ای در بدنه مردم دارد و مستقیم با مردم در ارتباط است از این رو حتی مناظره هم برای کاندیداهای دیگر با احمدی نژاد سخت است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: در خصوص هاشمی رفسنجانی باید بگویم که وی پس از قطعنامه طرفدار اقتصاد آزاد شد، ولی در زمانی که موسوی نخست وزیر بود به شدت طرفدار اقتصاد دولتی‌ای بود که موسوی آن را انجام می‌داد.
نبوی با اشاره به شکست هاشمی رفسنجانی از احمدی نژاد در دور نهم انتخابات ریاست جمهوری گفت: آقای هاشمی در سال 84 از آقای احمدی نژاد شکست خورد و حتی پس از پیروزی آقای احمدی نژاد به وی این پیروزی را نیز تبریک نگفت و هیچ وقت دلش نسبت به آقای احمدی نژاد صاف نشده، چرا که موضع وی نسبت به آقای احمدی نژاد "نه " است. البته ظهور این موضوع را می‌توان در حمایت فرزندان وی و همچنین حمایت خانم فائزه هاشمی از موسوی و نکبت بار خواندن وضع جامعه از سوی وی و همچنین حمایت حزب کارگزاران و دنبال روی این حزب از موسوی دید.
وی در خصوص حضور کرباسچی در ستاد کروبی اظهار داشت: حضور کرباسچی در ستاد کروبی یک پدیده است چرا که به نظر می‌رسد کروبی روی اثرگذاری کرباسچی در قشری از جامعه حساب باز کرده است.
انتهای پیام/

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 12:15 ب.ظ


با نظرسنجی و رصد محبوبیت احمدی نژاد در بین مردم
رسانه‌های جهان قبل از انتخابات پیروزی احمدی‌نژاد را پیش بینی کرده بودند
خبرگزاری فارس: رسانه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای پیش از آنکه انتخابات ایران برگزار شود پیروزی محمود احمدی‌نژاد را پیش بینی کرده بودند و معتقد بودند وی برای چهار سال دیگر زمام امور در ایران را در اختیار خواهد گرفت.

به گزارش فارس، رسانه‌های معتبر جهانی در پیش‌بینی ‌های خود محمود احمدی‌نژاد را رئیس جمهور بعدی ایران می‌دانستند.
روزنامه عربی زبان القدس العربی در گزارشی پیش از انتخابات ضمن تشریح انتخابات در ایران نوشت که "محمود احمدی‌نژاد " در این انتخابات برای4 سال دیگر با کسب 65 تا 75 آراء رئیس ‌جمهور ایران خواهد شد.
همچنین مرکز TFT آمریکایی-اروپایی در گزارشی نوشت که در انتخابات آتی ریاست جمهوری ایران آرای بخش عمده‌ای از ایرانیان به نفع محمود احمدی‌نژاد خواهد بود.
این نظر سنجی که توسط این موسسه انجام پذیرفته توسط تلفن و از داخل ایران طی روزهای 11 تا 20 ماه می (21 تا 30 اردیبهشت) سال 2009 صورت پذیرفته است. در این نظر سنجی 1001 نفر از 30 استان کشور حضور داشتند و همچنین حاشیه خطایی 1/3 درصدی برای این نظرسنجی در نظر گرفته شده است.
در این نظرسنجی 34درصد از ایرانیانی که مورد سوال قرار گرفتند به "محمود احمدی‌نژاد " رئیس جمهور کنونی ایران رای دادند و "میر حسین موسوی " تنها توانست 14 درصد از آرای پرسش شوندگان را به خود اختصاص دهد و 27 درصد نیز اظهار داشتند که نمی‌دانند به چه کسی رای خواهند داد. دیگر رقبای احمدی نژاد نظیر "مهدی کروبی " و "محسن رضایی " به ترتیب تنها 2 درصد و 1 درصد آرای پرسش شوندگان را به خود اختصاص دادند.
خبرگزاری فرانسه نیز در گزارشی نوشته بود که احمدی‌نژاد شانس بیشتری در مقایسه با دیگر نامزدها برای پیروزی دارد.
این خبرگزاری تاکید کرده بود که احمدی‌نژاد بخت بالای خود را مقابل رقبای خود برای پیروزی در این انتخابات حفظ کرده است.
روزنامه فرانسوی فیگارو نیز در توصیف فضای انتخاباتی کشورمان نوشته بود که قشر محروم جامعه ایران طرفدار احمدی‌نژاد هستند و وی را فردی منتخب و لایق برای ابقا در سمت ریاست‌جمهوری می‌دانند.
روزنامه فرامنطقه‌ای "الشرق‌الاوسط " نیز در گزارشی نوشته بود که محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری کنونی ایران شانس بیشتری برای پیروزی در مقابل میرحسین موسوی رقیب اصلاح طلب خود برخوردار است و این در حالی است که مهدی کروبی و محسن رضائی از شانس کمتری برخوردار هستند.
رسانه‌های آمریکایی نیز پیروزی احمدی‌نژاد را پیش بینی کرده بودند.
روزنامه آمریکایی "وال استریت ژورنال " در گزارشی با اشاره به دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران نوشت: احمدی نژاد به احتمال بسیار برای بار دوم نیز به عنوان رئیس جمهور ایران برگزیده می‌شود.
این روزنامه تصریح کرد: رئیس جمهور کنونی ایران اصلی‌ترین کاندیدای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری در این کشور است که به احتمال بسیار برای بار دوم نیز به عنوان رئیس جمهور ایران برگزیده خواهد شد.
خبرگزاری آمریکایی "آسوشیتدپرس " نیز در گزارشی از شب‌های پرشور انتخابات در ایران نوشت که احمدی نژاد در شهرستان‌ها و مناطق روستایی ایران طرفداران زیادی دارد.
روزنامه آمریکایی "واشنگتن پست " نیز دو هفته قبل از انتخابات از پیروزی احمدی‌نژاد خبر داده بود.
این روزنامه سه هفته قبل از انتخابات در نظر سنجی به این نتیجه رسیده بود که اختلاف آرای محمود احمدی‌نژاد با رقیب اصلی وی بیش از دو برابر است.
صهیونیست‌ها نیز از پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات ایران مطمئن بودند.
روزنامه صهیونیستی "جروزالم پست " در یک گزارش تاکید کرد که احمدی نژاد به عنوان مردی قاطع و سیاستمداری فساد ناپذیر به سمت پیروزی بزرگ در انتخابات ریاست جمهوری ایران حرکت می‌کند.
این روزنامه عبری زبان که تحولات انتخاباتی در ایران را پیگیری می‌کرد در گزارش دیگر محمود احمدی‌نژاد را برای دومین بار پیروز انتخابات آتی ریاست جمهوری دانست.
جروزالم پست به نقل از منابع دیپلماتیک تاکید داشت که نظرسنجی‌ها در ایران نشان می‌دهد که محمود احمدی نژاد پیروز انتخابات خواهد بود.
رسانه‌های هندی نیز پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات را پیش بینی کرده بودند.
پایگاه اینترنتی هندی "نیوکرالا " در گزارشی با اشاره به انتخابات پیش روی ایران نوشت که احمدی نژاد به پیروزی در دور آتی انتخابات ریاست جمهوری در ایران بسیار نزدیک است.
این پایگاه اینترنتی تاکید کرد که رئیس جمهوری کنونی این کشور که خود را خدمتگزار مردم می‌خواند و علاقه به فقرا و قشر ضعیف جامعه‌اش را در دل می‌پروراند، هم اکنون به یک قهرمان ملی برای قشر ضعیف و کارگر جامعه اش بدل شده است.
همچنین در نظر سنجی که در سطح مردم خاورمیانه به عمل آمد پیروزی احمدی‌نژاد پیش بینی شده بود.
پایگاه خبری عربی زبان "المحیط " در گزارشی نوشت: پیش‌بینی مردم منطقه خاورمیانه از نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران نیز حکایت از پیروزی "محمود احمدی‌نژاد " دارد. در این نظر سنجی 58/60 درصد مردم منطقه احمدی‌نژاد را پیروز این عرصه می‌دانستند.
انتهای پیام/.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 12:13 ب.ظ


مشاور سابق ارتباطات رئیس مجمع تشخیص در گفتگو با فارس:
در انتخابات 84 هم مهدی هاشمی برخلاف نظرسنجی‌ها می‌گفت بابا برنده است
خبرگزاری فارس: محمدحسن قدیری ابیانه گفت: همانگونه که در انتخابات سال 84 برخلاف نظرسنجی‌های علمی، مهدی هاشمی می‌گفت بابا برنده است، ادعای وقوع تقلب در انتخابات اخیر نیز تکرار شده است و متاسفانه باز هم بستگان و اطرافیان آقای هاشمی آتش بیار این معرکه ساختگی شده‌اند.

محمدحسن قدیری ابیانه مشاور سابق اطلاع رسانی و ارتباطات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، گفت: در اول تیر 1384 و در آخرین روز دور دوم تبلیغات انتخاباتی بین آقایان احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی، رئیس یک نهاد نظر سنجی افکار عمومی که گرایش به شدت ضد احمدی نژادی داشت، برای من که مشاور اطلاع رسانی و ارتباطات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بودم، نتایج نظر سنجی روز قبل را ارسال کرد تا آن را به رئیس مجمع تشخیص مصلحت ارائه کنم. آخرین نظر سنجی روز سه شنبه انجام شده بود و نتیجه آن چهار شنبه صبح جمع بندی و حدود ظهر بدست اینجانب رسید. جلسه ستاد انتخاباتی آقای هاشمی، در مجمع تشخیص در حال برگزاری بود.
وی افزود: در آخرین نظر سنجی آمده بود که احمدی نژاد حدود 5 تا 6 میلیون رای بیشتر از هاشمی دارد. مطمئن شدم که ایشان در انتخابات شکست فاحشی خواهند خورد. گروهی پیشنهاد می کردند که آقای هاشمی برای جبران اختلاف آرا دست به هنجار شکنی بزند. از اینکه چنین افرادی خود را طرفدار آقای هاشمی می دانند و در ستاد ایشان جمع شده اند به شدت متاثر بودم. از آمارها کپی گرفتم و وقتی مهدی هاشمی از جلسه بیرون آمد آن را به وی دادم تا در جلسه تحویل آقای هاشمی دهد و گفتم ایشان چند میلیون رای از احمدی نژاد عقب است. او گفت من این آمار را قبول ندارم و بابا برنده است! مطمئن شدم که آمار را تحویل آقای هاشمی نخواهد داد.
قدیری ابیانه تصریح کرد: لذا بلافاصله مشغول به تهیه گزارشی شدم و ضمن آوردن آمار مذکور فاصله چند میلیونی و شکست وی را حتمی دانستم و تاکید کردم که بسیاری از افراد مومن و وفادار به انقلاب اسلامی این تصور برایشان ایجاد شده است که ایشان رو در روی رهبری قرار گرفته و در صدد تضعیف جایگاه ولایت فقیه هستند و این امر آنها را از ایشان دور خواهد کرد و پیشنهاد دادم تا بر اموری تاکید کنند که همراهی ایشان با مقام معظم رهبری را به اثبات برساند و تاکید کردم که این امر می تواند تا حدودی آراء را جلب نماید ولی تاکید کردم که با این وجود با اختلاف چند میلیون نفر در انتخابات شکست خواهند خورد و باید خود را آماده چنین واقعیتی بنمایند.
وی ادامه داد: منتظر شدم تا جلسه تمام شود و وقتی همه رفتند قبل از اینکه آقای هاشمی بیرون بیایند نامه را از طریق دفترشان تحویل دادم.
شب به صدا و سیما رفتم تا از نزدیک شاهد آخرین مناظره زنده تلویزیونی باشم. از ایشان قبل از ورودشان به سالن مصاحبه پرسیدم که آیا گزارش آخرین نظر سنجی را که برای ایشان در نامه نوشتم دیده اند یا خیر که تایید کردند.
قدیری تصریح کرد: با پایان مصاحبه از ایشان جدا شده و با چند تن از دوستان صدا و سیما دیدار کردم. ساعت 2 نیمه شب از صدا و سیما خارج شدم و به منزل برگشتم.
مشاور سابق اطلاع رسانی و ارتباطات هاشمی رفسنجانی گفت: پنج شنبه تبلیغات انتخاباتی ممنوع بود. جمعه سوم تیر انتخابات با شکوه تمام برگزار شد. به چند جا سر کشیدم. انتخابات در کمال نظم و صحت برگزار شد؛ با توجه به حرفهایی که می شنیدم و صحنه هایی که از برخی اطرافیان آقای هاشمی می دیدم، می دانستم که مخالفین احمدی نژاد دم از تقلب خواهند زد و حاضر به پذیرش شکست نخواهند بود.
نتیجه انتخابات همان شد که در آخرین نظرسنجی پیش بینی شده بود و احمدی نژاد با 17 میلیون رای در مقابل 10 میلیون رای پیروز انتخابات شد. اما همانطور که انتظار می رفت متاسفانه زمزمه تقلب در انتخابات توسط اعضای ستاد و بستگان ایشان سر داده شد حال آنکه تردیدی در پیروزی دکتر احمدی نژاد نبود.
قدیری ابیانه با بیان اینکه هنوز هم برخی از بستگان آقای هاشمی دست از ادعای بی اساس تقلب دست بر نمی دارند، اظهار داشت: ادعای وقوع تقلب در انتخابات اخیر نیز تکرار شده است و متاسفانه باز هم بستگان و اطرافیان آقای هاشمی آتش بیار این معرکه ساختگی شده اند و این در حالی است که بسیاری از تحلیل گران بیطرف خارجی نیز از قبل بر اساس نظر سنجی ها، پیروزی قاطع آقای احمدی نژاد را پیش بینی کرده بودند.
وی افزود: مطابق با گزارش رسانه های گروهی، خبرگزاری فرانسه نوشت؛ سازمان غیردولتی «ترور فری تومارو» که یک سازمان تخصصی در زمینه مطالعه افکار عمومی است در آستانه انتخابات ایران یک نظرسنجی تلفنی در 30 استان انجام داده است و بر پایه نظرسنجی خود اعلام کرد احمدی نژاد دو برابر بیشتر از مخالفانش رای بدست آورد.
وی تصریح کرد: خبرگزاری «رویترز» نیز در همین زمینه با تایید این مطلب که احمدی نژاد در آستانه انتخابات در نظرسنجی ها جلوتر از رقبای خودش بوده است نوشت «دو شرکت غیردولتی آمریکا طی یک نظرسنجی تلفنی سرتاسری در ایران اعلام کرد احمدی نژاد با نسبت دو بر یک از موسوی پیش است.»
قدیری ابیانه ادامه داد: مطمئن هستم که اطرافیان موسوی و خود وی و همسرشان می دانند که پیروز انتخابات نیستند و قطعاً نظر سنجی های واقعی گروه های هوادار وی نیز این واقعیت را نشان داده اند ولی موسوی را بازی داده و به او پیروزی را القاء نموده اند. از دو حال خارج نیست یا اینکه او را محاصره کرده اند و به وی اجازه اطلاع از حقایق را نداده اند که البته بعید نیست و این خود نشانه ضعف است و یا اینکه او می داند که شکست خورده است و حال که پس از دو دهه سکوت وارد میدان شده و طوری عمل کرده که تمام آبروی خود را به انتخابات گره زده است، می داند در انتخابات شکست خورده و علی رغم آن، مصالح ملت را فدای وجهه خود کرده است.
وی خاطرنشان کرد: جدا جای سوال است که چگونه وی در تبلیغات انتخاباتی خود را وفادار به قانون و رعایت آن می داند و پس از شکست مردم را دعوت به تظاهرات غیر قانونی می کند، در حالی که می داند مورد حمایت بیگانگان قرار گرفته و این تظاهرات به دست عوامل بیگانه به آشوب کشیده می شود. چگونه است که خود را پیرو خط امام (ره) می نامد و این رهنمود حضرت امام (ره) را که تأکید فرمودند که "اگر دشمنان از شما خشنود بودند بدانید در بیراهه هستید " را نادیده می گیرند. آیا موسوی نمی داند که رادیو آمریکا، رادیو اسرائیل و بی بی سی سنگ او را به سینه می زنند و مواضع او را تکرار می کنند؟
قدیری ابیانه با اشاره به سخنان همسر موسوی، گفت: زهرا رهنورد نیز در مصاحبه با شبکه بی بی سی انگلستان به مهمترین دلایل تقلب در انتخابات اشاره کرده و گفته است «یک سری نقاطی هستند که اصلا مشخص است که خودش ملاک تشخیص نادرست بودن نتایجی است که وزارت کشور اعلام کرده است مثلا آذربایجان و ترک زبان ها هیچ وقت فرزند خودشان را نمی گذارند که به کس دیگری رأی بدهند. ... خود من لر هستم و موسوی هم بارها گفته من داماد لرستان هستم. بنابر این اهالی لرستان موسوی را نمی گذارند به آقای احمدی نژاد رأی بدهند. این دو تا ملاک است و باقی موارد هم شبیه همین است»؛ آخر این چه توهین بزرگ و تحقیری است که در حق مردم لر و ترک روا می دارند؟ یعنی ملاک رای این هموطنان ما به یک نامزد به خاطر داشتن ترک بودن یا همسری لر داشتن است؟ توهینی از این بالاتر نیز به شعور مردم وجود دارد؟
وی افزود: متاسفانه عملکرد اطرافیان آقای موسوی و هاشمی، حماسه بزرگ و شیرین حضور مردم را تلخ کرد اما یقین دارم که این حوادث انقلاب را پایدارتر خواهد کرد و مردم ما آزمونهایی به مراتب سخت تر از حوادث اخیر را با موفقیت پشت سر گذاشته اند. خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر کند و دست ما را هرگز از دامان ولایت جدا نگرداند.
انتهای پیام/م

یک همکارشهرستانی پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 12:08 ب.ظ

سلام بردوستان وهمکاران عزیز
چون مردم خواستند.
چون ایران فقط تهران نیست.
چون عده ای آنقدرازتوبره انقلاب خوردندکه محرومان چاره ای جزحذف آنان نداشتند.
دوستان عزیزم کمی واقع بین یاشیم!
دیگران راهم ببینیم.!!!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 10:57 ق.ظ

بنام خدا

باز این چه ابر بود که مارا فرو گرفت
تنها نه من، گرفتگی عالم است این
یکدم نگاه کن که چه بر باد می‌دهی
چندین هزار امید بنی آدم‌ است این

چندین هزار امید بنی آدم را برباد دادند و قومی را داغدیده و دردمند کردند و پای اهانت بر شعور و غرورشان نهادند و دست خیانت درصندوق امانت شان بردند وبا نیرنگ وفریب، باطلی را بجای حق نشاندند تاد وباره عزت و کرامت را پای‌مال جهالت کند و نام را به ننگ بفروشد و فرومایگان را بر کرسی ریاست بنشاند و دروغ و دغل در کار مدیریت کند و خرافه بگسترد و سفاهت بپرورد و از چاه‌های نفت بردارد و در چاه‌های جمکران بریزد و آزادی را خفه کند و آگاهی را بکشد و استبداد دینی و قراءت فاشیستی از دین را قوام بخشد و دیانت را ملعبه‌ی ‌‌دست سیاست کند و سرهنگان را بر فرهنگ بگمارد و فرهنگیان را به دست سرهنگان بسپارد و دست تطاول در حقوق مردم دراز کند و پشت به قبله حقیقت، به سوی خدای خدیعت نماز کند.

هیچ چیز مهیب‌تر از زخمی کردن غرور یک قوم نیست. سرمایه اعتمادشان را ستاندن و آب دهان به رویشان افکندن. پلیدی و بی‌شرمی ازین بیشتر نمی‌شود. آدمیان دزدی و دغلی را تحمل می‌کنند اما اهانت مکرر به عزت و کرامت‌شان‌ را هرگز.

اینک روح مجروح و غرور رنجور ایرانیان به جوش آمده است و تا ننگ آن خیانت زدوده نشود و تا غاصبان به دست عدالت سپرده نشوند التهاب‌شان فرو نمی‌نشیند.

و البته جای هیچ نومیدی نیست، «که بد بخاطر امیدوار ما نرسد». اجتماع هزار در هزار زنان ومردان حق جو و مطالبه‌گر پنجره‌های امید را بر تاریخ آینده ما گشوده است و نوید گشایش به کار فروبسته ما می‌دهد.

اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش
که به تلبیس و حیل دیو سلیمان نشود

به حقیقت اسم اعظم، شما حق جویانید که دیو تیره‌بختی را از تخت سلیمان به زیر می‌کشید و با عصای موسوی، دولت فرعونی و شعبده سامری را به دونیم می‌زنید و حکومت ارعاب و تزویر و چماق و نفاق را با فریادهای جگرشکافتان درهم می‌شکنید.

استبداد دینی غرور و شعور شما را به تمسخر و توهین گرفته است و خشم مقدس شما خاموش نمی‌نشیند تا امانت حق و رای را از غاصبان خاین بستاند و به کاردانان امین بسپارد. نقد، تقوای سیاست است و حق‌جویی فضیلتِ دوران ماست و شما این فضیلت را فرو نمی‌نهید.

همت پاکان دوعالم و بخشایش ارواح مکرم با شماست، «با همه کروبیان عالم بالا».

درین معرکه حق و باطل، و جنایت و شهادت، آیا مشایخ و مراجع عظام احساس تکلیف نمی‌کنند که با قلمی و قدمی «بازار ساحری و ناموس سامری و قلب ستمگری» را بشکنند؟

شمس و قمرِ این حرکت یعنی آقایان موسوی و کروبی نیز نیک می‌دانند که «صحبت حکام ظلمت شب یلداست» و بردر ارباب بی مروت دنیا نشستن که «خواجه کی به در آید» شرط خردورزی و سیاست‌ورزی نیست. به سواد اعظم رو آورند که اسم اعظم در آنجاست. «نور ز خورشید خواه بو که برآید».

اینک که فساد و خیانت، ظاهر و عریان از پرده به در افتاده است من هم در پایان نصیحتی از زبان باباطاهر عریان برای حاکمان دارم:
مکن کاری که بر پا سنگت آیو
جهان با این فراخی تنگت آیو
چوفردا نومه خونون نومه خونند
تو نومه خود ببینی ننگت آیو

در توبه هنوز بازست. آب رفته را به جوی باز گردانید. قرعه‌‌ی فال به نام شما زده‌اند و امانتی را که آسمان نتوانست کشید بر شانه‌های شما نهاده‌اند. به عهد امانت وفا کنید و در زمره‌ی جهولان و ظلومان منشینید.
حقا کزین غمان برسد مژده‌ی امان
گرسالکی به عهد امانت وفا کند

عبدالکریم سروش
خرداد ۱۳۸۸

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 10:52 ق.ظ

روز جمعه آقای خامنه ای قرار است نماز جمعه را اقامه کند.از دیروز دربعضی شهرها مثل قم ،اراک ، ساوه ، گرمسار و... مشاهده شده افراد زیادی را برای اعزام به تهران آماده می کنند و تعاونی های مسافربری را نیز مجبور کردند که اتوبوس های خود را به بسیج تحویل دهند به انها اعلام شده در صورت مخالفت بشدت با آنها برخورد می شود.به نظر میرسد آقایان قرار است کار را تمام شده اعلام کنند. از تمام ملت ایران بخصوص مردم قهرمان وحماسه ساز تهران درخواست می شود با حضور میلیونی خود همچون حضور میلیونی روز دوشنبه در نماز جمعه این هفته، همبستگی خود را با میر حسین موسوی و مهدی کروبی اعلام کنیم . به نظر می رسد اقایان موسوی ، کروبی و خاتمی نیز در این مراسم شرکت خواهند کرد.خواهشمند است از دادن شعارهای تحریک کننده پرهیز کنید و فقط شعارهایی در حمایت از موسوی و کروبی سر دهید.لطفا لباس مشکی فراموش نشود. نباید اجازه داده شود جمعه روز پیروزی کودتاچیان باشد.لطفا به هر صورتی که می توانید به دیگران هم خبر دهید

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 10:11 ق.ظ http://www.entekhabnews.us/portal/index.php?news=6435

بچه ها اینجا رو ببینید:
http://www.entekhabnews.us/portal/index.php?news=6435

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 10:09 ق.ظ http://img98.com/images/tvvn830g6wesz5848i0g.jpg

چه کسانی خرابکار هستند؟!!!
http://img98.com/images/tvvn830g6wesz5848i0g.jpg

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 09:04 ق.ظ

جلجل ترسوندنت از قبیل تو فراوونه

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 04:31 ق.ظ

معترضان به نتیجه انتخابات پنج شنبه ساعت 2 ظهر مقابل دفتر سازمان ملل حاضر می شوند
در ادامه راهپیمایی های انجام شده در چند روز گذشته ، معترضان به نتیجه انتخابات پنج شنبه ساعت 2 ظهر روی به روی دفتر سازمان ملل در تهران واقع در قلهک خیابان شهرزاد حاضر می شوند. معترضین می خواهند با این حرکت به جوامع بین المللی اعلام کنند که تنها خواسته اشان برگرداندن رای های شان است و این خواسته را هم با تظاهرات آرام خود اعلام می کنند.


جلجل پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 12:33 ق.ظ http://sabzzz.mihanblog.com/

بچه ها این صفحه رو ببینیدhttp://sabzzz.mihanblog.com/
مرده شورشونو ببرن کافیه یه خار بره توی پای غزه اییه و لبنانیها تا یه ماه تلویزیون ایران نشونشون میده
بچه ها کی بود تنباکو رو حرام کرده بود زمان ناصرالدین شاه کاشکی یکی بیاد فتوا بده دیدن تلویزیون ایران رو حرام کنه

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 12:24 ق.ظ

رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور ایران احتمال بازشماری کامل آرای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری این کشور را بعید دانست و درخواست محسن رضایی را برای اطلاع از جزئیات مربوط به شمارش آرای صندوق ها رد کرد. کامران دانشجو روز چهارشنبه ۲۷ خرداد (۱۷ ژوئن) در یک برنامه تلویزیونی در شبکه خبر سیمای جمهوری اسلامی، در پاسخ به پرسشی در مورد درخواست آقای رضایی گفت که قانون چنین حقی برای نامزدها در نظر نگرفته است، "ما به مر قانون عمل می کنیم".آقای رضایی چند ساعت پیش تر در نامه ای به وزیر کشور ایران، "تا پایان وقت اداری" روز چهارشنبه به او فرصت داده بود که اطلاعات مربوط به شمارش آرای صندوق ها را در اختیار نمایندگان او قرار دهد. آقای رضایی اعلام کرده بود که در غیر این صورت ناچار خواهد شد چیزی جز بازشماری آرا را از شورای نگهبان درخواست کند. او دسترسی به اطلاعات مربوط به شمارش آرای صندوق ها را "ابتدایی ترین حق" نامزدها دانسته بود. اما رئیس ستاد انتخابات کشور گفت که حتی اعلام آرای شمارش شده به تفکیک شهرستان ها "تا این تاریخ سابقه نداشته است

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 12:22 ق.ظ

مئیر داگان، رییس موساد، سازمان اطلاعاتی اسرائیل، روز سه شنبه گفت: وجود دولت تندرو محمود احمدی نژاد در ایران، موجب خواهد شد که اسرائیل بتواند آسان تر تهدید اتمی ایران را برای جهانیان توجیه کند. به نوشتۀ روزنامه «جروزالم پست»، داگان چند روز پس از اعلام انتخابات ریاست جمهوری اسلامی، در برابر کمیتۀ روابط خارجی و دفاع کنست، پارلمان اسرائیل سخن می گفت، محمود احمدی نژاد را یک فرد «تندرو و دگم» نامید و تصریح کرد: «وجود چنین فردی در راس دولت جمهوری اسلامی، موقعیت اسرائیل را برای توجیه خطرها و تهدیدهای اتمی ایران آسانتر خواهد کرد.» وی با این حال افزود: اسرائیلی ها نباید فراموش کنند که برنامه های اتمی ایران در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی آغاز شد

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 12:08 ق.ظ

نائب رئیس فدراسیون فوتبال:این دستبندها نشان ارادت بازیکنان تیم ملی به حضرت ابوالفضل بود و قبلا نیز بازیکنانی مثل نکونام و نصرتی از آن استفاده میکردند!
پس چرا در نیمه دوم مجبورشون کردن دست از ارادتشون به حصرت ابوالفضل بردارن؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

جلجل پنج‌شنبه 28 خرداد 1388 ساعت 12:02 ق.ظ http://twitpic.com/photos/madyar

بچه ها این عکسای راهپیمایی امروزه
کاشکی منم تهران بودم
http://twitpic.com/photos/madyar

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 11:58 ب.ظ

شب گذشته محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر آقای خامنه ای می خواست در قم به دیدن آیت الله صانعی برود ولی آیت الله صانعی او را راه نداده است.

جلجل چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 11:44 ب.ظ

بابا بزرگگگگگگگگگگگگگگگ
توروخدا مواظب باش
امروز با تلفن خونمون تماس گرفتن یه اقایی بود همه مشخصات وبلاگمو میدونست ای پی شماره خونه اسم شرکت ای دی اس ال
گفت همه مطالبی که جنبه سیاسی داره رو پاک کنم وگرنه اقدام جدی میکنن فک کنم میخوان منو بگیرن

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 11:01 ب.ظ

قلم - عقربه های ساعت که به 10 می رسد، مردم معترض به تقلب در انتخابات در قراری نانوشته، باز هم غریو "الله اکبر" سر دادند و برای آنکه ذکر مبارک "الله اکبر"شان را هم به یغما نبرند، "یاحسین، میرحسین" را تکرار کردند.

به گزارش خبرنگاران قلم نیوز، حامیان میرحسین موسوی و معترضان به تقلب آشکار و بی سابقه در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در نقاط مختلف کشور در قراری نانوشته با هم راس ساعت 10 هر شب برای نشان دادن اعتراضشان ذکر مبارک "الله اکبر" را در پشت بام های خود تکرار می کنند و از خدای یکتا مدد می جویند.

مردم معترض در سراسر کشور امشب برای آنکه ذکر مبارک "الله اکبر"شان را هم به یغما نبرند و قلب معنا نکنند، در میان "الله اکبر"هایشان، شعار "یا حسین، میرحسین" سر دادند.

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 10:54 ب.ظ

انتشار آراء دکتر محسن رضائی از سوی وزارت کشور همراه با یک ناباوری عمومی از میان مردم و به خصوص در میان هواداران این کاندیدا شده است.

به گزارش خبرنگار تابناک و بر اساس خبر ارسالی از سایت شخصی دکتر رضایی، جمعی از هواداران دکتر محسن رضائی با همکاری سایت رسمی ایشان،درصدد ثبت نام از هواداران و رأی دهندگان به وی برآمدند.

در ادامه این خبر آمده است، از کلیه کسانی که به دکتر محسن رضائی رأی داده اند تقاضا می شود فرم مورد نظر را که به همین منظور تعبیه شده پر کنند.

در این خبر از کسانی که به دکتر رضایی رای داده و خواستار صیانت از آراء خود هستند خواسته شده با مراجعه به سایت شخصی ایشان به آدرس (www.rezaei.ir) و یا آدرس (www.nazarsanji.ws) نسبت به ثبت مشخصات و نظر خود اقدام کنند.

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 10:38 ب.ظ

الله اکبر
الله اکبر
الله اکبر

یا حسین
یا حسین
یا حسین

مرگ بر دیکتاتور
مرگ بر دیکتاتور
مرگ بر دیکتاتور

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 10:36 ب.ظ http://www.rezaei.ir/fa/pages/?cid=8521

اینجا را ببینید:
http://www.rezaei.ir/fa/pages/?cid=8521

فوری چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 10:28 ب.ظ http://www.rezaei.ir

دوستان عزیز
محسن رضایی در وب سایتش جایی برای ثبت نام کسانی که به او رای داده اند گذاشته لطفا به کسانی که به او رای داده اند اطلاع دهیدحتما سریع اقدام کنند.
ممنون!
http://www.rezaei.ir

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 10:26 ب.ظ

راستی اخبار های ورزشی را دیدید تمام سعی شان این بود که مچ بندهای سبز مهدوی کیا کعبی نکونام کریمی دیده نشه

نیم ساعت است است که فریاد الله اکبر بر بامهای تهران شنیده می شه

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 10:21 ب.ظ

بامداد خبر - بنا بر گزارشات رسیده به خبرنگاران بامداد خبر از بیمارستانهای تهران تعداد شهدای راهپیمایی روز دوشنبه بیش از هفت تن است.
قابل ذکراست که تعدادی از مجروحان جنایات رخداده توسط عوامل سرکوبگر پس از یک روز در بیمارستانها فوت کرده اند.نیروهای امنیتی انتظامی حتی حرمت جنازه ها را نیز نگاه نداشته و با ارعاب ، تهدید ، ضرب و شتم و بازداشت پزشکان و مسئولان بیمارستان جنازه های شهدا را ربوده و به صورت ناشناس و مخفیانه دفن می کنند.

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 10:20 ب.ظ

درخواست جدید صدور مجوز راهپیمایی در خیابان آزادی
قلم - مجمع روحانیون مبارز در نامه‌ای به فرمانداری تهران برای روز شنبه مورخ 30 /3/ 88 به منظور برگزاری راهپیمایی از میدان انقلاب تا آزادی درخواست مجوز کرد.


به گزارش قلم نیوز، مجمع روحانیون مبارز در نامه‌ای به فرمانداری تهران برای روز شنبه مورخ 30/3/88 به منظور برگزاری راهپیمایی از میدان انقلاب تا آزادی درخواست مجوز کرد.

یک مقام مسوول در مجمع در این باره گفت: در این راهپیمایی که با حضور حجت الاسلام و المسلمین خاتمی و اعضای مجمع برگزار خواهد شد، میرحسین موسوی سخنرانی خواهد کرد.

وی اظهار کرد: در پی تقاضای مکرر مردم حق طلب برای صیانت از آراء خود در نامه‌ای به فرمانداری تهران صدور این مجوز درخواست شد.

این راهپیمایی درصورت اخذ مجوز از ساعت 16 تا 19 بعدازظهر صورت می‌گیرد. هدف از این راهپیمایی پی‌گیری مطالبات قانونی مردم و تداوم اعتراض مدنی آنان است.

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 10:17 ب.ظ

یک شب دیگر
ندای الله اکبر مردم بیدار تهران
به امید پیروزی ازادگان بر خود کامگان

کسب درآمد از طریق sms چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 09:21 ب.ظ

سایت lbs.ir با هدف آموزش از طریق اس ام اس ( Learn By Sms ) وابسته به شرکت آرمان مبتکران آمادگی خود را برای تبادل لینک با تمامی سایت ها و وبلاگ های با بازدید مناسب اعلام می دارد.
ضمنا طرح جدید LBS با محوریت « کسب درآمد از طریق اس ام اس » نیز آغاز شده است و بسیاری از دوستان فعال ، ماهیانه درآمد مناسبی از این طرح دریافت می کنند . برای اطلاعات بیشتر به سایت www.LBS.ir و صفحه مربوط به کسب درآمد مراجعه فرمایید.

در صورت تمایل به تبادل لینک نام سایت را در صفحه اصلی و با عنوان :
کسب درآمد از طریق اس ام اس
و به آدرس :
www.lbs.ir
لینک نموده و متعاقبا اطلاع دهید تا لینک شما نیز در سایت قرار گیرد.
موفق باشید.
مدیریت LBS

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 09:20 ب.ظ

حمایت هنرمندان برجسته از جنبش مردمی علیه کودتا

به نام خدا

جمعه بیست و دوم خرداد روز با شکوهی بود . همه بودند . آنها که همیشه می آمدند و آنها که هرگز نیامده بودند . همه محترم بودند. هیچکس خس نبود ، خاشاک نبود .
جمعه بیست و دوم خرداد روز نمایش اعتماد ، آگاهی و عقلانیت ملت و درک صحیح مردم از ارادة دردست گرفتن سرنوشت خویش بود . .
1- جامعة هنری ایران همپای این جریان تاریخی ، پیشگام حرکت سرنوشت ساز انتخابات ریاست جمهوری دهم شد و در بستر سازی این اعتماد عمومی ، به سهم خود تلاش کرد.
2- متاًسفانه در هنگامة تجلی این ارادة ملی ، جریانهای شناخته شده ای با سوءاستفاده از امکانات ملی و دولتی به کارگردانی آرا و مدیریت آن پرداختند و در یک اقدام ویرانگر تاریخی ، ضربة مهلکی به حقوق مدنی مردم وارد کردند و عملاً بخش گسترده ای از جامعة ایران را در آستانة خروج از دایرة اعتماد به نظام قرار دادند. .
3- در شرایطی که بسیاری از نخبگان سیاسی و فرهنگی کشور به همراه بخش عظیمی از ملت ، در صحت انتخابات دچار تشکیک شده اند ، متاسفانه رسانه ملی ایران به جای بستر سازی برای رفع نگرانی ها و اعتراضات و تلاش جهت شفاف سازی واقعیت ها ، همچنان از مواضع و ادبیاتی دور از شان این ملت بزرگ استفاده می کند.
جامعة هنری و فرهنگی ایران همگام با خواست و ارادة عمومی ملت که در راهپیمایی میلیونی آنها تجلی یافته و در اظهارات نامزدهای معترض منعکس شده است، از تمامی مراجع قانونی و مذهبی درخواست می کند ، نقش پناه مردم را در این شرایط خطیر ایفا کنند و برای اعادة حقوق از دست رفتة ملت و بازسازی بنای ویران شدة عدالت اجتماعی ، اقدام کنند. .
این جامعة هنری و فرهنگی همچنین از نیروهای نظامی و انتظامی درخواست می کند با خویشتن داری و پرهیز از خشونت ، تصویری جوانمردانه و در خور ملت محترم ایران را نزد جهانیان ، به نمایش گذارند .
امضا کنندگان :
عزت اله انتظامی – محمد احصایی – سیروس الوند – بیژن امکانیان - صابر ابر - محمد آلادپوش - فرح اصولی - امیر اثباتی- پگاه آهنگرانی- ویشکا آسایش - محمد احمدی- حمید اسکندری- محمد رضا اعلامی- حمید امجد- پرویز آبنار - ژیلا ایپکچی- اهورا ایمان- بابک اطمینان – محمد اطبایی – هوشنگ آزادی ور – علی اسدی - مصطفی احمدی – طاهره ایبد- شهرام اقبال زاده- سمیرا اسکندر فر – ایمان افسریان– پویا آریانپور– آیدا اطبایی – ثمیلا امیر ابراهیمی – علیرضا احدی - اریکا ابراهیمی قاجار – کیان اولاد وطن -
رخشان بنی اعتماد - ساعد باقری- مرضیه برومند- مهدی بزرگمهر-بیتا بهشتیان- شهرزادبهشتیان- علیرضا بزدوده- امیر حسین بیاتی- مجید برزگر- رضا بهار انگیز – معصومه بختیاری – امیر حسین بیرجندی – رضا بهرامی نژاد – هاله باستانی –
کامبوزیا پرتوی- کیومرث پوراحمد- جعفر پناهی - مانی پتگر - حمید پورآذری- سعید پور اسماعیلی -
پرویز تناولی- هدیه تهرانی– فرهاد توحیدی- پریسا تنضیقی–امیر توده روستا– ژینوس تقی زاده– شیده تامی-
بهمن جلالی - رعنا جوادی -

لیلا حاتمی – ابراهیم حقیقی - محمد حسین حقیقی - محد علی حسین نژاد- منیژه حکمت - شاپور حاتمی – رضا حائری – محمد حقیقت – منصوره حسینی – وحید حکیم – سعید حدادی پژمان حبیبیان – محمد حدادی – علی حدادی – اکبر حدادی-
حسین خسرو جردی- فردین خلعتبری- مصطفی خرقه پوش - اشکان خطیبی – نگار جواهریان – مامک خادم – واحد خاکدان – فرزین خسرو شاهی – خسرو خسروی - .
سیف الله داد- احمد رضا درویش - ابوالحسن داودی- محمد
رضا درویشی - بهرام دهقانی- مصطفی دره باغی – مرتضی دره باغی – محسن صادقیان -
علیرضا رئیسیان- شادمهر راستین- داود رشیدی - فاطمه راکعی- محمد رحمانیان- لیلی رشیدی- امیر شهاب رضویان - محمد رضایی راد- امیر راد – مامک رادمان – شیوا رشیدیان– نادر رضایی- حامد رشتیان – عمید راشدی – مهشید رحیم تبریزی – ناصر رفاهی – بهاره رهنما -
حسین زمان – مریلا زارعی – ارد زند -
جمال ساداتیان- حسام الدین سراج- علیرضا سمیع آذر - سعید سهیلی- محمد علی سجادی - علی اصغر سید آبادی- حمید سعیدی – سحر سلحشور – محمد علی سعیدی - .
مرتضی شایسته- پرویز شهبازی- علیرضا شجاع نوری - سعید شهرام – مهوش شیخ الاسلامی – مسعود شامحمدی - فرهاد مهرانفر – غزل شاکری - کورش شیشه گران – رزیتا شرف جهان – مهدی شکیب – سعید شهلا پور - افسانه شعبان نژاد
علی اکبر صادقی - حبیب اله صادقی- مهرداد صدیقی- پروین صفری - هاجر صمدی – بهرنگ صمدزادگان – حامد صحیحی – منیر صحی – سعید صدیق -
فرشته طائرپور- طناز طباطبائی– محمد مهدی طباطبایی - نیما طباطبایی –
کیانوش عیاری - حسین علیزاده – افشین علا – فریدون عمو زاده خلیلی – تقی علیقلی زاده - امیرعابدی - قدرت الله عاقلی- ساقی عطائی- بهرام عظیم پور – مجید عاشقی – سمیرا علیخان زاده - محمد عاشقی -
اصغر فرهادی – داریوش فرهنگ - حمید فرخ نژاد- شبنم فرشادجو- محمد فرشته نژاد- فرشاد فزونی- فرهاد فزونی- شهاب فتوحی – بیتا فیاضی – گلناز فتحی – رعنا فرنود- یعقوب عمامه پیچ -
آتوسا قلمفرسایی – مهدی قربان پور - حمید رضا قلیچ
خانی – نیلوفر قادری نژاد -

پرویز کیمیاوی - عبد الجبار کاکایی- مسعود کرامتی - مهدی کرم پور- باران کوثری- پیروز کلانتری – بهمن کیارستمی – میترا کاویان – تورج کیانی – میترا کارآگاه – رضا کاظمی – کیوان کیانی -
لیلی گلستان - احمد رضا گرشاسبی- افسانه گیویان – باربد گلشیری -
نیلوفر لاری پور- محمد حسین لطیفی-
داریوش مهرجویی - محسن مخملباف- فاطمه معتمد آریا - منوچهر محمدی - سهیل محمودی- علی مصفا – بیژن میرباقری – تورج منصوری – فرزاد موتمن - آزاده مدنی- سهراب مدنی- حسن معجونی- کسری معظمی- محمد رضا مویینی- نازنین مفخم- مازیار میری- مهران ملکوتی– مرضیه محبوب - مسیح منصوری- مهسا محب علی – حسن معجونی – احمد مهرانفر - کسری معظمی – بیوک ملکی - منوچهر معتبر – احمد مرشد لو – شهرام مکری – محمد رضا مقدسیان – معصومه مظفری – محمد حسین ماهر – علا محسنی – منوچهر مشیری – جلال متولی – محمد حسین مهدوی سعیدی – ماکان محمدی – مجتبی میرطهماسب – رایکا میلانیان – حمید رضا مرادی -
محمد علی نجفی- مهتاب نصیر پور- پریوش نظریه - نشاط نوذری- حمید نعمت اله – توکا نیستانی - مریم نراقی – وحید نیکخواه آزاد- فریبا نباتی – رضا نامی – طوفان نهان قدرتی – پیمان نهان قدرتی – لیلا نقد پری – امین نورانی – محمد نصیری – ماجد نیسی – آرزو نیکپور -
علی واجد سمیعی - احمد وکیلی – ایمان وزیری -
ضیاء هاشمی- افشین هاشمی- کارن همایون فر- مهسا محب علی- محبوبه هنریان – تبسم هاشمی -
فرشته یمینی شریف - سید رضا یک رنگیان-
فاطمه راکعی- طاهره ایبد – بیوک ملکی – فریبا نباتی – افسانه گیویان – فرخنده آقایی – لیلی فرهاد پور – معصومه انصاریان – مهدی غنی – حسن لطفی – سعید عباس پور – فتح ا.. بی نیاز – شیوا ارسطویی – رضی هیرمندی – رودابه حمزه ای – مهدی حجوانی – زهره قایینی – افسانه شعبان نژاد – نوشین ابراهیمی – داوود شعبانی – یوسف علی خانی- شهرام اقبال زاده ، هوشیار انصاری فر
مهرداد میرکیانی ، شالیزه عارف پور ، مونا زندی ، علیرضا شمس ، منوچهر سفر زاده ، فیروزه امینی ، هایده دیلمغانی ، مجید اخوان ، محمد هادی قمیشی ، مسعود صادقیان ، خزر معصومی ، شادی افشار ، معصومه عبیری

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 08:56 ب.ظ

دفتر تحکیم وحدت: هفت دانشجو کشته شده اند
دفتر تحکیم وحدت که یک گروه دانشجویی مخالف است روز سه شنبه طی بیانیه ای گفته است که در حملات نیروهای امنیتی و لباس شخصی به دانشگاه های تهران و شیراز هفت دانشجو کشته شده اند. این گروه فرماندهان سپاه و بسیج را مسئول واقعه دانسته است.

این گروه می نویسد که در حمله یکشنبه شب به خوابگاه دانشگاه تهران در خیابان کارگر شمالی پنج دانشجو کشته شده اند و در حمله به دانشگاه شیراز نیز دو دانشجو جان باخته اند.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد